به گزارش موعود به نقل از ایسنا، میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق در مصاحبه جامعی با مجله فرانسوی “لوتام” ضمن پرداختن به وضعیت سیاسی در روسیه و خودداری مسکو از برخورد با دمشق به دلیل اقداماتش نسبت به آینده جهان ابرازنگرانی کرد.
برنده جایزه صلح نوبل همچنین درباره شرایط سوریه و موضع مسکو در قبال آن گفت: من قویا مخالف استفاده از خشونت هستم. ما هر چه بیشتر شاهدیم که در بطن کشورها درگیریهایی رخ میدهد که چیزی جز نابودی و حمام خون را موجب نمیشود. در مورد سوریه شورای امنیت سازمان ملل ممکن بود جهان را وارد راه حل نظامی علیه این کشور کند. من مقاومت چین و روسیه در مقابل چنین تصمیمی را درک میکنم. منافع ژئوپلیتیکی در سوریه دخیل هستند که توسط رسانهها نادیده گرفته میشوند.
گورباچف افزود: وضعیت فعلی مردم سوریه بسیار غم انگیز است. باید راهی برای رسیدن به یک راه حل سیاسی در این کشور پیدا کنیم. این یک حقیقت است که رهبران کشورها نباید برای چندین دهه در راس قدرت بمانند. این شیوه اداره یک کشور نیست؛ چنین شیوهای سلطه خاندانها و فساد را در پی دارد. در همه کشورهایی که هم اکنون در مرکز توجه جهانیان قرار دارند مردم به دنبال دموکراسی هستند اما نه دموکراسی غربی؛ حال سئوال این است که آنها خواستار چه نوع دموکراسی هستند. زمان لازم است تا این دموکراسی ظهور پیدا کند.
برنده جایزه صلح نوبل در پاسخ به سئوالی در خصوص اینکه آیا تصور میکند روسیه به یافتن راه حل سیاسی برای سوریه کمک میکند؟ گفت: روسیه بیش از حد درگیر سوریه شده، یافتن راه حلی سیاسی برای سوریه تنها برعهده روسیه نیست. تمام جهان باید به یافتن راه حل کمک کنند، به جای اینکه از تانک استفاده کنند و یا سلاح وارد سوریه سازند.
وی درخصوص ارزیابی خود از وضعیت سیاسی فعلی در روسیه گفت: روسیه با سختی به دنبال راه حلی برای خروج سوریه از وضعیت فعلی است. پیش از این در روسیه دوره پرسترویکا پیش از به قدرت رسیدن یلتسین تجربه شده و پس از آن نیز پوتین از راه میرسد و سپس دورهای بوجود میآید که طی آن ما نمیدانیم حقیقتا چه کسی رهبری را به دست دارد. تمام این اتفاقات تاثیراتی را به جای گذاشتند و من فکر میکنم که پرسترویکا تاثیر قابل توجهی را به روی کشور ما گذاشته اما ما هنوز کاملا موفق به تحقق اهداف خود نشدهایم.
گورباچف تاکید کرد: از نظر من وضعیت فعلی در روسیه پیچیده است و مشکلات ما از این حقیقت ناشی میشود که بسیاری از مسائلی که تاثیر مستقیمیبر زندگی مردم دارند بدون پاسخ ماندهاند. کشور ما کشوری با انرژی بالقوه فراوان است اما بسیاری از مردم هنوز از امکانات ضروری زندگی برخوردار نیستند. بنابراین بدون تغییرات جدی در سیستمیکه امروز در کشور غالب است رفع این مشکلات بسیار دشوار خواهد بود. از نظر شما چگونه میتوان در کشوری به بزرگی روسیه در حالی که افراد کنار گذاشته شده و از ورود به سیاست منع میشوند کوچکترین مشکلات را حل کرد.
آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی خاطرنشان ساخت: هم اکنون در کشور ما شکافی وجود دارد که برای روسیه بسیار خطرناک است. جنبش اعتراضی فعلی یک افسانه نیست. این جنبش براثر تحریک چند فرد معدود برانگیخته نشده است بلکه واکنشی به وضعیت دشوار فعلی است و همچنین به این حقیقت است که هیچ کس تمایلی به حل مثبت مشکلات ندارد.
وی تاکید کرد: در طول دورانهای ریاست جمهوری پوتین و مدودف اشتباهاتی انجام شده؛ اشتباه امروز آنها نیز این است که فکر میکنند این اعتراضات به سادگی از بین خواهند رفت. دقیقا این تفکر است که خشم بسیاری از مردم را در روسیه در پی دارد. این درست است که بخش زیادی از مردم روسیه حامی پوتین هستند اما تعداد آنها در حال کاهش است.
گورباچف در خصوص موضع خود گفت: موضع من این است که روسیه نیاز به انتخابات آزاد و عادلانه دارد. این یک اولویت است و معنای آن این است که قوانین انتخاباتی باید رای گیریهای آزاد و عادلانه را تضمین کند. با وجود آنکه اخیرا شاهد موضع گیریهای مثبت برخی مقامها بودهایم من همچنان تغییر چشمگیری را شاهد نبودهام.
وی در خصوص مخالفان دولت روسیه گفت: مخالفان روس به نوبه خود در حال تجربه تغییراتی هستند که هنوز به پایان نرسیده نزدیکان پوتین نیز در حال بهره برداری از آن هستند. یک رهبر حقیقی کسی است که به دنبال داشتن مخالفانی سرزنده و جدی برای خود باشد. ضعف فعلی رهبران روسیه این است که چنین مسالهای را درک نمیکنند و اگر سادهتر بخواهم بگویم آنها مخالفان را دوست ندارند.
گورباچف از طرف دیگر در خصوص حکمیکه اخیرا در رابطه با یک گروه موسیقی دختران مخالف با پوتین صادر شده، گفت: من از این حکم تعجب کردم چون این پرونده باید با درایت و بطور جدی بررسی میشد اما اکنون تمام کشور را در وضعیتی غیرعادی وارد کرده است. من تصور میکنم که جامعه مدنی و شوراهای مدنی میبایست به این پرونده بپردازند.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا زمان کنار گذاشتن انرژی هستهای در جهان فرا نرسیده، گفت: کشورهایی که توانایی انجام چنین کاری را دارند باید اقدام کنند، ما وضعیت کشورها متفاوت است. آلمان در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر همچون انرژی باد موفقیت چشمگیری کسب کرده است اما آیا میتوان از فرانسه خواست که خود را از انرژی هستهای محروم کند. هر کشور میبایست برای خود تصمیم بگیرد. در برخی موارد چشمپوشی از این انرژی موجب کاهش چشمگیر سطح زندگی مردم خواهد شد و همچنین مشکلات بزرگی را در پی خواهد داشت. انرژی همان قدر که برای تولید صنعتی نیاز است برای مردم نیز نیاز است. اما میبایست هرگونه انتقال انرژی را با احتیاط مدیریت کرد.