پارادوکس قناعت و مصرفگرایی در ماه مبارک رمضان
بر کسی پوشیده نیست که رسانهها نقش بسیار پر رنگی در رونق و کاهش مصرفگرایی دارند. امروزه صنعت تبلیغات به ویژه تبلیغات تلویزیونی به مثابه یکی از اساسیترین گسترش دهندگان جریان مصرفزدگی محسوب میشود. به رغم اینکه سال گذشته، سال اصلاح الگوی مصرف بود، امّا مردم شاهد به تصویر کشیده شدن سفرههای رنگارنگ و مجلّل افطار از برنامههای مختلف تلویزیون بودند.
ماه مبارک رمضان این فرصت را به انسان میدهد تا علاوه بر تقویت اراده و ایستادگی در مقابل امیال درونی، در رفتار و زندگی نیز تغییراتی ایجاد شود و انسان در زندگی نیز از هزینههای بیهوده بپرهیزد. مسلّماً نشریات و صدا و سیما بسیار میتوانند در این مسیر مردم را یاری کرده و فرهنگ مناسب را در ماه مبارک رمضان ترویج کنند؛ در این میان صدا و سیما به عنوان رسانه ملّی نقش بی بدیلی را به عهده خواهد داشت. متأسّفانه در سال اصلاح الگوی مصرف مشاهده کردیم که در بیشتر برنامههای تلویزیونی در ماه مبارک رمضان سفرههای رنگین میچیدند. اگر مسئولان با اعتقاد به کلمه اصلاح الگوی مصرف به پخش برنامههای درست و به دور از تجمّل میپرداختند، میتوانستند تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشند که متأسّفانه این موضوع کمتر دیده شد.
ماه مبارک رمضان ماه چیدمان موادّ غذایی نیست بلکه ماه درست مصرف کردن و نزدیک شدن به معنویات و خدای متعال است. ماه رمضان ماه درستکاری و کمک به فقرا بوده و ماه جلوگیری از اسراف است، امّا ما در بیشتر منازل و میهمانیها شاهدیم که بیشترین نوع موادّ غذایی بر سر سفره افطار چیده میشود؛ این چیدمان و تزئینات دقیقاً برگرفته از سفرههای رنگین برنامههای فرهنگی تلویزیون در ماه مبارک است. متأسّفانه در بیشتر شبکهها به آموزش چندین غذای متنوّع، مدرن و رنگین میپردازند و به زنان ایرانی پیشنهاد میکنند که امشب برای سفره افطار خود چنین موادّ غذایی را درست کنند.رمضان فرصتی برای درد آشنایی است. ما در رمضان روزه میگیریم تا از درد گرسنگی آگاه شویم و برای مدّت کمی هم که شده درد فقرا را درک کنیم. درک درد و مشکلات فقرا و گرسنگان ما را به سمت کمک و دستگیری از نیازمندان سوق میدهد. امّا اگر این ماه را تجمّلاتیتر
از ماههای دیگر سپری کنیم، چیزی به نام فقر و گرسنگی را هرگز درک نخواهیم کرد و کمک به نیازمندان را هم از یاد خواهیم برد.
مقام معظّم رهبری در این خصوص میفرماید: یکی از چیزهایی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبه روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق بشوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند.۱
مقام معظّم رهبری در این خصوص میفرماید: یکی از چیزهایی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبه روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق بشوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند.۱
اسراف و هدر دادن منابع محدود، تشدید احساس محرومیّت نسبی و شکاف و فاصله طبقاتی، بیتوجّهی به ارزشهای فرهنگی و اجتماعی چون قناعت، از بین بردن روحیه سرمایهگذاری و کار و تلاش و تشویق راحتطلبی و تنپروری، دنباله روی و تقلید و… بخشی از آشکارترین آثار مصرف زدگی در سطح فردی است. مصرف زدگی در سطح کلان اجتماعی نیز آثار مخرّب بسیاری به دنبال دارد که وابستگی و توسعهنیافتگی از مهمترین آنهاست. در واقع مصرف زدگی عبارتست از استفاده بیش از حد و مصرف نامعقول از کالاها و جایگزینی نیازهای غیر واقعی به جای نیازهای واقعی..اگرچه مصرف، یک متغیّر اقتصادی و پیش نیاز تولید در کشور است امّا مصرف زدگی پدیدهای مضر و آسیب زا در اقتصاد ملّی است. مصرف زدگی در اقتصاد مدرن نه تنها با فرهنگ اسلامی و تمدّن ایرانی قرابت ندارد بلکه مخل و مضرّ اقتصاد ملّی نیز محسوب میشود. مقوله «اصلاح الگوی مصرف» از آنجا که در پی اصلاح و ترمیم هنجارها و رفتارهای فردی و جمعی ناظر بر مصرف است، نیازمند یک حرکت اصلاحی، تدریجی، فرهنگی و آموزشی در سطوح مختلف جامعه است. وقتی که اصلاح یک پدیده فرهنگی همچون «اسراف» مورد توجّه قرار میگیرد، بدیهی است که باید عوامل، زمینهها و متغیّرهای دخیل در شکل گیری آن پدیده مورد توجّه باشد تا کار اصلاحی ما به ثمر بنشیند و یک اقدام زیر بنایی ماندگار لازم است تا اصلاح واقعی صورت پذیرد. به عبارت دیگر بدون شناخت آن ریشهها و زمینهها، اصلاح حقیقی ممکن نیست؛ اصلاحی که باید به مقابله و بازسازی رویّهها و عرفهای غلط مصرفی بپردازد که بعضاً در طول سالهای متمادی به جزیی از شخصیّت و عادت افراد جامعه مبدّل شدهاند. باید توجّه داشت که از پیامدهای مصرف زدگی برای اقتصاد ما این است که آن را وابستهتر میکند و طبق فرمایشات رهبری: مصرف بی رویه و زیاد، قاعدتاً از سوی قشرهای مرفّه انجام میگیرد؛ چون قشرهای ضعیف قادر نیستند که زیاد مصرف کنند. مصرفی که از سوی یک قشر انجام میگیرد، به زیان کشور است. یعنی هم زیان اقتصادی، هم زیان اجتماعی و هم زیان روانی و اخلاقی دارد. من مکرّر عرض کرده ام، باز هم میگویم و خواهش میکنم که مصرفگرایی را رها کنند. مصرف باید بهاندازه باشد، نه به حدّ اسراف و زیاده روی. در مقابل مصرف زدگی و اسراف، صرفه جویی و میانه روی چیز خوبی است مخصوصاً درباره این مورد مقام معظّم رهبری اسراف را یک عیب ملّی خواندند و با انتقاد از مصرفگرایی در زمینههای مختلف تأکید کردند: میانه روی برگرفته از ماه رمضان را به صورت فرهنگ ملّی دربیاوریم که در این صورت تهدیدات مکرر دشمن درباره تحریم نیز حتّی در صورت اجرا شدن بی اثر خواهد بود.
آنچه که امروز بر مصرفگرایی دامن میزند، زیادهخواهی و قانع نبودن بر داراییهای خود، رشد فرهنگ تجمّلگرایی و روند چشم و همچشمی و نوعی احساس کمبود یا نیازهای ذهنی و غیر واقعی در مقابل نیاز واقعی و ملموس که از تبلیغات فراگیر ارزشهای سرمایهداری سرچشمه میگیرد، است.
به فرموده مقام معظّم رهبری: مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبه روز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسئول بخشهای مختلف دولتی، به خصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی – به ویژه صدا و سیما – باید وظیفه خود بدانند که مردم را نه تنها به اسراف و مصرفگرایی و تجمّل گرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و بهاندازه لازم مصرف کردن و اجتناب از زیاده روی و اسراف دعوت کنند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمی آورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم.۲
به فرموده مقام معظّم رهبری: مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبه روز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسئول بخشهای مختلف دولتی، به خصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی – به ویژه صدا و سیما – باید وظیفه خود بدانند که مردم را نه تنها به اسراف و مصرفگرایی و تجمّل گرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و بهاندازه لازم مصرف کردن و اجتناب از زیاده روی و اسراف دعوت کنند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمی آورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم.۲
وجود روحیه قناعت و صرفه جویی در یک جامعه میتواند به عنوان یک مؤلّفه قدرت و امتیاز ویژه برای آن جامعه مطرح باشد. ما باید بدانیم که روال و روند جهان به یک شیوه نمیگذرد و ممکن است شرایط در زمانی به گونهای دیگر تغییر کند که در پی آن جامعه دچار کمبودها، نارساییها و مشکلاتی گردد که در کوتاه مدّت امکان حلّ آن وجود نداشته باشد.
مطالعه تاریخ جوامع پیشرفته دنیا به خوبی نشان میدهد که توسعه آنان پس از تحمّل یک دوره ریاضت و مشقّتهای اقتصادی همراه بوده است.کشور ما اگر چه با کمبود منابع مادّی مواجه نیست، امّا در چگونگی بهره مندی از منابع دچار مشکلات بسیار است.آگاهی بخشی به جامعه و ارائه الگوی مناسب از سوی رسانهها، راهکار دیگر مقابله با مصرفگرایی است. عملکرد رسانه ملّی و به طور خاص، تلویزیون با توجّه به تصویری بودن آن در تحقّق فرمایش رهبر معظّم انقلاب بسیار حائز اهمّیت است. برای تحقّق آرمان صرفهجویی باید اقداماتی فرهنگی در دستور کار رسانهها و مسئولان قرار گیرد. مسئولان باید پیشگام باشند تا بتوانند مردم را به صرفه جویی دعوت، تشویق و ترغیب کنند. ماه مبارک رمضان، ماه دعوت به ساده زیستی است که رسانهها باید با تبلیغ ساده زیستی در این ماه، مردم را برای زندگی ساده و اسلامی آماده کنند. سفرههای رنگین که در آن هرگونه طعام و موادّ غذایی وجود داشته باشد، باعث تحریک حسّ رقابت در دیگران میشود و این در ماه رمضان بهانه رقابت کسانی میشود که سفرههای رنگینتر پهن میکنند. وظیفه ما این است که در این ماه عزیز و مبارک، ساده زیستی و سفرههای ساده را تبلیغ کنیم؛ چرا که فلسفه روزه، فاصله گرفتن از آلودگی به دنیا و دوری از تشریفات است.
نویسنده: حامد میرزاده
ماهنامه موعود شماره ۱۱۵
پینوشتها:
۱. بیانات معظّم له درخطبههای نماز عید سعید فطر (۱۵ /۰۹ /۱۳۸۱)
۲. همان.