سایر

ناشناس کوفه

«ناشناس کوفه»کیست امشب تا انبان نان و خرما بر دوش، به انتظار یتیمان پایان دهد؟کجاست امشب آن شب رو ناشناس روی پوشیده، که چراغ خانه ای باشد ...

بیشتر بخوانید »

شب های قدر

«شبهای قدر»وقتی روز شمار بندگی را ورق می زنی الطاف رحمت ایزدی را در لابه لای روزها می بینی بعضی از ماه ها شور و حال دیگری دارند . اصلا رنگ و ...

بیشتر بخوانید »

پس از شهادت

پس از شهادتبرگِ تقویم در اثنای خزان یخ زده است مرگ باریده بر این شهر و زمان یخ زده استمرگ باریده که این خلق نمیآشوبدگوش کن، دست هراس است که ...

بیشتر بخوانید »

مثل باران

«مثل باران»می خواست تا چشم و چراغ دین، شما باشیبعد از علی میراث دار مصطفی باشیمثل نسیمی مهربان و مثل باران، سبزآمیزه ای از رحمت و جود و سخا ...

بیشتر بخوانید »

فاطمه و حسن

حسن بُعد دیگر منشور فاطمه است . حسن شیر صبر از جان مادر نوش کرده است . حسن بلوغ بردباری فاطمه است . پاره های سرخ جگر فاطمه است که بر طشت می ریزد ...

بیشتر بخوانید »