فرا مارینو در آثار قدیس ایرنایوس۱ (۲۰۲ – ۱۱۵ حدود) مطالبی در خصوص قبح اعمال پولس خوانده بود مستند به نسخهای از انجیل برنابا که ایرنایوس در اختیار داشته است. لذا بسیار علاقمند شد که انجیل برنابا را بخواند. او که از قوم و خویشان پاپ سکتوس پنجم۲ (۱۵۹۰ – ۱۵۲۰) بود و در دادگاه تفتیش عقاید سمتی داشت روزی در معیت وی به کتابخانهاش وارد شد. با سنگین شدن چشمان پاپ، فرا مارینو به جستوجو پرداخته، به زودی یک نسخۀ ایتالیایی از انجیل برنابا یافت و آن را در لباس خود پنهان کرده، منتظر نشست تا پاپ بیدار شود. سپس اذن بازگشت گرفت و در خلوت با شوق زیاد آن را مطالعه کرده، بر اثر آن اسلام آورد.
یوسف لاوی ملقب به برنابا یکی از مؤمنان اولیه به حضرت عیسی(ع) بوده است. او در جزیرۀ قبرس زاده شد و به سبب آنکه از سبط لاوی بود برای تحصیل علوم دینی به اورشلیم آمد و کارهای مهمی را در زمان حواریون بر عهده گرفت. مسیحیان مدعی هستند که او حضرت عیسی(ع) را ندیده ولی به نظر میرسد که شأن او در تاریخ عیسویان بسیار بالاتر از اینها باشد.
این مقاله سعی کرده صرفاً با استناد به اناجیل اربعه و کتب مورد قبول مسیحیان نشان دهد که برنابا شخص دوم نصارا محسوب میشده و یگانه حواری باسواد بوده که میتوانسته انجیل خداوند که شفاهآ از زبان عیسی(ع) قرائت میشده را مکتوب کند. ما در این مقال نشان خواهیم داد که یکی از منابع اصلی اناجیل اربعۀ مسیحی در واقع انجیل برنابا بوده است. به این ترتیب ملاحظه خواهیم کرد که علیه برنابا توطئهای صورت گرفته است.
حتی الامکان سعی کردهایم که مطالب به زبان ساده نگارش شود تا برای مخاطبان غیرمتخصص نیز قابل استفاده باشد. در نقل قولهای عهدین، از ترجمۀ قدیم کتاب مقدس استفاده شده که چاپ نخست آن به سال ۱۸۹۵ میلادی در لندن بوده است.
******
نسخههای کنونی از انجیل برنابا
متن کنونی از انجیل برنابا بر اساس یک نسخۀ ایتالیایی است که در ابتدای قرن هجدهم کشف شده است. در سال ۱۷۰۹ میلادی شخصی به نام جان فردریک کرامر۳ که مستشار پادشاه پروس (آلمان) بود این نسخه را از یکی از مشاهیر شهر آمستردام هلند (که اطلاعاتی دربارۀ او داده نشده است) به دست آورد. کرامر سپس آن را به جان تولند۴ فیلسوف ایرلندی قرض داد و او شدیداً تحت تأثیر آن واقع شد و بدین سبب کتابی با عنوان نصرانیت یا یهودیان، بیگانگان و مسیحیت محمدی۵ نوشت که به سال ۱۷۱۸ در لندن منتشر شد و به انتقاد شدید از کلیسا پرداخت. تولند نخستین اندیشمند اروپایی است که به متفکران آزاد فکر (the freethinker) ملقب گشتهاند.
در سال ۱۷۱۳ کرامر این نسخه را به یک شاهزادۀ اتریشی به نام اوژن ساووی۶ هدیه کرد که با وجود مشاغل سیاسی فراوان و جنگهایی که شرکت میکرد علاقۀ وافری به مطالعه داشت. نهایتاً این نسخه خطی در سال ۱۷۳۸ دو سال پس از مرگ ساووی با سایر کتب وی، به کتابخانۀ دربار سلطنتی وین منتقل شد و هماکنون در کتابخانۀ ملی اتریش به شمارۀ ثبت ۲۶۶۲ موجود است.
در سال ۱۹۰۷ بعد از قریب دویست سال از کشف، نهایتاً نسخۀ ایتالیایی به زبان انگلیسی ترجمه و در چاپخانۀ کلارندان آکسفورد به چاپ رسید. مترجمان اسقف لونسدال راگ و همسرش لورا۷ بودند که در مقدمۀ خود نویسندۀ این کتاب را یک مسیحی نومسلمان دانستهاند با توسل به این برهان سست که تعالیم این کتاب به دین اسلام شباهت دارد!
نسخههای این چاپ در اسرع وقت به طرزی حیرت انگیز نایاب شدند و بجز یک نسخه در موزۀ بریتانیا و نسخهای در کتابخانۀ کنگره امریکا در واشینگتن، اثر دیگری از آن به دست نیامد. سپس قریب به هفتاد سال به زبان انگلیسی چاپ و منتشر نشد تا سال ۱۹۷۳ که در کراچی (پاکستان) به کوشش محمد عطاءالرحیم از روی نسخۀ کنگره به طبع رسید. در ایران در تیر ماه ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۸ میلادی) این ترجمۀ انگلیسی توسط حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی در مرکز بررسیهای اسلامی قم به چاپ رسیده است. بعد از رواج اینترنت، دیگر عملاً نمیشد مانع نشر انجیل برنابا شد.
نسخۀ اسپانیایی انجیل برنابا
در اوایل قرن هجدهم، نسخۀ اسپانیایی انجیل برنابا نیز علن شد و کمیبعد به دست جورج سایل۸ مستشرق مشهور انگلیسی و مترجم قرآن رسید. این نسخه در ۲۲۲ بخش، فصل بندی شده و خطوط آن در اثر مرور زمان رو به ناخوانایی میرفت. اوراق آن نیز بسیار قدیمی و کتاب در معرض پوسیدگی بود.
جورج سایل که در سال ۱۷۲۶ ترجمۀ کتاب عهد جدید به زبان عربی را ویراستاری کرده بود، در سال ۱۷۳۴ نیز ترجمهای از قرآن مجید را به زبان انگلیسی منتشر کرد. او در مقدمۀ مفصلی که بر ترجمۀ قرآن نوشت دربارۀ این نسخۀ اسپانیایی اظهار نظر کرده است. جورج سایل در ۱۷۳۶ درگذشت. پنجاه سال بعد، کشیش توماس مُنکهاوس۹ استاد دانشگاه آکسفورد این نسخه را از اسپانیایی به انگلیسی ترجمه کرد و ترجمه و نسخۀ اصل را به سال ۱۷۸۴ میلادی به کشیش دیگری به نام جوزف وایت۱۰ سپرد. بجز خبر سخنرانی وایت دربارۀ مقایسۀ دو نسخۀ ایتالیایی و اسپانیایی، از این تاریخ به بعد سخنی از نسخۀ اسپانیایی در میان نبوده و آن نسخه ظاهراً مفقود شده است.
وایت در یک سخنرانی خود برای دانشجویان، دو نسخۀ اسپانیایی و ایتالیایی را مقایسه کرده و گفته است که تفاوت قابل ذکری در این نسخ نیست بجز دو مورد کوچک. اول اینکه در نسخۀ اسپانیایی آمده است که پطرس تنها کسی بود که فهمید آن مصلوب عیسی(ع) نیست۱۱ و ثانیاً نام یکی از چهار فرشته در نسخۀ ایتالیایی «اُوریل» و در نسخۀ اسپانیایی «عزرائیل» ثبت شده است.
البته این سخن وایت دلالت بر بیطرفی او ندارد به طوری که او در سال ۱۷۸۴ میلادی که این نسخه را دریافت کرده به تبعیت از یکی مقالات نخستین جورج سایل به نام «مباحث مقدماتی» مدعی شده میگوید: «اصل عربی این نسخه پیوسته در شرق موجود است.» در حالیکه هیچکدام از آن دو نفر، نسخۀ زبان عربی مورد ادعای خود را ندیدهاند و جورج سایل نیز در مقدمهای که بر ترجمۀ قرآن نوشت اعتراف کرده که نسخۀ عربی انجیل برنابا را رؤیت نکرده و در این ادعای پیشین خود از اظهارات شخصی به نام برنارد لامُنه۱۲ (شاعر و وکیل فرانسوی) تبعیت کرده است. دکتر خلیل سعادت، مترجم عربی انجیل برنابا از انگلیسی، تأکید کرده است که در میان مسلمانان هیچگاه چنین کتابی موجود نبوده و تاکنون کسی در مباحثات با مسیحیان به آن احتجاج نکرده و در هیچ منبع مکتوب از جمله در الفهرست ابنندیم ذکری از آن در میان نیست.
جورج سایل در مقدمۀ ترجمۀ قرآن نوشته است که این نسخۀ اسپانیایی توسط مصطفی عرندی یک مسلمان اهل آراگون اسپانیا، در استانبول از زبان ایتالیایی ترجمه شده است (که البته معلوم نیست این نسخۀ ایتالیایی همان نسخۀ ایتالیایی سابق الذکر که در وین موجود است باشد. زیرا تفاوتهایی میان آن دو هست). عرندی در مقدمۀ خود بر ترجمۀ اسپانیایی مطلب قابل توجهی آورده است که نسخۀ ایتالیایی منبع او، توسط یک راهب مسیحی به نام فرا مارینو۱۳ از کتابخانۀ پاپ در واتیکان خارج شده است. فرا مارینو پیشتر در آثار قدیس ایرنایوس۱۴ (۲۰۲ – ۱۱۵ حدود) مطالبی در خصوص قبح اعمال پولس خوانده بود مستند به نسخهای از انجیل برنابا که ایرنایوس در اختیار داشته است. لذا بسیار علاقمند شد که انجیل برنابا را یافته و بخواند. او که از قوم و خویشان پاپ سکتوس پنجم۱۵ (۱۵۹۰ – ۱۵۲۰) بود و در دادگاه تفتیش عقاید سمتی داشت روزی در معیت وی به کتابخانهاش وارد شد. با سنگین شدن چشمان پاپ، فرا مارینو به جستوجو پرداخته، به زودی یک نسخۀ ایتالیایی از انجیل برنابا یافت و آن را در لباس خود پنهان کرده، منتظر نشست تا پاپ بیدار شود. سپس اذن بازگشت گرفت و در خلوت با شوق زیاد آن را مطالعه کرده، بر اثر آن اسلام آورد. از آنجا که پاپ سکتوس پنجم در فاصلۀ سالهای ۱۵۸۵ تا ۱۵۹۰ در واتیکان زمامدار بوده است لذا این ماجرا باید در این فاصله رخ داده باشد. آنطور که ویکی پدیا نوشته، فرا مارینو آرزوی خود را در آن نسخه مکتوب کرده که چاپ انجیل برنابا برای مردم ضروری است و تنها شهر در اروپا که این کتاب میتواند در آنجا به طبع برسد استانبول است.
این نسخۀ اسپانیایی در حوالی سال ۱۸۰۰ مفقود شد و خبری از آن به دست نیامد. لکن آنطور که در مدخل «انجیل برنابا» در سایت ویکی پدیا آمده در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ یک رونوشت قرن هجدهمی از این نسخه در میان کتب چارلز نیکُلسون۱۶ (۱۹۰۳ – ۱۸۰۸) در کتابخانۀ دانشگاه سیدنی (استرالیا) یافت شد. روی این کتاب یادداشتی وجود دارد که در آن اینطور آمده است:
این کتاب از روی نسخۀ آقای ادم کالامی۱۷ که آن را پس از مرگ جورج سایل [۱۷۳۶ میلادی] خریداری کرد استنساخ شده است … و صاحبِ کنونی این نسخه اکنون در سال ۱۷۴۵ پس از مرگ جان نیکولز ۱۸ [مجموعهدار و عتیقه شناس معروف] آن را به من داده است.۱۹
هرچند که نسخۀ اسپانیایی بر اساس یک نسخۀ ایتالیایی ترجمه شده است ولی باید توجه کرد که آن نسخه فعلاً مفقود است و نباید آن را همین نسخۀ ایتالیایی موجود تصور کرد. زیرا آنان که مانند جوزف وایت هر دو نسخه را دیدهاند به تفاوتهایی در آنها اذعان کردهاند. اگرچه این تفاوتها بسیار اندک است ولی نشان از خاستگاه متفاوت آنها دارد. و لهذا باید آرزو کرد که این نسخۀ ایتالیایی مفقوده که فرا مارینو در فاصلۀ سالهای ۱۵۸۵ تا ۱۵۹۰ از کتابخانۀ پاپ در واتیکان خارج نموده نیز یافت شود.
به این ترتیب نظریه لونسدال راگ که مدعی شده که نسخۀ ایتالیایی موجود نسخۀ منحصر به فردی است که یک نومسلمان اهل آندلس برای تبلیغ اسلام آن را نوشته با توجه به این حقیقت سست میشود. زیرا حداقل دو نسخۀ ایتالیایی از این انجیل دیده شده که با یکدیگر تفاوتهایی دارند. اگرچه اکنون یکی از نسخ ایتالیایی موجود نیست ولی ترجمۀ آن به زبان اسپانیایی در تمام قرن هجدهم وجود داشته و اکنون نیز رونوشت آن در دانشگاه سیدنی وجود دارد که باید به همت افراد خیرخواه و آشنا به زبان اسپانیایی ترجمه و انتشار یابد.
پی نوشتها:
۱. St. Irenaeus (ca. 115 – 202)
۲. Pope Sixtus V (1520 – ۱۵۹۰)
۳. John Frederick Cramer
۴. John Toland (1670 – ۱۷۲۲)
۵. Nazarenus, or Jewish, Gentile, and Mahometan Christianity (1718)
نسخۀ عکسی (pdf) کتاب، در این آدرس موجود است. برای مطالعۀ سایر آثار تولند، به سایت «آرشیو» در آدرس ذیل مراجعه کنید:
http://archive.org/details/acollectionseve00unkngoog/
۶. Eugene of Savoy (1663 – ۱۷۳۶)
۷. Lonsdale Ragg (1866 – 1945) and Laura Ragg (Laura Maria Roberts)
۸. George Sale (1697 – ۱۷۳۶)
۹. Rev. Dr Thomas Monkhouse (d. 1793)
۱۰. Rev. Joseph White (d. 1814)
۱۱. این همان ماجرای انکار کردن پطرس و سوگند خوردن او و دشنام دادنش به آن محکوم در خانۀ رئیس کاهنان است که در هر چهار انجیل آمده و مسیحیان آن را به تقیه یا توریۀ پطرس تفسیر میکنند. در حالیکه او علاوه بر انکار، سوگند نیز خورده و سپس بر آن محکوم لعنت هم فرستاده است (متی ۲۶/ ۷۳). از آنجا که پطرس جانشین حضرت عیسی(ع) (یوحنا ۲۱/ ۱۵ تا ۱۷) و به قول انجیل متی، سنگ زیر بنای کلیسا است (متی ۱۶/ ۱۸) لذا او نمیتواند لغزش بخورد و یا برای حفظ جان خود عیسی(ع) را انکار کند. زیرا اگر او خطا کرده باشد از آن پس، همه نوع گناه از همه کس مجاز خواهد بود.
دلایل متعددی در دست است که پطرس در این ماجرا خطایی نکرده است. اولاً که خود پطرس طبق نقل لوقا در شب آخر به حضرت عیسی(ع) گفت که تا پای جان دادن هم تو را رها نخواهم نکرد (لوقا ۲۲/ ۳۳). ثانیاً در وقتی که همۀ شاگردان در شام آخر از دست سربازان گریختند پطرس تنها کسی بود که آن محکوم را بدون ترس تا خانۀ رئیس کاهنان تعقیب نمود (متی ۲۶/ ۵۶ تا ۵۸) هرچند که انجیل یوحنا شاگرد دیگری را نیز بدون اینکه نامش را بیاورد با پطرس همراه دانسته است (یوحنا ۱۸/ ۱۵). ثالثاً اگر انکارهای پطرس به سبب ترس از مرگ بود او میتوانست به محض آنکه وی را شناختند از منزل خارج شود و نه اینکه همانجا بماند تا سه نوبت انکار کند و اوضاع بدتر شود. رابعاً پطرس عیسی(ع) و نام او را انکار نکرده است بلکه آن محکوم را که خدمۀ آن منزل به سمت او اشاره میکردند انکار نمود و گفت که او را نمیشناسد. و این بسیار درست است (لوقا ۲۲/ ۵۴ تا ۶۰). زیرا آن شخص یهودا بوده که فقط ظاهرش به معجزۀ خدا شبیه عیسی گشته بود. در اینجا پطرس به چشمش اعتماد نکرد و به نور عقلش یهودا را شناخت در وقتی که او به یک سیلی آنها اعتراض میکرد (یوحنا ۱۸/ ۲۳) و عیسی بودن خود را انکار کرده از کاهنان میخواست که او را آزاد کنند (لوقا ۲۲/ ۶۸). خامساً که در انجیل متی درج است که حضرت عیسی(ع) فرمود: «هر که مرا پیش مردم انکار نماید من هم در حضور پدر خود که در آسمان است او را انکار خواهم کرد» (متی ۱۰/ ۳۳). اما عیسی(ع) با ظهور مجددش پطرس را ملامت نکرد، پس او گناهی نکرده است. سادساً که پطرس بعد از صعود عیسی(ع) به مقام بلندی رسید که دیگر نیازی به لمس کردن بیماران نبود تا آنها را شفا دهد. بلکه نقل است که مریضان را در کوچهها میخواباندند تا در وقت رفتن پطرس به معبد، سایۀ او بر آنها بیفتد و شفا بگیرند (اعمال ۵/ ۱۵) و این نشان میدهد که پطرس صادق بوده و در خانۀ رئیس کاهنان خطایی مرتکب نشده و تشخیص او در انکار کردن آن محکوم درست بوده است. همین یک استدلال برای مصلوب نشدن حضرت عیسی(ع) کافی است. هرچند که در اناجیل مسیحی چهل برهان دیگر هم به نفع این موضوع وجود دارد، که از حوصلۀ این مقال خارج است و بنده برخی از آنها در مقالۀ نقدی بر مصائب خرافی مسیح(ع) متذکر شدهام.
۱۲. Bernard de la Monnoye (1641 – 1728)
۱۳. Fra Marino (16th & 17th cen.), where “Fra” stands for Frate, i.e. “brother” in latin.
۱۴. St. Irenaeus (ca. 115 – 202)
۱۵. Pope Sixtus V (1520 – ۱۵۹۰)
۱۶. Sir Charles Nicholson (1808 – ۱۹۰۳)
۱۷. Edm. Callamy
۱۸. John Nickolls (ca. 1710 – ۱۷۴۵)
۱۹. http://en.wikipedia.org/wiki/Gospel_of_Barnabas#Spanish_manuscript from: Fletcher, J. E. (1976) “The Spanish Gospel of Barnabas”. Novum Testamentum XVIII: 314 – ۳