یدالله

یدالله – گریس هالسل که بود؟

وی در معرفی خود می‌گوید:

در شهر كوچكی چشم به دنیا گشودم. دانش‌آموز مدرسه یك‌شنبه» بودم و كلاس ها را با حضور قدیسیان طی می كردم و به انجیلی ها گوش می‌ دادم كه از یأجوجـوـمأجوج و تولد دوباره و آتش و گوگرد آرمگدون سخن می گفتند.

خدا را با قدرت خالق العاده ای تصور می كردم. مواقعی كه به آنها گوش می دادم، این مطالب با قدرت اسطوره ای بسیاری مرا مورد حمله و هجوم قرار می‌ دادند؛ مانند گردبادهای شنی كه غرب تگزاس را در نوردید و سایه ای از تاریكی بر آن می‌ افشانند. سال های سال پذیرفته‌ بودم كه مسیحیت من، بخشی جدایی ناپذیر از وجود من است؛ مانند بازویم یا ساعدم یا نژادم یا رنگ پوستم.

در دهه شصت هنگامی كه آتش یكی از جنگ های خاورمیانه (جنگ ژوئن ۱۹۶۷) برافروخته شد، در كاخ سفید به عنوان نویسنده مشغول به كار بودم. به غیر از آنچه كه از داستان های عهد قدیم خوانده بودم، چیز زیادی از خاورمیانه نمی دانستم. با به قدرت رسیدن جیمی كارتر و رونالد ریگان به ریاست جمهوری آمریكا، زمزمه های بسیاری پیرامون آرمگدون و تولد دوباره به گوشم رسید؛ به ویژه در مورد كسانی كه این امكان را می‌ یافتند، دوباره سعادت مطلق یا احیای مذهبی را تجربه كنند.
وی در معرفی خود می‌گوید:

در دوران كودكی مقابل خدایی سر فرود می آوردم كه تصور می كردم، او در آسمان هاست و می دانستم كه خداوند بزرگ تر از آن است كه عقل كوچك و بچه گانه ام بتواند در قالب كلمات آن را به زبان آورد. به همین دلیل داستان هایی را كه می شنیدم، باور می كردم و آنها را به ذهن می سپردم. در دهه هشتاد خواستم، خاطرات دوران كودكی ام را مرور كنم، برای این كار به این نیاز داشتم كه به سرپرستی جری فالول دو مسافرت به سرزمین مقدس ( فلسطین) داشته باشم.

حاصل دو مسافرت و تحقیقاتم كتاب «پیشگویی و سیاست» بود و اكنون پس از تقریباً دو دهه می خواهم، در معنای مسیحی بودن خویش تجدید نظر كنم. تحقیقات جدیدم مرا به این سمت سوق داد كه برایم سؤال هایی مطرح شود كه مرا به سمت یافتن جواب های آنها سوق دهد.

از جمله اینكه: چرا مسیحی ای چون جری فالول برای فرجام جهان نماز می خواند؟ آیا این جهان را باید كاملاً نابود كنیم تا جایی در بهشت و دنیای جدید برای خویش بیاییم؟ تحقیقاتم پیرامون نظریه آرمگدون را با سؤالاتی آغاز كردم كه هر شخص مبتدی می تواند، آنها را مطرح كند.

انتشار عقیده آرمگدون

در دوران كودكی به مبشرانی گوش می دادم كه داستان های كتاب مقدس را به دشمنان خداوند ارتباط می دادند. به داستان مجازی، رؤیایی، لاهوتی و اسوره ای دربارة یأجوج و مأجوج گوش می دادم؛ بی آنكه بتوانم جایگاه و موقعیت آن را در نقشه مشخص كنم.

امروز، جری فالول و هم چنین هال لیندسی در حالی كه كتاب مقدس را در یك دست و روزنامه را در دست دیگر گرفته اند، این دشمنان را كه بی شك به اسرائیل حمله خواهند كرد مشخص می كنند؛ دشمنانی مانند روسیه و چین.

فالول و لیندسی می‌گویند که: خداوند از ما می خواهد وارد جنگ خطرناكی شویم. این جنگ حد و مرزی برای تاریخ بشری قرار نمی دهد و اكنون، در حالی كه حدود دوازده دولت جهان، سلاح هسته ای در اختیار دارند، می توانیم، بر سراسر جهان غلبه كنیم.

پت رابرتسون، انجیلی تلویزیونی می‌گوید: كتاب مقدس اشاراتی مشخص به حوادث آینده جهان دارد و پیشگویی هایی را در بر می گیرد كه جهان را به لرزه درمی آورد. نبرد آرمگدون در جای خود قرار دارد و ممكن است برای تحقق پیشگویی های حزقیال هر آن به وقوع بپیوندند. آرمگدون هر آن ممكن است، اتفاق بیفتد و ایالات متحده در این پیشگویی های حزقیال باید حضور داشته باشد و ما همگی آماده ایم.

كشیش انجیلی، جری فالول، اعلام كرد:
آرمگدون یک حقیقت است؛ حقیقتی وحشتناک و ترس‌آور. ما بخشی از نسل آخرین هستیم؛ نسل آخر. تاریخ به اوج خود خواهد رسید… فكر نمی‌كنم، فرزندانم، بتوانند، كاملاً به زندگی خویش ادامه دهند.

و در جای دیگر می‌گوید:
در آرمگدون اولین و آخرین زد و خوردها به وقوع می‌پیوندد. سپس خداوند از این جهان و هستی خلاص می‌شود. او این زمین را نابود خواهد كرد… این آسمان‌ها و زمین را… میلیاردها نفر در جنگ آرمگدون خواهند مرد.

نظرسنجی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد، هر روز بیش از پیش آمریكایی‌ها منطق این عقیده را می‌پذیرند و ۳۰% آمریكایی‌های شركت كننده در نظرسنجی‌ مركز «یانكلووتیز» كه در سال ۱۹۸۴ انجام شد، با این گفته كتاب مقدس موافق هستند كه می‌گوید، زمین با آتش از بین خواهد رفت. این بدین معناست كه ما خود، زمین خویش را در آرمگدون هسته‌ای از بین خواهیم برد.

نظرسنجی دیگری كه در سال ۱۹۸۸ انجام شد، نیز نشان داد بیشتر آمریكایی‌ها بر همین عقیده هستند و هفته نامه «تایم»، بزرگ‌ترین هفته ‌نام آمریكا، عنوان كرد، بیش از نیمی از آمریكایی‌ها ۵۱% اعتقاد دارند، حادثه‌ای بشری، تمدن بشری را در قرن اخیر از بین خواهد برد.

کاهنان مبشر

 از جمله مهم ترین و بارزترین كاهنان مبشر آرمگدون می توان به افراد ذیل اشاره كرد:

جك ون امپ: او مجری برنامه ای هفتگی است كه بیش از ۹۰ ایستگاه تلویزیونی بر روی امواج UHF و ۴۳ ایستگاه رادیویی آمریكایی و بین المللی به وسیله ترانس ورلد آن را تحت پوشش قرار می دهند و برای سراسر جهان پخش می كنند؛

استوارت مك برنی: مدیر انستیتو تحقیقات و پژوهش های مذهبی كالیفورنیا. وی نشریه خاصی با تعلیقات و تفسیرات خاص منتشر می كند؛

جك اسمیت: برنامه خویش به نام جهان امروز را به وسیله صدها ایستگاه و شبكه ماهواره ای گالیكاری پخش می كند و كلیسای گالیكاری اش، افزون بر از ۶۰۰ كلیسا در ایالات متحده و صد كلیسا در سراسر جهان دایر كرده است و از ۲۵ هزار پیرو دارد؛

 رای بِرِد بكر: كه بر برنامه اخبار خداوند، ماورای اخبار اشراف داشته و برنامه نگاهی به اخبار را پخش می كند؛

لوییس پالاو: وی توجه روزنامه نیویورك تایمز را به خاطر توانایی اش در بسیج و گردآوردن مردم به خود جلب نمود. به همین منظور، روزنامه در سال ۱۹۹۹ تصویر او را در صفحه اول خود به عنوان یك پدی ده اجتماعی چاپ كرد و تخمین زده می شود، در ۶۷ كشور جهان برای حدود ۱۲ میلیون نفر سخنرانی كرده است. وی برنامه تلویزیونی هفتگی خویش را با مشاركت ایستگاه های تلویزیونی دیگر به همراه یك برنامه رادیویی مخصوص به خود را روزانه سه مرتبه و در سه نوبت برای ۲۲ كشور جهان پخش می كند؛

كاهنان و روحانیان معتقد به عقیده آرمگدون فقط به جمع آوری یاران و پیروان و شنوندگانی برای خویش اكتفا نمی كنند، بلكه به جمع آوری اموال، آن هم در میزان و ابعاد بسیار گسترده نیز رو می آورند؛ از جمله اینها می توان به افراد ذیل اشاره كرد:

 اورال رابرتس: روزی به شنونگان خویش اطلاع داد، به هشت میلیون دلار نیاز دارد، كه اگر فراهم نشود، خداوند او را نزد خویش فرا می خواند. یاران و پیروانش خواسته اش را برآورده ساختند و مبلغ مورد نظر را برایش ارسال كردند؛

 و الف كریسول: اسقف اولین كلیسای تعمیدی های دالاس كه ۲۶ هزار پیرو دارند. روزی وی به یاران و پیروان خویش گفت، كلیسا در تنگنای شدیدی قرار دارد تا قبوض برق و سایر خدمات شهری را پرداخت كند و مبلغ آنها به یك میلیون دلار می رسد. وی این مبلغ را در یك روز آن هم طی نماز عشای ربانی روز یك شنبه جمع آوری كرد؛

 پت رابرتسون: كسی كه شبكه پخش مسیحیت، سی. بی. ان، C.B.N، را در ویرجینابیتچ تأسیس كرده است. این ایستگاه سالانه ۹۷ میلیون دلار سود معاف از مالیات به دست می آورد. در این شبكه رابرتسون، ایستگاه خانوادگی را راه اندازی كرد كه هفتمین ایستگاه بزرگ پخش ایالات متحده است و رابرتسون از طریق آن برنامه باشگاه هفتصد را پخش می كند.

باشگاه هفتصد برنامه ای است كه رابرت بوستون نویسنده آمریكایی، پیرامون آن می گوید: این برنامه به همان اندازه كه به مسایل مذهبی می پردازد، به مسایل سیاسی نیز توجه دارد. او در سال ۱۹۹۷ ایستگاه خانوادگی را با هزینه ۹/۱ میلیارد دلار به شبكه ووكس فروخت.

پت رابرتسون

بوستون در كتاب خویش درباره زندگی پت رابرتسون می گوید:
وی خطرناك ترین مرد آمریكاست. او اموال بسیاری از طریق برنامه های مذهبی جمع آوری می كند كه از پرداخت مالیات معاف می باشد و این امكان را برای او فراهم ساخته است كه طرح هایی از جمله طرح های سیاسی را به مورد اجرا بگذارد؛ به ویژه در میان پیمان مسیحی.

پیمان مسیحی بودجه سالانه ای معادل ۲۵ میلیون دلار، ۷/۱ میلیون عضو و ۱۶۰۰ مركز و شعبه در ۵۰ ایالت دارد. این پیمان به تنهایی با نفوذترین سازمان سیاسی ایالات متحده به شمار می آید.

او در زئیر دارای معدن سنگ های قیمتی است و مؤسسه خیریه ای به نام عملیات بركت را اداره می كند كه خدمات مسافرتی به سراسر جهان ارایه می دهد و درآمدهای آن، معاف از مالیات می باشد.
در سال ۱۹۸۸ رابرتسون كاندیدای انتخاباتی ریاست جمهوری و در سال ۱۹۹۹ رئیس یكی از بانك های بزرگ آمریكا شد و در حال حاضر طرح تأسیس بانك ملی جدیدی را با همكاری بانك اسكاتلند در سر می پروراند.

وی با تلفن و اینترنت با مشتریان و ارباب رجوع های خود معامله می كند، به همین دلیل به دایر كردن شعبه برای فعالیت های خود نیازی ندارد. وی از این شیوه برای ایستگاه تلویزیونی اش C.B.N و پیمان مسیحی، كمك جمع آوری می كند كه بازوی سیاسی اش به شمار می آید. روزنامه نیویورك تایمز در شماره سوم مارس ۱۹۹۹ خویش یادآور شد، رابرتسون یكی از سهامداران اصلی این روزنامه و رئیس بخش دریافت كننده وجوه روزنامه خواهد بود.

کتاب های تأییدکننده آرمگدون

كتاب های بسیار و مشهوری نیز در مورد آرمگدون به رقابت برخاستند؛ از جمله روایات جان گریچام كه بیش از هر كتاب دیگری به فروش رسید. هم چنین می توان از كتاب هال لیندسی ستاره بزرگ در حال افول، زمین نام برد كه ۲۵ میلیون نسخه از آن فروش رفت.

 بی شك تنها كتابی كه در دهه هفتاد بیش از كتاب لیندسی به فروش رسید، كتاب مقدس بود. از این كتاب یك فیلم سینمایی با همین عنوان ساخته شد كه نوشتن سناریوی آن را اورسون ولز و دیگران بر عهده داشتند.

 لیندسی چهار كتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورد؛ از جمله كتاب جهان دیگری در پیش است. وی در تمام كتاب هایش بر حتمیت وقوع آرمگدون تأكید می كند. در پایان دهه نود تام های چهار كتاب به رشته تحریر درآورد كه به موضوع نشو و نمای مذهبی مسیحیان دوباره زاده شده می پرداختند و تقریباً سه هزار نسخه از كتاب هایش فروش رفت.

روزنامه ناشران هفتگی می گوید: شهرت و معروفیت این كتاب ها به این نكته اشاره می كند كه توانسته اند، علاوه بر مسیحیان برای خود در میان لاییك ها هم جایی باز كنند؛ آن هم از طریق استقبالی كه از آنها در مراكز تجاری چون وال مارت و تارگیت وك. مارت شد. این بدین معناست كه این كتاب ها در فرهنگ ما جا باز كرده اند.

کلیسای کتاب مقدس

كلیساهای كتاب مقدس، دانشگاه های مذهبی به شمار می آیند كه در دالاس قرار دارند و منبع اعتقادی این مدعا هستند كه خداوند از ما می خواهد، كره زمین را نابود كنیم. از این دانشگاه كشیش های بسیاری فارغ التحصیل شده اند كه مبشر عقیده آرمگدون می باشند.

این كلیساها در سراسر آمریکا دیده می شوند كه وابسته به هیچ كلیسایی نبوده و مستقل عمل می كنند. آنها فقط با سازمان بین المللی همكاری «با كلیسایی كتاب مقدس» رابطه دارند.

تری استلند به تاریخ ۱۲ فوریه ۱۹۹۹ در روزنامه وال استریت ژورنال نوشت:
اكثر كلیساهای كتاب مقدس ارتباط روحی و معنوی تنگاتنگی با دانشگاه مذهبی دالاس دارند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم اكثر كشیش ها از آنجا فارغ التحصیل می شوند.

طرفداران پرشور

تندروترین و پرشورترین مدافعان عقیده آرمگدون كسانی هستند كه عضو جنبش های انجیلی و جنبش های مذهبی قدرتمند می باشند. این جنبش ها در حال حاضر از جمله فرقه های بنیادگرایی مسیحی به شمار می آیند كه در شمال آمریكا در حال رشد و نمو هستند.

شهرت عقیده آرمگدون از اعتقادات افرادی كه سبك مغز و سبك سر نامیده می شوند، پا را فراتر می نهد و به بلند پایه ترین دولت مردان آمریكا می رسد.

وقتی در سال ۱۹۸۲ از وزیر دفاع وقت آمریكا، كاسپار وینبرگرد، پیرامون آرمگدون سؤال شد، جواب داد: سفر رویا، یكی از كتاب های عهد قدیم، را خوانده ام. بله، من اعتقاد دارم، جهان به سوی پایان در حركت است؛ آن هم آن گونه كه من به خواست و اراده خداوند امید دارم و هر روز احساس می كنم، زمان مورد نظر در حال فرا رسیدن است.

دیوید پرسون، محقق و مورخ آمریكایی، می گوید:
خطر عقیده آرمگدون در این است كه این عقیده ای كشنده و مسری است.

جنبشی با رشد و نمو سریع در آمریكا

در آمریكا جنبش بنیادگرای جدیدی پای به عرصه وجود گذشته است. این جنبش در میان طبقه متوسط و رده بالای جامعه آمریكا جا باز كرده است.

یاران و پیروان این جنبش میلیون ها دلار به آن كمك می كنند و به سخنان كشیشان تلویزیونی انجیلی گوش می دهند كه مفاهیم بنیادی و مذهبی جنبش را تشریح و تفسیر می كنند.

آنها كتاب های هال لیندسی و تام های را می خوانند و یك هدف دارند: گرفتن دست خداوند تا او آنها را به آسمان ها ببرد و بدین وسیله از تمام سختی ها نجات یابند و از آنجا شاهد آرمگدون و نابودی كره خاكی باشند.

این عقیده بر بسیاری از كلیساهای مهم حاكم است؛ از جمله كلیسای «میعادگاه الهی، «كلیسای نزول روح القدس« و كلیساها كه عنوان تعمیدی را با خود به یدك می كشند.

از میان هر ده آمریكایی یك نفر به التزام و تعهد خویش نسبت به آموزه ها و تعالیم این جنبش بنیادی اعتراف می كند و امروزه بیش از هر جنبش بنیادی مسیحی دیگری در حال رشد و نمو است.

به این موضوع فكر كنید!

مسیح كسانی كه شهرش، قدس، را اشغال و غارت كردند، خواهد كشت. سپس ارتش هایی را كه در دشت مجدو یا آرمگدون گرد آمده اند، از بین خواهد برد. عجیب نیست كه چنان سیل خونی راه بیفتد كه تا افسار اسبان و تا ۲۰۰ مایلی قدس برسد!… این دشت با دستگاه ها و تجهیزات مدرن و حیوانات و اجساد مردان و خون پر خواهد شد!

این سخن به نظر غیر منطقی می آید! عقل بشری نمی تواند تصور كند، انسان در حق هم نوع خویش چنین بی رحم باشد. با این حال خداوند در آن روزپرده از روزی سرشت و خوی نهفته بشر برخواهد داشت. تمام شهرهای جهان نابود خواهند شد، لندن، پاریس، توكیو، نیویورك، لس آنجلس، شیكاگو همه نابود خواهند شد.

سفر به مگدو

برای آشنایی بیشتر با عقیده  آرمگدون در سال ۱۹۸۳ بار سفر بسته و با نظارت جری فالول راهی سرزمین  مسیح شدم. پس از فرود آمدن در  تل آویو، اتوبوس ها ما را به شمال یعنی  مگدو بردند، كه در ۵۵ مایلی شمال تل اویو و ۱۵ مایلی دریای مدیترانه قرار دارد.

در طول مسیر با كلاید آشنا شدم که اواخر شصت سالگی خود را طی می كرد. او فارغ التحصیل دانشگاه و در جنگ جهانی دوم افسر ارتش بود.

هنگامی كه به مگدو رسیدیم، از اتوبوس ها پیاده شدیم و راه تپه كوچكی را پیش گرفتیم كه بقایای گروه ها و مردمان گذشته را در خود دفن كرده بود. وقتی به او گفتم: نگاه كن كلاید این تپه جای یكی از شهرهای قدیمی  كنعان بود و ما در جنوب دشت بزرگی ایستاده ایم كه أسدریلیون نامیده می شود و در  كتاب مقدس از او به نام  دشت جرزیل یاد شده است.

كلاید با لحنی همانند یك مورخ مجرب جواب داد: مگدو در قرون گذشته، شهر بزرگ و بسیار بااهمیتی بود. این شهر بر سر راه های استراتژیك نظامی قرار داشت و كاروان ها از این شهر می گذشتند. راه ساحلی كه مصر را به  دمشق مرتبط می سازد، از دشت مگدو، می گذرد.

منبع : کتاب یدالله (چرا ایالات متحده از اسرائیل برای اهداف خودش استفاده می کند ) انتشارات موعود

همچنین ببینید

گاپ

گاپ پروژه‌ای صهیونیستی

گاپ پروژه‌ای صهیونیستی – توسعه طلبی صهیونیست‌ های کابالائیست این بار پس از فلسطین متوجه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.