ابراهیم شفیعی سروستانی
با بررسی اجمالی روایاتی که شیعه و اهل سنت در زمینه بشارت به ظهور مهدی(ع) نقل کردهاند، روشن میشود که در این روایات آنچه بیش از هر چیز دیگر مورد توجه قرار گرفته برپا داشتن قسط و عدل و نابود کردن ظلم و جور از سوی آن حضرت است. براساس بررسی مؤلف کتاب منتخبالاثر در منابع و مصادر شیعه و اهل سنت نزدیک به ۱۳۰ حدیث، دلالت بر این دارد که امام مهدی(ع) زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده است، از عدل و داد آکنده میسازد. ۱ که از آن جمله میتوان به این روایات اشاره کرد:
پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند:
شما را به مهدی بشارت میدهم. او در زمانی که مردم گرفتار اختلاف، درگیری و آشوبها هستند، در امت من برانگیخته میشود و جهان را از عدالت و برابری پر میسازد، همچنانکه از ظلم و ستم پر شده بود. ۲
از امام محمدباقر(ع) نیز نقل شده است که:
پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، فرمودند: امامان پس از من دوازده نفرند به تعداد نقبای بنیاسرائیل، نه نفر از آنها از نسل حسین، که بر او درود باد، هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پا میخیزد و زمین را از عدل پر میسازد؛ بعد از آنکه از ستم و بیعدالتی پر شده بود. ۳
توجه خاص روایات به موضوع عدالت گستری امام مهدی(ع) و فراوانی روایاتی که در این زمینه وارد شدهاند همه بر نقش محوری این موضوع در قیام و انقلاب جهانی آن حضرت و جایگاه خاص آن در حکومت مهدوی دلالت دارند. از این رو لازم است در پژوهشها و بررسیهایی که در زمینه انقلاب و حکومت امام مهدی(ع) صورت میگیرد به این موضوع بیش از پیش توجه شود و ابعاد مختلف عدالتگستری و ظلمستیزی آن حضرت تبیین گردد.
عدالت مهدوی را از دو زاویه میتوان مورد بررسی قرار داد؛ یکی از نظر ارکان و پایههای این عدالت و دیگری از نظر گستره و عمق این عدالت. اگر چه بحث جامع و کامل از هر یک از زوایای یاد شده مجال وسیعی میطلبد، اما در این مقال تلاش خواهیم کرد که در حد توان خود، به اجمال، هر یک از این دو جنبه را مورد بررسی قرار دهیم.
1 ـ ارکان و پایههای عدالت مهدوی
برپایی عدالت در هر جامعهای نیازمند ارکان و پایههای متعددی است و نبود هر یک از این ارکان موجب ناپایداری عدالت در آن جامعه میشود. مهمترین ارکان عدالت عبارتند از:
1. حاکم عادل؛ ۲. کارگزاران عادل؛ ۳. قوانین عادلانه؛ ۴. نظام عادلانه.
1-1 . حاکم عادل
بدون شک آنگاه میتوان از جامعه و حکومتی انتظار حرکت به سوی عدالت داشت که امام و حاکم آن جامعه خود در مسیر عدالت باشد و در زندگی فردی و اجتماعی عدالت را پیشه خود سازد. از این روست که میبینیم در نظام حکومتی که شیعه ترسیم میکند وجود امام عادل از مهمترین شرایط است و بدون وجود این امام، حکومت از مشروعیت برخوردار نیست. از نظر شیعه برقراری نظام حکومتی که همه روابط حاکم بر آن مبتنی بر عدالت کامل باشد جز به دست آخرین امام معصوم و خاتم حجتهای الهی، حضرت مهدی(ع) امکانپذیر نیست و از همین روست که در روایات از دولت آن حضرت به عنوان آخرین دولت یاد شده؛ یعنی دولتی که پس از پشت سر گذاشتن همه تجربههای بشری و نومیدی از همه الگوهای حکومتی خود ساخته مستقر میشود.
امام باقر(ع) در این زمینه میفرمایند:
دولت ما آخرین دولتهاست. هیچ خاندان صاحب دولتی نمیماند مگر اینکه پیش از (دولت ) ما به حاکمیت میرسند تا زمانی که سیره (حکومتی ) ما را میبینند نگویند: «اگر ما هم به حاکمیت میرسیدیم به همینگونه رفتار میکردیم» و این سخن خداوند، صاحب عزت و جلال است که: «سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است». ۴و۵
البته این سخن به این معنا نیست که هرگونه تلاش برای برقراری عدالت در دوران غیبت بیفایده است و یا اساساً نباید در این دوران حرکتی را برای استقرار نظام عادلانه؛ حتی در سطحی محدود انجام داد، بلکه معنای این سخن این است که تا پیش از ظهور امام مهدی(ع) هیچ حکومتی نمیتواند ادعا کند که توان برقراری نظام عادلانه کامل را دارد.
چنانکه امام راحل قدس سره فرمود:
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم بکنیم، اگر میتوانستیم میکردیم. اما، چون نمیتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند… اما ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت(ع). ۶
بنابر آنچه گفته شد نخستین شرط برقراری یک نظام عادلانه کامل وجود امام معصوم عادل است.
پیشوا و رهبر مسلمانان باید در بالاترین مرتبه تقوا و پرهیزکاری و از هرگونه شائبه ظلم و ستم به دور باشد.
چنانکه امام علی(ع) میفرماید:
… خداوند بر پیشوایان دادگر واجب فرموده که خود را در معیشت با مردم تنگدست برابر دارند تا بینوا را رنج بینوایی به ستوه نیاورد. ۷
امام مهدی(ع) به عنوان رهبر معصومی که تحقق بخش عدالت در سراسر جهان خواهد بود، خود در بالاترین درجه عدالت قرار دارد و روش و منش او کاملاً بر عدالت منطبق است. توجه به مفاد بیعتی که امام در آغاز قیام خود از یارانش میگیرد ما را به عمق سیره و روش مبتنی بر عدالت آن حضرت رهنمون میسازد:
… با او بیعت میکنند که هرگز: دزدی نکنند؛ زنا نکنند؛ مسلمانی را دشنام ندهند؛ خون کسی را به ناحق نریزند؛ به آبروی کسی لطمه نزنند؛ به خانه کسی هجوم نبرند؛ کسی را به ناحق نزنند؛ طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند؛ مال یتیم را نخورند؛ در مورد چیزی که یقین ندارند، گواهی ندهند؛ مسجدی را خراب نکنند؛ مشروب نخورند؛ حریر و خز نپوشند؛ در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند؛ راه را بر کسی نبندند؛ راه را ناامن نکنند؛ گرد همجنسگرایی نگردند؛ خوراکی را از گندم و جو انبار نکنند؛ به کم قناعت کنند، طرفدار پاکی باشند؛ از پلیدی گریزان باشند؛ به نیکی فرمان دهند؛ از زشتیها باز دارند؛ جامههای خشن بپوشند؛ خاک را متکای خود سازند؛ در راه خدا حق جهاد را ادا کنند و… او نیز در حق خود تعهد میکند که: از راه آنها برود؛ جامهای مثل آنها بپوشد؛ مرکبی همانند مرکب آنها سوار شود؛ آنچنانکه آنها میخواهند باشد؛ به کم راضی و قانع شود؛ زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند آنچنانکه پر از ستم شده است؛ خدا را آنچنانکه شایسته است بپرستد؛ برای خود دربان و نگهبان اختیار نکند و… ۸
چنانکه ملاحظه میشود امام مهدی(ع) در این پیماننامه نه تنها از یارانش میخواهد که از هرگونه آلودگی و پلیدی به دور باشند، بلکه خود نیز متعهد میشود از همه آنچه یارانش را از آنها منع کرده دوری گزیند و در زندگی خود همان راه و روشی را پیش گیرد که یارانش را بدان دعوت کرده است.
علاوه بر پیماننامه یاد شده امام مهدی(ع) در نخستین سخنرانی خود پس از ظهور نکاتی را یادآور میشوند که آنها نیز به خوبی راه و روش مبتنی بر عدالت و پرهیزکاری آن حضرت را روشن میسازد. متن این سخنرانی به نقل از امام باقر(ع) چنین است:
مهدی هنگام نماز عشاء در مکه ظهور میکند در حالی که پرچم رسول خدا، که درود خدا بر او و خاندانش باد، و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و دارای نشانهها و نور و بیان است. وقتی نماز عشاء را به جا آورد با صدای رسا و بلند خود میفرمایند: ای مردم! خدا را به یاد شما میآورم. شما اینک در پیشگاه خدا ایستادهاید. او حجت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت و کتاب (آسمانی ) فرو فرستاد و شما را امر کرد که چیزی را شریک او قرار ندهید و از او و فرستادهاش اطاعت و فرمانبرداری کنید و زنده نگه دارید آنچه را که قرآن زنده کرده است و بمیرانید آنچه را که او میرانده است. هواداران راستی و هدایت و پشتیبان تقوی و پرهیزگاری باشید؛ زیرا نابودی و زوال دنیا نزدیک شده و اعلام وداع نموده است. و من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت میکنم. سپس او، بدون قرار قبلی، به همراه سیصد و سیزده مرد، به شمار یاران بدر، که همچون ابر پاییزی پراکندهاند و زاهدان شب و شیران روزند، ظهور میکند و خداوند سرزمین حجاز را برای مهدی میگشاید و او هر کس از بنیهاشم را که در زندان به سر میبرد، آزاد میسازد. آنگاه درفشهای سیاه در کوفه فرود میآید و گروهی را به جهت بیعت به سوی مهدی روانه میسازند و آن حضرت لشکریان خود را به سراسر جهان گسیل داشته و ستم و ستمپیشگان را از میان برمیدارد و همه سرزمینها به دست او به راستی و درستکاری درمیآیند. ۹
در مورد سیره و روش زندگانی امام مهدی(ع) روایات فراوانی نقل شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
امام صادق(ع) خطاب به یاران خود
که نسبت به ظهور قائم(ع) بیتابی میکردند، میفرماید:
چرا در مورد ظهور قائم این همه شتاب میکنید؟! به خدا سوگند که او لباس خشن میپوشد، طعام خشن (بیخورشت) میخورد و… از سیره جدش رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، پیروی میکند و زندگانی او مانند زندگی امیر مؤمنان، که بر او درود باد، است. ۱۰
توجه به روایت زیر ما را در درک سیره شخصی امام مهدی(ع) به عنوان حاکم اسلامی یاری میکند. مفضّلبن عمر، یکی از یاران امام صادق(ع) چنین نقل میکند:
در خدمت ابوعبدالله (امام صادق ) که بر او درود باد، مشغول طواف بودم. در همین هنگام امام نگاهی به من کرد و فرمود: چرا اینگونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنیعباس و حکومتشان را میبینم و این مال و سلطنت و قدرتی که در دست آنهاست. اگر هم در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. امام(ع) فرمود: ای مفضل! بدان، اگر قدرت در دست ما بود شبها به تدبیر امور و روزها به تلاش و کوشش میپرداختیم، جامهای خشن بر تن داشتیم و غذای بیخورشت میخوریم، درست مانند شیوه امیر مؤمنان، که بر او درود باد؛ زیرا اگر جز این عمل شود پاداش آن دوزخ خواهد بود. ۱۱
۱-۲ . کارگزاران عادل
یکی از موانع اساسی که در برقراری عدالت در جامعه همواره فرا روی مصلحان اجتماعی قرار داشته، نبود مجریان و کارگزاران عادل است. وجود این مانع بسیاری از حرکتهای عدالتخواهانه را با شکست مواجه و بسیاری از حکومتهایی را در پی گسترش عدالت در جامعه بودهاند ناکام ساخته است.
یکی از تفاوتهای اساسی حکومت امام مهدی(ع) با دیگر حکومتهایی که در طول تاریخ داعیه برقراری عدالت داشتهاند این است که پیش از اقدام برای تشکیل حکومت به تعداد مورد نیاز افراد زبده و برگزیدهای که در نهایت تقوا و پرهیزکاری هستند تربیت نموده و با برقراری حکومت جهانی خود، آنها را به سراسر جهان گسیل میدارد.
در مورد ویژگی یاران قائم(ع) در روایاتی از امام صادق(ع) چنین میخوانیم:
… نشان سجده بر پیشانی آنها نقش بسته است. آنها شیران روز و زاهدان شباند. دلهایشان مانند پارههای آهن (محکم و استوار ) است و هر کدام از آنها توان چهل مرد را دارا هستند. ۱۲
امام علی(ع) نیز درباره ویژگی یاران آن حضرت میفرماید:
خداوند تعالی مردمی را برای (یاری ) او گرد میآورد، همچنانکه پارههای ابر گرد آمده و به هم میپیوندند. خداوند دلهای آنان را به هم نزدیک میکند. آنها از هیچ کس ترسان نمیشوند و از اینکه کسی بدانها وجود قوانین عادلانه یکی از شرایط اساسی تحقق عدالت اجتماعی است و بدون وجود آن، حکمرانان عادل به تنهایی نخواهند توانست چنانکه باید و شاید عدالت را در جامعه حکمفرما سازند. بپیوندد شادمان نمیگردند. تعداد آنها همان تعداد اصحاب بدر است. هیچ کس از پیشینیان از آنها سبقت نمیگیرد و هیچکس از آیندگان به آنها نمیرسد. ۱۳
آری، امام مهدی(ع) چنین مردمی را برای اداره حکومت خود برمیگزیند و هر یک از آنها را بر منطقهای حاکم میسازد. چنانکه امام صادق(ع) میفرماید:
حضرت مهدی یارانش را در همه شهرها پراکنده میسازد و به آنها دستور میدهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند و آنها را فرمانروایان کشورهای جهان گرداند و به آنها فرمان میدهد که شهرها را آباد سازند. ۱۴
۱-۳ . قوانین عادلانه
وجود قوانین عادلانه یکی از شرایط اساسی تحقق عدالت اجتماعی است و بدون وجود آن، حکمرانان عادل به تنهایی نخواهند توانست چنانکه باید و شاید عدالت را در جامعه حکمفرما سازند. بدون تردید کتاب الهی و سنت رسول خدا(ص) بیان کننده عادلانهترین قوانین هستند و در صورت حاکم شدن بیکم و کاست آنها جامعه طعم عدالت را خواهد چشید. چنانکه امام علی(ع) در برخی از بیانات خود قرآن را آینه تمام عدالت معرفی کرده است. از جمله میفرماید:
قرآن، معدن ایمان و چشمهسار آن؛ چشمههای علم و دریاهای آن، باغهای عدل و آبگیرهای آن است. ۱۵
و در جای دیگر در وصف قرآن میفرماید:
آن فضل است و هزل نیست، آن گویا به طریقه عدلو امر کننده به فضل است. ۱۶
از این رو یکی اقدامات مهمی که امام مهدی(ع) برای تحقق عدالت اجتماعی انجام میدهند احیای احکام کتاب و سنت رسول خداست، که در طول زمان به فراموشی سپرده شده و جز پوستهای از آنها باقی نمانده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) در این زمینه میفرماید:
دوازدهمین فرزندم از دیدهها غایب شده و پنهان میگردد، تا اینکه زمانی برای امت من فرا رسد که از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشی باقی نمیماند، در این هنگام خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قیام میدهد و اسلام را با او آشکار و تجدید میکند. ۱۷
امیر مؤمنان علی(ع) در بیان بسیار زیبایی اقدام امام مهدی(ع) در زمینه حاکم کردن احکام قرآن بر هواجس و امیال نفسانی انسانها را، به عنوان مقدمه برپایی عدالت، چنین توصیف میکنند:
هواهای نفسانی را به متابعت هدایت الهی بازمیگرداند، آن زمان که مردم هدایت الهی را به متابعت هواهای نفسانی درآورده باشند. آراء و اندیشهها را تابع قرآن گرداند وقتی که قرآن را تابع آراء و اندیشههای خود ساخته باشند… و او به شما نشان خواهد داد که دادگری چگونه است و کتاب خدا و سنت را که متروک شده زنده گرداند. ۱۸
به دلیل همین پیوند ناگسستنی احیای احکام کتاب و سنت و برقراری عدالت است که در دعای عهد طلب میکنیم:
خداوندا! او را پناهگاه بندگان ستمدیدهات و یاری دهنده کسی که جز تو یاوری ندارد، قرار ده و به وسیله او احکام قرآن را که تعطیل گردیده برقرار ساز و او را برپا دارنده آنچه از نشانههای دینت و سنتهای پیامبرت، که درود خدا بر او و خاندانش باد، وارد شده قرار ده. ۱۹
4-1 . نظام عادلانه
تحقق عدالت اجتماعی گذشته از همه شرایط بالا به امر دیگری نیز نیازمند است و آن وجود یک نظام حکومتی مبتنی بر عدالت است. نظامی که جایگاه هرکس به درستی در آن تعیین شده باشد، همه مسئولان وظایف خود را به درستی بشناسند و بدان عمل کنند و بالاخره همه احساس کنند که بر کار آنها نظارت وجود دارد و در صورت خطا و لغزش از آنها بازخواست میشود.
در نظامهای بشری بسیار دیدهایم که حتی با وجود حاکمان عادل و قوانین عادلانه چنانکه باید و شاید عدالت بر جامعه حاکم نشده و ظلم و ستم در اشکال گوناگون بر مردم جاری شده است و این همه نبوده است مگر به یکی از دلایل زیر: ۱. قرار نگرفتن درست اجزای مختلف حکومت در جای خود؛ ۲. ناآشنایی کارگزاران با وظایف و مسئولیتهایشان؛ ۳. ضعف نظام بازرسی و نظارت.
در حکومت امام مهدی(ع) نظام حکومتی به شیوهای شکل گرفته که امکان ظلم و بیعدالتی به صفر میرسد. در این حکومت، اولاً چنانکه گفته شد پارساترین و توانمندترین انسانها به عنوان حکمرانان و کارگزاران برگزیده میشوند؛ ثانیاً وظایف تک تک آنها بیهیچ کم و کاست تعیین میگردد و حتی به آنها گفته میشود که در هنگام حیرت و سرگردانی چه کنند و ثالثاً نظارت و بازرسی دقیق و سختگیرانه بر همه کارگزاران اعمال میشود.
امام صادق(ع) در مورد شیوه گزینش کارگزاران حکومتی در عصر ظهور و نحوه ابلاغ وظایف آنها میفرماید:
هنگامی که قائم قیام کند، برای (اداره ) هر یک از مناطق جهان فردی را برگزیده، ارسال میدارد و به وی میگوید: پیمان تو به دست توست و اگر با مطلبی مواجه شدی که آن را نفهمیدی و نحوه قضاوت در موردش را ندانستی به دست خود نگاه کن و به آنچه در آن است عمل نما. ۲۰
در مورد قاطعیت و سختگیری امام مهدی(ع) نسبت به کارگزاران و مجریان متخلف در روایتی از امام علی(ع) چنین میخوانیم:
قائم ما قاضیان زشتکار را کنار میگذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه میکند و حکمرانان ستم پیشه را عزل مینماید و زمین را از هر نادرست و خائنی پاک میسازد، و به عدل رفتار میکند… ۲۱
در روایت دیگری قاطعیت و سازش ناپذیری امام عصر(ع) در برابر کارگزاران ناشایست چنین توصیف شده است:
مهدی ( علیهالسلام ) بخشنده است؛ او درباره کارگزاران و مأموران (دولت خویش ) بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان. ۲۲
ادامه دارد
پینوشتها :
1 . ر.ک:الصافیالگلپایگانی، لطفالله، منتخب الاثر فیالامام الثانی عشر(ع)، ص۴۷۸.
2 . ابنحنبل، احمد، المسند، ج۳، ص۳۷.
3 . المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۱، ج۲۲۸.
4 . سوره اعراف(۷)، آیه ۱۲۸.
5 . بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۲، ح۵۸؛ همچنین ر.ک: همان، ص۳۳۹، ح۸۳.
6 . صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۹۹-۱۹۸.
7 . نهجالبلاغه، ترجمه محمد مهدی فولادوند، کلام ۲۰، ص۲۶۰.
8 . ابنطاووس، ابوالقاسم علیبنموسی، الملاحم والفتن، ص۴۹و۱۲۲؛ به نقل از: منتخبالاثر، ص۴۶۹.
9 . المروزی، ابوعبدالله نعیمبن حماد، الفتن (نسخه خطی)، ص۹۵ به نقل از: معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج۳، ص۲۹۵، ح۸۳۲.
10. النعمانی، محمدبن ابراهیم، کتابالغیبه، ص۱۲۲.بحارالانوارج۵۲، ص۳۵۴، ح۱۱۵.
11. بحارالانوار، همان، ص۳۵۹، ح۱۲۷.
12. همان، ص۳۸۶، ح۲۰۲.
13. الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله، المستدرک علیالصحیحین فیالحدیث، ج۴، ص۵۵۴.
14. دخیل، علیمحمدعلی، الامام المهدی، ص۲۷۱.
15. نهجالبلاغه، ترجمه محمدمهدی فولادوند، خطبه ۱۹۸، ص۲۵۲.
16. خوانساری، جمالالدین، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج۶۰، ص۲۰۷، ح۱۰۰۵.
17. القندوزی سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ص۴۴۰.
18. نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۸، ص۱۷۳-۱۷۴؛ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰، ح۲۵.
19. بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۱۱۱؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیحالجنان، دعای عهد.
20. کتاب الغیبه، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۶۵، ح۱۴۴.
21. بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰، ح۲۳.
22. العسکری، نجمالدین جعفربن محمد، المهدی الموعود المنتظر عند علماء اهل السنه و الامامیه، ج۱، ص۲۷۰.
ماهنامه موعود سال ششم_ شماره ۳۵