برای امام علیه السلام

اشاره:
نیمه شعبان که می‌رسد به یاد مولا و آقای‌مان، در و دیوار شهر را نور باران می‌کنیم و چون همیشه ظهور او را انتظار می‌کشیم تا به چراغان وجودمان بیاید.
نیمه شعبان که می‌رسد گلاب محمدی را دست به دست می‌چرخانیم. عطر علی‌گونه آن را می‌بوییم و نُقل فاطمی آن را دانه به دانه می‌چشیم، و چه طعمی!
نیمه شعبان که می‌رسد دست و دل‌مان به جستجوی بهترین‌هاست تا ادبی بهشتی را به جا آوریم و هدیه‌ای شایسته پیش‌کش امام، علیه‌السلام، نماییم.
آری میلاد و هدیه همراه یک‌دیگرند و مشتاقان موعود که دلواپس اِجابت سبز ایشانند برای‌مان هدیه‌هاشان را نوشته‌اند. با هم نظری بر سلیقه زیبای این منتظران می‌اندازیم:
 من بعد از هر نماز زیارت عاشورا را می‌خوانم، هدیه‌ای کوچک برای امام زمان، علیه‌السلام، و سلامتی ایشان.
 من تنها هدیه‌ای که می‌توانم به ایشان بدهم، اعمال صالح و کارهای نیک است تا شادشان کنم.
 اگر امام، علیه‌السلام، حاضر باشند، بهترین هدیه، دادن جانم در رکاب ایشان است.
 یک شاخه گل؛ با محبت تمام.
 دعا برای ظهور نزدیک‌تر امام زمان، علیه‌السلام،
 صد صلوات به ایشان تقدیم می‌کنم.
 برای ایشان یک بیت شعر می‌‌خوانم:
 تنها به یاد او بودن و فکر ظهور او بودن، بهترین هدیه است.
 یک شال سبز که لابه‌لای آن پر از گل‌های معطر است.
 سعی می‌کنم آن طور که می‌خواهند باشم.
 هدیه من به امام، علیه‌السلام، این است که پیرو آن امام غایب باشم.
 حفظ پاکی و نماز خواندن.
 برای سلامتی امام روزه می‌گیرم.
 ذکر آیاتی از قرآن.
 راه شهدا را پیش می‌گیرم، تا قلب امام، علیه‌السلام، را خشنود سازم.
 هدیه من به امام، علیه‌‌السلام، یک سبد پاکی، صداقت، نجابت، دوستی و محبت نسبت به اوست.
 امام، علیه‌السلام، یک آسمان صداقت می‌خواهد و یک کوله بار یک‌رنگی، هر که این‌ها را تهیه کند بهترین هدیه را به ایشان داده.
 بر دستان و پاهای ایشان بوسه می‌زنم.
 یک عبا که بر دوش مبارک‌شان بیندازند و قامت نماز ببندند تا به امامت ایشان به نماز بایستیم.
 دو رکعت نماز و اعمال شایسته در آن روز.
 مقداری پول برای مستمندان.
 صلوات برای تعجیل ظهور ایشان.
 من می‌خواهم با خریدن چند بسته نقل و شیرینی و توزیع آن به صورت صلواتی، به امام هدیه بدهم.
 نامش را با خطی زیبا می‌نویسم که زیباترین هدیه است.
 همه جا را چراغانی می‌کنم.
 دعای توسل برای آن حضرت می‌خوانم.
 به آقا، علیه‌السلام، می‌گویم که می‌خواهم خاک کف پای ایشان باشم. البته اگر لیاقت داشته باشم.
 جز دست بوسی ایشان واقعاً نمی‌دانم چطور عشقم را به او ثابت کنم.
 به او می‌گویم که چشمان‌مان مشتاق دیدارش است.
 دوست دارم مدتی به ایشان بنگرم و یک شعر زیبا در وصف‌شان بسرایم.
 خانه دلم را به او هدیه می‌کنم.
 زیباترین دسته گل دنیا را می‌سازم و به او می‌دهم.
 یک آسمان ارادت به پایش می‌ریزم.
 چه هدیه‌ای نثار تو کنم که لایق تو باشد، وقتی که خود لایق نیستم.
 تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

«عجّل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان»


ماهنامه موعود شماره ۶۷

همچنین ببینید

آقا شیخ مرتضی زاهد

محمد حسن سيف‌اللهي...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *