علاقه من به شعر از دوران نوجوانی آغاز شد. در مقطع راهنمایی تحصیلی بودم که چشمانم به دیدار الهه شعر روشن شد. البّته آن روزها تنها برای دلم میسرودم، بیاعتنا به تقیّدات وزنی و عاری از هر گونه تکلّف و تصنّع. گاهی نیز وسوسه میشدم و سرودههایم را در زنگ دوست داشتنی انشاء برای دانشآموزان میخواندم و مورد تشویق دبیران خود قرار میگرفتم. عاقبت نیز این تشویقها کار خودش را کرد و باعث شد که من شعر را از حاشیه به متن زندگی خودم وارد کنم، تا اینکه در سال ۱۳۶۸ش. با حضور در جلسات شعرخوانی «انجمن نغمهسرایان مذهبی» که زیر نظر شادروان محمّدعلی مردانی اداره میشد، شعر یکی از دغدغههای اصلی زندگی من شد.
در ادامه، با حضور در جلسات نقد شعر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامیکه زیر نظر استاد فقیه مهرداد اوستا و عبّاس براتیپور اداره میشد، در وادی ادبیّات گامهای بلندتری برداشتم و مطالعات خود را در این حوزه گسترش دادم، تا جایی که امروز حضرت شعر برای من همچون همزاد و همنفسی صمیمی است که لحظات خلوت و تنهاییام را از حضور خجسته خویش سرشار میسازد. فرشتهای که در دقیقههای روشن سیر و سلوک، مرا از حضیض خاک برمیگیرد و به ملکوت افلاک پرتاب میکند.
دل مشغولی من در حال حاضر ـ علاوه بر شغل شریف زندگی! ـ همکاری با مطبوعات، «خانه فرهنگ حافظیه» و «فرهنگسرای سالمند» است.
در سال ۱۳۷۶ش. با چند تن از دوستان شاعر، دفتر شعری با عنوان «در سایه غزل» را منتشر کردیم. این دفتر، نخستین دفتر شعری است که از من به چاپ رسیده است.
و امّا در مورد برنامههای آینده باید بگویم که به توفیق حضرت حق، مشغول آمادهسازی مجموعهای از اشعارم برای چاپ هستم. این مجموعه که هنوز عنوانی برای آن انتخاب نکردهام در بر دارنده اشعاری در قالبهای: غزل، مثنوی، رباعی، دو بیتی و… است که امیدوارم در آینده نزدیک منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد ـ والسّلام.
ماهنامه موعود شماره ۱۱۱