ترویج اباحه گری، ترویج و اشاعه ارزشهای مبتذل مانند پولپرستی، تجملگرایی، حرص و طمع، دنیا طلبی افراطی و تضعیف شاخصهای پایداری فرهنگ ملل و کم رنگ ساختن ارزشهای دینی و ملی و تحریف اصالتها، از مهمترین اقدامات صهیونیسم بین الملل برای تخریب هویت ملت ها برای نفوذ در جوامع دیگر است.
در پروتکل اول صهیون آمده است که «اگر در ارتباط با دیگران دست روی حساسترین عصب ذهن انسان بگذاریم خیلی زود به پیروزی خواهیم رسید. این اعصاب حساس ذهن آدمی عبارتند از زراندوزی، مال پرستی و تنوع طلبی در ارضای نیازهای مادی که هر یک از این خواسته ها به تنهایی می تواند آدمی را تسلیم ما بکند.»
در بخشی دیگر از این پروتکل آمده است که «تا زمانی که یهود مانع رسیدن به اهداف مان باشند باید فساد، خیانت، و رشوه خواری را بین آنها رواج دهیم. اگر چپاول اموال مردم به تسلیم آنها در برابر حکومت ما منجر شود، نباید تردیدی به خود راه دهیم.»
در مورد اهداف صهیونیسم در ترویج اصول غیر اخلاقی و تخریب ملتها باید گفت، آنها مردم جهان را نسبت به آینده خود و نسبت به سرنوشت خودشان و نسبت به حوادث و رویدادهایی که پیرامونشان میگذرد بی تفاوت میکنند، و برای رسیدن به این مقصود از هر ابزاری استفاده میکنند. ومتاسفأنه فساد و فحشا و سکس و عریانی و مسایل از این دست را میان جوامع غیر یهودی به ویژه جوامع اسلامی ترویج میدهند. اکثر مراکز خوشگذرانی مانند کاباره ها و قمارخانه ها و مراکز فحشا را صهیونیست در جهان اداره میکند.
برخی از اهداف صهیونیست را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- بیشترین تعداد ممکن از غیر یهودیان را فاسد کنند و آنها را از فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی دور کنند و نیرو و توانایی آنها را تحلیل برند و عملا در عرصه های لهو و لعب و فساد و فحشا آنها را سرگرم کنند.
۲- برخی از افراد که به این مراکز رفت و آمد میکنند جزو مقامات بلند پایه کشورها هستند، در جهت رسیدن به منافع صهیونیسم بین الملل آنها را شکار کرده و استفاده کنند.
۳- آنها با ترویج فساد و فحشا از طریق برگزاری مراسم ملکه زیبایی، شوهای رقص، برنامه های ورزشی مبتذل و …. اندیشه خوب زیستن و مبارزه با تهاجم و تهدیدهای بیگانه را از افراد میگیرند و نیز سعی میکنند این نوع تفکر را به ویژه به درون خانواده ها کشانده و به یکی دیگر از اهداف شوم خود یعنی سست کردن بنیان خانواده نائل آیند.
در این مجال قصد بررسی اجمالی رد پای صهیونیسم در سینما، موسیقی، سیاست، فرهنگ و… را داریم. در ابتدا باید عرض کنم که برخی از مطالب عنوان شده از طرف اساتید را سالها قبل در تحقیقی تحت عنوان « رد پای شیطان در سینمای هالیود» به صورت گفتگو و مصاحبه و یا شرکت در کلاسهای نقد فیلم و صیهونیسم شناسی و غرب شناسی اساتید ذکر کرده ام.
قصد نگارنده نگاهی اجمالی و کوتاه به فعالیتهای صیهونیسم و امپریالیسم جهانی است. اهدافی با ابزاری چون سینما، موسیقی، تأتر، کتاب، و…. در تمام جهان سیطره یافته است. اهدافی شیطانی !! تغییر ارزشها و هنجارهای جوامع با رویکرد اصالت انسانی نه خدایی! اصالت لذت ! اصالت با شیطان است نه با خدا!… در نهایت تغییر خدای قابل پرستش از خدای واحد یکتا به شیطان رانده شده، که هر لحظه از غفلت انسان استفاده میکند و او را از پرستش و عبادت "الله" منع میکند.
موسیقی یکی از این ابزارهای قوی است که متاسفانه در جامعه ما و خصوصا در بین جوانان، رایج شده است. موسیقی غرب فقط یک آهنگ و یک متن نیست. که موسیقیِ بی هویت ساختن است. موسیقیِ ضد ارزشهاست.
لذا در این مجال اندک فقط به نگاهی اجمالی به هر یک از این ابزارها، و رابطه شان با صهیونیست و امپریالیسم جهانی می پردازیم.
موسیقی
عصر حاضر عصر موسیقی های جهانی شده است و این یکی از ابزارهای فرهنگی امپریالیسم میباشد. " تمایل عامه مردم در خریدن و گوش دادن به آلبومهای موسیقی های جهانی شده، به جای خریدن محصولات هنرمندان داخلی، ناشی از ایدوئولوژی حاکم بر امپریالیسم فرهنگی در جهان میباشد که بر اساس آن انتقال برخی تولیدات و مدها و سبک ها از کشورهای سلطه گر به کشورهای مصرف کننده منجر به ترویج الگوهای ویژه ای از تقاضا و مصرف میگردد که ارزشهای کشورهای سلطه گر راتأیید واستحکام میبخشد. در این شیوه توسط فرهنگ خارجی، فرهنگ محلی کشورهای محلی درحال توسعه و زیر سلطه؛ به درجاتی متفاوت مورد هجوم قرار میگیرد و به مبارزه طلبیده میشود و غالباٌ این فرهنگ جایگزین فرهنگ محلی کشورهای در حال توسعه میگردد.[۱]
به آن دسته از سبکهای موسیقی که در اکثر جوامع کشورهای جهان رواج مییابد و مورد استقبال عامه مردم جهان قرار میگیرد سبکهای جهانی شده میگویند. رپ، متال، راک، … از این دستهاند. منشأ پیدایش اکثر این موسیقی های جهانی شده کشورهای سلطه گر میباشد. غالباً این سبک از موسیقی ها در اعتراض به وضع نابسامان حاکم بر کشورهای سلطه گر شکل گرفتهاند، اما در نهایت دست های قدرت و سلطه با کنترل و اجیر نمودن ستاره های این سبک ها، این موسیقی ها را به ابزاری برای اهداف سلطه جویانه خود تبدیل کردند. و در لوای اداب حاکم بر هر یک از این موسیقی ها، آداب و عقاید و فرهنگ خود را در بسیاری از کشورهای جهان رواج میدهند .
موسیقی های راک، هوی متال، و… به گردانندگی صهیونیسم بین الملل و برای تخریب ملتها انجام میشود. هیچ امر مقدسی در این موسیقی ها محترم شمرده نمیشود. مثلا در آهنگ "سوگند" خواننده راک می خواند:« ما با تمام ارواح شریر تسخیر شدیم. ای خدا ما مرگ تو را می خواهیم و در دست راست شیطان می نشینیم…" در کتاب شیطان پرستها نیز آمده است : زندگی یعنی شهوت از زندگی لذت ببر.شیطان خدای توست. ما حیوانات هم جنس خواریم. من نجات دهنده خودم هستم مفهوم زندگی در لذت است. آزادی جنسی درست، مهم و از ارکان مذهب شیطانی ماست.»
آقای دکتر صفا تاج در مورد موسیقی جاز و تأثیرات آن این گونه میگوید: « موسیقی جاز و بی ریشه ای که برخی از کارشناسان آن را برگفته از موسیقی "ییریش" یهیودیان می دانند در تمامی زوایای جامعه امریکا رخنه کرده و روان جوانان غربی را به تسخیر خود در آورده است . اگر از امریکا سری به اروپا بزنیم باز شاهد چنین رویکردی هستیم و حتی درمیان جوامع اسلامیبه ویژه کشورهای عربی و گروه های موسیقیِ " جاز و راک" که زمانی با چند ستاره یهود" نظیر "الویس پریسلی" و "دینگو استار" به دنیای غرب معرفی شدند.
هم اکنون با گذشت چندین دهه به یک شهرت و اعتباری دست پیدا کردهاند که در میان نسل جوان غربی و به ویژه امریکا، فردی مانند مایکل جکسون یهودی را از تمام متدینین کلیسا برتر میدانند. در دهه های گذشته به ویژه از دهه ۶۰ میلادی به این سو ما شاهد شکل گیری گروه های مختلف موسیقی بوده ایم که عمدتاً کارشان ترویج فحشا و فساد و ابتذال و عریانی بوده که این کارها روح موسیقیِ "بیتِل " ها است.[۲] »
امروزه شاهد گروه های موسیقی شیطان پرست هستیم که عملاً در غرب به ویژه امریکا بیرق، علم و پرچم جنگ با خدا را برافراشتهاند.»
موسیقی های شیطانی یکی از ابداعات صهیونیست برای ترویج فساد و خشونت است با چنان قدرتی کار خود را انجام می دهد که قادرند با اعمالی خارق العاده و جادویی مردم را به صدمه به خود و حتی خودکشی وا دارند. لذا مرگ های زودهنگام، خودکشی، قتل و مواد مخدر و تجاوز فرجام موسیقی های شیطانیِ راک و هوی متال است.
در موسیقی راک زخمیکردن امری رایج است. با بررسی روزنامه ها و دیگر رسانه های همگانی می توان نمونه های خود کشی فزاینده شنوندگان و بینندگان این کنسرت ها را مشاهده کرد. به طور مثال میانگین خودکشی و یا صدمه زدن شدید به خود در برنامه یکی از گروه های شیطانی به نام "پینگ فلوید" به ۱۵ تا ۲۰ نفر بعد از هر کنسرت می رسد.
اعمال دیوانه وار و خشونت آمیز خود زنی در میان هوادارن و مروجان موسیقی های شیطانی امری رایج است. پس از شنیدن صدای گوشخراش هوی متال، جوانی مادر خود را میکُشد و بعد خودزنی میکند. بر پایه آماری که در غرب منتشر شده از هر ۷ نفر جوانی که به موسیقیِ راک گوش میکند، یک نفر خودکشی میکند. در موسیقی راک تشویق به مواد مخدر و الکل و… دیگر امری رایج است و عادی.
" ما هر کاری میکنیم، هر چند زشت و بد باشد" و یکی دیگر از ستارگان راک میگوید: " راک خود مواد مخدر را می آفریند." شیطان پرستها به اخلاقیات بی اهمیتند. ترکیب سکس با خشونت طلبی در موسیقی راک امری عادی است به گونه ای که به گفته محققان و روان شناسان « با ۳ بار گوش دادن به "راک"، انسان به یک خشونت طلب تمام عیار تبدیل میشود.»
در شکل گیری فساد و ترویج خشونت و فساد، نقش صهیونیسم در آن به خوبی روشن میگردد. دکتر مجید شاه حسنی در این رابطه میگوید:« به تدریج شاهد شکل گیری نوعی خاص از موسیقی در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به نام راک اند رل( ROK&ROL) هستیم که موسیقی تند و بی هویتی است که از موسیقی جاز سیاهپوستان، مولفه هایی کاملا جدا دارد. هدفی که راک اند رل دارد جذب جوانان است، اما برای کدام مقصود؟!»
R&R یک موسیقی نبود، یک فرهنگ بود و یا شاید در یک بیان اغراق آمیز، یک جهان بینی بود که کسی که این جنس موسیقی را دنبال و گوش میکند و با آن مترنم میشود، عالم را به شیوه خاصی میبیند و این بینش نوعی نگاه "اصالت لذت" و "دم غنیمتی" و اعتراض خاص سیاسی به سیاستهای روز غرب که در نهایت به وسیله یک تفکر خاص، مصادره شد. نمی توان گفت که موج هایی مثل "بیتیلیسم" و "هیپی" و موج های فرهنگی ای که در دهه ۶۰و۷۰ در عرصه عالم به راه افتاد صرفاً از جریان های یهودی تأثیر پذیرفتند نه؛ بیشتر به موسیقی ای می پردازیم که ریشه آن موسیقی، از ریشه موسیقی یهودی است. بعد از این موج جهانی شدن فرهنگِ R&R ما شاهد پدیده ستاره سازی هستیم. ستاره سازی یهودی ها پیش از این در هالیود آغاز شده بود اما در عرصه موسیقی به صورت بارز در شخصیتی به نام "الویس پریسلی" اتفاق افتاد، یک ابر ستاره R&R در دهه ۶۰ امریکا، که به یک "بُت" تمام عیارجوانان امریکایی تبدیل شد.
وی بعدها به سرعت در سینمای هالیود شناخته شد و نوعی خاص از جهان بینی را به بیننده منتقل میکرد. جهان بینی اصالت لذت و دم غنیمتی و فرهنگ خاص اختلاط با جنس مخالف و نوعی حالت سرگردانی و آوارگی و رهایی و بی تعلُّقی. و جوانان امریکایی به الویس پریسلی تأسی کرده و شیوه زندگی وی را انتخاب کردند.
بعد ها گروه "بیتل" ها در انگلستان شکل گرفت که برخی شخصیتهای یهود بودند. مثل "رینگو استار".
به هر حال آنچه که اتفاق افتاد در موسیقی های عظیم غربی، رد پای یهودیان به صورت جدی پیداست. واز این طریق هم موج دیگری از تبلیغ را در عالم شکل می دهند.
منبع: نشریه علوم حدیث