مسئله آب را میبایست به عنوان یک متغیر و عامل جدی در تصمیمات آتی در سراسر دنیا به حساب آورد، حتی در سطوح سیاسی و نظامی. فشار بر منابع آب محدود دنیا در حال افزایش است. این کار همراه با انتقال آب رودخانه ها به سمت شهرها و مزارع کشاورزی، دریاچه ها و تالابها در حال خشکیدن و کوچکتر شدن هستند، کشاورزان برای تامین غذای جمعیت رو به افزون، مجبور به برداشت بیش ازحد از آبهای زیرزمینی هستند، سیستم آبیاری بسیاری از کشورها پایین است، بین کشاورزان و شهرنشینان اختلاف و تنازع بر سر آب وجود دارد، آلودگی و کمبود آب همواره موجبات نگرانی دولتها و مردم را فراهم می آورد.
بر اساس گزارشات اعلام شده، در سال ۱۹۵۰ تعداد ۱۲ کشور با حدود ۲۰میلیون نفر جمعیت و در سال ۱۹۹۰ تعداد۲۶ کشور با جمعیت ۳۰۰ میلیون نفر با کمبود آب مواجه بودهاند و پیش بینی میشود در سال ۲۰۲۵ تعداد ۶۵ کشور با جمعیت حدود ۷میلیارد نفر با کمبود آب مواجه شوند. کمبود آب آشامیدنی از یک سو و نیاز روزافزون به غذا، از سوی دیگر، منابع آب موجود در کره زمین را با بحران جدی و خطرناک مواجه خواهد کرد. بر اساس یک پیش بینی دیگر بانک جهانی تا سال۲۰۲۵ دو سوم جمعیت جهان دچار کمبود آب خواهد شد . این در حالی است که طی قرن گذشته جمعیت جهان ۳ برابر شده، اما میزان مصرف آب بیش از ۶ برابر افزایش یافته است. زمانی بود که مشکلات دسترسی به آب از نگاه تکنولوژی دیده میشد و تصور می رفت که با کمک تکنولوژی های جدید می توان به ذخایر آبی بیشتری دست یافت؛ ایجاد سده های جدید، کارخانه های آب شیرین کن و باروری ابرها البته گام های موثری بود که برداشته شد، اما اینک ثابت شده که بحران آب بسیار بزرگتر از این است که پیش از این گمان می رفت و ما ساکنان کره خاکی باید با دست بدست هم دادن، همه راه های حفظ و ذخیره آب های قابل استفاده را طی کنیم؛ از کاهش مصرف گرفته تا افزایش راه های سودمند دسترسی به آب، بدون این که به اکولوژی کره زمین لطمه وارد سازیم اکنون حدود ۳/۲ میلیارد نفر در مناطقی زندگی میکنند که با کمبود متوالی آب و تنش آبی مواجه هستند و با ادامه این روند در سال ۲۰۲۵ تنش آبی در مناطق مختلف کره زمین نزدیک به ۵۰ درصد بالغ خواهد شد. این در حالی است که تا سال ۲۰۲۵ مناطقی فاجعه آمیز از نظر کمبود آب خواهیم داشت که خاورمیانه و شمال آفریقا در مرکز این بحران قرار دارند.
کمبود آب در خاورمیانه مسئله ای جدی است.در این میان، حتی برخی بحث هایی درباره احتمال وقوع جنگ هایی برای کسب ذخایر آب در جهان را پیش بینی کردهاند. گذشته از مخالفانی که این فرضیه دارد، به طوری که به طعنه اذعان میکنند: «آب برای خاموش کردن آتش است، نه برای برافروختن آن»، با این همه باید احتمال درگیری هایی را به خصوص در نواحی مرزی و مناطقی که در آن ها، حوزه های مشترک آبی قرار دارد، به عنوان یک سناریو در نظر گرفت تا برای پیشگیری های احتمالی از آن، اقدامات لازمه را انجام داد. لذا برای برآوردن نیازهای رو به افزایش به جای اینکه فقط بر احداث سدهای عظیم و سیستمهای بزرگ انتقال آب، با تمام عواقب مخرب زیست محیطی، بهداشتی و اجتماعی تمرکز کرد لازم است که رویکرد در مورد کل مساله آب تجدید نظر شود. افزایش راندمان و آلوده نکردن منابع می تواند انتخاب اول باشد و فاضلاب به جای اینکه به عنوان یک دردسری که باید از آن خلاص شد نگریسته شود به عنوان منبعی سودمند و بارآور دیده شود.
آب هم اکنون به صورت یک منبع استراتژیک و محدود کننده برای توسعۀ اقتصادی و اجتماعی در آمده است بخصوص در خاور میانه که می تواند منجر به جنگ شود. لذا اخلاق جدید آبی شرط لازم امنیت ملی و صلح در این جهان بسته و محدود میباشد در گزارش سازمان ملل آمده که وفور یا کمیابی آب می تواند به معنای سعادت یا فقر، زندگی یا مرگ و حتی عامل بروز جنگ باشد. اغلب کشورها مسائل نگران کنندۀ زیادی در ارتباط با کمیت و کیفیت منابع آب خود دارند و کشورهای بسیاری از پیامدهای آلودگی آبهای ساحلی خود نگرانند. محدودیتهای تأمین آب جدید در حال افزایش است و با خشکسالی ها، تهی شدن منابع آبهای زیرزمینی و تخریب منابع جنگلی تشدید میشوند. این در حالی است که نیاز به آب برای مصارف کشاورزی، تولید انرژی، تولیدات صنعتی و مصارف شهری به سرعت در حال افزایش است.
امروزه رشد روز افزون جمعیت جهان و افزایش مصرف آب، قطع بى رویه درختان جنگلها و تغییر اکو سیستم طبیعت، رشد شهر سازى و افزایش صنایع آلوده کننده آب، شیوه هاى نامناسب و غیر اصولى کشاورزى، احداث سدهاى مخزنى و ایجاد دریاچه هاى مصنوعى همگى از عوامل نابودى چرخه منظم آب در سطح جهان مى باشند که در نهایت همه آنها نوعى تهدید براى جامعه بشرى محسوب مى شوند و با توجه به مسائل یاد شده در راستاى آگاه ساختن مردم جهان به اهمیت روز افزون آب و ایجاد سیستمهاى جهانى و توسعه منابع آب، در کنفرانس آب و محیط زیست که در سال۱۹۹۲ در شهر ریودوژانیرو برزیل برگزار شد اختصاص یک روز از سال به نام”روز جهانی آب”تصویب شد و با تایید نهایی این موضوع در سازمان ملل متحد و نظر به اهمیت آن و مسایل مربوط به آن روز۲۲مارس دوم فروردین هر سال به نام روز جهانی آب نام گذاری و به کشورهای جهان ابلاغ شد. مسأله آب و کمبود و آلودگی آن به قدری جدی میباشد که ازسال ۲۰۰۵تاسال۲۰۱۵″دهه بین المللی آب” اعلام شده است . نامگذاریهای “آب دغدغه همگانی، آب و شهر های تشنه، آب جهان:آیاکافیست؟، آب برای قرن۲۱، آب و سلامت، آب برای توسعه، آب برای آینده، آب و بلایا،آب برای زندگی”از سوی سازمان فرهنگی علمی و آموزشی سازمان ملل متحد، نشان از جدی بودن بحران آب در جهان دارد. بحران آب درخاورمیانه در کشورهاى خاورمیانه نیز آب به عنوان مسئله وچالشى مهمى مطرح است به طورى که گفته مى شود جنگ بعدى در خاورمیانه جنگ بر سر آب خواهد بود. به طور مثال کشورهاى سوریه و عراق با ترکیه، رژیم اشغالگر قدس با فلسطینیان ساکن در کرانه اردن در تاءمین آب مورد نیاز خود همواره با مشکلاتى روبرو مى باشند.
بحران آب به عنوان یکی از مهمترین چالش های آینده سیاسی جغرافیای خاورمیانه مطرح است . این در حالی است که درصد مالکیت ونصیب آب در خاور میانه بخش عربی بسیار پایین است وسرانه آب درین کشورها هر نفر۱۷۴۴متر مکعب آب در سال است و میانگین جهانی آب هر نفر ۱۲۹۰۰متر مکعب در سال است. کشور های عربی دارای ۱%از کل آبهای جهان بود و پیش بینی میشود تا اوائل قرن ۲۱این رقم به ۷۵/۰ درصد از مجموع آبهای جهان برسد این در حالی است که از نظر مساحت این منظقه۱۰% مساحت دنیا را اشغال کرده است . مساءله آب در خاورمیانه با چند واقعیت انکارناپذیر مواجه مى باشد. از یکسو اینکه منطقه خاورمیانه جزء مناطق کم آب دنیا مى باشد، و با توجه با اینکه رشد جمعیت آن از بالاترین نرخهاى رشد جمعیت جهان مى باشد مصرف آب روبه گسترش است، از سوى دیگر با پایین رفتن سطح آبهاى زیرزمینى و بالا رفتن میزان نمک آبهاى موجود و آلودگى روز افزون آنها، مساءله آب به یکى از چالشهاى جدى و خطرناک منطقه تبدیل شده است. مسئله آب درمنطقه با چند واقعیت قابل مواجه است: از یک سو اصولا این منطقه (خاورمیانه) جزء مناطق کم آب دنیا محسوب میشود و از سوی دیگر رشد جمعیت منقطه که به معنای رشد مصرف آب است از جمله باترین نرخهای رشدجمعیت در دنیا میباشد. ازسوی دیگر با پائین رفتن سح آبهای زیر زمینی بالا رفتن نمک آبهای موجود و آلوده شدن روز افزون آنها به طور طبیعی، یکی از چالشهای جدی منطقه تبدیل شده است.
کشور ترکیه که یکى از کشورهاى غنى در زمینه آب در منطقه است و با وقوف به این مساءله و اهمیت آب در معادلات آینده منطقه با کشورهاى همجوار خود عراق و سوریه که آب مورد نیاز خود را از دو رود بزرگ دجله و فرات که از کوههاى ترکیه سرچشمه مى گیرند تاءمین مى کنند، سر ناسازگارى پیدا کرده است.زیرا ترکیه در تفکر نوین اقتصادى خود به آب، به عنوان یک منبع ارزساز و صادراتى مى نگرد .وهم چنان می خواهد ازین طریق یک اهرم سیاسی هم در دست داشته باشد. دراین وضعیت که ترکیه یکی ازکشورهای غنی درزمینه منابع آبی است. ترکها با وقوف کامل به این امر واهمیت آب در معادلات آینده منطقه درپروژه بزرگ آناتولی(G.A.P)طرحهای وسیعی را برای کنترل آب درمنطقه به مورد اجرا گذاشتهاند.اجرای چنین طرحهای به طور مستقیم امنیت و رشد اقتصادی دو کشور همسایه ترکیه یعنی عراق وسوریه را تحت تأثیرقرار داده و می دهد و زمینه ساز تنشهای بین این کشورها شده است.تفکرنوین اقتصادی ترکها آب را به عنوان یک منبع ارزساز ساخته وطرحهای وسیع وجاه طلبانه ای را جهت لوله کشی آب به منقه خلیج فارس وکشورهای آن حوزه مورد مطالعه وبرسی قرار دادهاند.بیش از۹۰%آب دو رود خانه مهم دجله و فرات از ترکیه سرچشمه میگیرد.رودخانه دجله مستقیما وارد خاک عراق میشودواما رودخانه فرات پس از عبور ازخاک سوریه به عراق می رسد. سوریه اولین کشوری بود که درصدد کنترل آب فرات برآمدوموفق شد باکمک کارشناسان روسی سد”الثورۀ”را بسازد این سدمجهزبه۸واحدیکصدمگاواتی برق است اما بدلیل مشکلات فنی وکمبود آب سد تایک سوم ظرفیت خودکارمیکند . منطقه آناطولی جنوب شرقی، کوچک ترین بخش از مناطق هفتگانه ترکیه است. در شمال عراق و سوریه، در جنوب منطقه آناطولی شرقی، در شرق منطقه مدیترانه و در غرب ایران واقع است. این منطقه با مساحت ۵۷هزار کیلومتر مربعی خود ۵/۷ درصد از خاک ترکیه را در برمیگیرد. با سوریه و عراق هم مرز است. رود «هابور» هم که از شرق به رود دجله می پیوندد، مرز عراق را مشخص می سازد. در این میان خطی که از شهرستان چرمیک شروع شده در جنوب مرز استانی بین ماردین و شانلی اروفا را نیز تعقیب نموده تا مرز سوریه ادامه مییابد، منطقه آناطولی جنوب شرقی را به بخش های دجله و فرات میانی تقسیم میکند. رودهای دجله و فرات که از رودهای بزرگ ترکیه محسوب میشوند، از خاک این منطقه میگذرند. نهرهایی که از فلات قازی آنتپ سرچشمه میگیرند به رود فرات و نهرهایی چون باتمان و گارزان و بوتان هم که از توروس های جنوب شرق نشأت میگیرند به رود دجله می ریزند. آب این رودخانه ها در بهار افزایش و در آخر تابستان نیز کاهش مییابند. فعالیت های پایان بخشی به پروژه آناطولی جنوب شرقی (موسوم به گاپ GAP) در راستای آبیاری زمین های حوالی رودهای دجله و فرات و تولید انرژی از طریق این دو رود در حال حاضر ادامه دارد. در این منطقه دریاچه طبیعی وجود ندارد. آب های جمع شده در پشت سدهای ایجاد شده جهت آبیاری وتولید انرژی، دریاچه های مصنوعی بوجود آوردهاند. از میان این دریاچه ها می توان دریاچه سوآتاترک، دریاچه سد ولی گچیدی، دریاچه سدالیسو، دریاچه سد سیلوان و دریاچه سد بیره جیک را نامبرد .
گاپ یک پروژه ” چند منظوره” و به اصطلاح پرسکتور است که هدف اساسی و اصلی آن عبارت است از: ۱ – ارتقای کیفیت زندگی در منطقۀ اجرای پروژه ۲ –تأمین و تعمیم آموزش و خدمات بهداشتی برای اهالی ۳ – ایجاد تأسیسات مدنی برای تأمین این خدمات و قرار است این طرح در نهایت به سه هدف زیر نایل گردد: ۱- تأمین آب برای آبیاری ۷/۱ میلیون هکتار زمین ۲ – تولید سالی ۲۷ میلیارد کیلوات ساعت برق آبی ۳ – افزایش در آمد سرانه در منطقه به میزان ۲۰۹ در صد به قرار گزارش های رسمی در طول ۹ سالی که از اجرای طرح گاپ میگذرد ۳/۵۹ در صد آن تحقق یافته است که از آن میان بخش کشاورزی ۲۶ درصد، بخش انرژی ۶/۸۳ درصد و بخش تأسیسات مدنی ۹/۴۹ درصد و بخش دیگری که بعداً اضافه شده است بخش توریست است که ۹/۳۱ افزایش نشان می دهد. هدف های دیگری که در طرح گاپ تعقیب میشود تولید محصولات کشاورزی با تغییرات ژنتیکی، تهیۀ پوشاک از این نوع محصولات و تولید انرژی قابل تجدید و توسعۀ توریست است. در سال طراحی پروژۀ گاپ، ۱۹۸۹، در آمد سرانه در منطقه ۰۸۸/۱ دلار و در ترکیه ۹۳۱/۱ دلار بود. هم اکنون درآمد در منطقه به ۱۵۴۲ دلار و در ترکیه به ۲۹۶۴ دلار رسیده است .
کشور ترکیه سالانه ۵۲۰بیلیون مت مکعب آب از طریق نزولات جوی دریافت میکند که ازین مقدار ۳۲درصد آب رود های این کشور را تشکیل می دهد. ترکیه دارای رودهای فراوان و پر آبی است. ترکیه با داشتن بیش از ۳۰۰ دریاچه طبیعی و۱۳۰ دریاچه مصنوعی حقیقتا کشور دریاچه ها است. مجموع مساحت دریاچه های این کشور۹۲۵۰کیلومتر مربع واز نظر تعداد دریاچه ها آناتولی شرقی بالاترین میزان ذخیره آبی را دارا است . انتقال آب از ترکیه به اسرائیل منطقه خاور میانه که با کمبود وبحران آب مواجه است و تنها کشوری که فعلا ازین بحران مستثنا است ترکیه است و فروش آب به اسرائیل را در برنامه های خود دارد. آویشای لاویت وابسته بازرگانی رژیم صهیونیستی در استانبول، روز سه شنبه گفت: عملیات اجرایی پروژه انتقال آب رودخانه «ماناوگات» ترکیه به اسراییل از آبان ماه آینده آغاز خواهد شد. وی گفت: مذاکرات آنکارا و تل آویو در خصوص انتقال سالانه ۵۰ میلیون متر مکعب آب رودخانه ماناوگات ترکیه به اسراییل به مراحل پایانی خود رسیده است. به گفته وابسته بازرگانی رژیم صهیونیستی، برای انتقال آب از طریق دریا به اسراییل، مناقصه یی برگزار شده که نتیجه آن در حال بررسی است. ترکیه برای هر متر مکعب آب رودخانه ماناوگات ۲۳ سنت درخواست کرده که با احتساب هزینه های حمل و تصفیه قیمت تمام شده آن به حدود ۵۵ سنت می رسد .به عنوان نمونه ترکیه برای کنترل آب در منطقه طرحهای وسیعی را در چارچوب پروژه بزرگ آناتولی GAP به مورد اجرا گذاشته بود و اجرای این پروژه ها می تواند به تقویت رژیم صهیونیستی منجر گردد. با تکمیل این پروژه که مجری آن یک کمپانی کانادایی است آب از رودخانه ماناوگات نزدیک آنتالیا به کشورهای نیازمند حمل خواهد شد و اسرائیل نیز یکی از کشورهای دریافت کننده آب خواهدبود که در صورت اجرای این پروژه، مشکل شدید آب آشامیدنی و کشاورزی رژیم صهیونیستی بکلی مرتفع خواهد شد.
رژیم صهیونیستی آب مصرفی خود را در حال حاضر از طریق دریای مدیترانه و با استفاده از دستگاه های آب شیرین کن به بهای هر متر مکعب ۲ دلار و۶۰ سنت تهیه میکند که در صورت اجرای این پروژه بهای هر متر مکعب آب مصرفی اسرائیل به حدود ۸۷ سنت کاهش خواهد یافت . با توجه به کنترل ترکیه برسر چشمه های دو رود خانه مهم دجله و فرات علاوه بر بهره برداریهای ذکرشده این کشورمی تواند از یکی از ابزار های مهم سیاسی فشار بر عراق و سوریه به منظور رعایت ملاحظات سیاسی و امنیتی خود استفاده نماید.همانگونه که تاکنون به دفعات ازین امکان برعلیه سوریه وعراق به منظور عدم پشتبانی مالی ونظامی از گروههای جدایی طلبp.k.k استفاده کرده است. جنگ آیند خاورمیانه جنگ آب در کشورهای خاورمیانه آب به عنوان مسأله ای مهم مطرح است به طوری که گفته میشود جنگ بعدی در خاورمیانه جنگ بر سر آب خواهد بود. به طور مثال کشورهای سوریه و عراق با ترکیه، رژیم اشغالگر قدس با فلسطینیان ساکن در کرانه اردن در تأمین آب مورد نیاز خود همواره با مشکلاتی روبرو بودهاند. مسأله آب در خاورمیانه با چند واقعیت انکارناپذیر مواجه است از یک طرف منطقه خاورمیانه جزء مناطق کم آب دنیا میباشد، و با توجه به اینکه رشد جمعیت آن از بالاترین نرخهای رشد جمعیت جهان میباشد مصرف آب رو به تزاید است، از سوی دیگر با پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و بالارفتن میزان نمک آبهای موجود و آلودگی روز افزون آنها، مسأله آب به یکی از چالشهای جدی و خطرناک منطقه تبدیل شده است. کشور ترکیه که یکی از کشورهای غنی در زمینه آب است، با وقوف به این مسأله و اهمیت آب در معادلات آینده منطقه با کشورهای همجوار خود عراق و سوریه که آب مورد نیاز خود را از دو رود بزرگ دجله و فرات که از کوههای ترکیه سرچشمه میگیرند تأمین میکنند، سر ناسازگاری گذاشته است.
به طور کلی آب، هدف استراتژیک رژیم صهیونیستی میباشد و مسأله آب برای این رژیم، فراتر از یک موضوع مربوط به توسعه، بلکه مسأله ای مرتبط با موجودیت این کشور است و از عوامل بنیادی ادامه طرح صهیونیسم در منطقه میباشد. اسرائیل به طور کلی در اندیشه تسلط بر منابع آبی اعراب است و برقراری ارتباط بین این رژیم و حکومت ترکیه که به سبب بهره گیری از منابع فراوان آبی، خواهان نقش فعالی در آینده منطقه است، می تواند برای اعراب بویژه سوریه و عراق که بیشتر آب مورد نیازشان را از خاک ترکیه تأمین میکنند خطر آفرین باشد و منابع آبی کشورهای عربی را نیز با خطر روبرو سازد. اسرائیل تأمین نیازهای آبی خود را در اولویت سیاستهای تجاوزکارانه خود قرار داده است و کنترل بر منابع آب رود اردن و کلیه سفره های آبی کلیدی را به عنوان حداقل نیاز امنیتی خود تلقی میکند و حتی در صورت عقب نشینی از اراضی اشغالی در فکر تسلط به منابع آبی این منطقه میباشد و در واقع بدون حل مشکلات آب، تدابیر امنیتی محال خواهد بود. این بدان معنی است که اسرائیل برای حفظ منابع آبی هر اقدامی انجام خواهد داد؛ بنابراین، چنین تحلیلهایی باعث شده است که کارشناسان مسائل خاورمیانه بر این اعتقاد باشند که اگر در دهه آینده جنگی میان اعراب و اسرائیل روی دهد، به احتمال زیاد این جنگ بر سر منابع آب خواهد بود . به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی خاورمیانه یکی از جنگ های آینده درین منطقه برسر تصاحب منابع آب به وقوع خواهد پیوست .
تعداد کشورهای که از کمبود آب رنج میبردند از۳ کشور(کویت اردن بحرین)در سال ۱۹۵۵ با افزوده شدن کشورهای الجزائر،رژیم اشغالگر قدس،سرزمین اشغالی، قطر، عربستان،سومالی، تونس،امارات متحده عربی ویمن به۱۲ کشور در سال ۱۹۹۹ رسید وپیش بینی میشود تا سال ۲۰۲۵هفت کشور دیگر این منطقه یعنی مصر،اتیوپی، ایران،لیبی،مراکش عمان و سوریه نیز به آنها افزوده شوند . وضعیت بحرانی آب در خاورمیانه هم چنانکه کارشناسان گفتهاند ممکن است به یک جنگ دیگر منتهی شود. جنگها ونزاعهای منطقه ای که تاکنون به وقوع پیوسته است می توان به این نزاعها اشاره کرد:جنگ سوریه واسرائیل در۱۹۶۷ که علت آن تلاش سوریه برای تغییر مسیر جریان آب از اسرائیل بوده است. ونیز می توان به جنگ ایران وعراق اشاره کرد که دست مایه و بهانه آن نزاع بر سر حقوق مالکیت آبی وبهره برداری از آن بود.همچنین ترکیه وسوریه هم تا مرز یک رویا رویی نظامی در طول مسیر مرزی رودخانه دجله وفراتپیش رفتند.حوزه رود اردن نیز یکی از مناطق تشنج زا بر سر آب به شمار می رود منبع آبی این منطقه به شکل خطرناکی مورد بهره برداری بی رویه قرار میگیرد روابط اردن واسرائیل به دلیل منابع آبی به مراحل بسیار بغرنجی رسیده بود. اسرائیل بیشتر آبهای موجود درشبکه منابع آبی را چپاول میکند این منابع عبرت اند از حوزه منابع زیر زمینی،کرانه باختری حوزه ساحلی و دریاچه طبریه که اسرائیل با حد اکثر بهره برداری از آبهای موجود بررای توسعه کشاورززی و صنعتی خو اصلی ترین عامل به وجود آمدن این بحران به حساب می آید .
عوامل تأثیر گذار در بحران آب علاوه بر عوامل طبیعى، انسان تاثیر عمیقى بر چرخه وبحران آب دارد و انسانها تاثیر شدیدى بر فرایند کاهش آب و آلودگى بیشتر آن مى گذارند.امروزه رشد روز افزون جمعیت جهان و افزایش مصرف آب، قطع بى رویه درختان جنگلها و تغییر اکو سیستم طبیعت، رشد شهر سازى و افزایش صنایع آلوده کننده آب، شیوه هاى نامناسب و غیر اصولى کشاورزى، احداث سدهاى مخزنى و ایجاد دریاچه هاى مصنوعى همگى از عوامل نابودى چرخه منظم آب در سطح جهان مى باشند که در نهایت همه آنها نوعى تهدید براى جامعه بشرى محسوب مى شوند.
آشنایی با رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی منطقه ای کوچک و باریک است که در سواحل جنوب شرقی دریای مدیترانه قرار گرفته و سرزمینی که اکثرا خشک و بیابانی است، ولی شمال آن دارای آب کافی بوده و سرسبز است. مرکز اسرائیل دارای آب و هوای معتدل میباشد. گرچه تابستانهای آن گرم و هوا مرطوب است، ولی زمستانهای آن ملایم و کوتاه است. اسرائیل از سه طرف، توسط کشورهای عرب محاصره شده، ولی از غرب و جنوب راه به دریا دارد. در شمال اسرائیل کشور لبنان قرار دارد. سوریه در شمال شرق، و اردن در شرق این کشور واقع شده است. اسرائیل در جنوب با مصرهم مرز است و عربستان سعودی در فاصله چند کیلومتری از بندر ایلات (جنوبی ترین نقطه اسرائیل) واقع شده است. مساحت اسرائیل، در مرزهای پیش از جنگ شش روزه سال ۱۹۷۶، از ۲۲ هزار کیلومتر تجاوز نمیکند. ولی اگر کرانه باختری رود اردن به آن اضافه شود، این مساحت به ۲۷۸۰۰ کیلومتر میرسد. همانگونه که گفتیم، اسرائیل سرزمینی دراز و باریک است. در حالی که طول آن از شمالی ترین تا جنوبی ترین نقطه به ۴۷۰ کیلومتر میرسد، بیشترین عرض آن از ۱۳۵ کیلومتر تجاوز نمیکند و در مرکز کشور (شهر ناتانیا) فاصله اسرائیل تا شهرهای عرب نشین کرانه باختری رود اردن فقط ۱۵ کیلومتر است و تا مرز اردن بیشتر از ۴۰ کیلومتر فاصله ندارد.
بموجب آخرین آمارگیری در سال ۲۰۰۵، جمعیت کل اسرائیل بر ۶.۸ میلیون نفر بالغ میشود که ۱.۳ میلیون نفر آنان افراد غیریهودی هستند که بیشتر آنان اعراب مسلمان میباشند. ولی در میان آنها اعراب مسیحی و بدوی و دروزی هم وجود دارد. جمعیت کشور از نظر جامعه شناسی بسیار متنوع است. در کنار اعراب و یهودیان، میتوان این جمعیت را به مذهبی و غیرمذهبی، مدرن و سنتی، شهرنشین و کشاورز، اشکنازی (زاده اروپا) و سفارادی (اسپانیائی تبار و شرقی زاده) نیز تقسیم کرد. رویهمرفته خاک اسرائیل از نظر آب و هوا و پستی و بلندی متفاوت و متنوع است. این سرزمین علاوه بر بیابانهای خشک جنوب، در نواحی شمالی دارای تپه ها و کوههای متعدد میباشد و مرکز کشور ناحیه ای صاف و دشت مانند است که حاصلخیز و پر محصول میباشد. بعلت کوچکی کشور، پس از طی کردن مسافتی کوتاه، میتوان از یک ناحیه جغرافیائی که پر باران و سرسبز است به یک ناحیه خشک و بایر رسید. ولی صهیونیست ها در ظرف پنجاه و چند سالی که از استقلال شان میگذرد، در سرسبز ساختن نواحی بایر و بیابان زدائی دستآوردهای خوبی آوردهاند. از نظر جغرافیائی، اسرائیل را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد. سه بخش آن به موازات ساحل دریا، از شمال آغاز میشود و به جنوب میرسد، و بیابان نگب که بخش بزرگی از خاک رژیم صهیونیستی را تشکیل میدهد و در جنوب قرار دارد، ناحیه ای خشک و نسبتا بایر است. نخستین بخش ساحلی اسرائیل دشتی است که خاک آن بصورت ماسه نرم است و در برخی نواحی عرض آن به ۴۰ کیلومتر میرسد و حاصلخیز محسوب میشود. در سالهای گذشته اکثر باغهای مرکبات اسرائیل در این نوار ساحلی قرار داشت. ولی در سالهای اخیر به دنبال رقابت کشورهای حوزه دریای مدیترانه (از جمله مراکش و اسپانیا) پرورش مرکبات در اسرائیل رو به کاهش میرود. بخش عمده ای از جمعیت اسرائیل در دشت ساحلی متمرکز گردیده و شهرهای بزرگ کشور و از جمله تل آویو، حیفا، ناتانیا، هرتسلیا در این نوار قرار دارند. اسرائیل دارای دو بندر عمیق و عمده میباشد که یکی در حیفا و دیگری در شهر اشدود قرار دارد. همچنین قسمت اعظم صنایع اسرائیل، باغهای مرکبات و میوه و تسهیلات توریستی نیز در این ناحیه متمرکز شده است. چند رشته تپه های بلند و کوههای نه چندان مرتفع از شمال اسرائیل آغاز میشود و تا نواحی جنوبی کشور امتداد مییابد. در شمال شرق کشور بلندیهای گولان قرار گرفته که از سنگهای سیاهرنگ خارا پوشانده شده است. همچنین کوههای کوتاه گالیل در این ناحیه قرار دارد. کوههای گالیل از سنگهای نرم آهکی و از دولومیت بوجود آمده و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۵۰۰ تا ۲۰۰/۱ متر است. از آنجا که زمستان در اسرائیل کوتاه و هوا ملایم است و باران کافی میبارد، اهالی شمال اسرائیل از مناظر بسیار سرسبزی بهره میگیرند و نواحی گولان و گالیل در اکثر فصول سال سرسبز و خرم است. یکی از حاصلخیزترین نواحی اسرائیل دره موسوم به «عمک ییزرائل» است که در فاصله بین بلندیهای گولان و کوههای سامره قرار دارد. در این دره دهها آبادی کشاورزی به صورت کیبوتس و موشاو قرار دارد که انواع میوه، سبزی و محصولات کشاورزی را پرورش میدهند. کرانه باختری رود اردن (که اسرائیلیان آنجا را به نام باستانی آن، یعنی یهودا و شومرون مینامند)، دارای پستی و بلندیهای بسیار و زمینهای حاصلحیز است. در نواحی کشاورزی این ناحیه درختان میوه و مرکبات و زیتون دیده میشود که اکثر آنها از سالها پیش کاشته شده و هنوز محصول میدهد. در دوران باستان نیز اهالی این ناحیه با پرورش دادن این نوع درختان زندگی خود را میگذراندند. اهالی این ناحیه، اکثرا در شهرکها و روستاهای بزرگ متمرکز شدهاند. همانگونه که گفتیم، بیابان نگب در جنوب اسرائیل قرار دارد و حدود نیمی از مساحت کشور را تشکیل میدهد. در این ناحیه وسیع جمعیت نسبتا کم و پراکنده ای زندگی میکند که معاش آنان بویژه از طریق کشاورزی و یا صنایع سبک تامین میشود. ناحیه نگب کم و بیش مسطح است. ولی در این بیابان بایر تپه های شنی و دره های تنگ و باریک و وادی های متعدد نیز وجود دارد که زیبائی خاصی به آن میبخشد. در گوشه و کنار این بیابان وسیع درختان کوتاهی نیز دیده میشود که برخی از آنها برگهای تیغی دارند. خاک این ناحیه از نوعی است که باران را در خود جذب نمیکند و از این رو با بارش خفیف ترین باران، سیل جاری میگردد و نواحی پست را پر میکند و گاهی به جاده ها و ساختمانها خسارت وارد میآورد. در بخش جنوبی بیانان نگب، یک ناحیه کوهستانی آغاز میشود که شامل دهانه های آتشفشانی و قله های سنگی و تیز است و نواحی مسطحی نیز دارد که از تخته سنگ پوشیده شده است. در این ناحیه، هوا خشک تر و کوهها بلندتر است. سنگهای این ناحیه رنگهای متنوعی دارد و سه دهانه آتشفشان در آنجا دیده میشود که بزرگترین آنها دارای ۳۵ کیلومتر طول و ۸ کیلومتر عرض است و عمق زیاد دارد.
بزرگترین دریاچه اسرائیل (که آب انبار مرکزی محسوب میگردد وفعلا بدست اسرائیل)، کینرت (دریاچه طبریه) نام دارد که در دامنه بلندیهای جولان قرار گرفته و ۲۱ کیلومتر طول و ۸ کیلومتر عرض دارد و در سطح ۲۱۲ متر پائین تر از سطح دریا قرار گرفته است. در اطراف این دریاچه چندین مکان تاریخی و باستانی اسرائیل وجود دارد و هتلها و میهمانسراهای زیادی در کرانه های آن احداث گردیده است. در شرق اسرائیل دره اردن و دشت عراوا قرار گرفته که بخشی از گسله زلزله زده سوری- آفریقائی محسوب میشود که بخش شمالی آن بسیار حاصلخیز و بخش جنوبی آن نیمه خشک است. در این ناحیه نیز اکثر اهالی به کشاورزی، پرورش ماهی، صنایع سبک میپردازند و برای جلب جهانگردان خارجی و گردشگران داخلی، تسهیلات توریستی مجهزی برپا ساختهاند. رودخانه اردن یکی از مهمترین رودخانه ها است که در فاصله بین دریاچه کینرت و دریای نمک (بحرالمیت) قرار دارد و از دره حولاکه ناحیه حاصلخیزی است میگذرد. این رودخانه حدود ۳۰۰ کیلومتر طول دارد و هرچه به دریای نمک نزدیکتر میشود در سطح پائین تری از سطح دریا قرار میگیرد. دریای نمک حدود ۴۰۰ متر از سطح دریا پائین تر است. رودخانه اردن در اکثر ایام سال نیمه خشک است و عمق زیادی ندارد. ولی در فصل باران، آب زیادی از آن میگذرد و بسیار خروشان است. ناحیه «عراوا» که هوائی بسیار گرم دارد از جنوب دریای نمک آغاز میشود و تا بندر ایلات و ساحل خلیج عقبه ادامه مییابد. اسرائیل توانسته است با ابداع شیوه های نوین کشاورزی که با آب و هوای این ناحیه سازگاری داشته باشد، محصولات زیادی تولید کند. میزان بارندگی در این ناحیه از ۲۵ میلیمتردر سال تجاوز نمیکند و دمای هوا در تابستان به ۴۰ درجه سانتیگراد میرسد. دریای نمک (بحرالمیت) که در فاصله مرزی اسرائیل و اردن قرار گرفته، پائین ترین نقطه محسوب میشود، زیرا ۴۰۰ متر از سطح دریا پائین تر قرار گرفته است. آب این دریاچه آنقدر شور است که میتوان روی آن دراز کشید. در آب این دریاچه مقادیر عظیمی از انواع املاح معدنی از قبیل پتاس و مگنزیوم و بروم و برخی نمکهای صنعتی وجود دارد و غلیظ ترین دریاچه نمک جهان محسوب میشود. اسرائیل کشوری است که به ندرت هوای آن ابری و بارانی میشود. آب و هوای این سرزمین در بخش شمالی معتدل است و در بخش جنوبی استوائی میباشد .
کمبود آب در فلسطین اشغالی
در فلسطین اشغالی هیچ رود دائمی وجود ندارد و تنها رود اردن آنهم در سرزمینهای اشغالی بعد از جنگ ١٣٤٦ در مرز مشترک سوریه , اردن و اسرائیل جریان دارد. به این جهت این کشور یکی از مناطق خشک و کم آب منطقه خاورمیانه محسوب میشود . منابع اصلی تامین آب اسرائیل چند رودخانه است که از بلندیهای شمال کشور سرچشمه میگیرند و به داخل دریاچه کینرت میریزند. رودخانه بانیاس از خاک سوریه آغاز میشود، رودخانه حصبانی از لبنان سرچشمه میگیرد و رودخانه دان در داخل اسرائیل قرار دارد، که آب هرسه به کینرت سرازیر میشود. هرگاه آب دریاچه کینرت به اوج خود میرسد، سد رودخانه اردن را میگشایند و بخشی از آب دریاچه به این رودخانه سرازیر میشود که زمینهای کشاورزی اطراف را آبیاری میکند و بقیه آن به دریای نمک (بحرالمیت) میریزد.بعلت کمبود باران و نبود رودخانه کافی، و با توجه به آنکه اسرائیل در حاشیه یک منطقه بیابانی قرار گرفته، کمبود آب به صورت یکی از مشکلات اساسی کشور درآمده است. حفاریهای باستانشناسی در نواحی خشک جنوب نشان میدهد که مساله کمبود آب جنبه باستانی داشته و پیشینیان شیوه هائی ابداع کرده بودند تا بتوانند باران کمی را که میبارد ذخیره کنند و آن را از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل سازند. این کشفیات نشان میدهد که این منطقه در هزاران سال پیش نیز با مشکل کمبود آب روبرو بوده و کوشیدهاند راه حلی برای آن بیایند. ذخائر کل آب اسرائیل که قابل بازیافت و مصرف است از یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب در سال تجاوز نمیکند. از این مقدارآب، ۶۵ درصد آن به مصارف کشاورزی میرسد و ۳۵ درصد بقیه نیاز شهرنشینان و دیگر اهالی کشور را تامین میکند و یا به مصارف صنعتی میرسد. ا
سرائیل برای حفظ ذخائر آبی زیرزمینی خود برنامه های جامعی تهیه کرده و همچنین حفر چاهها و استخراج آبهای زیرزمینی و چشمه ها به شدت کنترل میشود. اسرائیل همچنین برای صرفه جوئی در مصرف آب، شیوه آبیاری قطره ای را در کشاورزی بسیار رواج داده و اقدامات دیگری نیز برای کاهش مصرف آب ابداع کرده است. از آنجا که استفاده از آبهای طبیعی در اسرائیل به آخرین حد ممکن رسیده است، اسرائیلی برای حل مشکل کمبود آب، شیوه های مختلفی در پیش گرفتهاند که مهمترین آنها، استفاده وسرقت آب های همسایه ها، فاضلاب تطهیر شده، تصفیه آب شور و نمک زدائی از برخی آبهای زیرزمینی و همچنین بارور ساختن ابرهای آسمان به هدف افزایش بارندگی است. صلح سوریه واسرائیل یکی از مهمترین راههای تأمین آب، سرقت آب است که اسرائیل اقدام به این کار نموده است که طبق اخبار وگزارشها همسایه های اسرائیل از سرقت آب آنها شکایت نامه تنظیم خواهند کرد. یکی از همسایه های اسرائیل سوریه است که حتی مسئله صلح آن نیز تحت الشعاع مسئله آب است توقف چهار دور مذاکرات غیرمستقیم سوریه و اسرائیل با میانجی گری ترکیه در سال ۲۰۰۸ برخلاف آنچه اعلام شد ناشی از جنگ غزه نبود بلکه مخالفت اسرائیل از تعهد کتبی به عقب نشینی کامل از جولان به شکست مذاکرات منجر شد.
اسرائیل خواهان حفظ دستکم یک کمربند امنیتی در داخل خاک سوریه به عمق ۴۰۰ متر پیرامون دریاچه طبریه است تا این منطقه بطور کامل و برای همیشه تحت سیطره کامل این رژیم باقی بماند و از این رو با تعهد عقب نشینی به مرز چهارم ژوئن سال ۱۹۶۷ مخالفت میکند. اسرائیل سیطره بر دریاچه طبریه که تامین کننده بیش از یک سوم نیازهای آبی آن است را خط قرمز دانسته و هرگز با عقب نشینی کامل از جولان سوریه موافقت نخواهد کرد . بنا بر این تا زمانیکه مسئله دریاچه طبریه وآب مطرح است محال است اسرائیل بلندیهای جولان را که طبق تصویب کنست(پارلمان اسرائیل) به خاک خود منضم کرده به سوریه برگرداند، زیرا منابع تامینکننده آب دریاچه طبریه که برای اسرائیل حیاتی است در این ارتفاعات و اطراف جبلالشیخ قراردارد . آب های جولان جولان فلاتی است به مساحت ١٨٠٠ کیلومتر مربع که بین لبنان فلسطین اردن و سوریه واقع شده است و در واقع محل اتصال کشورهای کنونی ناحیه شام میباشد. جولان از شمال به کوه های حرمون منتهی میشود و بزرگترین قله این رشته کوه جبل الشیخ نام دارد. دره نهر یرموک در مرز سوریه و اردن در جنوب جولان قرار دارد. نهر اردن و دریاچه طبریه در غرب جولان این منطقه را از فلسطین جدا میکند. قله جبل الشیخ که در طول سال همواره پوشیده از برف است . منبع اصلی تامین آب دریاچه طبریه و اردن به شمار می رود. رودخانه بایناس با آب شیرین خود که یکی از سرچشمه های رودخانه اردن است از این بلندی ها سرچشمه میگیرد. منطقه جولان دارای منابع آبی حدود ٢٠ میلیون متر مکعب میباشد و شهرکهای یهودی نشین این منطقه با نیاز سالیانه به ٢٦ میلیون متر مکعب آب مقداری از نیاز خود را از دریاچه طبریه و بقیه را از چشمه ها و چاهها و آب های زهکشی شده سطحی تامین میکند به طوری که آبهای دریاچه رام که بزرگترین حوضچه آبی جولان است به سوی آبادی های اسرائیل منحرف شده است. وبا اشغال این مناطق سوریه از ٣٨ ١ میلیارد متر مکعب بارش سالیانه این مناطق محروم شده است. بدیهی است خروج نیروهای اسرائیل از جولان این رژیم را از دسترسی به این منبع عظیم آب محروم میکند. آب عنصر اصلی استراتژی زمان بندی شده اسرائیل به شمار می آید زیرا در اسرائیل هیچ رود دایمی وجود ندارد و تنها رود اردن آن هم در سرزمین های اشغالی بعد از جنگ ١٩٦٧ در مرز مشترک سوریه اردن و اسرائیل جریان دارد . بنابر این اسرائیل یکی از مناطق خشک و کم آب خاورمیانه محسوب میشود.
میانگین کلی ریزش باران در کلیه آبخیزگاهها در فلسطین اشغالی که منابع مختلف آب را در آن تغذیه میکند به حدود ده هزار میلیون متر مکعب می رسد که تنها ١٨ درصد آن قابل استفاده است مابقی از طرفی چون تبخیر ریخته شدن به دریای مدیترانه و دریای سرخ به هدر می رود. بنابر این اسرائیل باکمبود آب مواجه است که توانسته است بخشی از این کمبود را از طریق آب مناطق اشغالی جبران کند. آبی که اسرائیل از کشورهای مجاور خود به تاراج برده سالیانه ٦٠٠ تا ٧٠٠ میلیون متر مکعب است که حدود ٤٠ درصد از نیازهای سالیانه آن را تامین میکند و به طور مشخص منابع آب بلندی های جولان به تنهایی نیاز آبی اسرائیل را تامین میکند اسرائیل برای حل بحران کمبود آب در پی سرمایه گذاری های سنگین در زمینه به کارگیری تکنولوژی جدید بوده است . نمک زدایی آب دریا باردار کردن ابرها و استفاده مجدد از فاضلاب از جمله اقدامات اسرائیل در این زمینه میباشد اما این راه حلها هزینه های کلانی برای اسرائیل دارند .
کارشناسان راهبردی مسایل خاورمیانه , کمبود منابع آب را درکشورهای خاورمیانه , بویژه فلسطین اشغالی , یکی از عوامل مهم بروز جنگ در آینده این منطقه می دانند. رژیم صهیونیستی که در ٣٧ سال گذشته , یعنی از سال ١٣٤٤ تا دو سال پیش به آب دزدی از رودخانه های این منطقه عادت کرده است. کارشناسان مسایل راهبردی منطقه نیز بارها تذکر دادهاند که موضوع تقسیم آب میان اسراییل و کشورهای همجوار یکی از پیچیده ترین مسایل در هرگونه مذاکره صلح خواهد بود و آینده منطقه نیز در گرو روشن شدن این موضوع است. برخی کارشناسان اسراییلی از جمله مارتین شیرمن پا را از این نیز فراتر نهاده و معتقدند که اسراییل برای جلوگیری از خطر احتمالی دستیابی کشورهای منطقه به همه منابع آبی , ناگزیر از روی آوردن به اقدام نظامی است.
صهیونیستها معتقدند که در آینده با سه پدیده خطرناک تشکیل دولت فلسطین , افزایش بی رویه جمعیت فلسطینی ها و کاهش منابع آب رو به رو خواهند بود , در عین حال که آب را مهمترین خطر دراز مدت برای آینده خود در منطقه ارزیابی میکنند . اسرائیل با سرقت آب های منطقه جولان به تقویت نیروی نظامی خود مشغول میباشد . از سال ۱۳۴۷ از آب بحیره آغاز گردیده است و آن را ادامه داده تا جایی که به آب های حاصبانی و بانیاس رسیده است . و در ضمن سالیانه بیش از ۱۰ میلیون مکعب آب از آب های یرموک را استفاده میکند و تمام قطع نامه های بین المللی که میگوید اسرائیل تنها می تواند از یک چهارم این مقدار در سال استفاده کند نادیده گرفته است . رژیم اشغالگر صهیونیستی سالیانه بیش از ۵۰۰ میلیون متر مکعب از آب های جولان را سرقت می نماید و این بیش از هفت برابر مقداری است که سوریه از آب های این منطقه استفاده میکند. اسرائیل با این سرقت خود کشورهای فلسطین اردن سوریه و لبنان رادر استفاده از حق طبیعی خود محروم می نماید .
آب و موجودیت رژیم صهیونیستی
به طور کلى آب،استراتژیهاى رژیم صهیونیستى را در گذشته و در آینده تحت تأثیر داشته و خواهد داشت و مسئله آب براى این رژیم، فراتر از یک موضوع مربوط به توسعه، مسئله اى مرتبط با موجودیت این کشور است و از عوامل بنیادى ادامه طرح صهیونیسم در منطقه مى باشد.اسرائیل به طور کلى در اندیشه تسلط بر منابع آبى اعراب است و برقرارى ارتباط بین این رژیم و حکومت ترکیه که به سبب بهره گیرى از منابع فراوان آبى خواهان نقش فعالى در آینده منطقه است، مى تواند براى اعراب بویژه سوریه و عراق که بیشتر آب مورد نیازشان را از خاک ترکیه تاءمین مى کنند خطر آفرین باشد و منابع آبى کشورهاى عربى را نیز به خطر روبرو سازد. اسرائیل تاءمین نیازهاى آبى خود را در اولویت سیاستهاى تجاوزکارانه خود قرار داده است و کنترل بر منابع آب رود اردن و کلیه سفره هاى آبى کلیدى را به عنوان حداقل نیاز امنیتى خود تلقى مى کند و حتى در صورت عقب نشینى از اراضى اشغالى در فکر تسلط به منابع آبى این منطقه مى باشد و در واقع بدون حل مشکلات آب، تدابیر امنیتى محال خواهد بود. این بدان معنى است که اسرائیل براى حفظ منابع آبى هر اقدامى انجام خواهد داد؛ بنابراین، چنین تحلیلهایى باعث شده است که کارشناسان مسائل خاورمیانه بر این اعتقاد باشند که اگر در دهه آینده جنگى میان اعراب و اسرائیل روى دهد، به احتمال زیاد این جنگ بر سر منابع آب خواهد بود . حیات اسرائیل به منابع آبی مناطق مرزی از جمله دریاچه طبریه،رود اردن , یرموک و بانیاس و مناطق اشغالی کرانه باختری و جنوب لبنان وابسته است و رژیم صهیونیستی در حال حاضر بدون تسلط بر این آبها قادر به ادامه حیات خود نیست . حتی اگر زمانی اسرائیل در طی روند صلح خاورمیانه مجبور به عقب نشینی از مناطق اشغالی شود به تسلط خویش بر منابع آبی این مناطق ادامه خواهد داد مگر زمانی که به منابع آبی مطمئن تر و ارزان تر خارج از محدوده اسرائیل دست یابدمانند انتقال بخشی از آب رود نیل به اسرائیل وهمچنین انتقال آب از ترکیه.همواره منابع آبی و زمین برای اسرائیل به عنوان ابزار استراتژیک بوده است و ادامه حیات آن درگرو بدست آوردن آب و زمین بیشتر است . روشن میشود که آب اهمیت حیاتی برای اسرائیل دارد و این کشور شدیدا با کمبود آب مواجه است .
از طرفی این رژیم منابع آبی مناطق اشغال شده را به سرعت مورد استفاده قرار می دهد و در واقع حیات اسرائیل به آبهای مناطق اشغالی وابسته است به این جهت اسرائیل به هیچ وجه حاضر نیست منابع آبی مناطق اشغالی را از دست دهد . آب از همان ابتدا به عنوان یکی از ارکان امنیتی اسرائیل مطرح بوده و حتی پیش از تأسیس این دولت از سوی صهیونیست ها، به عنوان یک منبع حیاتی در معادلات کلان منطقه، مطرح میشده است؛ امّا از سال ۱۹۴۸ تا به امروز، اسرائیل مشکلات عدیده ای در خصوص تأمین آب مورد نیاز خود یافته و آمارهای موجود، حکایت از کمبود آبی بالغ بر یک سال ذخیره آبی و عدم توانایی منابع داخلی برای تأمین نیازهای فزاینده اسرائیل دارد. مهم ترین اقدامات صهیونیست ها در زمینه آب، که نشانگر آگاهی آنها به این مایع استراتژیک است بدین شرح است؛ آرمان جاه طلبانه صهیونیسم برای تأسیس کشوری به نام اسرائیل، به گونه ای طراحی شده که منابع آبی مهم منطقه را در بر میگیرد، از این رو، در کنفرانس بال سوئیس، تئودور هرتسل در مقام تشریح مرزهای دولت یهود، به مزرهای آبی استناد نموده و به طور جدّی الحاق آن به دولت یهود را خواستار میشود.متعاقب آن، وایزمن بر تأمین خواسته های اسرائیل در زمینه آب تأکید کرده، و تحصیل آنها را ضروری میشمارد، و به همین دلیل یهودیان نسبت به وضعیت آب در منطقه خاورمیانه حساسیت ویژه ای داشته و هستی اسرائیل را در گرو گرفتن منابع آبی منطقه می دانند، و دستیابی به منابع آبی برای آنها، به صورت یک آرمان درآمده است. استراتژی اسرائیل در زمینه آب بر سه رکن نظامی، دیپلماتیک و حمایت کشورهای قدرتمند از آن رژیم استوار است که کلاً در خدمت مطامع و آرمان های عالی گردانندگان رژیم صهیونیستی قرار دارد.اسرائیل آب را نه یک منبع اقتصادی، بلکه یک مسئله سیاسی، نظامی و امنیتی می داند که با ادامه موجودیّت آن ارتباط تنگاتنگ دارد.
اسرائیل برای به دست آوردن منابع آبی منطقه، از روش های مختلفی چون زور، تهدید، سرقت و… بهره برده است.از جمله مصادیق کاربرد زور توسط این رژیم آن است که در سال ۱۹۶۴ جریان رود اردن را در محل خروج از جنوب دریاچه طبریه منحرف کرد و با ایجاد سدّ در این نقطه، مانع ادامه مسیر طبیعی رود اردن شد و آب آن را با تلمبه های بسیار قوی، وارد شبکه ای متشکل از صدها کیلومتر لوله عریض کرد. اسرائیل از این شبکه به عنوان تأسیسات آب رسانی ملّی یاد میکند.تأسیسات مذکور، آب رود اردن را به حیفا، تل آویو و صحرای نقب انتقال می دهد و با این اقدام، اسرائیل رود اردن را به بزرگ ترین منبع ذخیره و مصرف آب خود تبدیل کرد. رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷، حدود ۱۲۵۰ کیلومتر از بلندی های جولان سوریه را نیز به جهت موقعیت سوق الجیشی و استراتژیک آن، به تصرف خود درآورد.و اسرائیل با اشغال بلندی های جولان که دارای بارندگی های فراوان هم میباشد، کنترل سرچشمه های رود اردن، رود حاصبانی، رود نیاس در سوریه و چشمه دان را به چنگ آورد توسعه طلبی های ارضی – آبی اسرائیل، به تصرف کرانه های غربی رود اردن، بلندی های جولان و… ختم نمیشود، تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲/۱۳۶۱ نیز، در همین راستاست، یعنی، یکی از اهداف عمده اسرائیل از اشغال جنوب لبنان، اشراف بر مسیر روخانه لیتانی بود، که با استقرار کامل در آن منطقه، می توانست مجرای رودخانه لیتانی را به سوی اسرائیل تغییر دهد.رژیم صهیونیستی، در بسیاری موارد نیز سعی کرده، از اهرم های فشار و تهدید برای رسیدن به اهداف خود در این زمینه بهره گیرد. این استراتژی در حوزه کشورهای عربی تأثیرگذار بوده است، به طوری که برخی کشورهای عربی امتیازات ویژه ای به اسرائیل اعطا نمودهاند؛ برای مثال در ژوئیه سال ۱۹۸۷، سوریه موافقت نامه احداث سدّی برای ذخیره سازی ۲۲۵ میلیون متر مکعب آب امضا کرد، و از بانک، برای اجرای آن، تقاضای ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه نمود در این میان اسرائیل به عنوان یک کشور مجاور، اعلام کرد که ۱۰۰ میلون متر مکعب از این آب باد سهم این کشور قرار داده شود؛ در غیر این صورت، تمام تلاش خود را برای عدم اعطای وام به کار خواهد گرفت، و اگر این پروژه به هر شکل صورت پذیرد، اقدام به بمباران و تخریب آن خواهد نمود، که نهایتاً هم وام آن کشور به تصویب نرسید. رژیم صهیونیستی با اتکاء به توان تکنولوژی و توسل به زور، چه به صورت آشکارا، یعنی جنگ و چه به صورت تهدید، توانسته است خود را در معادلات آبی منطقه مطرح سازد، به گونه ای که مشروعیت هرگونه قرارداد آبی در منطقه را، مشروط بر این می داند که سهم اسرائیل نیز، میبایست در آن قراردادها، لحاظ گردد، و گرنه طرفین قرارداد را در اجرای پروژه، با مشکل مواجه خواهد نمود، تأکید بر رکن نظامی،عنصر زور و اجبار، هیچ گاه نتوانسته است، مشکل آبی رژیم صهیونیستی را مرتفع نماید. از این رو، آن رژیم برای رفع مشکل بحران آبی و رسیدن به اهداف خود به روش های غیر نظامی هم،متوسل شده است. سیاست چماق و هویج اسرائیل با تمسّک به روش های مسالمت آمیز، در کنار تهاجمات نظامی تکمیل میگردد.
اسرائیل پس از یک دوره تهاجم و سلطه بر اراضی و منابع آبی، دریافت، که با مذاکره و صلح، بیش از جنگ می تواند در رسیدن به اهدافش گام بردارد، از این رو، به انعقاد قرارداد صلح با کشورهای عرب دست زد. اسرائیل تاکنون، در زمینه قراردادهای صلح و مذاکرات دو جانبه با برخی کشورهای عربی، گام هایی برداشته، و قراردادهای مهمیبا کشورهایی چون مصر، اردن، سازمان آزادی بخش فلسطین و..، منعقد کرده است. عموم این قراردادها با پروتکل های اقتصادی همراه است، که نوع مناسبات اقتصادی دو جانبه را میان اسرائیل و طرف های قرارداد تعیین میکند. رژیم صهیونیستی علاوه بر سیاست های علنی خود، باب مذاکرات ویژه ای را هم گشوده است که فرض اصلی آن، تطمیع کشورهای مقابل و در نتیجه، عقد قراردادهایی است که در نهایت یک پارچگی و وحدت کشورهای منطقه را در مقابله با خواسته های اسرائیل، مخدوش ساخته و از بین میبرد.اردن، که مایل به درگیری با اسرائیل نیست، اقدام به عقد قرارداد صلح سال ۱۹۹۴، با اسرائیل نمود، که مطابق با آن، رژیم صهیونیستی ضمانت کرد، سالیانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به اردن، به ویژه از رود یرموک بدهد، که در این خصوص، باید گفت که رژیم صهیونیستی به مفاد قرارداد عمل ننموده، زیرا، در سه سال منتهی به سال ۱۹۹۷، سقف آب دریافتی اردن از محل قرارداد فوق الذکر، به ۵۰ میلیون مترمکعب در سال رسید، که آن هم، عموماً از رود یرموک نبوده است. روستوا (Rostva )یکی از کارشناسان مرکز مطالعات جهانی آب میگوید، علامت و نشانه ( پرچم ) رژیم صهیونیستی که دارای زمینه سفید است با خطوط آبی مشخص میشود می توان به اهمیت تسلط بر منابع آب در نزد مقامات رژیم صهیونیستی پی برد. دیوید بن گوریون، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۵۵ میلادی در مورد اهمیت منابع آب گفت امروز اسرائیل بر سر منابع آبی با اعراب می جنگد و نتایج این جنگ با سرنوشت اسرائیل رابطه مستقیم دارد . بن گوریون تأکید داشت که اگر در این نبرد موفق نشویم دیگر جایی در سرزمین فلسطین نخواهیم داشت. آرتور وبن(Weben) یکی از نظریه پردازان معروف صهیونیست نیز تأکید کرد که صلح از دیدگاه صهیونیسم در منطقه تنها زمانی تحقق خواهد یافت که با تصرف و تسلط منابع آبی اعراب توأم باشد .
بنابر این آب عنصر اساسی برای امنیت وبقای اسرائیل است و بر اساس اصل خود یاری این کشور برای حفظ امنیت منابع آبی خود می خواهد خود بر منابع آبی تسلط وکنترل داشته باشد. رئیس کمیسیون پیش بینی آب اسرائیل دان زاسلاوسکی موضع رسمی رژیم صهیونیستی را این گونه بیان میکرد که : حتی در زمان صلح اسرائیل مایل نیست که به منابع آب کشورهای همسایه وابسته باشد سیاست خارجی اسرائیل بر محور آب سیاست خارجی اسرائیل در قبال ترکیه نیز، به میزان زیادی در راستای رسیدن به منافع آبی میباشد.مقوله آب و نقش ترکیه در آن، دارای اهمیّت و حسّاسیّت ویژه ای است، و علّت این امر نیز، به موقعیّت جغرافیایی این کشور باز میگردد، که سرچشمه رودهای مهم از جمله دو رود مهمّ دجله و فرات را در خود جای می دهد. اسرائیل به خاطر جایگاه ویژه ترکیه، و جلوگیری از لطمه خوردن منافع آبی خود، بسیار مایل است تا بیش از پیش به ترکیه نزدیک شود.از این رو، در این راستا، اقدام به عقد قراردادهایی با آن کشور نموده است.به طور مثال:اسرائیل در قبال کمک به ترکیه در حلّ مسأله کردهای آن کشور، یا تأمین امنیّت ترکیه، از طریق اعمال فشار بر کشورهای همسایه ترکیه که اختلافات مرزی با آن کشور دارند و…، خواهان سهم بیشتری از آب ترکیه میباشد. در مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه در سال ۲۰۰۰، اسرائیل معتقد بود که مرز آن کشور و سوریه، خطوط علامت گذاری شده توسط دولت های استعماری (انگلیس و فرانسه) در سال ۱۹۲۳ است، بر این اساس، خط مرزی سوریه و اسرائیل، ۱۰ متر از داخل دریاچه طبریه میگذرد، ولی سوریه معتقد است، مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷ مرزهای رسمی اسرائیل و سوریه به شمار می رود. بنابراین، دریاچه طبریه در داخل قلمرو سوریه قرار میگیرد، از این رو، سوریه به عنوان مالک یکی از مهم ترین منابع آبی منطقه محسوب میشود، ولی اسرائیل با طرح سوریه مخالفت کرده و مذاکرات متوقف شد.کاهش منابع آبی اسرائیل، افزایش مصرف آب داخلی و…، اسرائیل را به تلاش بیشتر برای دست یابی به منابع آبی جدیدتر کشانده است . آبهای فلسطین در دست اسرائیل در سال ۲۰۰۰، روزنامه اسرائیلی هاآرتص گزارش داد ۸۰ درصد آب منطقه به اسرائیلی های دوسوی خط سبز می رسد، درحالی که ۲۰ درصد بقیه سهم فلسطینیان در غزه و کرانه غربی است. براساس مطالعه ای که در سال ۱۹۹۹ از سوی بانک جهانی صورت گرفت، فلسطینیان صر فه جو ترین مصرف کننده آب در خاورمیانه هستند. مصرف سرانه سالیانه، ۳۷۵ مترمکعب برای اسرائیلی ها و ۱۱۵ مترمکعب برای ساکنان کرانه غربی و نوار غزه است. در مواقعی از سال که شهر الخلیل با کمبود شدید آب روبرو میشود دزدی از خط لوله های انتقال آب به این شهر در مناطقی که تحت کنترل ارتش اسرائیل است، افزایش مییابد. در این مواقع، کسانی که استطاعت مالی دارند، از تانکرها آب می خرند. البته ارتش اسرائیل جلوی انتقال آب در تانکرها را به بخش قدیمی الخلیل که نزدیک شهرک های اسرائیلی است، میگیرد. شهرداری الخلیل ناچار میشود اندک آب شبکه لوله شهر را محله به محله برگرداند. هر پانزده روز آب یک محله وصل میشود، با این حال فشار آب بسیار ضعیف است.۷۵ درصد منابع آب تجدیدپذیر کرانه غربی اشغالی و نوار غزه را اسرائیل مصرف میکند سه میلیون نفر فلسطینی فقط اجازه دارند سالیانه ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب(۸۳ مترمکعب آب به ازای هر فلسطینی در سال) مصرف کنند، درحالی که ۶ میلیون اسرائیلی از ۲ میلیارد مترمکعب (۳۳۳ مترمکعب سرانه سالیانه) برخوردارند، یعنی هر اسرائیلی بهاندازه چهار فلسطینی آب مصرف میکند. هر شهرک نشین اسرائیلی سالیانه ۱۴۵۰ مترمکعب آب مصرف میکند. حداقل مصرف آب خانگی بنابر اعلام سازمان بهداشت جهانی ۱۰۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است این نسبت اکنون به ازای هر فلسطینی ۷۶-۵۷ لیتر است. برخی از آثار کمبود منابع آب در سرزمین های فلسطینی از این قرار بوده است : بسیاری شهرها و روستاها دچار کمبود شدید آب هستند. تداوم حملات شهرک نشینان اسرائیلی به تانکرهای آب فلسطینیان مانع از رسیدن آب به مصرف کنندگان میشود. روستاهایی ماند قبلات براثر حمله شهرک نشینان تحت حمایت سربازان اسرائیلی بی آب ماندهاند در نتیجه این اقدامات بهای آب از ۵/۲ دلار در هر مترمکعب به ۵/۷ دلار رسیده است. به همین علت سهم درآمد هر خانواده که باید صرف خرید آب شود، ۱۲ درصد افزایش یافته است . در این زمینه مقامات فلسطینی از جمله فضل کعوش از مسئولان سازمان آب تشکیلات خودگردان فلسطینی اعلام کرده است که رژیم صهیونیستی بیش از ۸۵ درصد ازمنابع آب زیرزمینی کرانه باختری رود اردن را به سرقت میبرد. فضل کعوش اعلام کرده است که از ۸۵۰ میلیون مترمکعب منابع آب در کرانه باختری رود اردن، فلسطینیان تنها ۸۵ میلیون مترمکعب آب را استفاده میکنند و بقیه آبهای این منطقه را رژیم صهیونیستی به سرقت میبرد. رژیم صهیونیستی همچنین زمانی که منطقه غزه را تحت اشغال داشت بخش عمده آب این منطقه ( منابع آبی غزه حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال است ) را به یغما میبرد. اما پس از عقب نشینی رژیم صهیونیستی از غزه دست رژیم صهیونیستی از بخش عمده منابع آبی این منطقه کوتاه شد.
رژیم صهیونیستی بخش عمده از آب رود اردن را نیز سرقت میکند. رژیم صهیونیستی این اقدام را از طریق ایجاد سد و سوق دادن بیشتر آب این رودخانه به داخل فلسطین اشغالی انجام می دهد. نیاز سالانه رژیم صهیونیستی به آب در سال ۲۰۰۰ میلادی ۲۳۰۰ میلیون مترمکعب بود که این میزان در سال ۲۰۲۰ به ۳۱۰۰ میلیون مترمکعب خواهد رسید. این موضوع نشان می دهد که رژیم صهیونیستی در سالهای آتی با شدت بیشتری به سیاستهای سلطه جویانه اش جهت سیطره بر منابع آب منطقه ادامه خواهد داد و طرحهای رژیم صهیونیستی جهت دسترسی به منابع آبی ترکیه و نیز رود نیل در آفریقا در این راستا قابل ارزیابی است . بطورکلی دسترسی و سلطه بر منابع آبی کشورهای عربی یکی از اهدافی است که رژیم صهیونیستی از طریق تداوم سیاستهای توسعه طلبانه اش در منطقه دنبال میکند. رژیم صهیونیستی همواره چشم طمع به منابع آبی کشورهای منطقه از جمله سوریه، لبنان و اردن داشته و درصدد بوده است که از طریق جنگ، اشغالگری و یا مذاکره به اصطلاح صلح سیاستهای سلطه جویانه اش را در منطقه به پیش ببرد. چشمداشت رژیم صهیونیستی به منابع آبی کشورهای عربی در رؤیای این رژیم مبنی بر نیل تا فرات به وضوح قابل مشاهده است . رؤیای نیل تا فرات نه تنها از بعد جغرافیایی اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی را نشان می دهد، بلکه تلاش این رژیم جهت تسلط بر منابع آبی منطقه از جمله کشورهای عربی را نیز نمایان کرده است. مسائل مذکور از جایگاه ویژه آب در استراتژی توسعه طلبانه و سلطه جویانه رژیم صهیونیستی حکایت دارد و عملا” این سیاستها از مطامع این رژیم بر منابع منطقه از جمله منابع آبی حکایت دارد .
بزرگترین آب دزد جهان
اصولاً منابع زیرزمینی اینک به همان اندازه برای حیات رژیم صهیونیستی اهمیت دارد که مسئله امنیت و برقراری آن توجه کامل این رژیم را به خود معطوف کرده است .این رژیم از ابتدای اعلام موجودیت خود (۱۹۴۸) با درک اهمیت منابع آبی با حمایت قدرتهای بزرگ جهان نظیر آمریکا به اشغال عمدی سرزمینهایی از اعراب دست زد که شریان حیاتی نه تنها اعراب که خود رژیم اسراییل نیز محسوب میشد. اشغال بلندیهای جولان، صحرای سینا، مناطقی از افردن و مزارع شبعا در جنوب لبنان که مسیر رودهایی چون لیحانی، حاصبانی و وزانی میباشد. به گزارش خبرگزاری قدس، حسن صابر، نویسنده و پژوهشگر فلسطینی، در باب اهمیت این منبع خدادادی در سیاست کلی رژیم صهیونیستی و عملکرد ۵۷ ساله این رژیم برای تصاحب منابع آبی فلسطینیان و اعراب در مقاله ای تحت عنوان «اسراییل بزرگترین آب دزد جهان» نوشت: اسرائیل به سرقت و تجاوز به خاک اعراب و احداث شهرکهایی برای اسکان صهیونیستهایی که از سراسر جهان بدانجا فرامیخواند، اکتفا نمیکند بلکه در حال سرقت آب از سرزمینهای عربی است. گزارشهای بینالمللی دراین باره، اسرائیل را به بزرگترین دزد آب در جهان توصیف میکند. رژیم صهیونیستی دارای سوابق طولانی در سرقت آب میباشد که به پیش از تشکیل دولت صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ میرسد. در آن هنگام فلسطین تحتالحمایه انگلیسیها بود و صهیونیستها با استفاده از این فرصت به دزدی آب از اعراب اقدام میکردند. به عقیده صابر، اهداف صهیونیستها از سرقت آب از اعراب محرمانه و غیر علنی است.در پنجم ماه می ۱۹۶۵ اسرائیل اعلام کرد که آبرسانی از دریاچه طبریه به صحرای نقب (نقو) را آغاز کرده است و این رویداد در مدتی کمتر از ۴ ماه پس از برگزاری اجلاس سران عرب در ژانویه ۱۹۶۴ در قاهره صورت گرفت، بدون آنکه اعراب هیچگونه واکنشی از خود نشان دهند. در آن هنگام عبد الناصر، رهبران عرب را برای موضعگیری در برابر هدفهای اسرائیل در مورد تغییر مسیر رود اردن به گردهمایی دعوت کرده بود. این اجلاس سران عرب در آن هنگام هیاتی عربی در چارچوب اتحادیه عرب برای بهرهبرداری از آبهای رود اردن و منابع شمالی آن تشکیل داد و قرار بود این هیات طرحها و نقشههایی در زمینه بهرهبرداری از آبهای رود اردن تهیه کند. اما اسرائیل در پاسخ به این اقدام بسیار منتظر نماند و خیلی سریع اقدام به تخریب طرح تغییر مسیر رودخانه حاصبانی و وزانی کرد و این همان طرحی بود که اجلاس سران عرب درباره آن تصمیم گیری کرده بود. این مؤسسه فلسطینی معتقد است: از هنگام تشکیل دولت صهیونیستی و صهیونیستها از هرگونه اقدامیبرای تسلط بر منابع آبی اعراب و به ویژه رود اردن و سرچشمههای شمالی آن، خودداری نکردهاند. رژیم صهیونیستی این رودخانه و سرچشمههای آن را گنجی بسیار ارزشمند میشمارد که هدف از آن انتقال آب از «رودخانه شریعت» در منطقه پل بنات یعقوب در جنوب دریاچه حوله بود که اسرائیل آنرا در سال ۱۹۵۱ خشکانده بود که این خود اقدامیبر خلاف مقررات آتش بس سال ۱۹۴۸ به شمار میآید. برای مقابله با این اقدام جنایتکارانه، جامعه بینالمللی دخالت کرد و شورای امنیت با صدور قطعنامهای از اسرائیل درخواست کرد که طرح تغییر مسیر آب به صحرای نقب را متوقف سازد. در سال۱۹۵۳«دوایت آیزنهاور»، رییس جمهور وقت آمریکا، فرستاده خود، «اریک جانسون»، را به کشورهای ذینفع در مسئله آب (اردن، سوریه، لبنان، اسرائیل) اعزام کرد. این فرستاده طرحی را ارائه داد که به (طرح جانسون)معروف شد که هدف از آن توسعه کشاورزی در منطقه و اسکان آوارگان فلسطینی در کشورهای همجوار فلسطین بود. بر اساس این طرح سالانه باید طبق برآوردهای اسرائیل ۱۲۱۳ میلیون متر مکعب آب تقسیم شود در حالیکه برآوردهای اعراب مقدار آبی که باید تقسیم میگردید به ۱۴۲۹ میلیون مترمکعب اعلام کرده بود. پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اسرائیل علیه اعراب، تلآویو این طرح را زیر پا گذارد و تمامی این آبها در اختیار اسرائیل قرار گرفت، در حالیکه طرح جانسون به طور کلی به سود اسرائیل بود و لبنان با وجود آنکه رودخانه حاصبانی در خاکش قرار داشت از آن بهرهای نبرد.
اسرائیل را باید همواره دزد آبهای بینالمللی نامید، چون همواره تأکید دارد آبهایی که در سرزمینهای اشغالی اعراب قرار دارد ـ از جمله در بلندیهای جولان ـ بخش جداناپذیری از اسرائیل میباشد. گزارش های از مرکز اطلاع رسانی ملی وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین حاکیست که اسرائیل از هنگام اشغال سرزمینهای فلسطینی در سال ۱۹۶۷ سعی کرد از طریق احداث چندین شهرک در مناطق آب خیز، فلسطینیها را از حقوق خود در این آبها محروم کند. اسرائیل برای اینکه بر آبهای فلسطین تسلط یابد اقدام به صدور چندین فرمان نظامیکرد که بر اساس آن آبهای فلسطین در اختیار کامل اسرائیل قرار میگیرد که برجستهترین این فرمانها از این قرار میباشند: ۱- تمامی آبهایی که در سرزمینهای اشغالی قرار دارد در مالکیت اسرائیل میباشد. ۲- اعطای اختیارات کامل به افسران مأمور آب که از سوی دادگاههای اسرائیل تعیین میگردند تا برای تسلط بر تمامی تأسیسات آبرسانی اقدام کنند. ۳- ممنوعیت احداث هرگونه تأسیسات آبرسانی جدید بدون دریافت مجوز از افسر مأمور آبرسانی که وی حق دارد هرگونه درخواستی را بدون ذکر دلیل و علت در این زمینه مورد قبول و یا رد قرار دهد. ۴- قرار دادن تمامی چاههای آبی و سرچشمههای آب و طرحهای آبرسانی در اختیار مستقیم فرماندار نظامی اسرائیل. ۵- وادار کردن تمامیشهروندان ساکن غزه به دریافت مجوز از فرماندار نظامی اسرائیل برای اجرای هرگونه طرحی در زمینه آبیاری و آبرسانی. در اجرای این دستور، اسرائیل دست به اقداماتی زده است که از جمله آن : الف : تعیین سقف مقدار آبی که مالکین چاههای آب در کرانه باختری و نوار غزه میتوانند برداشت کنند، که این مقدار نبایستی از ۱۰۰ متر مکعب بیشتر باشد. ب : جلوگیری از احداث چاههای جدید توسط فلسطینیها و موافقت با همان درخواست از سوی شهرک نشینان. ت: مشخص کردن عمق چاهها، که فلسطینیها حق ندارند چاههایی بیش از ۱۲۰ـ۱۴۰ متر عمق حفر کنند.
به نوشته «حسن صابر»، در عین حال اقدامات دیگری نیز در این زمینه اتخاذ گردید از جمله: سرقت مقادیر فراوانی از آبهای فلسطینیها از طریق حفر چاههای بسیار در شهرکهای اسرائیلی که در کرانه باختری به ۵۰ فقره و در نوار غزه به ۴۳ فقره رسید و احداث چندین سد کوچک برای نگهداری آبهای سطحی و جلوگیری از دستیابی فلسطینیها به آن و انتقال آب از شهرکهای اسرائیلی در مناطق فلسطینی به شهرهای داخلی اسرائیل و اقدام اسرائیل به فروش ۵ میلیون متر مکعب آب در سال به ساکنان نوار غزه با قیمتهای گران که سالانه بالغ بر ۱۵ــ۲۰ میلیون شیکل میرسد. پژوهشهای به عمل آمده نشان میدهد که ۸۵% آبهای زیر زمینی موجود در کرانه باختری به وسیله اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار میگیرد که به ۶۰۰ میلیون متر مکعب میرسد که این اضافه بر آبهایی است که از نوار غزه پمپاژ میشود و بالغ بر ۱۰ میلیون متر مکعب میباشد. به جز این مقادیر از آبهای زیرزمینی که اسرائیل در سرزمینهای فلسطین مورد بهرهبرداری قرار میدهد، رژیم صهیونیستی میلیاردها متر مکعب از آبهای حوزه رود اردن را نیز مورد بهرهبرداری قرار میدهد. اسرائیل نه تنها آبهای کرانه باختری و غزه را به سرقت میبرد، بلکه آبهای بلندیهای جولان را نیز در اختیار گرفته است. گزارشهای مرکز اطلاع رسانی فلسطین حاکیست که مرزهای اشغالگری اسرائیل در خط تقسیم آب میان جولان و حوران متوقف شده است، که این مسئله تسلط کامل اسرائیل بر تمامی منابع آبی جولان و به اضافه شاخه جنوب غربی کوه الشیخ که سرچشمه اصلی رود اردن است فراهم میکند. مقدار آبهایی که در بلندیهای جولان موجود است به ۲۰ میلیون متر مکعب برآورد میشود .
کاهش شدید آب در جولان، اسرائیل را وادار کرده است در برابر جهانیان ادعا کند که نیازمند افزایش سهمیه خود از آبهای رودخانه یرموک از ۱۷میلیون متر مکعب به ۴۰ میلیون متر مکعب میباشد و همچنین باید ۱۴۰ میلیون متر مکعب نیز برای آبیاری زمینهای دره اردن اختصاص داده شود. این نویسنده فلسطینی در پایان پژوهش خود مینویسد: بدین ترتیب روشن میشود که تحقق اطماع اسرائیل در آبهای رودخانه یرموک میتواند به کشور اردن آسیب برساند که در نتیجه این کشور ناچار شده است در اندیشه احداث سدی در منطقه شود . بنا بر این اسرائیل آبهای فلسطین را به سرقت برده ومانع استفاده کردن فلسطینی ها میشود. اسرائیل الان۸۵۰ میلیون متر مکعب آب از کرانه باختری و۸۰ میلیون متر مکعب از آبهای غزه را که معادل ۹۵% کل آبهای فلسطین است را دزدی میکند . اسرائیل نه تنها آبهای منطقه را به سرقت برده بلکه در آب نیل هم چشم طمع دوخته است.
رژیم صهیونیستی اولین تهدید کننده از نظر آب در منطقه است و با شرایط امروزی آب، طمع اسرائیلی ها به آبهای نیل وفرات بیشتر شده است . با این حال بسیاری ازکارشناسان معتقدند که اسرائیل به آبهای نیل وفرات چشم بسته است ودر تلاش است که بتواند ازین آبها هم استفاده کند.بسیاری از کارشناسان بر این باورند که عدم تعهد کشور کنیا به معاهده های که با دولت های مجاور نیل بسته بود و هم چنین تأثیر پذیری اوگاندا از کنیا که روابطی نزدیکی هم با اسرائیل دارد، با تشویق اسرائیل بوده است. بنا براین بدست آوردن آبهای نیل وفرات از سال ۱۹۴۹ به بعد تبدیل به یک آرزوی برای اسرائیل شده است . آب های لبنان ثروتی در دست اسرائیل رژیم صهیونیستی از آغاز تاسیس به منابع آب سه رودخانه مهم لبنان یعنی لیتانی، حاصبانی و وزانی چشم داشته است و هم اینک در کنار اشغال شبعا به منابع آب لبنان نیز چشم دوخته است.اسرائیل از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۵ میلادی با کشیدن آب رود وزانی به شهرک اشغالی «غجر» واقع در کشتزارهای شبعا، دزدی آب این رودخانه را آغاز کرد و در دهه ۹۰ میلادی نیز با کشیدن دو خط لوله از وزانی این کار را ادامه داد. آب دزدی صهیونیست ها از رودخانه وزانی علنی است و از سوی پایگاه نظامی این رژیم که مشرف بر بخش پایانی این رود است، حمایت میشود.آبرسانی به روستاهای جنوب این کشور طرحی کوچک و محدود است که براساس آن روزانه پنج هزار مترمکعب آب وزانی را به این روستاها انتقال می دهد و حجم آن در سال به بیش از دو میلیون متر مکعب نخواهد رسید که این مقدار آب در برابر آبدهی سالانه این رودخانه که به ۱۶۰ میلیون متر مکعب می رسد، بسیار ناچیز و تنها ۱۰ درصد کل آن است. چگونگی استفاده از آب رودخانه های لبنان، متغیر دیگری را در روند کشمکش این کشور با اسرائیل به رخ کشیده و شراره های آتشین این آب را به فراتر از مرزهای منطقه نیز تابانده است.این بحران با تهدید آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی که به لبنان درباره بهره برداری از آب رودخانه «حاصبانی» برای تامین آب مورد نیاز ۶۰ روستای جنوب این کشور هشدار داد، تشدید شد.در واکنش به این تهدید، مسوولان وقت لبنان و در راس آنها امیل لحود رئیس جمهوری و همچنین حزب الله به عنوان هسته اصلی مقاومت با اتخاذ موضعی قاطع تاکید کردند که بهره برداری از آب رودخانه های حاصبانی و وزانی حقی مشروع است و اسرائیل نمی تواند مانع این کار شود. موضع قاطع لبنان سبب شد که رژیم صهیونیستی از لحن تهدیدآمیزش بکاهد و از موضع قبلی اش در توسل به جنگ علیه این کشور عقب نشینی کند.
یکی دیگر از علت های فروکش کردن تهدید اسرائیل علیه لبنان دخالت آمریکا برای مهار بحران در مورد توزیع آب بود زیرا واشنگتن نمی خواست در این مرحله جبهه دیگری در شمال فلسطین باز شود. ناظران معتقدند دخالت واشنگتن برای مهار بحران آب در جنوب لبنان ناشی از نگرانی دولت جورج بوش از باز شدن جبهه ای جدید در این منطقه بوده است و چنین رویدادی می تواند بر سر راه سیاست جاری آمریکا در خاورمیانه به ویژه در عراق مشکلاتی ایجاد کند.نبیه بری رئیس مجلس لبنان در پاسخ به درخواست دولت آمریکا به خویشتنداری در مورد بحران تقسیم آب گفت: «این اسرائیلی ها هستند که در این زمینه باید خویشتنداری کنند که تشنه خونند، نه لبنانی های تشنه آب.»به گفته منابع لبنانی، میزان آب مورد استفاده لبنان از رودخانه «حاصبانی» به یک پانزدهم سهم این کشور نمی رسد و این مقدار نیز برای تامین آب آشامیدنی ساکنان جنوب لبنان و نه برای استفاده در پلاژهاست، حال آنکه اسرائیل سالانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب از آب این رودخانه بهره برداری میکند. رئیس مجلس لبنان با تاکید بر اینکه این کشور هرگز دزدی آب خود را توسط اسرائیل فراموش نمیکند، اضافه میکند که اسرائیل علاوه بر سرقت آب های لبنان از سال ۱۹۶۷ میلادی با اشغال منطقه کشتزارهای شبعا آب این منطقه را می دزد.دو رودخانه حاصبانی و وزانی از داخل لبنان سرچشمه میگیرند و پس از طی ۳۰ کیلومتر خاک این کشور به سوی فلسطین اشغالی سرازیر میشوند و دولت لبنان پیشتر با نصب پمپ هایی بر روی رودخانه «حاصبانی» درصدد انتقال بخشی از آب این رودخانه به ۶۰ روستای نزدیک به آن برآمد که ساکنانش از بی آبی رنج میبرند. به سبب این بهره برداری های اسرائیل و سرقت از آب لبنان، علی الخلیل رئیس کمیسیون خارجی مجلس لبنان از دولت این کشور خواسته بود که علیه اسرائیل به شورای امنیت شکایت کند . بهره برداری از آبهای منطقه در انحصار اسرائیل رژیم صهیونیستی با تهدید کشورهای منطقه هرگز اجازه مدیریت بهره برداری از آبهای منطقه را به آنها نمی دهد. وحمله نظامی آنها به فونداسیون سد الوحده سوریه را باید در این راستا ارزیابی کرد و همچنین پروژه های سوریه در تغییر جریان آب رود حاصبانی که با حمله هوایی اسراییل متوقف شد.
یکی از اهداف حمله اسراییل به لبنان که به جنگ سی سه روزه مشهور شد، در کنار اهداف دیگری که دنبال میکند، سلطه بر منابع آبی جنوب لبنان بوده است چه اینکه اصرار این رژیم در تسلط بر منطقه لیطانی از طریق قطعنامه ۱۷۰۱ و حضور نیروهای یونیفل در این منطقه تلاشی در همین زمینه است. از دیگر طرحهای بزرگ رژیم صهیونیستی، انتقال آب پس از تجزیه عراق با همکاری آمریکا از منطقه کردستان به اردن و فلسطین است. با اجرای این طرح، ضمن اینکه کانون بحران جدیدی در منطقه ایجاد میشود و کشورهای مقدم و توانمند در عرصه مقابله با زیاده خواهی های غرب و اسراییل را با چالشهای امنیتی فراوانی روبرو می سازد، آب مورد نیاز خود را نیز تأمین میکند و با انتقال آن به کشورهای دیگر اسلامی زمینه همگرایی اقتصادی را با خود فراهم می سازد .
منابع: الف : کتاب ها ۱- اخباری، محمد، جغرافیای کشور همجوار ترکیه،انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول ۱۳۸۳تهران. ۲- قاسمی، صابر، ترکیه، انتشارات وزارت امورخارجه،چاپ دوم ۱۳۸۴،تهران.ب : مجلات ۱- نشریه جمهوری اسلامی ۲- نشریه فرهنگ آشتی ۳- نشریه مناطق آزاد ج : ویب سایت ها ۱) www.aawsat.com 2) www.aljazeera.net 3) www.egyptiangreens.com 4) www.ghadeer.org 5) www.gototurkey.ir 6) www.hamshahrionline.ir 7) www.hawzah.net 8) www.iran-newspaper.com 9) www.irdiplomacy.ir 10) www.irna.ir 11) Www.irrigationportal.com 12) Www.irrigationportal.com 13) www.khademane-velayat.blogfa.com 14) www.mewtco.com 15) www.mouood.org 16) www.payam-aftab.com 17) www.sarmayeh.net