انفاق یکی از واژههای قرآنی و اسلامی است و از مهمترین مباحث اقتصادی اسلام است. تعدد آیاتی که در بحث انفاق مطرح شده است علاوه بر نشان دادن اهمیت انفاق به تأثیرگذاری آن در اقتصاد اسلامی و وضع زندگی دنیوی مردم جامعه دینی نیز اشاره دارد.
تیره روزان جهان را به چراغی دریاب // که پس از مرگ تو را شمع مزاری باشند
انفاق یکی از کارهای پسندیده است که خداوند در قرآن کریم بسیار به آن سفارش کرده است. خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنهای سخت ذکر کرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارتهای پرسود معنوی ذکر فرموده است.
موانع انفاق:
برخی از موانع انفاق عبارتند از:
الف) شیطان:
«الشیطان یعدکم الفقر» ۱؛
«شیطان شما را از تهیدستی بیم میدهد.»
گاهی شیطان انسانها را از آینده بیمناک کرده، مانع انفاق کردن آنها میشود تا حدی که مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر مینماید.
به هنگام انفاق کردن، شیطان وعده فقر به انسان میدهد، اما خداوند وعده آمرزش میدهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیت دارد و سزاوار قبول است:
۱. اینکه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم، مورد شک است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است.
۲. ممکن است مالی که برای فردا نگه میداریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی است.
۳. بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست که انسان بتواند از این مال استفاده کند. چه بسا مریض شود و نتواند از اموال بهره ببرد، اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان میرسد.
۴. بهره مندی انسان از مال اندوختهاش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است.
۵. استفاده کردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست ۲ .
حکایت:
«جمعی از ظرفا به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی اخذ کنند. خواجه از آمدن ایشان خبر یافت. غلام را گفت: بیرون رو و این جماعت را بگوی که خواجه من دوش وفات یافته است، معذور دارید. غلام بیرون آمد و پیغام رسانید. ظرفا گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسیار دارد، انتظار جنازه از او میبریم تا بیرون آرند و بر او نماز گزاریم و به خاک سپاریم. ۳»
ب) منافقان:
«هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا» ۴؛
«آنان (منافقان) کسانی اند که میگویند: به کسانی که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند.»
برخی از آثار اجتماعی و فردی انفاق:
۱. انفاق، مایه فزونی اموال انفاق کننده:
«ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه» ۵؛
«هر چه را انفاق کردید، عوضش را او (خدا) میدهد.»
۲. انفاق، مایه تثبیت موقعیت انفاق کننده:
«مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم» ۶؛
«مثل کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق میکنند…»
۳. انفاق، راه رسیدن به رستگاری:
«ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون.» ۷؛
«و آنکه از بخل نفس خویش نگه داشته شود، پس آنها از رستگارانند.»
انفاق، مهمترین مبحث اقتصادی اسلام
اما آیه امروز آیه ۱۹۵ سوره «بقره» است: «وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» در راه خدا انفاق کنید و ( با ترک انفاق) خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
نخستین شرط انفاق، در راه خدا بودن آن بیان شده است یعنی وقتی این بذل ما و هدیه اقتصادی به افراد بیبضاعت جامعه، انفاق نام میگیرد و موجب رحمت الهی و ایجاد برکت در زندگی میگردد که با انگیزه الهی و در راه خدا صورت گرفته باشد.
انفاق یکی از واژههای قرآنی و اسلامی است و از مهمترین مباحث اقتصادی اسلام است. تعدد آیاتی که در بحث انفاق مطرح شده است علاوه بر نشان دادن اهمیت انفاق به تأثیرگذاری آن در اقتصاد اسلامی و وضع زندگی دنیوی مردم جامعه دینی نیز اشاره دارد.
انفاق در قرآن معنایی تمام دارد و هر گونه زکات، صدقه واجب و مستحب و حتی کمکهای غیر نقدی و بلکه غیرمادی را هم شامل میشود.(۸)
آیات قرآن وقتی بحث انفاق را مطرح میکنند، هر کدام به گوشهای از بحث انفاق پرداخته و ویژگی و شرایط آن را بیان میدارند.
حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند: هر کار نیکویی که برای رضای خداوند متعال انجام نگیرد، زشتی ریا بر آن است و میوهاش، زشتی کیفر باشد
در این آیه شریفه نخستین شرط انفاق، در راه خدا بودن آن بیان شده است یعنی وقتی این بذل ما و هدیه اقتصادی به افراد بیبضاعت جامعه، انفاق نام میگیرد و موجب رحمت الهی و ایجاد برکت در زندگی میگردد که با انگیزه الهی و در راه خدا صورت گرفته باشد.(۹)
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ع) فرمودند: خداوند متعال تنها آن عملی را میپذیرد که خالص و محض رضای او باشد.
همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند: هر کار نیکویی که برای رضای خداوند متعال انجام نگیرد، زشتی ریا بر آن است و میوهاش، زشتی کیفر باشد.(۱۰)
انفاق به عنوان یک عمل نیک معرفی شده است که باعث جلب محبت حضرت حق میگردد
آنچه مهم است و باید در اقتصاد اسلامی مدنظر قرار بگیرد بحث توحید و یگانه پرستی در عمل است. در مکاتب بشری اقتصاد فقط بین خلق خدا (مردم) تعریف میشود ولی در اقتصاد اسلامی خدا محور قضیه است و اگر بهترین حرکت اقتصادی هم صورت پذیرد ولی خداوند در آن لحاظ نشود از نظر اسلامی پسندیده نیست و اصلاً اقتصاد جامعه اسلامی وقتی شکوفا میشود که فعالیتهای اقتصادی در آن طبق نظر بیتالاسلام و برای رضای خداوند صورت پذیرد.
در قسمت دوم این آیه ترک انفاق برابر با هلاکت مطرح شده است و در قسمت آخر آیه شریفه، انفاق به عنوان یک عمل نیک معرفی شده است که باعث جلب محبت حضرت حق میگردد.
در معنای قسمت دوم آیه شریفه برخی از مفسرین منظور را اسراف و زیادهروی در انفاق میدانند؛ یعنی با زیادهروی در انفاق خود را هلاک نکنید، ولی غالب مفسران معنای آیه را تهدید بخل میدانند یعنی با بخل و انفاق نکردن خود را به ورطه هلاکت میکنید.
در تفسیر اثنیعشری در ذیل این قسمت آیه حدیث از رسول خدا (ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: بخیل از قرب الهی دور است و از بهشت دور و به آتش جهنم نزدیک است.(۱۱)
انفاق از چه چیزهایی؟
۱. انفاق از بهترینها:
«یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم» ۱۲؛
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از چیزهای پاکیزهای که به دست آورده اید، انفاق کنید.»
۲. انفاق از آنچه مورد نیاز است:
«ویؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه» ۱۳؛
«و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم میدارند.»
از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است
ورنه هر کس وقت سیری پیش سگ نان افکند ۱۴
۳. از آنچه به آن دلبستگی دارید:
«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» ۱۵؛
«هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید، انفاق کنید.»
حکایت:
معمر بن خلاد میگوید: «هرگاه ابوالحسن الرضا علیه السلام غذا میخورد، قدحی برایش میآوردند و کنار سفرهاش میگذاشتند و حضرت از بهترین غذاهایی که برایش میآوردند، مقداری برمی داشت و در آن قدح میگذاشت و پس دستور میداد آن را به مستمندان بدهند و آن گاه این آیه را تلاوت میفرمود: «فلا اقتحم العقبه» سپس میفرمود: «علم الله عزوجل انه لیس کل انسان یقدر علی عتق رقبه فجعل لهم السبیل الی الجنه ۱۶؛
خداوند میدانست که هر انسانی توانایی آزاد کردن بندهای را ندارد، از این رو این راه را برای رسیدن به بهشت برای آنان قرار داد.»
پاک بودن مال، اساس انفاق است
مطابق آیه ۲۶۷ سوره «بقره» خداوند تعالی کیفیت مالی را که انفاق میشود بیان کرده و میفرماید باید از اموال طیب باشد نه خبیث، یعنی مالی که فقیر با رغبت آن را بگیرد نه با کراهت و اغماض به این ترتیب اساس انفاق پاک بودن مال است.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و به فرموده اهل بیت(ع) بهار آن است. اگر چه تلاوت آیات قرآن و حتی نگاه کردن به صفحات قرآن کریم نیز دارای اجر و پاداش الهی است؛ اما تدبّر در آیات قرآن دستور اکید خود قرآن و سفارش جدی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است، تا جایی که فرمودهاند در تلاوت قرآنی که همراه با تدبر نباشد، خیری نیست.
شرط پاک بودن را شرایط اساس انفاق مطرح میکند و برای آنکه مخاطب، بیشتر به زشتی این عمل (انفاق از مال ناپاک) پی ببرد، این طور بحث را جا میاندازد که اگر اموال ناپاکی را به خود شما بدهند علاقهای به پذیرش آنها نشان نمیدهید پس با دیگران همان کنید که دوست دارید با شما رفتار شود
آنچه برای خود دوست داری، برای دیگران هم دوست بدار
اما امروز آیه ۲۶۷ سوره «بقره» است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از قسمتهای پاکیزه اموالی که به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین برای شما خارج ساختهایم، را انفاق کنید، و برای انفاق به سراغ قسمتهای ناپاک نروید در حالی که خود شما، (به هنگام پذیرش اموال) حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض و کراهت! و بدانید خداوند، بینیاز و شایسته ستایش است.
این آیه شریفه کیفیت مالی که قرار است مورد انفاق قرار بگیرد را مورد بحث قرار داده و شرط پاک بودن را شرایط اساس انفاق مطرح میکند و برای آنکه مخاطب، بیشتر به زشتی این عمل (انفاق از مال ناپاک) پی ببرد، این طور بحث را جا میاندازد که اگر اموال ناپاکی را به خود شما بدهند علاقهای به پذیرش آنها نشان نمیدهید پس با دیگران همان کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.(۱۷)
«صاحب مجمعالبیان» پاک بودن را شرط لازم دانسته ولی آن را کافی نمیداند بلکه آیه را اینطور ترجمه میکند: «از بهترین چیزی که به دست آوردهاید و کسب کردهاید» یعنی ایشان شرط انفاق را فقط پاکی مال نمیداند(۱۸) بلکه میگوید باید بهترین مال انسان مورد انفاق قرار گیرد. ایشان این مطلب را با استناد به آیه «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» (۱۹) مطرح میکند و از آیه مورد بحث هم همین متعالی استخراج میکند
در تفسیر شریف المیزان ذیل این آیه آمده است: خداوند تعالی در این آیه کیفیت مالی را که انفاق میشود بیان نموده و میفرماید باید از اموال طیب باشد نه خبیث، یعنی مالی باشد که فقیر با رغبت آن را بگیرد نه با کراهت و اغماض، برای اینکه کسی نخواهد با بذل مال طیب، خوشتین را به صفت بخشنده متصف سازد، و بخواهد مال خبیث خود را از سر باز کند، و زندگی خود را از چنین آلودگیها رها سازد، چنین کسی دوستدار کار نیک نمیشود، و چنین انفاقی نفس او را به کمالی نمیرساند و به همین جهت است که میبینم آیه شریفه با جمله «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» به پایان میرسد، چون این جمله به ما میفهماند که باید در انفاق خود بینیازی و حمد خدای را در نظر بگیریم.(۲۰)
البته «صاحب مجمعالبیان» پاک بودن را شرط لازم دانسته ولی آن را کافی نمیداند بلکه آیه را اینطور ترجمه میکند: «از بهترین چیزی که به دست آوردهاید و کسب کردهاید» یعنی ایشان شرط انفاق را فقط پاکی مال نمیداند(۲۱) بلکه میگوید باید بهترین مال انسان مورد انفاق قرار گیرد. ایشان این مطلب را با استناد به آیه «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ»(۲۲)مطرح میکند و از آیه مورد بحث هم همین متعالی استخراج میکند.
در تفسیر نمونه شأن نزول این آیه چنین آمده است: از امام صادق(ع) نقل شده که این آیه درباره جمعی نازل شد که ثروتهایی از طریق رباخواری در زمان جاهلیت جمعآوری کرده بودند و آن را در راه خدا انفاق میکردند. خداوند آنها را از این کار نهی کرد و دستور داد از اموال پاک و حلال در راه خدا انفاق کنند.(۲۳)
باید تلاش کنیم که در فرهنگ عمومی جامعه ما این مسئله جا بیفتد و دیگر کسی از پول حرام یا شبههناک انفاق نکند و اگر بنا دارد مال یا اموالی را در راه خدا انفاق کند حتماً به گونهای باشد که مستمند بدون هیچ اغماض و اکراهی آن را دریافت کند و خوشحال گردد.
نکته دیگری که آیه در انتهایش به آن توجه داده است این است که خداوند از انفاقهای ما بینیاز است باید غنی بودن حضرت حق همواره به هنگام انفاق مدنظر ما باشد تا در حین انفاق دچار عجب و خودبینی نگردیدم و با حال نیاز و استغاثه الهی، توفیق انفاق فیسبیلالله را پیدا کنیم.
به چه کسانی باید انفاق کرد؟
۱. پدر و مادر؛
۲. خویشاوندان؛
۳. ایتام؛
۴. مساکین؛
۵. در راه ماندگان.
قرآن کریم میفرماید: «قل ما انفقتم من خیر فللوالدین والاقربین والیتامی والمساکین وابن السبیل» ۲۴؛
«بگو هر خیر و نیکی که انفاق میکنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.»
همچنین خداوند متعال میفرماید: «للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیماهم لایسئلون الناس الحافا» ۲۵؛
با استفاده از این آیه برخی از افرادی که میتوان به آنها انفاق کرد عبارتند از:
۱. کسانی که موانعی آنها را از تحصیل هزینه زندگی باز داشته است:
«الذین احصروا فی سبیل الله»؛ «کسانی که در راه خدا بازداشته شدهاند.»
۲. کسانی که توان مسافرت و کسب و معاش ندارند:
«لا یستطیعون ضربا فی الارض»؛ «برای سیر در زمین توانایی ندارند.»
۳. کسانی که به خاطر خویشتن داری گمان فقر درباره آنها نمیرود:
«ویحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف»؛ «نادان به حال ایشان، بخاطر عفت ورزی شان آنها را توانگر میپندارد.»
۴. آثار ضعف و ناتوانی در آنها هویداست:
«تعرفهم بسیماهم»؛ «ایشان را به علامتشان میشناسی.»
۵. کسانی که هرگز به خاطر فقر از مردم چیزی نمیخواهند:
«لا یسئلون الناس الحافا»؛ «از مردم با اصرار سؤال نمیکنند.»
روز سیه مرگ شود شمع مزارت هر خار که از پای فقیری به در آری
حسن ختام:
در آخر، بحث را با کلامی نورانی از پیامبر صلی الله علیه و آله به پایان میبریم که فرمودند:
«من منع ماله من الاخیار اختیارا صرف الله ماله الی الاشرار اضطرارا ۲۶؛
هر که مال خود را به اختیار از نیکان دریغ کند، خداوند مالش را به اجبار نصیب بدان میکند.»
منابع:
۱) بقره/۲۶۸.
۲) هزار و یک نکته از قرآن کریم، اکبر دهقان، ص ۵۰۱، به نقل از تفسیر کبیر، ج ۷، ص ۷۰.
۳) لطائف الطوائف.
۴) منافقون/۷.
۵) سباء/۳۹.
۶) بقره/۲۶۵.
۷) حشر/۹.
۸) مجموعه آثار شهید مطهری، جلد ۲۶، ص ۱۲۵
۹) میزان الحکمه، ج ۳، ص ۳۷۴
۱۰) همان، ج ۴، ص ۳۴۱
۱۱)تفسیر اثنیعشری، ج۱، ص۳۵۲
۱۲) بقره/۲۶۷.
۱۳) حشر/۹.
۱۴) صائب.
۱۵)آل عمران/۹۲.
۱۶)وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۲۹، ح ۱.
۱۷) مضمون حدیثی از امام معصوم
۱۸) ترجمه مجمعالبیان، ج۳، ص۱۵۵
۱۹) آیه ۹۲ سوره عمران
۲۰) ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۰۳
۲۱) ترجمه مجمعالبیان، ج۳، ص۱۵۵
۲۲) آیه ۹۲ سوره عمران
۲۳) برگزیده تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۴۰
۲۴) بقره/۲۱۵.
۲۵) بقره/۲۷۳.
۲۶) میزان الحکمه، حرف نون، ۲۰۶۵۶
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان_جهان نیوز