اَللّهفم افنّا نَشکفو افلَیکَ فَقدَ نَبفیّفنا و غَیبَهَ افمامفنا وَ قفلَّهَ عَدَدفنا وکَثرَهَ اَعدائفنا وَ تَظاهفرَ الاَعداءف عَلَینا و وفقفوعَ الففتَنف بفنا، فَفَرّفج ذلفکَ اللّهفمَّ بفعَدلف تفظهفرفهف وَ افمامف حَقّف نَعرفففهف، افلهَ الحَقّف. آمینَ رَبَّ العالَمینَ.۱
خداى فریادرس من!
به شکایت نزد تو آمدم امّا
نمى دانم از کدامین درد بایدم نالیدن،
از فراق محبوب تو مصطفى(ص)
یا غیبت آشکارترین حجّتت بر گستره هستى،
از کمى دوستان یکرنگ و یکدل
یا بسیارى دشمنان هرزه،
از هجوم ناپاک مردمان
یا برآمدن طوفان هاى بلا،
نمى دانم کدامین رنج، دست نوازش تو را بر سرم مى کشاند
لیک کویر تفتیده جانم
باران عدل تو را انتظار مى کشد،
تا کام خشکیده اش سیراب گردد
و دل آزرده ام ظهور عزیزى را مى طلبد
تا عمیق زخم هایش التیام یابد.
به لطف و رحمتت دل بسته ام
پى نوشتها :
۱ . دعاى قنوت امیرالمؤمنین(ع) مستدرک الوسایل، ج۱، ص۳۱۹.
موعود شماره چهل و هفتم