۱. مسلمانان نباید متّحد شوند
پیش از بازخوانی تاریخ کلیسا و سابقه پاپها در باب خشونت و عقلستیزی، نخست به برخی توطئههای جاری صلیبیها علیه اسلام و مسلمانان اشاره میکنیم.
ملّتها و امّتهای یک دل و متّحد کمتر آسیبپذیرند و در برابر هر نوع یورش بیگانه، تاب میآورند، از این رو جریانهای صلیبی جدید، خطّ مشی خود را چنین بیان میدارند:
چنانچه مسلمانان با در نظر گرفتن این توان بالقوّه با یکدیگر متّحد شده و امّت واحدهای که آرمان مسلمانان تلقّی میشود و در قرآن نیز به آن اشاره شده، تشکیل دهند، اساسیترین مشکل در برابر سیطره دنیای مسیحیّت ایجاد شده است.
روژه دوپاسکیه نیز اظهار میدارد:
اگر مسلمانان در یک امپراتوری اسلامی، متّحد شوند، خطر بزرگی به وجود میآورند، ولی تا روزگاری که متفرّق هستند و با یکدیگر سازگاری ندارند، بدون وزن و اثر بوده و از آینده آنان نباید هراس داشته باشیم.۲
با توجّه به همین قدرت شگرف وحدت امّت مسلمان بود که جاسوسان انگلیسی در جهان اسلام، ایجاد جنگهای فرقهای میان مسلمانان را توصیه میکردند.
اسلام به پیروان خود دستور میدهد تا اتحّاد و دوستی را میان خود حفظ کنند و از اختلاف بپرهیزند و قرآن به آنان فرمان میدهد: «واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لاتفرّقوا». حال آنکه باید هر چه بیشتر بدگمانی را در میان مسلمانان نسبت به یکدیگر گسترش داد و در این مورد باید به انتشار کتابهایی که در آن به مذاهب یکدیگر توهین کرده باشند و تفرقه را دامن بزند، استفاده کرد و برای این کار باید به مقدار کافی هزینه مالی نمود.۳
۲.کاتولیک و پروتستان، متّحد علیه اسلام
فعّالیتهای تبلیغی و نفوذی غرب مسیحی با ماهیّت استعماری در جهان اسلام و به ویژه ایران، نه مخصوص کاتولیکها و نه محدود در تفرقهافکنی بین مذاهب اسلامیبود. پروتستانها نیز در پی اهداف استعماری در جهان اسلام و از جمله ایران هستند. ایوانف، ایرانشناس روسی درباره فعّالیتهای میسیونرهای مسیحی در ایران مینویسد:
میسیونرهای آمریکایی که از اواسط قرن نوزده میلادی به منظور ایجاد فضای مناسب برای توسعهطلبی آمریکا به ایران آمده بودند، در اوایل قرن بیستم میلادی فعّالیتهای خود را در این کشور توسعه دادند و در اواخر قرن نوزدهم میلادی، میسیونرهای پروتستانی آمریکا غیر از «ارومیه» در تهران، «تبریز» و «همدان» مشغول فعّالیت شدند و تبلیغات خود را از راه تأسیس کلیسا، نمازخانه، کلاس و داروخانه انجام میدادند، اطّبا، معلّمان و میسیونرهای آمریکایی، نقش جاسوسان و مبلّغان امپریالیسم را در ایران بازی میکردند.۴
۳. ترویج زبان انگلیسی و فرهنگ غربی میان مسلمانان
تاکلی، یکی از میسیونر مذهبی در جهت مبارزه فرهنگی با اسلام و ترویج فرهنگ غربی در کشورهای اسلامی میگوید:
ما باید در ایجاد مدارس مسیحی و غربی، دولت و ملّت ایران را تحریک کنیم و تعلیمات غربی را برای آنان جلوه دهیم؛ زیرا بیشتر مسلمانان عقایدشان با خواندن لغت انگلیسی و ترویج فرهنگ غربی، متزلزل میگردد و کتابهای درسی غرب، اعتقاد به کتاب مقدّس شرقی (قرآن) را امری مشکل میسازد.۵
۴. نفوذ میان نخبگان
همفر، جاسوس خاورمیانهای انگلیسی نیز در کتاب خاطرات خود، برنامه طرح شده برای نابودی اسلام و مسلمانان را اینگونه بیان میکند:
یکی از طرحها، توسعه دادن برنامه تبلیغی مسیحیّت است؛ بدین ترتیب که مبلّغان را در هر صنف وارد کنیم، به خصوص در میان نخبگانی چون حسابداران، پزشکان، مهندسان و مانند آنان و نیز لازم است در تقویت کلیساها، مدارس، بیمارستانهای مسیحی، کتابخانهها و جمعیّتهای به اصطلاح خیریه تبلیغاتی در پهنه سرزمینهای اسلامی و انتشار میلیونها کتاب درباره مسیحیّت به صورت رایگان در میان مسلمانان بکوشیم. همچنین سعی کنیم که همیشه تاریخ مسیحی همراه با تاریخ اسلامی ذکر شود و در دیرها و کلیساها، جاسوسهایی با پوشش راهب و راهبه بگماریم که کارشان آگاهی یافتن از فعّالیتهای مسلمانان و ترویج مسیحیّت باشد».6
۵. کشیشهای پیشقراول ارتشهای استعماری
طیّ سالیان استعمار، همواره کلیسا از حامیان اصلی استعمار غربی در جهان اسلام به شمار آمده است و در این راستا از هیچ تلاشی برای یاریرسانی به استعمار و غارت جهان اسلام، دریغ نکرده است.
ذکر این نمونهها، مسئله را روشنتر مینماید، ژنرال مایک، فرمانده سفیدپوست غربی و پیشقراول حمله به «استانلی وین»، یکی از ایالات مسلماننشین «کنگو» در «آفریقا» در خاطرات خود آورده است:
ما به کوچک و بزرگ رحم نمیکردیم، ما به این بهانه که هر کدام از مسلمانان، ممکن است عضو نهضت آزادیبخش ملّی کنگو باشند، حدّاقل پنجهزار زن، کودک، پیر و جوان را قتل عام کردیم و در این جریان، کشیشان سفیدپوست وابسته به میسیونرهای مذهبی مسیحی به علّت آشنایی با وضع محل، ما را رهبری میکردند.۷
از جمله برنامههای استعمارگران غربی در جهان اسلام، همواره این بوده است که از کلیسا و جمعیّتهای مسیحی و تبلیغی مسیحیّت برای ایجاد بلوا، اختلافات داخلی و ترویج شعائر انحرافی مانند ملیّتگرایی افراطی و … بهرهبرداری کند.
همچنین میتوان به تحریک بومیان آفریقا علیه مسلمانان اشاره کرد. در «اوگاندا» بارها، بومیان به تحریک میسیونرها با مسلمانان درگیر شدند و گاه به کمک سلاحهای مجهز و امکانات فراوانی که غرب در اختیار بومیان مسیحی قرار میداد، مسلمانان را کشتار و حذف میکردند. این سیاست به گونهای مشابه، در کشورهای «موزامبیک»، «مالاوی» و «تانزانیا» با مشارکت ارتشهای استعماری غرب و کلیسای مسیحی علیه مسلمانان به اجرا درآمده است.
مسیحیان با چنین شیوههایی توانستهاند بر تعدادی از کشورهای اسلامیبه طور مستقیم یا غیر مستقیم سلطه داشته باشند. در «سنگال» که ۹۰٪ جمعیّت آن مسلمان است، مدّت بیست سال فردی مسیحی حکومت کرده و درکشورهای مالاوی، موزامبیک و تانزانیا نیز مسلمانان، به هیچ وجه در سرنوشت خود دخالت ندارند، در کشورهایی همانند «مصر»، در زمان سادات و مبارک و همچنین «اردن»، «نیجریه»، «گابن»، «سیرالئون» که همسران رؤسای جمهور آنها مسیحی بودند نیز به سرکوبی اسلام و مسلمانان پرداختهاند.۸
موضوع اخیر؛ یعنی ترغیب و ایجاد زمینههای لازم برای رهبران کشورهای اسلامیبرای اختیار کردن همسران مسیحی و سپس اعمال سیاستهای صلیبی در جهان اسلام، همواره یکی از ترفندهای قوی و برنامهریزی شده استعمار برای تسلّط بر کشورهای اسلامی و مسلمانان بوده و هست.
در طول تاریخ استعمار، نمونههای بسیاری از نقش کلیسا در کشورهای مسلمان به عنوان عضوی از پیکره سازمان جاسوسی استعمارگران غربی موجود است که فقط بخش کوچکی از آن مورد توجّه و واکنش مسلمانان قرار گرفته است.
فعّالیتهای جاسوسی در کشورهای «پاکستان»، «سودان»، نیجریه، «غنا» و «گینه» موجب واکنش مردم این کشورها شده و در مواردی منجر به اخراج میسیونرها و مبلّغان به دلیل فعّالیتهای جاسوسی آنها گردیده است.۹
۶. نفوذ در آموزش و پرورش
کلیسا با ایجاد مدارس ویژه در کشورهای اسلامی، تحت پوششهای مختلف به تربیب غربی و مسیحی دانشآموزان و جوانان مسلمان پرداخته است. در این زمینه به ویژه تلاش فراوانی برای جذب فرزندان رهبران کشورهای اسلامی انجام داده است، از جمله آموزش شاهزادگان و … که در آینده سیاسی یک کشور نقش دارند. آموزش فرزندان رؤسا و صاحبان مناصب کشورهای اسلامی پس از شناسایی توسط کلیسا در مدارس تحت نظارت آنان که غالباً به عنوان مدارس خاص و نمونه مطرح گردیدهاند، انجام میگرفت تا در آینده بتوان به بهترین صورت از وجود آنان در مسیر اهداف استعماری بهرهبرداری نمود، به عنوان نمونه میتوان از موسی چنبه قاتل پاتریس لومومبا، نام برد که در مدرسه مذهبی آمریکایی «متدیست» تحصیل کرده و با کمک بلژیکیها توانست پس از کسب قدرت در کنگو، پاتریس لومومبا رهبر انقلابیها را به قتل برساند.۱۰
۷. حمایت مالی مستقیم استعمارگران از کلیسا در جهان اسلام
در قبال خدمات کلیسا به استکبار جهانی، متقابلاً رژیمهای استعماری غرب نیز تعهّدات خود را به کلیسا مدّنظر قرار داده و حمایتهای مالی فراوانی از آن به عمل میآورند.
آمار و ارقام ۱۹۷۰م. نشان میدهد که ۷۰ میلیارد دلار هزینه تبلیغ مسیحیّت در آن سال به ۳/۱۰۰ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰م. افزایش یافته است، به گفته دیوید وارن، مسئول دایر\المعارف جهان مسیحیّت، بودجه مصرفی سال ۱۹۸۰م. مبلغ، ۱۲۷ میلیارد دلار میباشد؛ در حالی که درآمد حاصل از سرمایهگذاریها و کمکهای خارجی در سال ۱۹۷۰م.، مبلغ ۵۰ میلیارد دلار و در حال حاضر به ۷۵ میلیارد دلار رسیده است. در «آلمان» هر فرد مجبور به پرداخت درصدی از درآمدش به کلیسا است. علاوه بر آن،
مؤسّسات و سازمانهای مسیحی بسیاری از کمکهای مراکز بینالمللی از قبیل سازمان ملل را به خود اختصاص میدهند.۱۱
۸. ترویج فحشا، قمار و شراب میان جوانان مسلمان
علاوه بر تحریفها و تهمتهای ناروا نسبت به قرآن کریم و عقاید اسلامی، تحقیر ارزشهای اسلامی، القای شبهات و نفوذ در سازمانهای آموزشی کشورهای اسلامی و …، استفاده از راههای ضدّ اخلاقی و ترویج فحشا میان مسلمانان نیز به عنوان یک پروژه استعماری تعقیب شده و میشود.
کاردینال لافیگری یکی از مبشّران مسیحی، معترف است:
بدون تردید محکمترین دینی که زیر بار اسارت نمیرود اسلام است و به همین جهت مبشّران آرزو دارند تا همه مسلمانان، مسیحی شوند.۱۲
همفر انگلیسی در کتاب خاطرات خود مینویسد:
دبیر کلّ وزارت مستعمرات انگلیس، کتابی به من داد تا طیّ دو روز آن را مطالعه کنم، نام کتاب این بود: «چگونه اسلام را نابود کنیم؟» و راستی که محتوای این کتاب برای من بسیار جالب و برای فعّالیتهای آیندهام بهترین برنامه بود. پس از آنکه کتاب را به دبیر کل برگرداندم، به من گفت: «بدان! که تو در این میدان تنها نیستی… هرگاه عروس دریاها (انگلستان) توانست اسلام را از هم بپاشد و بر کشورهایش تسلّط پیدا کند، جهان غرب و مسیحیّت را شاد خواهد کرد، زیرا طیّ دوازده قرن مسلمانان بر اوضاع مسلّط بوده و هر هجومی را از خود دور میساختند … امروز حکومت انگلیس در فکر این است که اسلام را از درون و با نقشه قبلی و مطالعه دقیق و به مرور زمان نابود سازد … عوامل ما در ترکیه با زیرکی و هوشیاری خاصّی همین نقشه را عملی میکنند و در بین مسلمانان راه یافته و به منظور تربیت فرزندانشان، مدارسی باز کردند و کلیساها را در میان آنان بنا کرده و شراب، قمار و فحشا را در میان آنان رواج دادهاند و جوانانشان را نسبت به دینشان مشکوک ساختند و میان حکومتهای مسلمان اختلافاتی ایجاد کردند و خانههای رؤسای آنها را با زنان زیبای مسیحی پر کردند تا شوکتشان ضعیف و دینداری آنان رقیق گردد و الفت و وحدتشان از بین برود.۱۳
۹. تهاجم فرهنگی و کادرسازی میان زنان و جوانان
در این راستا، تحریف سیمای مسلمانان، تهمتها و افتراهای بیاساس به اسلام، مرتجع نشان دادن چهره اسلام به جهانیان، کتمان واقعیتهای تاریخی اسلام و طرح و القای شبهات ضدّ اسلامی و در مقابل، سعی در بزرگ و زیبا جلوه دادن مسیحیّت، تبلیغ دروغین صلحدوستی مسیحیّت و منزّه جلوه دادن تعالیم کلیسا، از جمله روشهایی است که بهکار میبرند.
اوّلین نتیجه تلاشهای مبشّران، مسیحی کردن اندکی از پسران و دختران مسلمان و عادت دادن تدریجی افکار عمومی مسلمانان به اقتباس تدریجی افکار مسیحیّت است. دنیای غرب همه سلاحهای جنگی، علمی، فکری، اجتماعی و اقتصادی خود را در میدان مبارزه با اسلام به کار میبرد و پدید آوردن اسرائیل در قلب عالم اسلامی نیز جزئی از برنامهای بود که برای این پیکار ترسیم شده است. ایجاد یک رژیم متجاوز از جمله، برای جدا ساختن پیوند دنیای اسلام در آسیا و آفریقا و پیشبرد هدف مسیحی کردن آفریقا آنچنان که آروزی پاپ بوده است نیز، به همین منظور است.
دشمنان اسلام، دخالت در نظام تعلیم و تربیت را شیوهای مناسب جهت تضعیف آیین اسلام و تغییر اخلاق و افکار نسلهای جوان مسلمان دانستند و با نفوذ در جریان آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشورهای مسلمان به بسط فعّالیت خود در زمینه گسترش آموزش غربی و مفاهیم ضدّ اسلامی در جوانان پرداختهاند. در این زمینه نویسنده آمریکایی در کتاب «دنیای معاصر عرب» میگوید:
باید زنان مسلمان را هدف قرار داده و با تربیت جوانان، به ویژه دختران مسلمان به شیوه غربی، تدریجاً پروژه اسلامزدایی را در جهان اسلام پیش ببریم زیرا: بیگمان زن مسلمان آموزش دیده در مدارس ما، دورترین افراد اجتماع از تعالیم اسلام و تواناترین فرد برای دور ساختن اجتماع از دین است.۱۴
۱۰. سانسور اسلام در غرب
گوته، شاعر فیلسوف و روشنفکر بزرگ آلمانی، سیاستهای نفوذی و استعماری کلیسا را چنین افشا میکند:
سالیان درازی کشیشان از خدا بیخبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدّس و عظمت آورنده آن، دور نگه داشتهاند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جادّه علم و دانش گذارده و پرده جهل و تعصّب نابهجا را دریدهایم، عظمت احکام مقدّس اسلام که قرآن مجموعه آن است، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نموده است و به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، عالم را به خود جلب نموده و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان میگذارد و بیتردید، قرآن، جهانی میشود.۱۵
توجّه به سخنان وی، نشان میدهد که از عمده تاکتیکهای کلیسا برای حفظ مسیحیّت رو به زوال و جلوگیری از گرایش جهانیان به ویژه مسیحیان به اسلام، به تلاش برای عدم دسترسی مسیحیان به معارف اصیل اسلام میباشد.
مسیحیّت در راستای اهداف خود، به عنوان یکی از فعّالیتهای اصلی، به تحریف مباحث اسلامی دست زده و هجوم را از مهمترین و اساسیترین منبع تعالیم و شریعت اسلامی؛ یعنی قرآن کریم و با انکار وحی الهی و شبههپراکنی علیه آن آغاز کرد.
۱۱. مبارزه با قرآن
یکی از تاکتیکهای جنگ فرهنگی استعمار غرب و نیز پاپها علیه اسلام، تلاش برای بشری نشان دادن قرآن و ساختگی دانستن آن بوده که تا امروز هم تعقیب میشود.
واشنگتن ارونیک در کتاب «تاریخ مقدّس»، قصص قرآن را ساخته ذهن پیامبر اکرم(ص) و بازتاب وقایع دوران زندگی ایشان و داستانهای سحر و جادوی رایج در عربستان میداند که پیامبر(ص) آنها را تدوین کرده است.۱۶
مستشرقان غربی همچنین از برخی روایات در منابع اهل سنّت و مکتب خلفا؛ همچون «صحیح بخاری»، «تاریخ طبری» و … بهره برده یا جستوجو در احادیث، تاریخ، فقه، کلام و تفاسیر قرآن، به دنبال نکاتی جهت بهرهبرداری علیه اسلام و تحریف یا شبههپراکنی بودهاند.۱۷
مسیحیّت در پیگیری اهداف خود از تحریف لغوی (لفظی) قرآن نیز خودداری نکرده و در جهت حذف یا تغییر بخشهایی از آیات و سورههای قرآن نیز کوشیدند؛ امّا در این باره ناکام ماندند.
… اخیراً نیز کشیش متعصّبی به نام یوسف حدّاد با انتشار کتب مختلفی تحت عناوین «مقدّمهای بر گفتوگوی اسلام و مسیحیّت»، «قرآن، دعوتی مسیحی؟»، «اسرار قرآن»، «مسیح و محمّد از دیدگاه قرآن و انجیل» بسیاری از آیات قرآن را تحریف نمود.۱۸
همفر، جاسوس مشهور انگلیسی در زمینه فعّالیت برای طرح شبهه علیه قرآن و تحریف آن توصیه میکند:
مسلمانان ارزش بسیاری برای قرآن و حدیث قائل هستند و از نظر آنان، پیروی از قرآن و حدیث، موجب بهشت و ثواب است. لازم است درباره قرآن اشکالتراشی کرد و نیز قوانین ساختگی بسیاری در آن وارد ساخت؛ به این بهانه که در قرآن کم و زیاد شده است و نیز لازم است آیاتی از قرآن را که علیه یهود، مسیحیّت و کفّار است از آن حذف کنیم. همچنین باید قرآن خواندن به زبان عربی را در کشورهای غیر عربی ممنوع کرد؛ بلکه باید این مطلب را مطرح کرد و آنها را به آن تحریک کرد که ترکها قرآن را به ترکی و فارسها، به فارسی و دیگر کشورها به زبان خود بخوانند.۱۹
۱۲. حمله به شخصیّت پیامبر(ص) و محمّدستیزی
از دیگر فعّالیتهای مسیحیّت، تحریف سیمای جذّاب و ملکوتی پیامبر اعظم(ص) میباشد؛ از جمله یکی از آنان به رغم آنکه پیامبر(ص) فرزند معتبرترین رئیس قبیله قریش محسوب میشد، مینویسد:
به موجب روایات و عقاید اسلامی! در سال ۶۱۰ م. به یک تاجر معمولی و گمنام عرب! از شهر مکّه الهام شد تا پیام خدا را تبلیغ نماید.
و در جای دیگر آورده است:
داستان بحیرای راهب اگر چه در اساس، افسانهای بیش نیست ولی نوع دنیایی را که محمّد(ص) در آن میزیسته است، به خوبی آشکار میکند.۲۰
یکی از آخرین نمونههای بارز و مشهور اینگونه خصومتها، علاوه بر نشر وسیع فیلم و کاریکاتور علیه چهره نورانی خاتمالانبیا(ص)، انتشار جهانی «کتاب آیات شیطانی» از سلمان رشدی است که در آن علیه پیامبر(ص)، همسران، اصحاب ایشان و تعالیم قرآن، تحریفها و توهینهای فراوانی شده است.
بررسی کلمه انگلیسی مهوند (Mahovand) به معنای خدای دروغین، بت، شیطان و مرتد که تحریفی از نام مبارک پیامبر خاتم(ص) میباشد، نمونهای دیگر از اوج تعصّبات کلیسا است و به همین جهت، سلمان رشدی فاسد، از این کلمه علیه پیامبراکرم(ص) استفاده میکند و تخیّلات کثیف و پوچ خود را علیه اسلام و رهبران بزرگ آن به کار میبندد. برخی دیگر نمیتوانستند صداقت، امانت و پاکی پیامبر اکرم(ص) را مورد تردید قرار دهند؛ امّا عصمت از خطا را رد کردند تا اساس اسلام را اشتباهی صادقانه جلوه دهند. وات در کتاب خود پس از ذکر جملاتی درباره عصمت و پاکی پیامبر(ص) مینویسد:
گفتن اینکه محمّد(ص) در عقاید خود یک دل و راستگو بود، دلیل آن نیست که معتقدات وی همه درست بوده است، ممکن است کسی در موضوعی راستگو باشد ولی اشتباه کند.۲۱
تحریف و تحقیر معجزات و نشانههای رسالت پیامبر(ص) نیز از روشهایی است که کلیسا در سیکل تحریفات خود از آن بهرهبرداری کرده و معجزات پیامبر(ص) را تحقیر و گاه توجیه و تحریف یا تکذیب کرده است. آنان حتّی پیشگویی و اعتراف راهب مسیحی (بحیرا) را در خصوص نبوّت پیامبر(ص) تحریف و موضوع گفتوگوی آنها را جعل کرده و پیامبر(ص) را بتپرست خواندهاند.
به طور مثال، نویسنده کتاب «محمّد(ص)، پیامبر و سیاستمدار» مینویسد:
… کاروان ابوطالب فرود آمده و نزدیک به صومعه نسطوریان منزل کرد. یکی از راهبان موسوم به (سرجیوس) که بعضی او را (بحیره) نامیدهاند، چون با محمّد(ص) به صحبت درآمد، از ذهن، ذکاوت، عقل و ادراک وی آن هم در این سنّ و سال در شگفت ماند و چون کنجکاویها و موشکافیهای او را در استفسار ابواب ادیان و مذاهب دید از او بسیار خوشش آمد و این دو مکرّر با هم مشغول صحبت میشدند و سعی راهب پیوسته بر این بود که بطلان بتپرستی را که محمّد(ص) تا آن زمان در آن آیین پرورش یافته بود بر وی مبرهن گرداند.۲۲
ماهنامه موعود شماره ۱۲۱
پینوشتها:
۱. مصطفی خالد، عمر فروغ، نقش کلیسا در ممالک اسلامی، ترجمه مصطفی زمانی، ص۲۶.
۲. روژه دوپاسکیه، اسلام و بحران عصر ما، ترجمه دکتر حسن حبیبی، ص۵۱.
۳. محمّد باقر حسینی، خاطرات سیاسی تاریخ مستر همفر در کشورهای اسلامی، ص۴۱.
۴. عبدالرّحیم عقیقی بخشایشی، این همه تبلیغات چرا؟، ص۳۵.
۵. مرتضی نظری، بررسی شیوههای تبلغیاتی مسیحیّت، ص۶۵.
۶. خاطرات سیاسی تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی، ص۱۷۷- ۱۷۸.
۷. بررسی شیوههای تبلیغاتی مسیحیّت، ص۷۳.
۸. همان، صص ۸۰- ۸۱.
۹. نبرد اسلام در آفریقا، سید هادی خسروشاهی، ج۱، صص ۴۱-۱۲۲.
۱۰. همان، صص۵۸-۵۷.
۱۱. سیّد هادی خسروشاهی، «چگونگی تشکیل دولت واتیکان»، به نقل از (روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳/۴/۶۴ و ۲/۴/۶۴)، ص۹.
۱۲. بررسی شیوههای تبلیغاتی مسیحیّت، ص۹۶.
۱۳. خاطرات سیاسی تاریخ مستر همفر در کشورهای اسلامی، صص ۶۰- ۶۲.
۱۴. چگونگی تشکیل دولت واتیکان، ص۹۸.
۱۵. عبدالکریم هاشمینژاد، مناظره دکتر و پیر، ص۱۲۹.
۱۶. واشنگتن، ارونیک، تاریخ مقدّس، ابراهیم شیرازی، صص۳۷- ۳۴.
۱۷. بررسی شیوههای تبلیغاتی مسیحیّت، ص۱۱۶.
۱۸. چگونگی تشکیل دولت واتیکان، ص۹.
۱۹. خاطرات سیاسی تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی، صص۶۰-۶۱.
۲۰. بررسی شیوههای تبلیغاتی مسیحیّت، ص۱۳۲-۱۳۳.
۲۱. همان، ص۱۳۴.
۲۲. وات مونتگمری، مسیحیّت به نقل از محمّد، پیامبر و سیاستمدار، ترجمه اسماعیل والیزاده، صص۲۳-۳۸.