سالها پس از صعود عیسى، علیه السلام، بر آسمان (حدود سال ۵۸۲ میلادى) راهبى به نام »سرجیوس۱« در مسیر شام در ناحیه بصرى (بوصرا) به عبادت و ارشاد نصرانیان اشتغال داشت، او در کتب مقدس آیین خویش خوانده بود که پیغمبر آخرالزمان و منسوخ کننده تورات و انجیل در سن کودکى با کاروانى از شهر بصرى عبور خواهد کرد و از آن دیر مقدّس نیز خواهد گذشت. مهمترین علامتى که سرجیوس را اندیشمند ساخته بود مطالعه بشارات مندرجه در کتب انبیاء سلف بود، مخصوصاً ابرى که بر وجود مقدس رسول خداوند بزرگ، خالق کائنات سایه افکن از گرماى خورشید آتش افشان خاورى است.
»سرجیوس« با خود مى گفت و مى اندیشید اگر چنین ابرى با کاروان در این فصل غیربارانى دیده شود به راز بزرگ جهان پى برده ام. خداوند یکتا رسول خود را تعیین فرموده است و من او را شناخته ام. خبر به او رسید که کاروانى به مقصد شام در راه است، »سرجیوس« بر بام کلیسا برآمد و با بى صبرى به کرانه هاى دور چشم دوخت. کاروان نزدیک مى شد، ولى »سرجیوس« ابرى به چشم نمى دید، باد شدید مى وزید و او با خود اندیشید حتماً باد ابر را ناپدید کرده و رانده است. بناگاه دید تیزبینش نقطه سفیدى را از دور بر فراز کاروان مقدس مشاهده کرد که وزش باد اثرى در تلاش آن ندارد. این قطعه ابر به سان چترى شیرگون بر بالاى سر محمّد، صلّى اللّه علیه وآله، سایه افکنده بود و با قافله حرکت مى کرد و مانع تابش آفتاب بر آن جمال یزدانى بود.
»سرجیوس« که نقاش ماهرى بود پس از ملاقات با رسول اکرم، صلّى اللّه علیه وآله، سیماى ملکوتى آن حضرت را ترسیم نمود. در این تابلو که یک سند تاریخى مهم است و هم اکنون در موزه رم موجود است ابرى شیرگون به شکل چتر سایه بان و بسیار جلى اثر قلمى »سرجیوس« به چشم مى خورد. این ابر مقدس فقط در دوران کودکى حضرت محمد، صلّى اللّه علیه وآله، در نخستین سفر به شام سایه افکن بوده است.
پى نوشتها:
×. به نقل از محمد رسول الله، ذبیح الله قدیمى رضوانى، شرکت سهامى افست، ۱۳۵۸، ص۱۵۹.
۱. Sirgius
ماهنامه موعود شماره ۲۶