کنار جمعۀ موعود
همین است ابتدای سبز اوقاتی که میگویند
و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که میگویند
اشارات زلالی از طلوع تازۀ نرگس
پیاپی میوزد از سمت میقاتی که میگویند
زمین در جستوجو هر چند بیتابانه میچرخد
ولی پیداست دیگر آن علاماتی که میگویند
جهان اینبار دیگر ایستاده با تمام خویش
کنار خیمۀ سبز ملاقاتی که میگویند
کنار جمعۀ موعود، گلهای ظهور او
یکایک میدمد طبق روایاتی که میگویند
کنون از انتهای دشتهای شرق میآید
صدای آخرین بند مناجاتی که میگویند
و خاک، این خاک شاعر، آسمانی میشود کم کم
در استقبال آن عاشقترین ذاتی که میگویند
و فردا بیگمان این سمت عالم روی خواهد داد
سرانجام عجیب اتّفاقاتی که میگویند
زکریّا اخلاقی