بحران آلودگی سفرههای زیرزمینی
سامشوار سینگ۱
شاید در هیچ دوره از دورانهای بیشماری که کره خاک در عمر طولانی خود شاهد آنها بوده، چون عصر ما، جهان اینگونه دستخوش بحرانها و التهابهای گوناگون و فراگیر نبوده است؛ بحرانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، زیستمحیطی و …. فقط کافی است یکی از روزنامههای صبح یا عصر را ورق بزنید تا در صفحات مختلف آن با نمودهای مختلفی از این بحرانهای فزاینده روبهرو شوید.
جنگ، نبردهای داخلی، کودتا، نسلکشی، جنایت علیه بشریت، تروریسم، قاچاق زنان و کودکان، تجارت مواد مخدر، قحطی، گرسنگی، فقر، شکاف طبقاتی، قتل، جنایت، ناامنی، آدمربایی، شکنجه، روسپیگری، همجنسبازی، سقط جنین، گرم شدن کره زمین، کمبود منابع آب، خشکسالی، زلزله، بیماریهای کشنده و … سرفصل خبرهایی است که هر روز از گوشه و کنار جهان مخابره میشود.
راستی چه اتفاقی افتاده است؟ بشر در چه باتلاق خود ساختهای گرفتار آمده که هرچه بیشتر دست و پا میزند بیشتر در آن فرو میرود؟
آیا برای این بحرانهای فراگیر جهانی میتوان پایانی تصور کرد؟ آیا بشر متمدن خواهد توانست راهی برای برون رفت از این بحران پیدا کند؟ آیا این همه بحران و التهاب، این همه ظلم و بیعدالتی، این همه فساد و تباهی، اینهمه … برای بازگشت انسان از راهی که برای اراده جهان در پیش گرفته کافی نیست؟! آیا وقت آن فرا نرسیده که بشر این فرموده پروردگار حکیم را مورد توجه قرار دهد که:
ظهرالفساد فی البّر و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون.
به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، تا [سزای] بعضی از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.
آری، وقت بازگشت فرا رسیده است. دیگر وقت آن رسیده که بشر با اعتراف به عجز و ناتوانی خود در مهار این بحرانها و اظهار پشیمانی از پشت کردن به «ولیّ خدا» ـ که تنها نجاتبخش او از این همه ظلم و فساد و تباهی است ـ سر به آستان پروردگار خویش ساید و ناله سر دهد که:
خداوندا! به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، پس ولیّ خود و پسر دختر پیامبرت را ـ که همنام رسول توست ـ بر ما آشکار ساز، تا آنکه همه مظاهر باطل را نابود سازد و حق را ثابت گرداند.
در سلسله مقالاتی که تاکنون با عنوان «جهان در بحران» تقدیم شما خوانندگان عزیز شده، نمادهای مختلف بحرانهایی که امروز جهان با آنها دست به گریبان است، مورد بررسی قرار میگیرد تا عمق و گستردگی این بحرانها بیش از پیش روشن شود و عجز و ناتوانی انسان امروز در مهار آنها افزون از گذشته معلوم گردد. باشد تا از این رهگذر همه ما به ضرورت ظهور آخرین حجت برای پایان دادن به همه این آشفتگیها، سرگردانیها، رنجها و بلاها واقف و فرج آن حضرت را با همه وجود از خداوند متعال خواستار شویم.
یکی از پیامدهای زندگی مدرن که با افزایش جمعیت شهری، استفاده روزافزون از مواد شیمیایی، تولید سرسامآور زباله و … همراه شده است، بحران تهدید منابع آب شرب بشر است. دامنه چنین بحرانی نیز صرفا به کشورهای توسعه یافته خلاصه نمیشود و راهکارهای فنی نیز نتوانسته از شدت این معضل بکاهد. همچنین گسترش کشاورزی صنعتی و رشد سرسامآور نیز به تهدیدی علیه این منابع حیاتی بشر و طبیعت تبدیل شده است.
در این شماره به بررسی این بحران میپردازیم.
میزان بالای استفاده از مواد شیمیایی و افزایش تولید زباله در دهههای اخیر، روز بهروز بر حجم آلودگی منابع زیرزمینی آب افزوده است. این پدیده میتواند به مثابه بحرانی تدریجی تلقی شود که همه جهان را متأثر از خود میسازد.
به رغم آنکه آب ارزشمندترین ماده روی زمین است، اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است و حتی در غالب موارد به عنوان آخرین آرامگاه زباله شناخته میشود. مطالعات متعدد، حکایت از نیاز روزافزون ما به این ماده دارد؛ نیازی که اهمیت آن فراتر از نفت و طلاست.
در حالی که ۹۷ درصد آبهای شیرین جهان در سفرههای زیر زمینی ذخیره شده است، اما بیش از یک سوم مردم جهان در مناطقی متراکم به سر میبرند که تنها دو درصد از کل سطح زمین را میپوشاند. همین تمرکز جمعیت و نیروی کار است که کارخانهها و مراکز کاری مختلف را به مناطق شهری کشانیده است. سفرههای زیرزمینی در این مناطق، منعکس کننده تنوع و انباشتگی روزافزون فعالیتهای بشری برفراز آنها است که در غالب مزارع صنعتی و کارخانهها تجلی یافته است.
یکی از عوامل چنین آلودگیای آن است که در اکثر این مناطق، مردم آموختهاند که رهایی یافتن از زباله، به نحوی که در دید نباشد و بوی آن هم مشکل آفرین نباشد، در گروی استفاده از زمین به عنوان یک نظام اکولوژیکی محصور است. شیوههای معمول رهایی از زباله را میتوان در استفاده از گورستانهای زباله، سیستم فاضلاب و حوضچههای مخصوص نگهداری زباله دانست که خود اینها اصلیترین عوامل آلودگی شیمیایی منابع و سفرههای زیرزمینی آب است.
در ایالات متحده، همه ساله حدود دو میلیون کیلوگرم مواد شیمیایی تنها از طریق سیستم فاضلاب به زیرزمین رها میشود که آب آشامیدنی ۳/۱ میلیون نفر از مردم این کشور را آلوده ساخته است. هنوز هم در بسیاری از کشورها، کارخانهها پسماندههای خود را به داخل زمین میفرستند که چنین زبالههایی در کنار گورستانهای زباله، علل اصلی آلودگی منابع زیرزمینی آب را تشکیل میدهند.
در کشورهای صنعتی که زبالههای آلوده و سمیبهطور معمول در منابع و تانکرهایی در زیرزمین دفن میشوند، با گذشت زمان این مواد به داخل زمین نشت میکنند. به عنوان نمونه، مقامات محلی در منطقه سیلکون کالیفرنیا یعنی منطقهای که صنایع الکترونیکی زبالههای خود را در تانکرهای زیرزمینی دفن میکنند، اعلام کردهاند که در ۸۵ درصد موارد، مواد آلوده این تانکرها، به داخل زمین نشت میکنند. این منطقه که به عنوان بزرگترین محل تخلیه زباله آمریکا شناخته میشود، بیش از دیگر نقاط این کشور برمنابع زیرزمینی آب تأثیرگذار است. امروزه ۶۰ درصد مواد سمی مایع یعنی ۳۴ میلیارد لیتر از حلالها، فلزات سنگین و مواد آلوده رادیواکتیو مستقیماً به داخل زمین فرستاده میشود. اگرچه به ظاهر این مواد به اعماق زمین میرود، اما بررسیها حکایت از آن دارد که سفرههای زیرزمینی آب در مناطق فلوریدا، تگزاس، اوهایو و اوکلاهاما به این زبالهها آلوده شدهاند.
هماکنون شهرهای متعددی از جهان همچون «شینانگ» در چین و «جیپور» در هند، به واسطه آلوده شدن و غیرقابل استفاده بودن سفرههای زیرزمینیشان، به دنبال یافتن منابع جایگزین هستند. در «سانتاکرز» بولیوی که منابع وسفرههای زیرزمینی در نتیجه ورود سولفاتها، نیتراتها و کلریدهای تخلیه شده در این مناطق آلوده شدهاند، آب بحرانی جدّی است.
در مناطقی که استفاده از منابع جایگزین به سادگی مهیا نیست، استفاده از فیلترهای تصفیه پیشرفته در حال رواج است که البته در مناطقف با آلودگی بالا، یقیناً صدها فیلتر بایستی بهکار گرفته شود تا دسترسی به آب قابل شرب میسر گردد. امروزه تنها در «میدوست» آمریکا، سالانه ۴۰۰ میلیون دلار صرفاً با هدف پاکیزه ساختن آب از یک ماده شیمیایی یعنی «آترازین» که معمولترین آفتکش وارد شده به منابع و سفرههای زیرزمینی آب است، هزینه میشود.
مهمترین نمونهها به مناطقی مربوط میشود که استفاده و تخلیه مواد شیمیایی در همین دهههای اخیر افزایش یافته است. به عنوان مثال، بررسی بیست و دو منطقه مهم صنعتی در هند حکایت از آن دارد که سفرههای آب زیرزمینی آنها دیگر قابل شرب نیست.
«جک بارباش» از جمله دانشمندان آمریکایی است که در اینباره مینویسد:
برای آنکه به بررسی منابع زیرزمینی آب بپردازیم، لازم نیست که دست به آزمایشهای هزینهآور بزنیم. کافی است تنها نگاهی به موادی بیندازیم که در آن منطقه استفاده میکنیم. مثلاً اگر بیست سال است که در آن منطقه از «ددت» استفاده مینماییم، به احتمال قریب به یقین، این ماده از جمله موادی است که در منابع زیرزمینی آب به راحتی قابل شناسایی است.
برخلاف رودخانهها، آلودگی منابع و سفرههای زیرزمینی عمدتاً غیرقابل بازگشت است، چرا که نوسازی آب در اعماق زمین در مقایسه با آبهای سطحی، بسیار کند صورت میگیرد، بررسیها بیانگر آن است، در حالیکه مدت زمان متوسط چرخه نوسازی آبهای سطحی رودخانهها حدوداً بیست روز به طول میانجامد، اما این مدت زمان، در مورد آبهای زیرزمینی به کندی صورت میگیرد. همچنین درحالیکه بیشتر رودخانهها نهایتاً به آبهای آزاد ختم میشوند، اما این منابع زیرزمینی با گذشت زمان، صرفاً به ذخایر آلوده آب تبدیل میشوند.
امروزه سفرههای زیرزمینی، منبع اصلی تأمین آب شرب بیش از ۵/۱ میلیارد نفر در سراسر جهان است. تنها در مورد «هانگ هواهای» در شرق چین، یک سفره زیرزمینی، آب شرب مورد نیاز ۱۶۰ میلیون نفر را تأمین میکند. تعدادی از بزرگترین شهرها در کشورهای در حال توسعه همچون جاکارتا، داکا، لیما، مکزیکوسیتی و … از جمله مناطقی هستند که آب آشامیدنی آنها صرفا وابسته به چنین منابعی است. در مناطق روستایی هم که سیستمهای تامین آب پیشرفته نیست، این منابع زیرزمینیاند که تأمین کننده آب موردنیاز مردم هستند. تنها در آمریکا، ۹۵ درصد روستاییان، آب شربشان را از منابع و سفرههای زیرزمینی تأمین میکنند.
امروزه در سراسر جهان، آبیاری با آبهای شیرین در عرصه کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین منابع تأمین آب محسوب میشود که هفتاد درصد حجم آبی را که از چاهها و رودخانهها کشیده میشود، در برمیگیرد. از سال ۱۹۵۰ به بعد، شاهد گسترش چشمگیری در چنین نوع کشاورزی بودهایم. در هند که به عنوان مهمترین کشور با این کشاورزی محسوب میشود و سومین تولیدکننده غلات است، تعداد لولهکشیهای مخصوص که در چاهها تعبیه شده تا آبهای زیرزمینی را به مزارع منتقل کند، از ۳۰۰۰ مورد در سال ۱۹۶۰ ناگهان به شش میلیون در سال ۱۹۹۰ افزایش یافت. در حالیکه تعداد زمینهای زراعی استفادهکننده از آبهای سطحی در خلال سالهای ۱۹۸۵ ـ ۱۹۵۰ در این کشور دو برابر شده است، اما میزان زمینهای زراعیای که از منابع زیرزمینی بهره میجویند، ۱۱۳ برابر شده است.
هماکنون، این منابع، آب مورد نیاز بیش از نیمی از زمینهای زراعی هند را تأمین میکند. در ایالات متحده که سومین حجم زمینهای زراعی جهان را در اختیار دارد، استفاده از منابع آب زیرزمینی، ۴۲ درصد نیاز کشاورزان را تأمین میکند.
استفاده از آب در صنعت، رشدی بس فراتر از کشاورزی داشته است که البته سودآوری آن در این بخش هم به مراتب بیشتر از کشاورزی است. بهطور معمول، یک تن آب در صنعت حدود ۱۴ هزار دلار بازدهی دارد که این میزان، حدود ۷۰ برابر سودی است که در کشاورزی به دست میآید. با صنعتی شدن جهان، منابع اصلی آب در خدمت کارخانههای سودآور درخواهند آمد. هماکنون سهم صنعت از مصرف آب به ۱۶ درصد رسیده که این میزان به نحوی فزاینده ادامه دارد.
نکته مهم دیگر آنکه، تنها بارندگیها به تأمین آب رودخانهها، نهرها و دریاچهها کمک نمیکنند و منابع و سفرههای زیرزمینی هم در این روند تأثیرگذارند. مطالعه بر روی ۵۴ رودخانه در سراسر آمریکا مشخص کرد که آبهای زیرزمینی، تأمین کننده نیمی از حجم آبهای سطحی هستند. به عنوان نمونه، رودخانههایی چون میسیسیپی، نیجر، یانگ تسه و بسیاری دیگر از رودخانههای مهم جهان به این منابع وابستهاند. مردابها که به عنوان زیستگاههای اصلی پرندگان، ماهیها و حیاتوحش محسوب میشوند، از دیگر مواردی هستند که عمدتاً از منابع زیرزمینی تغذیه میشوند.
اما از سوی دیگر، این منابع و سفرههای زیرزمینی از شکلگیری بسیاری از سیلها جلوگیری میکنند. بارش سنگین باران سبب میشود که منابع زیرزمینی، آب اضافی را به داخل جذب کنند و مانعی برای طغیان و جاری شدن سیل شوند. در مناطق حارهای آسیا که فصل گرما ۹ ماه به طول میانجامد، سفرههای زیرزمینی در کنترل بارانهای موسمیشدید این مناطق، اهمیت به سزایی دارند.
محافظت از چنین منابعی، صرفاً نباید به کارخانههایی خاص، مزارع و … خلاصه شود بلکه کل نظام اجتماعی، صنعتی و کشاورزی در این مقوله نقش دارند. به عنوان نمونه، استفاده از نظامهای سودآور کشاورزی مثلاً کشت تک محصولی، نه تنها از حجم تنوع زیستی میکاهد بلکه سبب میشود که استفاده از مواد شیمیایی خاص یک محصول در ناحیهای افزایش یابد. در شهرهای مملو از اتومبیل، نه تنها شاهد افزایش انتشار گازهای گلخانهای و بارانهای اسیدی هستیم، بلکه شاهد افزایش حجم آلودگی زمین و منابع زیرزمینی به فلزات سنگین، مواد شیمیایی و پسمانده فاضلابها نیز هستیم. از همین روست که واکنش مناسب ما در قبال این پدیده، نیازمند تجدیدنظر کامل ما به کل نظام زندگیمان است.
بیشک نجات آب در گروی بازسازی اساسی اقتصاد جهانی است که میتواند به ثبات آب و هوا و زیستکره بینجامد. رویکرد آدمیبه حیاتی که با مصرف منابع حیاتی، استفاده از زغال و سوخت و مبتنی بر اقتصاد صنعتی و کشاورزی سودآور بنا شده باشد، باید به نظامی متفاوت تبدیل شود.
همچنین استفاده از کودهای سنتی و افزایش کشت حبوبات میتواند از حجم کودهای شیمیایی و آفتکشها بکاهد. روی آوردن به نظامهای تولید و مصرف محدود نیز میتواند از حجم مواد زاید تولیدی کارخانهها و شهرهایی که چنین موادی را به گورستانهای زباله و فاضلابها رهنمون میسازند و بدین شکل، منابع و سفرههای زیرزمینی را متأثر از خود میسازند، بکاهد.
ماهنامه موعود شماره ۵۴
پینوشت:
٭برگرفته از ماهنامه سیاحت غرب، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، سال سوم، شماره ۲۱، فروردین ۸۴.
۱. Sameshwar Singh نویسنده و روزنامهنگار هندی و از جمله فعالان محیطزیست.