چرا سیاست آمریكا از كشتارها و قتل عام هایی كه اسرائیل مرتكب میشود، تحت عنوان ارزشها و اصول انسانی، دفاع و حمایت میكند؟
باید گفت كه اساساً در طرح این سؤال اشتباهی رخ داده. براین باوریم كه ایالات متحده، از اسرائیل حمایت میكند. این اعتقاد نادرست، منجر به اخذ نتایج نادرست شده است.
تقویت سیاست آمریكا و اسرائیل
رابطه ایالات متحده و اسرائیل، مبتنی بر حمایت و تقویت (سیاست امریکا و اسرائیل) نیست
واقعیت آن است كه رابطه آمریكا اسرائیل، از حد منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی، فراتر رفته است و وقتی آمریكا، پیشنهاد توافق و حتّی حركت در ركاب اسرائیل را به جهان عرب داد، برقراری این رابطه، هرگز تغییری در موضع آمریكا نسبت به اسرائیل ایجاد نكرد.
به این دلیل كه چنین موضعگیری، مبتنی بر اصول و اعتقاداتی دین ایمانی است كه از حد منافع و محاسبات سیاسی گذشته است.
در سال ۱۸۹۷ در شهر بال سوییس، اوّلین كنگره صهیونیسم به دعوت تئودور هرتزل روزنامه نگار اتریشی برگزار شد. امّا جنبش و حركت صهیونیسم مسیحی، سه قرن قبل از آن، از هلند و بریتانیا آغاز و سپس در ایالات متحده مستقر و ریشه دار شده بود.
كاتولیك ها، عقیده داشتند كه عصمت، از خصایص كلیسا است و در پاپ ظهور می یابد. امّا پس از آغاز جنبش اصلاح طلبی مذهبی كه از آلمان به رهبری مارتین لوتر، كالوین و دیگران نشو و نمو یافت نظریه ای كه معتقد بود عصمت، ویژه كتاب مقدس است، (به جای نظر كاتولیك ها) رایج شد.
مذهب كاتولیك بر نظر كشیش آگوستین پای می فشرد كه می گفت:
آنچه راجع به وجود «كشور خدا» در كتاب مقدّس آمده است، در آسمان قرار دارد نه در زمین و ثانیاً: قدس و صهیون دو محل معین زمینی، برای سكنای یهود، نیست؛ بلكه دو مكان آسمانی است كه به روی تمام مؤمنان به خدا گشوده است.
پس از آغاز جنبش اصلاح طلب مذهبی، تفاسیر دیگری مبنا قرار گرفت كه «كشور خدا» را یك واقعیت زمینی و یهود را صاحبان وعده وكالت الهی از جانب او برای ایجاد مملكتش میدانست
و به بازگشت دوباره مسیح، شروط تحقق آن (از جمله ایجاد اسرائیل بزرگ)، هزاره (آنچه كه سالهای خوشبختی حكومت صهیونیسم بر جهان، تحت رهبری مسیح گفته میشود) و حتمی الوقوع بودن آن معتقد بود.
اینچنین بود كه از نیمه سال ۱۶۰۰ جنبش پروتستانتیسم، دعوت و فراخوان از یهودیان را برای ترك اروپا و بازگشت به فلسطین، به منظور ایجاد كشور خدا آغاز كرد.
اوّلیور كرمول فرمانروای بریتانیای مشترك المنافع در اوّلین اقدام، خواستار یهودی كردن فلسطین به عنوان مقدمه رجعت مسیح شد.
اشتیاق به عقیده رهایی مسیحیت، انگیزه مذهبی بروز جنبش صهیونیسم مسیحی و حمایت از قوم یهود در راستای تشكیل حكومت ایشان در فلسطین به دست خودشان شد و حتّی برای دفع هرگونه عذاب وجدان از مسیحیان پروتستان، «لرد كوبر» شعار «فلسطین، سرزمین بی ملت، برای ملّت بی سرزمین» را علم كرد.
از آن پس، پرچمی شد كه تمام مسیحیان صهیونیست آن را حمل كردند.
لرد بالمرستون (عموی لرد كوبر) وزیر امور خارجه وقت بریتانیا، به وسیله ایجاد كنسولگری بریتانیا در قدس (سال ۱۸۳۹) و انتخاب ولیم یونگ، یكی از معتقدان به صهیونیسم مسیحی، به سركنسولی آنجا، آنرا عملی كرد.
وی، اصلیترین وظیفه یونگ را حفظ منافع یهودیان، حمایت، تسهیل اقامت و تشویق آنان به بازگشت، معین كرد. در آن زمان تعداد یهودیان فلسطین، كه بخشی از امپراطوری عثمانی محسوب میشد، مطابق اسناد كنسولگری بریتانیا فقط به ۹۶۹۰ نفر میرسید.
ادامه دارد ….
منبع : ابوذر یاسری ،پیشگویی ها و آخرالزمان ،انتشارات موعود