گرداوری:صدراله زین العبادی
عالمان دینى در سمت جانشینى پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) از آغاز غیبت صغراى دوازدهمین امام تا کنون با تحمّل رنج ها و سختى هاى «تفقّه در دین» و نیل به مقام اجتهاد و نیز برقرارى رابطه معنوى و پیوند ولایى با امام زمان خویش و تخلّق به اخلاق رسول اللّه (ص) و الگوگیرى از خطّ مشى عملى و زندگى زاهدانه و مجاهدانه امیر مؤمنان (ع)، توانستهاند پاسداران امین و مخلصى براى اسلام عزیز، تکیه گاه مورد اعتمادى براى پیروان مکتب اهل بیت (ع) و پیشگامان جهاد و مبارزه با ستمگران، طاغوت ها و تجاوزگران به حریم اسلام و مرزهاى مسلمانان در عرصه هاى فکرى و فرهنگى، بلکه نظامى باشند.
پیش از ورود به بحث لازم است قلمرو موضوع مشخّص شود. منظور از علما در این عنوان، عالمان دینى یعنى فقها هستند و منظور از پاسدارى، اعمّ از احیا، حفظ، نشر و گسترش معارف دینى و ستیز در برابر تجاوزگران به حریم دین است. مراد از دین نیز مجموعه معارف و اعتقادات، اخلاقیّات و امور تربیتى و احکام و مسائل عملى است که از آن به قوانین و مقرّرات موضوعه یا به اصطلاح فقها «فقه» تعبیر مى شود.
بستر بحث از نظر زمانى، عصر انتظار یعنى از زمان غیبت صغرى (۲۶۰ هجرى قمرى) است، چون عصر قبل از غیبت صغرى، عصر حضور ائمّه (ع) است و در عصر حضور گر چه فقها و عالمان دینى بودند، لیکن به علّت حضور امامان (ع) تحت الشّعاع قرار داشتند؛ بدین معنا که مرجعیّت آنان در صورت دسترسى نداشتن مردم به ائمّه (ع) بوده است و مردم در حدّ امکان سعى مى کردند به منبع و مرجع اصلى مراجعه کنند. خود فقها نیز مشکلات و مسائل خود را تا حدّ مقدور با آن بزرگواران در میان مى گذاشتند.
جایگاه عالمان دینى
عالمان دینى به لحاظ دانشى که مى اندوزند و نیز به سبب رابطه ولایى با پیشوایان معصوم و رسالت و مسؤولیّت خطیر پاسدارى، آگاهى بخشى و تربیتى که دارند در شریعت از رتبت و جایگاه بلندى برخوردارند که از دو منظر بدان اشاره مى شود.
الف- منظر آیات
۱- «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتى بارَکْنا فیها قُرًى ظاهِرَهً وَ قَدَّرْنا فیهَا السَّیْرَ سیرُوا فیها لَیالِىَ وَ ایّاماً آمِنِینَ» (سبأ: ۱۸)
و میان ایشان (مردم) و آبادى هاى برکت یافته، آبادى هاى آشکارا قرار دادیم و سیر در آن ها را حتم و معیّن کردیم (و به آنهاگفتیم:) شب ها و روزها در این آبادى ها با ایمنى (کامل) سفرکنید!
در چندین روایت ، امامان (ع) «قراى ظاهره» را دانشمندان و عالمان دینى دانستهاند که میان مردم و «قراى مبارکه» یعنى معصومین (ع) قرار دارند و مردمان را با ارشادها و راهنمایى هاى خویش به «قراى مبارکه» مى رسانند و مردم از حرکت در این مسیر در هر شرایطى احساس امنیّت مى کنند.
۲- «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لَیَتَفَقَّهُوا فِى الدّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ اذا رَجَعُوا الَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» (توبه: ۱۲۲)
چرا از هر گروهى از آنان (مؤمنان) طایفه اى کوچ نمى کند تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى کنند
( ۱ – ر. ک: تفسیر برهان، ج ۳، ص ۳۴۷- ۳۴۸.\
منظور از تفقّه در دین، فراگیرى همه معارف و احکام اسلام، اعم از اصول و فروع است.
بنابراین آیه یاد شده دلیل روشنى است بر این که همواره گروهى از مسلمانان به عنوان انجام یک واجب کفایى باید به تحصیل علم و دانش در زمینه تمام مسائل اسلامى بپردازند و پس از فراغت از تحصیل به ارشاد و هدایت مردم همّت گمارند.
ب- منظر روایات:
۱- «تَفَقَّهْ فِى الدّینِ فَانَّ الْفُقَهاءَ وَرَثَهُ الْانْبِیاءِ»
در دین تفقّه کن! زیرا فقیهان، وارثان پیامبرانند.
در این روایت، حضرت على (ع) ضمن دستور به تفقّه در دین، فقها را وارثان انبیا معرفى کرده است.
۲- «امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها الى رُواهِ حَدیثِنا فَانَّهُمْ حُجَّتى عَلَیْکُمْ وَ انَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»
در حوادث و رخدادهایى که پیش مى آید به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان مى باشم.
در این توقیع شریف، حضرت حجّت (عج) تکلیف شیعیان را در عصر غیبت مشخص کرده و آنان را در رخدادهاى اجتماعى به راویان احادیث که همان فقها هستند ارجاع داده است و در فلسفه دستور خود تأکید کرده که فقها حجّت آن حضرت در میان مردم و وى حجّت خدا بر آنان است.
رسالت ها و ویژگى ها
عالمان دینى در سمت جانشینى پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) از آغاز غیبت صغراى دوازدهمین امام تا کنون با تحمّل رنج ها و سختى هاى «تفقّه در دین» و نیل به مقام اجتهاد و نیز برقرارى رابطه معنوى و پیوند ولایى با امام زمان خویش و تخلّق به اخلاق رسول اللّه (ص) و الگوگیرى از خطّ مشى عملى و زندگى زاهدانه و مجاهدانه امیر مؤمنان (ع)، توانستهاند پاسداران امین و مخلصى براى اسلام عزیز، تکیه گاه مورد اعتمادى براى پیروان مکتب اهل بیت (ع) و پیشگامان جهاد و مبارزه با ستمگران، طاغوت ها و تجاوزگران به حریم اسلام و مرزهاى مسلمانان در عرصه هاى فکرى و فرهنگى، بلکه نظامى باشند. بخشى از رسالت ها و ویژگى هاى عالمان دینى از این قرارند:
۱- مرزبانى از عقیده اسلامى
دشمنان عقیده و اندیشه اسلامى همواره- به صورت فردى و گروهى- مى کوشیدند
افکار و اذهان مردم را از اعتقادات و معارف حقّه دین، تهى کنند. این تلاش در دوران غیبت، ابعاد گسترده ترى پیدا کرد. فقهاى اسلام، شاخص ترین قشرى بودند که در سنگر هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت به مرزبانى عقیده اسلامى همّت گماردند و در هر عصرى با استفاده از جایگاه وعظ و خطابه، نوشتن کتاب هاى ارزنده، تشکیل حوزه هاى بزرگ علمى و درسى و بحث و مناظره با سران مخالفان و مکاتب الحادى، جوامع اسلامى و تشنگان حقیقت را از چشمه سارهاى قرآن و سنّت معصومین (ع) سیراب نموده، شیاطین انس و رهزنان ایمان و عقیده مسلمانان را از دستیابى به اهداف شوم خود مأیوس مى کردند. امام عسکرى (ع) در این زمینه از قول امام صادق (ع) مى فرماید:
علماى شیعیان ما مرزبانان مرزى هستند که شیطان و لشکریانش از آنجا قصد هجوم دارند.
آنان شیاطین را از یورش به حریم شیعیان ما باز مى دارند و نمى گذارند او و پیروان معاندش بر پیروان ما مسلّط شوند.
و نیز در روایتى دیگر از زبان پدرش امام هادى (ع) فرمود:
اگر بعد از غیبت قائم ما عالمانى نباشند که از دین حمایت کنند و مردم را به سوى قائم ما فراخوانند و شیعیان ناتوان را از وقوع در دام هاى شیطان و پیروان سرکش او برهانند، کسى باقى نمى ماند مگر آن که از دین خدا برمى گردد. لیکن عالمان دینى زمام دل هاى شیعیان ضعیف را در دست مى گیرند و همچون سکّانداران کشتى، آنان را از خطرات و تهدیدها نجات مى دهند. آنان بهترین انسان ها در پیشگاه خداوند هستند.
امام خمینى (ره) در مقام بیان این نقش عالمان دینى مى فرماید:
تردیدى نیست که حوزه هاى علمیّه و علماى متعهّد در طول تاریخ اسلام و تشیّع، مهم ترین پایگاه اسلام در برابر حملات، انحرافات و کجروى ها بودهاند. علماى بزرگ اسلام در همه عمر خود، تلاش نمودهاند تا مسائل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف، ترویج نمایند.
۲- حفظ و گسترش علوم اسلامى
آنچه از علوم اسلامى- اعمّ از فقه، تفسیر، کلام، فلسفه، اخلاق و …- هم اکنون در اختیار ما است، حاصل تلاش ها و مجاهدت هاى اندیشمندان دینى در حوزه معرفت دینى است.
عالمان دینى در این سنگر در دو محور ایفاى نقش کردند. نخست، مسائل علوم اسلامى را از سرچشمه هاى اصیل آن- قرآن و سنّت- بدون دخل و تصرف، استخراج و تنظیم و سازماندهى موضوعى کردند و دیگر، در حفظ و نگاهبانى از اصول و فروع آن از دستبرد تحریف گران و تفسیر به رأى کنندگان- که همواره مى کوشیدند نظرات فردى یا حزبى خود را به عنوان نظرات دینى در جامعه اسلامى عرضه کنند- نهایت سعى خود را به کار گرفتند.
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران در این زمینه مى فرماید:
اگر فقهاى عزیز نبودند معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت (ع) به خورد توده ها داده بودند. جمع آورى و نگهدارى علوم قرآن و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنّت و سیره معصومین (ع) و ثبت و تبویب و تنقیح آنها در شرایطى که امکانات، بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت، همه امکانات خود را به کار مى گرفتند، کار آسانى نبوده است که بحمداللّه امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتى همچون کتب اربعه و کتاب هاى دیگر متقدّمین و متأخّرین- از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال و تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامى رشته هاى متنوّع علوم- مشاهده مى کنیم.
( ۲) – عوالى اللئالى، ابن ابى جمهور، ج ۴، ص ۶۰.
( ۱) – وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۰۱.
( ۱ – بحارالانوار، ج ۲، ص ۵.
( ۲ – همان، ص ۶. ( ۳ – صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۸۸.
( ۱ – کافى، استبصار، من لا یحضره الفقیه و تهذیب.\
( ۲ – صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۸۸.
۳- تکیه گاه محرومان
بیشتر عالمان دینى همچون سلف صالح خویش؛ پیامبران و رهبران الهى از میان قشرهاى متوسّط و محروم جامعه برخاسته و خود، زندگى ساده اى داشتهاند؛ از این رو، با درد
دردمندان آشنا بودند و محرومیّت ها و مشکلات آنان را به صورت عینى لمس کرده، همواره پشتیبان و تکیه گاه محرومان و مستضعفان بودهاند.
تاریخ مبارزات شیعه گواه این واقعیّت است که فقهاى گرانقدر، همواره در کنار مردم مسلمان، طعم فقر و تنگدستى، زندان و شکنجه و اسارت را چشیده و در عرصه هاى خون و شهادت، الگوهاى صادقى براى مردم بودهاند.
صدها سال است که روحانیّت اسلام، تکیه گاه محرومان بوده است. همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهاى بزرگوار، سیراب شدهاند. از مجاهدات علمى و فرهنگى آنان- که به حقّ، از جهاتى افضلِ از دِماء شهیدان است- که بگذریم، آنان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدّسات دینى و میهنى خود، مرارت ها و تلخى هایى متحمّل شدهاند و همراه با تحمّل اسارت ها و تبعیدها، زندان ها و اذیّت ها و آزارها و زخم زبان ها، شهداى گرانقدرى را به پیشگاه مقدّس حقّ، تقدیم نمودهاند.
در شرح حال صاحب معالم، فرزند شهید ثانى نوشتهاند: وى فقط به خاطر همگون بودن با تنگدستان و مستمندان و تسلّى آنان و عدم تشبّه به ثروتمندان، هرگز قوت بیش از یک هفته یا یک ماه را نمى اندوخت.
از زبان اطرافیان امام خمینى (ره) نقل شده است:
هواى نجف بسیار گرم بود. بعضى از اوقات نزدیک به ۵۰ درجه مى رسید. روزى با چند نفر از برادران خدمت امام رسیدیم و گفتیم: آقا! این گرما شدید است و شما هم پیرمرد. چون هواى کوفه بهتر است و مردم به آنجا مى روند، شما هم به آنجا بروید. امام در جواب فرمود: من چطور براى هواى خوب به کوفه بروم در صورتى که برادران من در ایران در زندان به سر مى برند.
هنگامى که امام در حومه پاریس به سر مى بردند و در ایران نفت کمیاب شد و مردم از نظر گرم کردن خانه هاى خود در فشار بودند، امام فرمود: من براى همدردى با ملّت ایران اتاق خود را سرد نگاه مى دارم.
۴- ساده زیستى
ساده زیستى و زهد و پرهیز از زرق و برق و تجمّلات و جلوه هاى دنیوى از بارزترین ویژگى هاى پیشواى دینى است. شاید بتوان گفت یکى از عوامل مهمّ جذب مردم به دین مقدّس اسلام، بى پیرایگى رسول خدا (ص) و رویگردانى وى از دنیا بوده است. امیر مؤمنان (ع) در وصف وى مى فرماید:
روى زمین مى نشست و به دست خود پاى افزار خویش و جامه اش را وصله مى زد و بر خرِ بى پالان سوار مى شد و دیگرى را بر ترک خود سوار مى کرد. پرده اى بر در خانه او آویخته بود که تصویرهایى داشت. یکى از زنان خویش را گفت: این پرده را از من پنهان کن که هرگاه بدان مى نگرم، دنیا و زیورهاى آن را به یاد مى آورم.
( ۱) – صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۸۹.
( ۲) – سیماى فرزانگان، ج ۳، ص ۴۵۳.\
( ۳) – همان، ص ۴۴۹.\ ( ۱) – همان، ص ۴۵۰.\چنین زیست که توانست جهانى را دگرگون کند و قلب ها را به تسخیر خود درآورد و پیامش به جان هاى انسان هاى شیفته بنشیند و دل هاى سخت و بى عاطفه را نرم و لطیف سازد.
معصومان (ع) نیز زندگى فوق العاده ساده اى داشتند و تاریخ پر است از رویدادهاى مؤیّد این مطلب. امیر مؤمنان (ع) گهگاه در نامه ها و خطبه هاى خویش به زندگى ساده خود اشاره کرده، مى فرماید:
«وَاللَّهِ لَقَدْ رَقَعْتُ مِدْرَعَتى هذِهِ حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْ راقِعِها وَ لَقَدْ قالَ لى قائِلٌ الا تَنْبِذُها عَنْکَ؟ فَقُلْتُ: اغْرُبْ عَنّى فَعِنْدَ الصَّباحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرى .»
به خدا سوگند، این جامه پشمین خود را چندان پینه کردم که از پینه کننده، شرمسارى بردم.
یکى به من گفت: آن را دور نمى افکنى؟! گفتم از من دور شو، که بامدادان، مردم، شبروان را مى ستایند.
زهد و ساده زیستى پیشوایان معصوم (ع) به وارثان و راویان احادیث آنان، یعنى عالمان دینى به ارث رسیده است. به عنوان نمونه:
ملا صدرا مى گفت: چون بخشى از گناهان، نتیجه پرخورى و شکم پرورى است، باید در صرف غذا امساک کرد و همواره این شعر سعدى را مى خواند: اندرون از طعام خالى دار تا در آن، نور معرفت بینى ملا صدرا در شبانه روز یک وعده غذا مى خورد و غذایش فرقى با غذاى طلّاب نداشت و در فصل تابستان به صرف مقدارى میوه اکتفا مى نمود. او با آن که از بزرگ ترین علماى عصر خود بود، با سادگى زیست مى کرد. هر کس کارى با او داشت مى توانست در هر ساعتى از ساعات روز بدون واسطه او را ببیند و مشکلش را با وى در میان بگذارد.
زهد وحید بهبهانى بهاندازه اى بود که لباس هایش کرباس و تابدار (قماشى است که نخش را تاب داده، بافند) بود و غالب آنها را همسرش مهیّا مى کرد. در مدّت عمر به جمع زخارف دنیوى توجه نداشت. کناره گیرى از زراندوزان، شیوه او بود و مصاحبت با مستمندان را خوش داشت.
شیخ انصارى، آن مرجع کلّ فى الکلّ شیعه آن روزى که مى میرد با آن روزى که به صورت یک طلبه فقیر دزفولى وارد نجف شده فرقى نکرده است. وقتى که خانه او را نگاه مى کنند، مى بینند مثل فقیرترین مردم زندگى مى کند.
دارایى شیخ هنگام درگذشت او، معادل ۱۷ تومان پول ایرانى بود که همان مقدار هم مقروض بود. بازماندگانش قدرت قیام به لوازم معمولى اقامه عزا نداشتند و یکى از ثروتمندان، شش شبانه روز به تمام مراسم و لوازم مجلس ختم و ترحیم او قیام کرد.
( ۲ – نهج البلاغه، صبحى صالح، خ ۱۶۰.
( ۳ – همان..ص ۴۵۳.\
( ۲ – همان، ص ۴۵۴.
( ۳ – همان، ص ۴۵۷- ۴۵۸.\
اوائلى که امام [خمینى (ره)] به نجف آمدند حاضر نمى شدند در منزل، کولر باشد تا این که یکى از برادران اصرار کرد و گفت: آقا! در این هواى گرم، زندگى بدون کولر ممکن نیست، مردم گرمشان مى شود و امام حاضر شدند کولر خریدارى شود. همچنین با هزار مکافات حاضر شدند که براى منزل چند پتو بخریم.
۵- پرچمدارى جهاد و شهادت
دشمنان اسلام بارها براى محو و نابودى این آیین آسمانى دست به انواع توطئه هاى فرهنگى، سیاسى و اقتصادى زدهاند، اما هر بار نخستین قشرى که در برابر آنها قد برافراشته و از اسلام حمایت کردهاند فقها و عالمان دینى بودهاند. رهبرى نهضت هاى حق طلبانه شیعى در طول تاریخ اسلام، از قیام علیه سامانیان گرفته تا نهضت تنباکو و قیام پانزده خرداد، با فقهاى بزرگ بوده است.
کمتر رخداد مهمّى در تاریخ شیعه مى توان یافت که بدون حادثه خونین تمام شده باشد و در این راه بجز افراد با ایمان و سربازان با حمیّت، علماى بزرگى جان خویش را تقدیم کردهاند.
عالمان شیعه در اثر تعلیمات پیشوایان دینى، با حضور در عرصه هاى جهاد و ستیز با ستمگران و طاغوت هاى زمان خویش، منشور «شهداى فضیلت» را رقم زدند و لازم بود این منشور، جمع آورى و مکتوب گردد تا آن که علّامه امینى بخشى از آن را در کتابى تحت عنوان «شهداء الفضیله» گرد آورد و در آن، شرح حال ۱۳۰ تن از برجسته ترین عالمان شهید شیعه را نوشت.
کتاب «شهداء الفضیله» بر این پندار پوچ که علماى شیعه تا دیروز خواب بودهاند و بى خبر از مصالح توده ها با سلاطین و جائران زمان خویش سازش کردهاند، مهر ابطال زد
و نمودارى از آن همه تلاش ها، درگیرى ها، مبارزه ها و شهادت ها را ترسیم کرد. البتّه کتاب هاى فراوان دیگرى پیرامون مجاهدت هاى عالمان دینى و نهضت هاى شیعى همچون سید جمال الدین اسدآبادى، نهضت تنباکو، جنبش مشروطیّت، انقلاب عراق و بیرون راندن انگلیسى ها از آن کشور، مبارزات علماى ایران با رضا خان، ملّى شدن صنعت نفت، مبارزات شیخ محمد خیابانى و بالاخره انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى و یاران روحانى شهید آن گرامى، نوشته شده که تا اندازه اى کوشش هاى علماى شیعه در راه آزادى ملّت ها و تحقق آرمان هاى الهى را روشن کرده است.
در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى، علماى اسلام اوّلین کسانى بودهاندکه بر تارک جبینشان، خون و شهادت، نقش بسته است. کدام انقلاب مردمى- اسلامى را سراغ کنیم که در آن، حوزه و روحانیّت، پیش کسوت شهادت نبودهاند و بر بالاى دار نرفتهاند و اجساد مطهّرشان بر سنگفرش هاى حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟
در ۱۵ خرداد و در حوادث قبل و بعد از پیروزى، شهداى اوّلین، از کدام قشر بودهاند؟ خدا را سپاس مى گذاریم که از دیوارهاى فیضیّه گرفته تا سلّول هاى مخوف و انفرادى رژیم شاه و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محلّ خدمت تا خطوط مقدّم جبهه ها و میادین مین، خون پاک شهداى حوزه و روحانیّت، افق فقاهت را گلگون کرده است.
مجتهدان بزرگى چون سید محمّد مجاهد، فرزند صاحب ریاض و ملّا احمد نراقى در جبهه جنگ علیه دولت اشغالگر روس، آیهاللّه محمدتقى شیرازى، معروف به میرزاى دوّم، آیهاللّه کاشانى، سید محمّد سعید حبوبى و آیهاللّه حکیم در جبهه نبرد علیه انگلیس تجاوز کار، شرکت جستهاند، همچنین افرادى مانند آیهاللّه سید ابوالحسن اصفهانى، آیهاللّه میرزاى نائینى و مرحوم شهرستانى از عراق به ایران تبعید شده و شخصیّت هایى مانند آیهاللّه سید محمّدتقى خوانسارى به اسارت و زندان رفتهاند.
( ۱) – همان، ص ۴۵۰.\ ( ۲) – اشاره به قیام ابو محمّد اطروش از فقهاى بزرگ اسلام در قرن چهارم است( ر. ک: شهیدان راه فضیلت، ص ۲۴).\
منابع ( ۱) – صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۸۹.\
انقلاب اسلامى ثمره انتظار
در عصر انتظار حرکت ها و قیام هاى فراوانى بر ضد ستمگران، صورت گرفته است. این حرکت ها در زمان حضور امامان معصوم نیز کم و بیش رخ داده و مورد تأیید آن بزرگواران قرار گرفته است. در عصر غیبت نیز این گونه نهضت هاى رهایى بخش از طرف شیعیان و عالمان ربانى، فراوان به چشم مى خورد که در این مسیر به موفقیّت هایى نیز دست یافتهاند؛ تا این که ثمره آن همه پایمردى ها و جانفشانى هاى عالمان دینى و رشادت هاى امت اسلامى، به خصوص مردم غیور ایران به ثمر نشست و انقلاب اسلامى که ثمره خون هزاران شهید سرافراز بود، به رهبرى بى نظیر امام خمینى (ره) به پیروزى رسید و براى اولین بار در عصر غیبت، حکومت اسلامى محقّق شد و زمینه را براى تحقق حکومت جهانى حضرت مهدى (عج) هموار ساخت
( ۲ – سیماى فرزانگان، ج ۳، ص ۴۷۳
منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه
آموزش دین، علامه محمدحسین طباطبایى، انتشارات اسلامى، جامعه مدرسین، قم.
اخلاق، محمدتقى فلسفى، هیأت نشر معارف اسلامى، تهران.
اخلاق ناصرى، با مقدمه و پاورقى وحید دامغانى، مؤسسه انتشاراتى فراهانى.
ادیان زنده جهان، رابرت ا. هیوم، ترجمه عبدالرحیم گواهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران.
اسفار اربعه، ملا صدرا، چاپ بیروت.
اسلام و کثرت گرایى دینى، محمد لگنهاوزن، ترجمه نرجس جواندل، مؤسسه فرهنگى طه، قم.
اسلام و مقتضیات زمان، شهید مطهرى، انتشارات صدرا، قم.
اصطلاحات الاصول، على مشکینى، انتشارات حکمت.
اصول کافى، ثقهالاسلام کلینى، چاپ بیروت.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، خیرالله مردانى، انتشارات آیین جعفرى، تهران
الاحتجاج، طبرسى، مؤسسه اعلمى، بیروت، ۱۴۰۱ ه. ق.الارشاد، شیخ مفید، مؤسسه الاعلمى، بیروت، ۱۳۹۹ ه. ق.[۱]مختاری.رضا.سیمای فرزانگان .۱۳۹۱.قم.نشربوستان کتاب-امام خمینی(ره).صحیفه نور-مجلسی .محمدتقی.بحارالنوار جلد۱۳