آیت الله جوادی آملی ضمن بیان تفاوت شکر و مدح و حمد، سپاسگزاری از پدر و مادر را از مصادیق شکر الهی برشمرد و گفت: شکر پدر و مادر شرک نیست؛ در حقیقت شکر پدر و مادر به فرمان خدای سبحان است و امتثال فرمان خدا، شکر خدای سبحان به شمار میآید.
آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه ۱۵۱ بقره « فاذکرونى اذکرکم و اشکروا لى و لا تکفرون » در بیان تفاوت شکر و مدح و حمد میگوید: بین شکر و مدح و حمد معمولاً فرقهایی در کتابهای ادبی از نظر مورد و مصداق ذکر کردهاند و امّا دیگران گفتهاند: «حمد برای ذات است، مدح، برای صفت است، شکر برای فعل» . یک وقت انسان گوهر ذات یک مبدئی را در اثر اینکه کمال محض است میستاید؛ ذاتش را حمد میکند صفتش را مداحی میکند، کارش را شکر گزاری میکند؛ چون شکر معمولاً در برابر نعمت است. نعمت، کار خداست.
وی تأکید میکند: صفات خدا را انسان مدح میکند، ذات خدا را حمد میکند و فعل خدا را شکرگزاری میکند؛ چون اگر نعمتی به انسان نرسد شکر نمیکند. شکر در برابر نعمتی است که به انسان میرسد، محدودهاش بستهتر است، برخلافِ مدح که انسان صفتی را مدح میکند، خواه چیزی به انسان برسد، خواه نرسد، یا ذاتی را حمد میکند چیزی به انسان برسد یا نرسد، لذا گاهی خدای سبحان حمد را به ذات نسبت میدهد میگوید: ﴿اَلْحَمْدُ لِلّهِ﴾ [و] گاهی هم به صفت و فعل نسبت میدهد: ﴿رَبِّ الْعالَمِینَ ٭ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ٭ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾؛ حمدی که برای الله است، غیر از آن حمدی است که برای ﴿رَبِّ الْعالَمِینَ﴾ است، غیر از آن حمدی است که برای «رحمن و رحیم» است، غیر از آن حمدی است که برای ﴿مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾ است.
این مفسر قرآن در ادامه در بیان پاداش شکر میگوید: یک وقت خدای سبحان میفرماید: شما اگر شکر کردید من اضافه میکنم، این ناظر به همان است که ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْهَا﴾، این را در سوره مبارکه ابراهیم به عنوان پاداش شکر ذکر کرد آیه ۷ و ۸ سوره ابراهیم(ع): ﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ﴾، این اعلان عمومی است؛ فرمود: اگر شکرگزاری کردید، ما نعم را افزوده خواهیم کرد یعنی خود این شکر که عبادت است، نه تنها جزای این شکر را خواهیم داد، آن نعمیکه شما به پاس احترامِ آن نعمت شکرگزاری کردید، آن نعمت را هم افزوده میکنیم.
آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه خدای متعال بعض از اوصاف را زمینه پاداش شخصی قرار داد، تأکید میکند: … [خداوند]فرمود: من شخصاً جزای او را میدهم. اگر کسی شکر برای او ملکه باشد (جزء شاکرین به شمار بیاید)، خدا جزای او را میدهد، امّا نگفت «من به او چه جزا میدهم»، گاهی مثل صابرین میفرماید: ﴿بِغَیْرِ حِسَابٍ﴾ یعنی آن قدر جزا میدهم که به حساب در نمیآید؛ نه من کارم بیحساب است ـ معاذ الله ـ، چون فرمود: ﴿إِنَّا کُلَّ شَىءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾؛ نه یعنی حساب نشده به او پاداش میدهم یا بیحساب به او پاداش میدهم، نه، بلکه مراد آن است آن قدر به انسان صابر پاداش میدهیم که به حساب در نمیآید و حساب او را خدای سریع الحساب به عهده دارد، در یک چشم برهم زدن همهٴ مسائل او مطرح است [حل میشود]، آنگاه ﴿إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ﴾، گاهی هم دارد ﴿یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بغَیْرِ حِسَابٍ﴾، آنجا که دارد بیحساب وارد بهشت بشوید، یعنی برای حساب معطلی ندارید و خدای سریع الحساب حساب شما را بررسی کرد. آنجا که دارد اجر آنها را ﴿بِغَیْرِ حِسَابٍ﴾، میدهیم یعنی آن قدر میدهیم که به حساب درنمیآید؛ بهاندازهٴ عمل او ما اجر نمیدهیم، به قدری اجر میدهیم که قابل حساب و شمارش نیست.
وی درباره سرّ عدم ذکر پاداش شاکران میگوید: [خداوند]درباره شاکرین فرمود: ما جزای شاکرین را میدهیم. شاکر اسم فاعل نیست صفت مشبهه است کسی که شاکر است (کسی که این صفت برای او ملکه شد) خدا جزای او را میدهد. در سوره مبارکه آلعمران در دو جا فرمود: ما جزای شاکرین را میدهیم، امّا جزای شاکرین چقدر است؟ خدا میداند.
آیت الله جوادی آملی با تأکید بر سبقت رحمت خدا بر غضب الهی تصریح میکند: … [خداوند] فرمود: ﴿وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ﴾؛ از باب اینکه رحمتش سابق بر غضب است، وعده را بالصراحه کند و وعید را تلویحاً و ضمناً، وگرنه سیاق اقتضا میکرد که بفرماید «لئن کفرتم لأعذّبنکم»، امّا تعذیب را بالتلویح ذکر میکند، وعده را بالتصریح. درباره وعده بالصراحه فرمود: ﴿لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ﴾، اما درباره وعید نفرمود «لئن کفرتم لأعذبنّکم»، فرمود: اگر کفران نعمت کردید من یک عذاب دردناکی دارم، امّا حالا تعذیب میکنم یا نه، یک مطلب دیگر است این یک هشدار ضمنی است، اعلام خطر ضمنی است؛ نه اعلام خطر رو در رویی و بالمطابقه. گرچه اگر هم بالمطابقه بکند (وعید بالمطابقه داشته باشد) باز خلف وعید مخالف حکمت نیست و محال نیست، گرچه خلف وعده محال است.
وی در ادامه می افزاید: ممکن است خدای سبحان وعیدی بدهد و اعمال نکند، این به جایی آسیب نمیرساند، امّا خدا میعاد را (وعده را) تخلف نمیکند؛ چون عقلاً و نقلاً محال است، او خلف وعده ندارد نه خلف وعید. حالا اگر وعید کرد (تهدید کرد) فرمود: اگر این گناه را کردید. من شما را عذاب میکنم. خب. شاید نکند، شاید عفو کند اینها چه تصریحش، چه تلویحش در حد یک اعلام خطر است، ولی درباره وعده در حد یک اعلام پیمان است. محال است خدای سبحان خلف وعده بکند. اما خلف وعید هیچ استحالهای ندارد؛ او عفوّ است، او رحیم است و مانند آن. لذا معمولاً وعده را بالصراحه و وعید را تلویحاً، گاهی هم بالصراحه ذکر میکند در این کریمه فرمود: ﴿وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ﴾، آن گاه فرمود: این شکر نعمت، نعمت را هم افزوده میکند و سعی شما هم مشکور خواهد بود.
این مفسر قرآن شکر را یکی از مظاهر حکمت توصیف کرده و میگوید: … اگر کسی به مقام شکر برسد به نوبه خود حکیم است؛ وقتی خدای سبحان لقمان را با حکمت میستاید که ﴿وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ﴾، آن گاه مسأله شکر را مطرح میکند اگر این ﴿أَنِ اشْکُرْ﴾ تفسیر حکمت باشد یعنی یکی از بارزترین مظاهر حکمت، همان شکرگزاری خدای سبحان است: ﴿وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ﴾؛ خب، شکر عبارت از «صرف النعمه فی ما أمر به المنعم» اگر کسی الله را نشناسد که نمیتواند نعم او را در راه او صرف کند، باید الله را بشناسد، احکامش را بشناسد، حِکمش را بشناسد و حلال و حرامش را بشناسد تا آن نعمت را در حلالش صرف کند، پس هم شناخت علمی لازم است، هم کار عملی تا جمعاً بشود شکر، وگرنه انسان که زبانی بگوید «شکراً لله» یا «الحمد لله» که شکر نشد. شکر آن است که نعمت را بجا صرف بکند؛ خب، تا خدا را نشناسد دینش را نشناسد، حلال و حرامش را نشناسد که نمیتواند نعمت را در جای مخصوص خود صرف کند.پس این میشود حکمت: ﴿أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ﴾.
آیت الله جوادی آملی سپاسگزاری از پدر و مادر را از مصداق شکر خدا برشمرده و تأکید میکند: شکر را خدای سبحان به عنوان دستور به انسانها داد، در همین آیه ۱۴ لقمان فرمود: ﴿وَوَصَّیْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِى عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِى وَلِوَالِدَیْکَ﴾، و این شکر پدر و مادر شرک نیست؛ برای اینکه خدا دستور داد ما آنها را احترام کنیم، به فرمان خدا انسان پدر و مادر را حقشناسی میکند و این امتثال فرمان خداست. اگر خدا دستور داد که ما از مجرای نعمت حقشناسی کنیم، این امتثال فرمان خداست، فرمود: ﴿أن اشْکُرْ لِى وَلِوَالِدَیْکَ إِلَىَّ الْمَصِیرُ﴾، و در حقیقت شکر پدر و مادر به فرمان خدای سبحان است و امتثال فرمان خدا، شکر خدای سبحان به شمار میآید.
مهر