مشکلات جامعه اسلامی و قیام امام حسین علیه السلام

ce3cd96044d10614f70aefbab7af6eb5 - مشکلات جامعه اسلامی و قیام امام حسین علیه السلام

خطراتی که اسلام را به عنوان یک پدیده عزیز تهدید می‌کند، از قبل از پدید آمدن و یا از آغاز پدید آمدنش از طرف پروردگار، پیش بینی شده است و وسیله مقابله با آن خطرات هم ملاحظه شده است و در خود اسلام و در خود این مجموعه، کار گذاشته شده است؛ مثل یک بدنه سالم که خدای متعال، قدرت دفاعی اش را در خود آن کار گذاشته است یا مثل یک ماشین سالم که مهندس و سازنده آن، وسیله تعمیرش را با خود آن همراه کرده است.

اسلام یک پدیده است و مثل همه پدیده ها، خطراتی آن را تهدید می‌کند و وسیله ای برای مقابله لازم دارد . خدای متعال این وسیله را در خود اسلام گذاشت.
اما آن خطر چیست ؟
دو خطر عمده، اسلام را تهدید می‌کند :
یکی خطر دشمنان خارجی
دیگری خطر اضمحلال داخلی
* دشمن خارجی یعنی کسی که از بیرون مرزها، با انواع سلاح ها، موجودیت یک نظام را با فکرش و دستگاه زیربنایی عقیده اش و قوانینش و همه چیزش، هدف قرار می دهد .
از بیرون یعنی چه ؟ نه از بیرون کشور؛ ” از بیرون نظام” ولو در داخل کشور، دشمنانی هستند که خودشان را از نظام، بیگانه می دانند و با آن مخالفند. اینها بیرونند، اینها غریبه‌اند، اینها برای اینکه نظامی را نابود کنند و از بین ببرند، تلاش می‌کنند. با شمشیر، با سلاح آتشین، با مدرن ترین سلاح های مادی و با تبلیغات و پول و هرچه که در اختیارشان باشد، این یک نوع دشمن است .
* دشمن و آفت دوم، اضمحلال درونی است، یعنی در درون نظام که این مال غریبه ها نیست؛ این مال خودی ها است . خودی ها ممکن است در یک نظام، بر اثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه های مادی و بزرگ انگاشتن آنها، ناگهان در درون، دچار آفن زدگی شوند . البته این خطرش از اولی بیشتر است .
اسلام برای مقابله با هر دو آفت، علاج معین کرده و جهاد گذاشته است . جهاد، مخصوص دشمنان خارجی نیست ( جاهِدِ الکُفّار و المُنافِقین – سوره مبارکه توبه، آیه هفتاد و سه ) منافق، خودش را در درون نظام قرار می دهد لذا با همه اینها باید جهاد کرد . جهاد برای دشمنی است که می خواهد از روی بی اعتقادی و دشمنی با نظام، به آن هجوم بیاورد .
همچنین برای مقابله با آن تفکُّک ( جدایی ) داخلی و از هم پاشیدگی درونی، تعالیم بسیار با ارزشی وجود دارد که دنیا را به طور حقیقی به انسان می‌شناساند و می فهماند که ( اِعلَموا انَّما الحیات الدُّنیا لَعِبٌ و لَهوٌ و زینتٌ و تَفاخُرُ بینکم و تکاثُرُ فی الاموالِ و الاولاد – سوره حدید آیه بیست ) یعنی این زر و زیورها، این جلوه ها و این لذت های دنیا اگرچه برای شما لازم است، اگرچه شما ناچارید از آنها بهره ببرید، اگرچه زندگی شما وابسته به آنها است و در این هم شکی نیست و باید آنها را برای خودتان فراهم کنید اما بدانید که مطلق کردنِ اینها و چشم بسته به دنبال این نیازها حرکت کردن و هدف ها را به فراموشی سپردن بسیار خطرناک است.
ماجرای امام حسین علیه السلام، تلفیق این دو بخش است؛ یعنی آنجایکه هم جعاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلی مرتبه آن تجلّی پیدا کرد، ماجرای “عاشورا” بود .
ماجرای عاشورا عبارتست از یک حرکت عظیم مجاهدت آمیز در هر دو جبهه، هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و بُرونی که همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبانِ چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را که پیغمبر صلی الله علیه و آله برای نجات انسان ها استخدام کرده بود، آنها برای حرکت در مسیر اسلام و نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله می خواستند و هم جبهه درونی که آن روز جامعه، به طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود .
* نکته دوم، برهه ای از زمان گزشته بود . دوران سختی های اولیه کار طی شده بود . فتوحاتی انجام شده بود، غنائمی‌به دست آمده بود، دایره کشور وسیع تر شده بود، دشمنان خارجی، اینجا و آنجا سرکوب شده بودند . غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود، عده ای پولدار شده بودند و عده ای در طبقه اشراف قرار گرفته بودند یعنی بعد از آنکه اسلام، اشرافیت را قلع و قمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد . عناصری با نام اسلام یا سِمت ها و عناوین اسلامی، پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر، در فلان کارهای ناشایست و نامناسب وارد شدند که بعضی از این ها اسم هایشان در تاریخ ثبت است .
کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسُّنهِ چهارصد و هشتاد درهمی‌که پیامبر و امیرالمومنین و مسلمانان صدر اسلام مطرح می‌کردند، یک میلیون دینار، یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند، چه کسانی ؟ پسران صحابی های بزرگ مثلا مُصعب بن زبیر و از این قبیل .
قضایا کمتر از یک دهه پس از رحلت پیغمبر شروع شد . ابتدا سابقه دارانِ اسلام اعم از صحابه و یاران و کسانی که در جنگ های زمان پیامبر شرکت کرده بودند، از امتیازات برخوردار شدند که بهره مندی مالیِ بیشتر از بیت المال، یکی از آن امتیازات بود . چنین عنوان شده بود که تساوی آنها با سایرین درست نیست و نمی توان آنها را با دیگران یکسان دانست . این خشتِ اول بود؛ حرکتهای منجر به انحراف، اینگونه از نقطه کمی آغاز می‌شود و سپس هر قدمی، قدم بعدی را سرعت بیشتری می‌بخشد . انحرافات، از همین نقطه شروع شد تا به اواسط دوران عثمان رسید؛ در دوران خلیفه سوم، وضعیت به گونه ای شد که برجستگان صحابه پیامبر، ” جزو بزرگترین سرمایه داران زمان خود محسوب می‌شدند؛ توجه می‌کنید !
وقتی می‌گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این . یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که به تدریج، بیماری اخلاقی مُسری خود ( دنیازدگی و شهوت زدگی ) را که متاسفانه مهلک هم هست، همینطور به جامعه منتقل کنند . در چنین وضعیتی مگر کسی دل و جرات یا حوصله پیدا می‌کرد که به سراغ مخالفت با دستگاه یزید بن معاویه برود ؟ مگر چنین چیزی اتفاق می افتاد ؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فسادِ آن روز ِ یزیدی مبارزه کند ؟ ” در چنین زمینه ای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد که هم مبارزه با دشمن کرد و هم با روحیه راحت طلبیِ فساد پذیرِ رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی، این مهم است .”
منبع : کتاب انسان دویست و پنجاه ساله، صفحه ۱۶۵ – ۱۶۹

همچنین ببینید

از حسین تا مهدی

از حسین ع تا مهدی علیه السلام

عبدالله‌بن شريك در ضمن حديثي طولاني نقل مي‌كند كه امام حسين(ع) بر گروهي ديگر از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *