سایر

شرح مجموعه گل

مهدى جان! مولاى عزیزم! از روزى كه رفته‏اى روحم نیز با تو رفته و هنوز بازنگشته است. مى‏خواهم برایت غزل غزلهاى (سلیمان ‏نبى) را بسرایم و نامت ...

Read More »

دو گوهر هستی

دو گوهر هستیخدیجه پنجیبهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می ...

Read More »

شور بی پایان

ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند ...

Read More »

زودت دیر شد…

خزان ز راه می رسد، جوانه پیر می شودنَفَس چه زود می رود، بیا که دیر می شودشب است و باد می وزد، چگونه صبح می کنی؟دلم چه شور می زند؛ به غم اسیر می ...

Read More »

من مهدی هستم

کسال گذشت و ذکر لب حسن و دعای قنوت هر روزش شده بود فیض دیدار یار. بالاخره شب موعود فرا رسید. حسن در مسجد جامع دمشق مشغول خواند نماز بود که کسی ...

Read More »

در این نزدیکی ها

آیا زمانی فرا خواهد رسید كه باور كنیم در همین نزدیكی‌ها چشم‌های نگرانی زندگی‌امان را هر روز مرور می‌كند؟چشمانی مضطرب، كه منتظر است تا با ...

Read More »

دل نوشته های مهدوی

مولای من! ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می‌داشتند. ای کاش مهد کودکم، مهد، آشنایی با تو بود. کاشکی در کلاس ...

Read More »