اشاره:
این صفحه، اختصاص به ارائه مطالبی دارد که از سوی خوانندگان عزیز موعود، ارسال شده است. هرچند، حجم این مطالب، و مختصر بودن مجال، امکان درج کامل آنرا از ما سلب نموده، اما بنا داریم تا از این شماره، ضمن تقدیر از بزرگوارانی که مجله را مورد لطف قرار میدهند، بخشهایی از مطالب آنان را به جمله موعودیان، تقدیم کنیم.
به همین مناسبت، توجه شما را به قسمتهایی از مقاله آقای عزیزالله حیدری جلب میکنیم.
تصویر نیاز به امام زمان(ع) در تمدن موجود
روژه دوپاسکیه تازه مسلمان فرانسوی میگوید:
شناسایی اسلام از آدمیزادهای که مخاطب اوست دقیق و عمیق است و براساس این شناسایی است که مقام و موقع وی را در پهنه آفرینش و پیشگاه خداوند عالم تعیین مینماید.
در هیچ تمدنی همانند تمدن جدید این گونه کامل و نظاموار از این نکته که «دنیا برای چیست؟» غفلت نشده است.
ما از کجا آمدهایم، آمدنمان بهر چه بوده است به کجا میرویم و چرا باید رفت… در تمدن جدید انسان، بهسان آدمکی کوک شده به حرکت درآمده و بند از بند گسسته است. طرفه آن که خود انسان ماشین این آدمک را کوک کرده، اما از مهار کردن جنبش نابسامان و حرکت شتابگیرش ناتوان مانده است.
در روزگار ما تار و پود مفهوم انسان، از هم گسسته است. مکتب تطورگرایی، از آدمی میمونی والا تبار و پیشرفته ساخته، آنگاه فلسفه پوچی و عبثگرایی گام به میدان نهاده است. تا باقیمانده همسازی آدمی را از وی بگیرد و این چنین شده است.۱
اما درباره جهان و شناخت آن نیز وضع نابسامانی در اندیشه انسان غربی، موجود است. دوپاسکیه در این باره، نیز میگوید:
جهان در نظر انسان عصر جدید تنها در ساحت واقعیت خارجی خلاصه میشود و این ساحت را فضا و زمان تعریف و تحدید میکنند. در این نظرگاه جهان آفرینش، انبانی از پدیدههاست که فقط تجربه و آزمایش مؤسس براساس ضوابط و معیارهای کمی میتوانند موجب دریافت معتبر آنها گردند. بدینترتیب اندیشه فلسفی و علمی تدریجاً کلیه دخالتهای مربوط به اصول متعالیه را نفی میکند و این امر را میپذیرد که عالم را تصادف اداره میکند. چنین مفهومی از جهان، شیوه رفتار آدمیزاده عصر ما را در طبیعت نیز معین میسازد. بر این اساس مردم عصر جدید، به طبیعت بهسان امری مینگرند که میتوان آنرا به میل خود در اختیار گرفت و به یاری آن نیازها و جاهطلبیها و هوی و هوسهای خود را برآورده ساخت.۲
چنین است که بحران اکولوژیک و انسانی شکل میگیرد.
به هرحال تمدنی که خود را انسانگرا مینماید، نظامی است که آدمی را تحقیر میکند و میفریبد و سرانجام نابود میسازد، و چنین است که نیاز به الگوی منجی پررنگتر میگردد و انسان الحادی نیز به ایمان و الگوی رفتاری (امام) باز میگردد.
علامه طباطبایی(ره) درباره آینده جهان اینچنین مینویسد:
بشر از روزی که در بسیط زمین سکنی گزیده، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت (به تمام معنی) میباشد و به امید رسیدن چنین روزی قدم برمیدارد، و اگر این خواسته تحقق خارجی نداشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد وی نقش نمیبست. چنانکه اگر غذایی نبود گرسنگی نبود و اگر آبی نبود، تشنگی تحقق نمییافت. از اینرو به حکم ضرورت، آینده جهان، روزی را در برخواهد داشت که در آن روز جامعه بشری پر از عدل و داد شده و مردم با صلح و صفا زندگی نمایند، و افراد انسانی غرق فضیلت و کمال شوند، و البته استقرار چنین وضعی به دست خود انسان خواهد بود و رهبر چنین جامعهای منجی جهان بشری و به لسان روایات «مهدی(ع)» خواهد بود. بحث در ظهور حضرت مهدی(ع) از نظر خصوصی علاوه بر آنچه گذشت، احادیث بیشماری دارد که از طریق عامه و خاصه (۶۰۰۰ حدیث) از پیغمبر اکرم(ص) و ائمه(ع) درباره ظهور مهدی(ع) و اینکه از نسل پیغمبر میباشد و با ظهور خود جامعه بشری را به کمال واقعی خواهد رسانید و حیات معنوی خواهد بخشید، نقل شده است.۳
تصویر نیاز به امام زمان(ع) در متون دینی
از آنجا که این نیاز در مرزهای فردی و جغرافیایی و نژادی محدود نمیشود و در فطرت و سرشت و همان ساختار آدمی ریشه دارد، به تمثیل شگفت و مناسبتری از نیاز به آب نمیتوان روی آورد و چنین است که در تفسیر آیه:
قل أرأیتم إن أصبح ماءکم غوراً فمن یأتیکم بماءٍ معینٍ.۴
[بگو، اگر آبتان در زمین فرو رود، چه کسی شما را آب روان خواهد داد؟]آب گوارا، به قائم آل محمد(ص) و ولایت علی(ع) تفسیر شده است. به همین دلیل امام زمان(ع) آرمان همگانی هر دل باورمند است. چنانکه در دعای ندبه میخوانیم:
بنفسی أنت من نازحٍ مانزح عنّا، بنفسی أنت أمنیّه شائقٍ تیمنی ّمن مؤمنٍ و مؤمنهٍ ذکرا فحنّا.
جانم به فدای آن دور از وطنی که از ما به دور نیست. جانم به فدای کسی که آرمان و آرزو و تمنای هر مرد مؤمن و هر زن مؤمن است (آنکه) یادش کنند و در فراقش بنالند.
آری، او همان آب گوارا و سرشاریست که دست با تدبیر خالق هستی سرشت آدمی را به نیاز او مزیّن نموده و به همین دلیل به او میگوییم: «کی به سرچشمه سیراب کنندهات در آییم و سیراب شویم، کجا از آب فیض گوارایت سود بریم؟ که تشنگی امتداد یافته و به درازا کشید.»5
هوشمندی شیعه در انتخاب و اعتقاد به امام موعود(ع)
شیعه با انتخاب امام که نه مافوق انسان بلکه انسان مافوق است، ۶ و منصور به نصرت الهی است، ۷ و در عین حال همان رهبری مورد نیاز ـ که از جنس خود بشر است ـ با همان غرائز، عواطف و احساسات، نیازها، علاقهها که دردها را لمس میکند و بهترین طریق درمان را با تعلیماتش میدهد، ۸ بهترین الگو و اسوه را برگزیده است. حکومتی مطلوب و شامل، براساس گسترش تعقل و انضباط باطنی انسان.
به این دو روایت بنگرید:
وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أخلاقهم (أحلامهم).
از برکات موعود(ع) در جامعه عصر ظهور آن است که دست با برکت و پرمهرش را بر سرهای بندگان گذاشته، عقول را متمرکز ساخته و در نتیجه اخلاق و انضباط باطنی به کمال میرسد.۹
و این نبوغ فکر و رشد روحی به گسترش حاکمیتی جامع و مقبول میانجامد.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
خلفا و جانشینان بعد از من دوازده نفرند که اول آنان علی و آخرینشان مهدی میباشد. وی (مهدی) زمین را با نور خدایی روشن نموده و حاکمیت او در تمام کره زمین در شرق و غرب گسترش خواهد یافت.۱۰
این است، آن آب گوارا برای لبهای تشنه و بغضهای در گلو شکسته. در تفسیر ماء معین (آب گوارا) تأویلی دیگر نیز آمده است. امام باقر(ع) فرمودند:
این آیه درباره امامیکه قیام به عدل الهی میکند نازل شده و میگوید: اگر امام شما پنهان گردد و نمیدانید کجاست؟ چه کسی برای شما امامی میفرستد که اخبار آسمانها و زمین و حلال و حرام خدا را برای شما شرح دهد.
سپس فرمود:
به خدا سوگند تأویل این آیه نیامده و سرانجام خواهد آمد.۱۱
آری، در عصر تشتت آراء و عقول که به نام عقل و عقلا نیت، انسان و انسانیت قربانی میشود، و از هویت خویش تهی میگردد، کار آن گرامی، تمرکز عقل آدمی و جهتیابی آن به قله رشد و عصر اخلاق و آرامش روح خواهد بود. زیرا ابزار آن یعنی تفکر سترگ اسلام و هیمنه حضور مسلط و قادر آنرا داراست. چنانکه آقای روژه دو یاسکینه با ژرفبینی و هدایت الهی دریافته است:
«اسلام، دین حقیقت است و معنای وضع بشری را به انسان باز میگرداند. این وضع فقط در ارتباط با مطلق تبیین میشود و ناسخ پوچی و بیهودگی نیست. انگارانه دنیای جدید است. اسلام، آدمی را با خویشتن خود و با خلقت آشتی میدهد و بنابراین مؤثرترین داروی عصر ماست.۱۲
مهدی موعود(ع) احیاگر و گسترش دهنده اسلام بر پهنه زمین و بازگرداننده همه بشریت به سوی قرآن و سنت است.۱۳
پینوشتها:
۱. دوپاسکیه، روژه، اسلام و بحران عصر ما، ترجمه حسن حبیبی، صص ۱۸ـ۱۷.
۲. همان، ص ۳۷.
۳. همتی، محسن، امام زمان(ع) و ایرانیان، ص ۱۰.
۴. سوره ملک(۶۷)، آیه ۳۰.
۵. محدث قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
۶. تعبیری از دکتر علی شریعتی در کتاب امت و امامت.
۷. محدث قمی، همان، زیارت عاشوراء.
۸. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۳۶۲.
۹. الکینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۵، ص ۲۵.
۱۰. صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخبالأثر، صص ۲۹۶ـ۲۹۲؛ نیز ر.ک: ینابیع الموّده، ص ۴۴۷.
۱۱. همان.
۱۲. جمعی از نویسندگان، همان، ج ۲۴، به نقل از تفسیر نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۸۷.
۱۳. دوپاسکیه، روژه، همان، ص ۳۱.
ماهنامه موعود شماره ۵۸