عبدالرسول هادیان شیرازى
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء، و یجعلکم خلفاء الارض، ء اله معه الله، قلیلا ما تذکرون (۱)
کیست که درمانده را زمانى که او را بخواند اجابت کند، و گرفتارى را برطرف سازد و شما را جانشینان این زمین قرار دهد؟ آیا معبودى با خداست؟ چه کم پند مىگیرید!
۱. بررسى جایگاه و موقعیت آیه
خداوند متعال در این آیه و دو آیه قبل و بعد آن پرسشهایى درباره بعضى واقعیتهاى جهان هستى مطرح کرده تا بدین وسیله از مردم اعتراف بگیرد که کسى نمىتواند در این کارها همراه با خدا باشد، و شریک او معرفى شود.
در آیه ۶۰ سؤال درباره خالق زمین و آسمان، نازل کننده باران و رویاننده درختان است.
در آیه ۶۱ سؤال درباره کسى است که در زمین اسقرار و آرامش ایجاد کرد و رودها و کوهها را در آن قرار داد و در میان دو دریا برزخى ساخت؟
و بالاخره در آیه ۶۴ سؤال مىکند: چه کسى است که آفرینش زمین را آغاز مىکند سپس آن را برمىگرداند؟ و چه کسى از آسمان و زمین به شما روزى مىدهد؟
حال در بین این چهار آیه، در آیه ۶۲ سؤال درباره این است که وقتى انسان همچون غریقى در امواج دریا غوطهور است و هیچ پناهگاهى ندارد، و از تمام اسباب قطع امید کرده است، در این حالت چه کسى است که اگر انسان او را صدا زند و از او یارى طلبد، جوابش مىدهد و او را از گرفتارى نجات مىدهد؟ آیا غیر از خدایى که خالق همه چیز و رازق همه مردم است، و همه امور از مبداو معاد تحت قدرت اوست، کسى شایسته عبودیت است!؟
این آیه از راه رجوع به فطرت، ما را به خدایى رهنمون مىسازد که انسانهاى درمانده و مضطر را، در صورتى که او را بخوانند و از او یارى طلبند، اجابت کرده و از گرفتارى مىرهاند.
۲. اضطرار چیست؟ مضطرکیست؟
اضطرار حالتى درونى است و زمانى به وجود مىآید که انسان هیچ وسیله و پناهگاهى براى حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راههاى طبیعى کوتاه شده است، در این حالت درونش او را به یک وسیله معنوى راهنمایى مىکند و به وسیله آن امید نجات پیدا مىکند. دل انسان در حالت اضطرار به گونهاى به خداوند متصل مىشود و آدمى با تمامى وجودش خدا را مىبیند و صدایش مىزند.
در روایت است که مردى خدمت امام صادق، علیهالسلام، رسید و گفت: یابن رسولالله! خداوند را به همان گونهاى که هست، به من معرفى کن.
حضرت فرمودند: آیا تا به حال سوار کشتى شدهاى؟
جواب داد: بله.
– آیا کشتى تو شکسته است، به گونهاى که نه کشتى دیگرى باشد و نه شناگرى که تو را نجات دهد؟
– بله.
– آیا در آن حالت قلبتبه چیزى مرتبط نشده که قدرت داشته باشد تا تو را از این مهلکه نجات دهد؟
– بله.
حضرت فرمودند: این همان خدایى است که قدرت بر نجات و فریاد رسى دارد در جایى که هیچ نجات دهنده و فریاد رسى نیست. (۲)
این از ویژگیهاى انسان است که هنگام گرفتارى به یاد خدا مىافتد و در همه حال او را صدا مىزند; گرچه ممکن ستبعد از رفع مشکل دوباره خدا را فراموش کند.
و اذا مس الانسان الضر دعانا بجنبه او قاعدا او قائما، فلما کشفنا عنه ضره، مر کان لم یدعنا الى ضر مسه. (۳)
و هنگامى که به انسان ناراحتى برسد، ما را در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته و یا ایستاده است، مىخواند. اما هنگامى که ناراحتى او را برطرف کردیم چنان مىرود، مثل اینکه هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده، نخوانده است.
ناسپاسان مستکبر نیز در گرفتاریها، در حالى که با اخلاص خدا را مىخوانند با خود عهد مىبندند که در صورت نجات شکرگزار خدا باشند.
حتى اذا کنتم فى الفلک و جرین بهم بریح طیبه و فرحوا بها، جاءتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا انهم احیط بهم، دعوا الله مخلصین له الدین، لئن انحینا من هذه لنکونن من الشاکرین. فلما انجاهم اذاهم یبغون فى الارض بغیر حق. (۴)
… تا اینکه زمانى که در کشتى قرار گرفتید و بادهاى ملایم آنها را حرکت داد و به آن خوشحال شدند، ناگهان طوفان شدیدى مىوزد و امواج از هر سو به طرف آنها مىآید و یقین پیدا مىکنند که در محاصره آن قرار گرفتهاند، در این هنگام با اخلاص در دین، خدا را مىخوانند که اگر ما را نجات دهى از سپاسگزاران خواهیم بود.
در این حالتحتى مشرکان نیز از بتها قطع امید مىکنند و فقط به خدا پناه مىبرند، هرچند که بعد از رهایى از گرفتارى دوباره به شرک رو آورند.
فاذا رکبوا فى الفلک دعواالله مخلصین له الدین، فلما نجاهم الى البر اذا هم یشرکون. (۵)
هنگامى که سوار بر کشتى شوند با اخلاص در دین، خدا را مىخوانند، اما وقتى خداوند آنها را سوى خشکى نجات داد، در این هنگام مشرک مىشوند.
آرى، هنگامى که امواج بلاها و سختیها و حوادث دردناک انسان را احاطه کرد و دست او از همه جا کوتاه شد، حجابهایى که جان آنها را فرا گرفته بود کنار مىرود و با تمام وجود خدا را مىبیند و با اخلاص فراوان او را مىخواند. اما پس از رفع گرفتاریها، دوباره پردههاى غفلتسراسر وجود انسان را فرا مىگیرد، به همین دلیل خداوند در بعضى مواقع به مردم سختیهایى مىدهد تا به درگاه او روى آورند و تضرع کنند.
و ما ارسلنا من قریه من نبى الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون. (۶)
در هیچ شهر و آبادى پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به سختیها و دردها دچار کردیم، شاید تضرع کنند.
خداوند متعال در آیهاى دیگر از قرآن پس از بیان همین نکته، کسانى را که بر اثر سختیها تربیت نشدهاند توبیخ کرده و مىفرماید:
و لقد ارسلنا الى امم من قبلک، فاخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم یتضرعون× فلولا اذ جاءهم باسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعلمون. (۷)
ما براى امتهاى پیش از تو پیامبرانى را فرستادیم و آنها را به سختیها و دردها دچار کردیم، شاید برگردند. پس چرا وقتى مجازات ما به آنها رسید برنگشتند، ولى قلبهاى آنها سختشد و شیطان آنچه را انجام مىدادند بر ایشان زینت داد.
بنابراین رنج و سختى از عوامل مهم بازگشتبه سوى خداست; اما کسى که بر اثر گناه سنگدل شود، شیطان در درون او راه مىیابد و اعمال زشت او را زینت مىدهد و راه بازگشتبه سوى خدا را بر او مىبندد.
۳. رابطه اضطرار و اجابت دعا
از آیه محل بحث استفاده مىشود که براى اجابت دعا تحقق دو شرط لازم است:
۱. انسان به حد اضطرار و درماندگى برسد. «امن یجیب المضطر»
۲. انسان از تمام اسباب مادى نا امید شود و با تمام وجود فقط خدا را بخواند. « اذا دعاه»
در این حالت انسان، ارتباط قوى و محکمى با خدا پیدا مىکند و خداوند نیز دعاى او را مستجاب مىکند و گرفتارى را از او برطرف مىکند. «و یکشف السوء»
اگر مریض است، عافیتخود را به دست مىآورد.
اگر گرفتار است، رهایى مىیابد.
اگر فقیر است، بىنیاز مىشود.
اگر از گناهانش پشیمان است، توبهاش پذیرفته مىشود.
اگر هراسناک است، امنیتبه دست مىآورد.
و بالاخره اگر در جامعهاى ظلم و ستم فراگیر شود، مردمى که به ضعف کشیده شدهاند یار و یاورى نداشته باشند تا آنها را از این رنج و بلا نجات دهد، و تلاش و کوشش آنها براى تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همه واسطهها، ارتباط کامل با خداوند پیدا کنند، آن وعده الهى – که همان تحقق خلافت در زمین براى مؤمنان صالح و مستضعفان روى زمین است – محقق خواهد شد.
این بخش از آیه که مىفرماید: «و یجعلکم خلفاء الارض» بیانگر خواسته مهمى است که مردم باید طالب آن باشند، و همین جمله قرینهاى است که یکى از مصادیق «سوء» چیره شدن ظالمان بر مستضعفانى است که پناهگاهى جز خدا ندارند. و لذا اگر در این حال مستضعفان با اخلاص تمام خدارا بخوانند، وعده الهى محقق مىشود و آنها وارث زمین مىگردند.
بنابراین، آیاتى که در بحثهاى گذشته بیان شد و در آنها خداوند وعده داده بود که دین الهى بر همه ادیان غلبه پیدا مىکند، و حق بر باطل پیروز مىشود، و مؤمنان صالح و مستضعفان وارث زمین مىشوند، و… زمانى محقق مىشود که مردم، خود قدم اول را بردارند و با تمام وجود براى رسیدن به این اهداف کوشا باشند.
۴. مصادیق آیه محل بحث
از مصادیق بارز این آیه، مردمى هستند که با تحمل همه سختیها و گرفتاریها، زمینه حکومت جهانى حضرت مهدى، عجلاللهتعالىفرجه، را فراهم مىکنند.
در روایتى از پیامبر اکرم، صلىاللهعلیهوآله، آمده است که:
سیکون من بعدى خلفاء، و من بعد الخلفاء امراء، و من بعد الامراء ملوک، و من بعد الملوک جبابره، ثم یخرج رجل من اهل بیتى یملا الارض عدلا کما ملئت جورا. (۸)
بعد از من خلفایى مىآیند، و پس از آن امیرانى مىآیند، و بعد از آن پادشاهانى مىآیند، و پس از آن جبارانى مىآیند، سپس مردى از خاندان من قیام مىکند و زمین را پر از عدل مىکند همانطور که از ظلم پر شده بود.
در حدیث دیگرى نیز چنین آمده است:
ینزل بامتى فى آخر الزمان بلاء شدید من سلطانهم. لم یسمع بلاء اشد منه حتى تضیق عنهم الارض الرحبه، و حتى یملاء الارض جوراو ظلما، لا یجد المؤمن ملجا یلتجى الیه من الظلم، فیبعث الله تعالى رجلا من عترتى، فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملدت ظلما و جورا. (۹)
در آخرالزمان از جانب حاکمان بلاى شدیدى بر امت من نازل مىشود که شدیدتر از آن شنیده نشده است، تا اینکه سرزمین پهناور بر آنها تنگ مىشود و زمین پر از ظلم و جور مىشود. مؤمنان هیچ پناهگاهى از این ظلم نمىیابند تا بدان پناه برند، پس خداوند مردى از خاندان مرا برمىانگیزد تا زمین را از قسط و عدل پر کند همانگونه که از ظلم و جور پر شده بود…
در حالت عادى، مردم وقتى خواهان عدالتند که اجراى آن به نفع خودشان باشد، و در جایى که عدالتبراى آنها ضرر داشته باشد، پذیراى آن نیستند. اما زمانى که با تمام وجود طعم ظلم را چشیدند، از دل و جان در همه شرایط عدالت را مىپذیرند. فراهم شدن این آمادگى نیز کار آسانى نیست.
حضرت مهدى، عجلالله تعالى فرجهالشریف، نیز در نامه خود به محمد بن عثمان، مردم را به دعا براى ظهور فرج ترغیب کرده و فرمودهاند:
و اکثرواالدعاء بتعجیلالفرج، فان ذلک فرجکم. (۱۰)
براى تعجیل فرج زیاد دعا کنید، چون همین دعا موجب فرج شماست.
وجود مبارک آن حضرت نیز از مصادیق مضطرین است که با مشاهده ضعف و خوارى مسلمانان و ظلم ستمگران به آنها، در مقدسترین مکان روى زمین دستبه دعا برمىدارد و تقاضاى کشف سوء مىکند. امام صادق، علیه السلام، در ذیل این آیه مىفرماید:
نزلت فى القائم من آل محمد، علیهمالسلام، هو والله المضطر اذا صلى فى المقام رکعتین و دعا الى الله، فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفه فى الارض. (۱۱)
این آیه در مورد قیام کنندهاى از آل محمد است، به خدا سوگند، او همان مضطر است، هنگامى که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز مىخواند و با دستبه سوى خدا دعا مىکند، پس خداوند به او جواب مىدهد و ناراحتى را برطرف مىکند و او را خلیفه در زمین قرار مىدهد.
و درروایت دیگرى از امام صادق، علیهالسلام، نیز چنین آمده است:
و الله لکانى انظر الى القائم و قد اسند ظهره الى الحجر، ثم ینشد الله حقه… قال: هو والله المضطر فى کتاب الله فى قوله: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض. (۱۲)
به خدا سوگند گویا من به سوى قائم مىنگرم در حالى که پشتش را به حجرالاسود زده و خدا را به حق خود مىخواند… سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در کتاب خدا در آیه «امن یجیب المضطر…» اوست.
آرى، انتظار فرج وقتى از حالت دعاهایى که فقط بر زبان جارى استخارج شود و همه به مرحلهاى برسند که واقعا منتظر قیام مهدى، علیهالسلام، باشند و خود را براى آن روز آماده کنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج کنند، دعاى آنها به اجابت مىرسد.
اللهم اکشف عنا السوء، و عجل فى فرج مولانا صاحب الزمان، و سهل مخرجه، و اجعلنا انصاره و اعوانه، آمین یا مجیب دعوه المضطرین.
ماهنامه موعود شماره ۱۳
پىنوشتها:
۱. سوره انعام (۶)، آیه ۶۲.
۲. الفیض الکاشانى، محسن بن مرتضى، نوادر الاخبار، ص57، ح ۱.
۳. سوره یونس (۱۰)، آیه ۱۲.
۴. همان، آیه23 و ۲۲.
۵. سوره عنکبوت (۲۹)، آیه ۶۵.
۶. سوره اعراف (۷)، آیه ۹۴.
۷. سوره انعام (۶)، آیه ۴۲و۴۳.
۸. المتقى الهندى، علاء الدین على، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۵، ح38667.
۹. همان، ص ۲۷۵، ح ۳۸۷۰۸.
۱۰. الصافى الگلپایگانى، لطف الله، منتخب الاثر، ص223.
۱۱. العروسى الحویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۴.
۱۲. همان.