روزگاری چادر نماد یک جریان اعتقادی بود. چادر نه یک نوع لباس بلکه خروجی یک فرهنگ و ارزش اخلاقی و دینی تلقی میشد. ارزش چادر نه به رنگ و شکل بلکه به فرهنگ غنی متصل به آن بود. چادر پوشیدن یا نپوشیدن مساله نبود. حجاب کامل داشتن مسله بود.
نسل اول چادری ها: روزگاری چادر نماد یک جریان اعتقادی بود. چادر نه یک نوع لباس بلکه خروجی یک فرهنگ و ارزش اخلاقی و دینی تلقی میشد. ارزش چادر نه به رنگ و شکل بلکه به فرهنگ غنی متصل به آن بود. چادر پوشیدن یا نپوشیدن مساله نبود. حجاب کامل داشتن مسله بود.
نسل دوم چادری ها: مدتی بعد چادر حجابی رسمی و متصل به حاکمیت شد. از این دوره به بعد بود که نماد طبقاتی – سیاسی چادر به نماد ارزشی آن چربید. پیروی نسل ها در پوشش چادر، طبقاتی سازی این پوشش را بیشتر کرد. تا اینکه به صدها دلیل گسست اجتماعی و گسست های نسلی شکل گرفت و بچه ها از مادران خود تبعیت نکردند و کم کم چادر خاصیت طبقاتی خود را از دست داد.
تفاوت نسل دوم چادری ها با نسل اول در نحوه چادر سر کردن و رو گرفتن بود.
نسل سوم چادری ها: نسل سوم چادری ها برای دخترانی است که به صداها دلیل نخواستند یا نتوانستند به رسم و سنت مادران خود پشت کنند. اما از سوی دیگر نیز نخواستند از رقابت با مدینگ جا بمانند. این نسل چادر را دستخوش تطور و تحول کرد. چادری های فشن محصول این نسل است.
حاکمیت نیز برای اینکه چادر را همچنان به عنوان حجاب رسمی داشته باشد با این نسل همراهی کرد. انواع و اقسام چادر طراحی شد. چادر برای این نسل یک نوع پوشش بود مثل مانتو و پوشش های دیگر.
تفاوت این نسل از چادری ها با نسل دوم در شکل و رنگ چادر است.
نسل چهارم چادری ها: مدینگ سازی چادر باعث میشود چادر مثل هر مدی تاریخ مصرف پیدا کند. از سوی دیگر گسست های اجتماعی و شکاف نسلی باعث میشود کارکرد طبقاتی چادر از بین برود.
در این میان کسانی که بمانند نسل چهارم هستند. کسانی که نه به دلیل خاصیت حاکمیتی چادر ونه مدینگ بودن و طراحی آن بلکه به دلیل صبغه ارزشی آن و محتوای عمیق فرهنگی آن چادری ماندند. این نسل چادری ها فرا مد و فرا طبقاتی و فرا سیاسی هستند.
از این نسل کارها برآید.