فیلمسازان آمریكایی ومهدویت: در دهه نود، در ادامه تلاش همیشگی غرب برای فرهنگ سازی و طرح خود به عنوان «آرمان شهر» موعود شاهد دو رویداد مهم بودیم: یكی كاربرد اصطلاح «نظم نوین جهانی» و دیگری طرح نظریه «پایان تاریخ» فوكویاما.
فیلمسازان آمریكایی ومهدویت: در دهه نود، در ادامه تلاش همیشگی غرب برای فرهنگ سازی و طرح خود به عنوان «آرمان شهر» موعود شاهد دو رویداد مهم بودیم: یكی كاربرد اصطلاح «نظم نوین جهانی» و دیگری طرح نظریه «پایان تاریخ» فوكویاما.
نظریه پایان تاریخ فوكویامّا می گوید: «دموكراسی لیبرال آرزوی نهایی است كه با فروپاشی رقیب سرسخت لیبرال ها؛ یعنی كمونیسم در حال تحقق كامل است و تاریخ با تحقق این آرمان عملاً پروسه تكاملی خود را درحد نهایی طی می كند.»
این دو مسئله به نحوی از نیت سیاسی غرب در «جهانی شدن» و ایجاد یك فرهنگ جهانی و تحمیل آن بر جهان پرده برداشت. امروزه، رسانه ها مهم ترین و اصلی ترین ابزار تسلط فرهنگی غرب محسوب می شوند؛
چون برخلاف زبان كه اگر كسی انگلیسی نداند نمی تواند با فرهنگ غرب ارتباط برقرار كند، تصویر از ویژگی بین المللی برخوردار است. اخیراً در یكی از روزنامه ها گزارشی خواندم با عنوان «مسجد و ماهواره» كه تأثیر ماهواره را در فرهنگ مراكش به عنوان یك كشور مسلمان بررسی كرده بود؛ نتایج این گزارش نسبت به آن مبانی ارزشی كه ما داریم، بسیار وحشتناك بود.
فیلمسازان آمریكایی ومهدویت : غرب مدینه فاضله
غرب مدینه فاضله ای در ذهن خود ساخته و سعی می كند كه این مدینه فاضله را فقط و فقط از طریق تصویر به وجود آورد. گرچه در خود غرب نیز این مدینه فاضله از سوی افرادی چون «آلن دومینو»، «برژینسكی» و «روژه گارودی» بهعنوان یك مسلمان مورد انتقاد جدی قرار گرفته است. در دنیای امروز «مقاله» و «سخنرانی» جواب نمیدهد.
سمینارهای تخصصی، شاید روشنفكران جهان سومی را مجاب كند، امّا یكی از اهداف اصلی غرب جلب افكار عمومی است. در فضایی كه دموكراسی اصل می شود، رأی عمومی قدرت ساز است؛ به همین دلیل شما باید روی جلب آراء عمومی كار كنید، لذا غرب هدف جدّی خود را جلب افكار عمومی قرار داده و در فیلم هایش نیز همین هدف را دنبال می كند.
در مجموعه فیلم هایی كه در این دو دهه به ویژه پس از طرح نظم نوین جهانی ساخته شده، این مسئله كاملاً ملموس است.
برای مثال آمریكایی ها فیلمی ساخته اند به اسم «روز استقلال». این فیلم از لحاظ جلوه های ویژه بسیار قوی است. خیلی هم در آمریكا مطرح شد و در جهان هم روی آن خیلی تبلیغ شد. در این فیلم یك گروه فضایی به كره زمین حمله ور می شوند و آمریكایی ها دفاع می كنند؛
در نهایت در روز چهارم ژوئیه كه در تقویم آمریكایی ها به عنوان روز استقلال خوانده می شود، آنها دشمنان را دفع می كنند. خیلی ها با این فیلم به عنوان یك فیلم با جلوه های ویژه برتر برخورد كردند امّا به پیامی كه فیلم داشت اصلاً توجه نكردند.
پیام فیلم این بود كه آمریكا و نظام فرهنگی حاكم بر غرب تنها سیستمی است كه جهان را از خطراتی كه وجود دارد حفظ می كند؛ پیامی كه امریكایی ها در اكثر فیلمهایی كه می سازند ترویج و تبلیغ می كنند. در حمله آدم های فضایی، آمریكایی ها مردم را نجات می دهند؛ در فیلم «پیشگویی های نوستر آداموس» این امریكاست كه در مقابل مسلمان ها می ایستد و….
یكی از كارهای غرب این است كه قبل از اینكه به عملیات گسترده دست بزند؛ از طریق رسانه ها كار خودش را توجیه می كند. شما جریان خلیج فارس را ببینید، ما بحث بسیار مهمی را درباره بحران خلیج فارس داشتیم كه گفتند جنگ رسانههاست؛ نه جنگ تسلیحات. سی. ان. ان نقش بسیار جدّی در این جنگ داشت، به طور كلی رسانه ها در پیاده كردن اهداف غرب نقش جدّی دارند.
مثال ملموس دیگری را خدمتتان عرض كنم: در نظام جنگ های مدرن، جنگی داریم به نام جنگ اینترنت و الكترونیك؛ به عنوان مثال مدتی پیش اسرائیلی ها سایت حزب الله را شكستند و پرچم اسرائیل را در سایت آنها گذاشتند؛ در مقابل، حزب الله، سایت كنگره «كِنِست» اسرائیل و مراكز حساس اسرائیل را اشغال كرد و بلافاصله جواب داد.
اصلاً فضای جنگ ها، برخوردها و تأثیرگذاری در جهان عوض می شود و در اكثر قلمروها تصویر حرف اوّل را می زند؛ همه می خواهند مخاطب را جلب كنند آن هم به بهترین و جذاب ترین شكل كه تصویر است. به طوركلی می توان گفت: اوّلاً غربی ها قطعاً مدینه فاضله دارند و این مدینه فاضله همان دموكراسی لیبرال است.
وقتی تافلر در كتاب جابه جایی قدرت می گوید: «بسیاری از فرهنگ ها و مردم جهان تشنه اقتباس از زندگی، مُد و فرهنگ غربی هستند» (كه من روی این اصطلاح تكیه می كنم) به نحوی آن را تبلیغ می كند؛ گرچه به ظاهر نقادانه است.
ثانیاً، بستر این جهانی سازی و این معنا كه جهان را تحت چنین مدینه فاضله ای تسخیر كنند، رسانه ها هستند.
این مطلب ادامه دارد …
مشاهده مطلب اول فیلمسازان آمریكایی و مهدویت