ما موظفیم به حضرت زهرا (سلام الله علیها) اقتدا کنیم،این بانو در اعتقادات، در اخلاق، در حقوق و در فقه مطالب فراوانی را فرمودند و عمل کردند و تعلیم دادند، دستور وشیوه عمل نمودن را هم به ما دادند.
آیت الله العظمی جوادی آملی در گفتاری با اشاره به وجود پربرکت حضرت زهرا (س)، نقش این بانوی بزرگوار در تحقق تعالیم روح بخش اسلام را مورد تاکید قرار دادهاند.
در بخشی از سخنان ایشان آمده است : وجود مبارک فاطمه س آمدند که بمانند؛ نه آمد که برود؛ نظیر افراد دیگر نیست که میآیند و میروند بلکه او آمد که بماند و اگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره عالمان دین فرمود: «العلماء باقون ما بقی الدهر»[۱] مصداق کامل و بالذات این علما خود معصومیناند و چون فرمود: «نحن العلماء وَشیعتنا المتعلمون وَسائر الناس غثاء»[۲] و اگر علما شامل غیر معصوم بشود بالعرض و بالتبع است.
عالمیکه ارتباطش به اهل بیت کامل است، میماند؛ آن عالمیکه بهره ولاییاش کم است کم میماند؛ آن که بیولایت است «ذلک میت الاحیاء»[۳] مانند دیگران از بین میرود و از یاد میرود.
سوره «کوثر» گواه بر زوال ناپذیری حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
اما اینکه زهرا (سلام الله علیها) آمد که بماند تحلیل بخش پایانی سوره «کوثر» میتواند سند این بحث باشد. در جریان سوره «کوثر» یعنی ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾[۴]، مستحضرید که غالب مفسران شیعه و سنی گفتند که عدهای از صنادید قریش، مشرکان، بدخواهان [و] معاندان براساس همان سنتهای باطلی جاهلیت گفتند: پیغمبر بعد از مردن نام او و مکتب او و یاد او از بین میرود؛ برای اینکه او که پسر ندارد[۵] . درباره دختر باورشان این بود که:
بنونا بنو أبنائنا و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد[۶]؛
این شعر شعار رسمی جاهلیت بود میگفتند که پسران ما و نوههای پسری ما اینها فرزندان ما هستند، اما نوههای دختری ما فرزند ما نیستند؛ اینها فرزند مردان دیگرند «… و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد» اینها برای زن حرمتی قائل نبودند؛ برای فرزندهای دختر حرمتی قائل نبودند میگفتند به ما مربوط نیست و میگفتند: چون پیغمبر پسرش قبلاً مُرد و اکنون پسری ندارد و در اواخر عمر به سر میبرد و جز دختر چیزی از او نمانده است، با مردن او مکتب او و نام او و دین او سپری میشود و از بین میرود. آنها چنین شنائتی و چنین سرزنشی داشتند.
ذات اقدس الهی فرمود : تو برای همیشه میمانی برای اینکه من به تو چیزی دادم که هیچ کسی نمیتواند آن را از بین ببرد و به تو فرزندی دادم که حافظ و مجری آن است. چیزی که به تو دادم قرآن است و آن کسی هم که حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبیّن قرآن، معلم قرآن، مجری احکام و حدود قرآن است فرزندان همین دخترند، فرمود: ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ﴾؛ این کوثر مصادیق فراوانی دارد دین است قرآن است و ولایت است ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾[۷]؛ یعنی آنهایی که تو را شماتت میکردند بدی تو را میخواستند، انقطاع نسل تو را میخواستند، ابتر بودن تو را در نظر داشتند، آنها ابترند؛ نه تو ابتری.
پاورقی
[۱] ـ نهجالبلاغه، حکمت ۱۴۷. [۲] ـ اعلام الوری، ص۲۸۴. [۳] ـ نهجالبلاغه، خطبهٴ ۸۷. [۴] ـ سورهٴ کوثر. [۵] ـ بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۰۳. [۶] ـ شرح نهجالبلاغه، ج۱۱، ص۲۸. [۷] ـ سورهٴ کوثر.____
حوزه