سایر

دو گوهر هستی

دو گوهر هستیخدیجه پنجیبهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می ...

بیشتر بخوانید »

شور بی پایان

ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند ...

بیشتر بخوانید »

زودت دیر شد…

خزان ز راه می رسد، جوانه پیر می شودنَفَس چه زود می رود، بیا که دیر می شودشب است و باد می وزد، چگونه صبح می کنی؟دلم چه شور می زند؛ به غم اسیر می ...

بیشتر بخوانید »

من مهدی هستم

کسال گذشت و ذکر لب حسن و دعای قنوت هر روزش شده بود فیض دیدار یار. بالاخره شب موعود فرا رسید. حسن در مسجد جامع دمشق مشغول خواند نماز بود که کسی ...

بیشتر بخوانید »