نگرشى به آیه تطهیر

آخرین پایانی

کبرى خزعلى

اشاره: در قسمت دوم این مقاله بحث به اینجا رسید که آیا سایر ائمه معصومین، علیهم السلام، نیز مشمول آیه تطهیر مى شوند یا خیر؟

نویسنده در پاسخ این پرسش ضمن بیان حدیث مفصلى از امام صادق، علیه السلام، چنین نتیجه گیرى کرد که: تنها پیامبر، على، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، برحسب تنزیل آیه تطهیر مشمول این آیه هستند; ائمه بعدى تنها برحسب تاویل آیه مزبور مشمول آن مى شوند، که این تاویل را هم آیه «اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض » تفسیر مى کند.

اینک مى پردازیم به ادامه این مقاله:

على علیه السلام و شمول آیه تطهیر
روایاتى که تا کنون به آنها اشاره کرده ایم، همه حاکى از این بودند که امامان پس از امام حسین، علیه السلام، تنها بر اساس تاویل آیه تطهیر مشمول این آیه مى شوند. اما از روایتى که از امیرالمؤمنین على، علیه السلام، نقل شده چنین به دست مى آید که این امامان مشمول تنزیل آیه تطهیر نیز مى گردند.

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمه » با سند خود از «سلیم بن قیس هلالى » نقل کرده که او گفت: «امیرالمؤمنین، علیه السلام، در زمان خلافت عثمان در میان گروهى از مهاجر و انصار در مسجد پیامبر، صلى الله علیه وآله، گرد آمده بودند. سخنرانى فرمود، در خلال سخنان خود، اشاره به آیه تطهیر نمود و چنین فرمود:

ایهاالناس اتعلمون ان الله تبارک و تعالى انزل فى کتابه: « انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» فجمعنى و فاطمه و ابنى حسنا و حسینا و القى علینا کساء و قال: اللهم ان هؤلاء اهل بیتى و لحمتى، یؤلمنى ما یؤلمهم و یحرجنى ما یحرجهم، فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا. فقالت ام سلمه: و انا یا رسول الله؟ فقال: انت او انک على خیر و انما انزلت فى و فى اخى على و ابنتى فاطمه و ابنى الحسن و الحسین، صلوات الله علیهم، و فى تسعه من ولد ابنى الحسین خاصه، لیس معنا فیها احد غیرنا.

اى مردم! مگر نمى دانید که خداوند تبارک و تعالى در کتابش فرمود: «خداوند خواسته است که هرگونه آلودگى و ناپاکى را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پیراسته گرداند.» و پیامبر، صلى الله علیه وآله، من، همسر و فرزندانم را زیر کساء برد و گفت: اى خدا! اهل بیت من جز اینان کسى نیست، پروردگارا اینها نزدیکان و خویشاوندان منند، رنج و ناراحتى آنها مرا رنج مى دهد و سختى بر آنان مرا در تنگنا مى نهد، پس اى خدا آنچه پلیدى و ناپاکى است از آنان بزداى و کاملا پاکشان فرما. ام سلمه هم مى خواست که مورد شمول این آیه باشد و در زمره «اهل بیت » قرار گیرد، اما پیامبر، صلى الله علیه وآله، فرمود: نه، تو عاقبت به خیر هستى، اما، این آیه فقط در حق من و برادرم على، دخترم فاطمه و دو فرزندم، حسن و حسین که درود بى پایان پروردگار بر آنان باد، و همچنین درباره نه نفر از فرزندان پسرم حسین، علیه السلام، نازل شده است.

سلیم بن قیس گوید: سخنان امام که به پایان رسید، همه در پاسخ گفتند: صحیح است، ام سلمه هم عین این مطلب را خبر داد و ما تنها به گفته او هم اکتفا نکردیم، بلکه از شخص نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، سؤال کردیم، فرمود: صحیح است و آنچه ام سلمه گفته بود، پیامبر اکرم، صلى الله علیه وآله، با تکرار تایید کرد. (۱)

آیه تطهیر و همسران پیامبر
«ام سلمه » و «عایشه » همسران رسول خدا، صلى الله علیه وآله، با اینکه هر دو خواهان مشارکت در فضیلت آیه تطهیر و ورود در زمره اهل بیت، علیهم السلام، بودند، هر دو اعتراف مى کنند که آیه کریمه، نه تنها شامل آنها نمى شود، بلکه پیامبر اکرم، صلى الله علیه وآله، مؤدبانه و با متانت تاکید فرمود: هرگز زنان پیامبر انتظار نداشته باشند که با ورود در زمره اهل بیت، علیهم السلام، مفتخر گردند و آیه اى که طرح اساسى، براى سازمان دهى آینده اسلام است، شامل آنها شود; زنان پیامبر باید بدانند که تنها افتخار همسرى پیامبر، صلى الله علیه وآله، براى آنها کافى است و در آینده اگر در سرنوشت اسلام دخالت نکرده و آسیبى نرسانند، خوشبختى در انتظار آنها است. چنانکه نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، به ام سلمه فرمود: « انک على خیر»اما با وجود اعتراف و تصریح دو همسر معروف رسول خدا، صلى الله علیه وآله، دو گروه اصرار دارند که آیه تطهیر را، یا منحصر در بانوان رسالت نمایند و یا آنان را در ردیف پنج تن آل کساء در آورند.

گروه اول: برخى از روات و افراد صدر اسلام مانند «عکرمه »، «مقاتل بن سلیمان » و «عروه بن زبیر».

گروه دوم: جمعى از مفسران عامه و علماى اهل تسنن.

اما در پاسخ این دو گروه باید گفت که، وقوع صدر آیه و ما بعد آن در حق ازواج آن حضرت، موجب نمى شود که مراد از اهل بیت، همسران باشد. زیرا:

۱. «التفات » یکى از فنون بیان است و باعث توجه بیشتر مى شود و در عرف و عادات فصحا، شایع است که در اثناى کلام، خطاب به غیر مى کنند و بعد به کلام اول عود مى نمایند; و قرآن مجید، مشحون و در کلام عربى، معروف است. نظیر این آیه که در ابتدا خطاب به زن فرعون است، اما ناگاه تغییر سیاق داده و خطاب به یوسف مى شود و در ادامه بار دیگر خطاب به زن فرعون مى گردد «… ان کیدکن عظیم، یوسف اعرض عن هذا و استغفرى لذنبک کنت من الخاطئین.» (۲)

۲. حدیث ام سلمه مشعر است بر آنکه: این آیه در خانه من نازل شد و غیر حضرت پیامبر، صلى الله علیه وآله، و حضرت على، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، کسى در آنجا نبود.

۳. اگر آیه در حق همسران پیامبر بود بایستى چنین آورده شود: «لیذهب عنکن و یطهرکن »; چون به صیغه مذکر واقع شده معلوم مى شود در حق اهل بیت پیامبر که آل عبا باشند، نازل شده است (و با وجود آنکه حضرت فاطمه، علیهاالسلام، داخل بوده اند صیغه مذکر به جهت تغلیب مى باشد).

۴. صاحب کتاب «عین المعالى » گوید: ظاهرا آیه اگر چه دال است بر آن که مراد از اهل بیت، همسران باشند، اما اینکه «عایشه »، «ام سلمه »، «ابوسعید خدرى » و «انس بن مالک » که نقل نموده اند که اهل بیت حضرت على، فاطمه، حسن و حسین، علیهم السلام، مى باشند، این ظهور را رفع مى کند. (۳)

تدبیر در تعیین مصادیق اهل بیت
گردآمدگان در خانه ام سلمه، با نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، پنج نفرند که مجموعه اى از یک خاندان سرشار از فضیلت اند، یعنى شخص پیامبر، که خود مبین و مفسر آیات قرآن، از جمله آیه تطهیر و تعیین کننده مصداق اهل بیت، علیهم السلام، است، امام على بن ابى طالب، علیه السلام، یعنى عموزاده پیامبر اکرم، صلى الله علیه وآله، که افتخار دامادى وى را هم دارد. فاطمه زهرا، علیهاالسلام، دختر پیامبر و همسر على بن ابى طالب، علیه السلام، و نوه هاى پیامبر یعنى حسن و حسین، علیهماالسلام.

در این اجتماع پنج نفرى، همه مشمول آیه تطهیرند، تنها یک نفر در کنار این اجتماع بیگانه است (بیگانه در شمول آیه) ولى ناظر مورد اعتماد، به عنوان شاهد داستان، که حضورش براى شهادت و نقل سرگذشت لازم است، چون گفتار شهادت او در تصدیق دیگران بسیار و مؤثر است. شایان ذکر است که پیامبر، صلى الله علیه وآله، هنگام نزول آیه افراد متعددى را براى دعوت اهل بیت، علیهم السلام، فرستاد، لذا نقلهاى مختلف از عایشه، زینب و واثله و… ممکن است به دلیل تدبیر پیامبر، صلى الله علیه وآله، براى مطلع شدن و شاهد بودن بر ماجرا باشد.

وقت نزول آیه تطهیر
نزول آیه شریفه تطهیر، هنگام اجتماع هیات پنج نفرى و در یک صبحگاه بوده است. و روایات منتهى به ام سلمه و ابو سعید خدرى، تصریح به این معنا دارد، چنانکه از آنها به طور وضوح استفاده مى شود که آیه کریمه، در حق پنج تن آل کساء است و ناظر به دیگران نیست و روایات متواتر از ائمه اهل بیت، علیهم السلام، نیز روشنگر این حقیقت است.

پیامبر هم مورد عنایت آیه است
در آیه تطهیر – همچنانکه، چهار نفر: على، همسر و فرزندان او مورد توجه هستند – شخص نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، هم مورد عنایت است و روایت ابى الجارود از حضرت باقر، علیه السلام، و ابوسعید خدرى از نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، تصریح به این معنا مى کند.

بحثى از تناسب موقعیت آیه تطهیر
آنچه مسلم است این است که: علماى شیعه اتفاق نظر دارند بر این که آیه تطهیر قطعا مستقل و به طور جداگانه در پى حادثه اجتماع اهل کساء نازل شده است; و ارتباطى به همسران پیامبر ندارد بلکه هم از نظر نزول و هم از نظر مصداق و شمول محتوا، اختصاص به پنج تن اهل البیت، علیهم السلام، دارد.

ولى در مورد اینکه این آیه چرا دنباله آیه دیگر (متناسب یا غیر متناسب) قرار گرفته است؟ نظرات مختلفى ابراز شده است.

برخى گفته اند که جایگاه و قرارگاه آیه تطهیر، کاملا بجا و مناسب است و قرار گرفتن این آیه براى دفع توهم پاک شدن تمام خاندان پیامبر، صلى الله علیه وآله، لازم و ضرورى است و تناسب تام دارد. (۴)

بعضى دیگر، اظهار مى دارند که آیه تطهیر در جاى خود قرار نگرفته بلکه آیه را براى مشتبه شدن امر در آنجا قرار داده اند; و صریحا اعلام مى کند که: این آیه، جداگانه نازل شده، بعدا جاى آن را تغییر داده اند. (۵)

از آنجا که هرگونه جابه جایى و تغییر در قرآن به اتفاق فریقین مردود است صرفا به بررسى نظر اول یعنى تناسب جایگاه آیه و شان اهل بیت و ضرورت معرفى آنها مى پردازیم.

در مورد امتیازات اهل بیت عصمت و طهارت و برترى آن حضرات معصومین، نه تنها کسى نمى تواند حق مطلب را ادا کند، بلکه حتى از فهرست کمالات فضایل و مناقب آن نیز، عاجز و ناتوان است.

اهل بیتى که بنا به اعتراف مخالفینشان حدود سیصد آیه، (۶) در قرآن کریم در منقبت و فضیلت آنان نازل گشته است که ما فقط چند نمونه از آیات برجسته قرآن کریم را که در شان و فضیلت آنان فرود آمده است، مى توانیم نام ببریم:

۱. آیه ولایت: « انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنواالذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون » (۷) در شان على، علیه السلام، نازل گشته است.

۲. آیه تبلیغ: «یا ایهاالرسول بلغ انزل الیک من ربک » (۸) در شان على، علیه السلام، نازل گشته است.

۳. آیه اولواالامر: «اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولى الامر منکم » (۹) در شان على، علیه السلام، و امامان دیگر نازل شده است.

۴. آیه مباهله: «… فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم » (۱۰) درباره اهل بیت نازل شده است.

۵. آیه موده: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الاالموده فى القربى » (۱۱)

۶. آیه تطهیر: « انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت…» (۱۲)

۷. حدیث ثقلین: « انى تارک فیکم الثقلین…» که در شان عترت پیامبر، صلى الله علیه وآله، است.

۸. حدیث منزلت: «انت منى بمنزله هارون من موسى الا لا نبى بعدى » که دلالت بر جانشینى و امامت حضرت على، علیه السلام، دارد.

۹. حدیث سفینه و آیات و احادیث معتبر دیگر، در فضایل و مناقب اهل بیت، علیهم السلام، که در کتب تفسیرى و حدیثى اهل سنت به طور مبسوط و فزون از شمارش آمده است (۱۳) و ما به همین بسنده مى کنیم.

مقایسه آیات مربوط به زنان با آیه تطهیر
آیه تطهیر براى زمینه سازى مسؤولیت مهمى که بر دوش اهل بیت گذاشته شده، یعنى مسؤولیت خطیر زمامدارى جامعه اسلامى، نازل شده است و از اشاره ائمه اطهار، علیهم السلام، به آیه شریفه و استناد به آن، در موضوع خلافت، این معنى، بخوبى آشکار است قهرا و قطعا زنان پیامبر، صلى الله علیه وآله، که بایستى طبق نص قرآن بیش از دیگر زنان پرده نشینى اختیار کنند از شمول آیه تطهیر، بیرون مى باشند.

اگر بخواهیم مقایسه اى میان مدلول آیه تطهیر و آیاتى که در مورد زنان پیامبر نازل شده، داشته باشیم، نتایج زیر به دست مى آید:

«اهل بیت » مسؤولیت حفظ اسلام، مسؤولیت زمامدارى و رهبرى اسلام و مسلمین را بر عهده دارند.

«زنان پیامبر» در انجام وظایف داخلى و رعایت تکالیف، پاک نگهداشتن خود از کثافات شهوانى، و قذارات روحى، آزاد بودند و این امر، بستگى به مشیت و اراده خودشان داشت، البته لازم است گوش به فرمان این اوامر و نواهى باشند، و هرگز از راه مستقیم، منحرف نگردند.

اما «اهل البیت » را خداوند، پاک و منزه خواسته، اراده فرموده: که آلوده نباشند; از هوسهاى دنیوى مبرا باشند; نایت حق، آن است که امراض سهمناک روحى قلبشان را دستخوش مفاسد اخلاقى نکند، روان پاک و پاکیزه آنها دچار تهاجم آلودگیها نگردد. گزندى به سعه صدر و سینه فراخ آنان که لازمه نگهدارى شؤون ریاست و زعامت است، وارد نشود.

از لحن مجموع آیات مربوط به «زنان پیامبر» هرگز رایحه بلندپایگى و متجلى بودن به صورت زنان فوق فضیلت، استشمام نمى شود.

اما از لحن آیه «انما یریدالله …» کاملا این مزایا و بالاتر از آن هم در حق «اهل بیت » استشمام مى شود. اما انحصار فضیلت و امتیاز ویژه، در این تعداد محدود (پنج تن اهل کساء) از کلمه «انما» که دلیل بر حصر است و تقدیم «عنکم » بر «اهل البیت » و فتح کلمه «اهل » که دلیل بر اختصاص است، استفاده مى شود. به عبارت دیگر در این آیه خداوند مى فرماید: خدا تنها نسبت به شما (نه از زنان) شما «اهل البیت » شما طبقه خاص، اراده فرمود که قذارات، امراض و هرگونه آلودگیهاى اخلاقى، روحى، قلبى، اعتقادى و… را بزداید و شما را یکپارچه پاک و داراى نهادى پاکیزه و روانى ناآلوده فرماید.

از وقوع این آیه در بین آن آیات، کاملا استشمام مى شود: آن آزادى انتخاب و لحن خنثى که از لحاظ عنایت حق، در حق بانوان حریم رسالت مطرح بود، در مورد «اهل البیت » نیست، بلکه عنایت خاصه را با تاکید و تصریح در حق «اهل البیت » بیان مى کند.

براى «زنان پیامبر»، هرگونه امکان صدور گناه، عدم اطاعت از رسول، خروج از منزل، دخالتهاى ناروا، در مفاد آیات کاملا چشمگیر است.

براى «اهل البیت » امکان صدور گناه و… و امکان همه انحرافاتى که در گروه اول آیات مطرح بود در مورد «اهل البیت » با تاکید مطرح نیست بلکه خداوند به آنها افاضه روح ملکوتى نموده و از هرگونه گناه و خطا، منزه و مبرا فرموده است; و این، همان معناى عصمت است.

«زنان پیامبر» در انتخاب روش سعادت و شقاوت، به نص آیات مختارند.

اما «اهل البیت » کسانى هستند که مراحم پروردگار و فیض روح القدس، امواج سروش غیبى را به گوش تنها اهل بیت (پنج تن آل کساء) سروده که گمان نرود، آنان همچون همسران رسول خدا، در انتخاب مسیر، مختار، یله و رها هستند، نه، این گمان، باطل است; زیرا که فیض ربانى در اختصاص و انحصار اهل البیت، علیهم السلام، قرار گرفته است.

بنابراین، مفاد آیه تطهیر، مباین مفاد سایر آیات است که درباره زنان پیامبر، صلى الله علیه وآله، نازل شده; با این تباین آشکار چگونه مى توان خطاب در آیه تطهیر را متوجه بانوان رسالت دانست؟! بدیهى است که این چنین چیزى یعنى توجه خطاب آیه تطهیر به بانوان، هرگز امکان عقلى و عملى و قرآنى ندارد.

پى نوشتها:

۱. الهلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۵۰; البحرانى، السید هاشم، همان، ص ۲۶۵. مرحوم طریحى در توضیح «اهل البیت » مى گوید: مطالب یاد شده در خود آیه تطهیر، عصمت پنج تن آل عبا را ثابت مى کند و اما اطلاق «اهل البیت » تا آخرین امام از ائمه دوازده گانه از طریق سنت متواتر به دست مى آید. (مجمع البحرین، ج ۲، ص ۱۹۳ و ۱۹۴).

۲. سوره یوسف (۱۲)، آیه ۲۸ و۲۹.

۳. الشاه عبدالعظیمى، حسین بن احمدالحسین، تفسیر اثنى عشرى، ج ۱۰، ص ۴۴۵-۴۴۲.

۴. ر. ک: فاضل لنکرانى، محمد، اهل البیت یا چهره هاى درخشان در آیه تطهیر.

۵. ر. ک: الطباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیرالقرآن، ج، ص .

۶. خطیب بغدادى، ابوبکر احمد بن على، تاریخ بغداد، ج ۶، ص ۲۲۱; ابن حجر عسقلانى، الصواق المحرقه، ص ۷۶; شبلنجى از ابن عساکر در نورالابصار، ص ۷۳.

۷. سوره مائده (۵)، آیه ۵۵.

۸. همان، آیه ۶۷.

۹. سوره نساء (۴)، آیه ۵۹.

۱۰. سوره آل عمران (۳)، آیه ۶۱.

۱۱. سوره شورى (۴۲)، آیه ۲۳.

۱۲. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳.

۱۳. ر. ک: به تتمه المراجعات، نهج الصدق، شواهدالتنزیل، غایه المرام.

 

ماهنامه موعود شماره ۱۳

همچنین ببینید

غدیر

غدیر یک ضرورت راستین

بر اساس جهان بینی توحیدی و مکتبی ، غدیر ، یک ضرورت منطقی و عقلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *