...
بیشتر بخوانید »تقویم خسته
...
بیشتر بخوانید »آرامش
...
بیشتر بخوانید »ماه در آینه
زن، کوزه آب را آهسته برداشت. جرعهای در کاسه ریخت و خورد. نگاهش از پنجره به قرص روشن ماه افتاد که در آسمان شب میدرخشید. کوزه را با احتیاط سر ...
بیشتر بخوانید »تولّد انتظار، شمع رهــــــــــــــــــــایی
سلام. فردا تولّد پدر یکی از بچّههاست. از دو هفته قبل، در حال تهیة کادو است. حتماً بودهای و دیدهای که هر زمان بحثهای دوستانهمان به ...
بیشتر بخوانید »تنها تو ماندهای نصرالله!
تو تنها مانده ای نصرالله! ...
بیشتر بخوانید »عیدی ما مانده هنوز
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوزشب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نهسر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز ...
بیشتر بخوانید »از کوفه شکوه دارم…
امشب غروب شمس عدالت شود پدیدپشت زمین ز داغ فراق علی خمیددستش به بند و فاطمه اش را کتک زدندمظلومتر ز حیدر کرار کس ندید... ...
بیشتر بخوانید »« من غیر قابل پیشبینیام»
در آستانه انتقال دولت فعلی به دولت جديددر عصر تكنولوژی فوق پیشرفته(Hightech) و تمدن ماشینی، كه محاسبه و اعداد و ارقام از سر و روی مردم و در و ...
بیشتر بخوانید »ناسپاسی، دانسته یا ندانسته
سخن سردبیر: اسماعیل شفیعی سروستانیعلّت بيشتر كدورتها، دلخوريها، قهر و آشتيها و بالأخره دعواها كه ميان ما پيدا ميشود و دانسته و ندانسته ...
بیشتر بخوانید »