اینک آخرالزمان

اصطلاح آخرالزمان در کتاب های حدیث و تفسیر در دو معنا به کار رفته است: نخست، همه آن قسمت از زمان که بنا بر عقیده مسلمانان، دوران نبوت پیامبر اسلام(ص) است و از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می شود. دوم، فقط آخرین بخش از دوران یاد شده که در آن، مهدی_موعود ظهور می کند و تحولات عظیمی در عالم واقع می شود.

دلیل نام گذاری دوران نبوت پیامبر اسلام به آخرالزمان این بوده است که مسلمانان معتقدند آن حضرت، خاتم پیامبران است و شریعت وی تا پایان این عالم اعتبار دارد. به جز آن، از رسول اعظم(ص) روایاتی نقل شده که در آنها به صراحت آمده است دوران نبوت ایشان به قیامت و آخرین بخش از حیات کره خاک می پیوندد.

چنان که گفته شد، دومین معنایی که اصطلاح آخرالزمان در آن به کار می رود، عصر ظهور حضرت مهدی(ع) است. بر اساس آموزه های اسلامی، در آستانه ظهور آن حضرت که از آن با عنوان آخرالزمان یاد می شود، جهان دست خوش فتنه ها، آشوب ها و بحران های مختلف سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی می شود و ستم و بی عدالتی همه جهان را فرا می گیرد. این وضعیت ادامه دارد تا زمانی که قائم آل محمد(ع) ظهور کند و با ظهور خود، جهان را از تیرگی ستم، فساد و تباهی برهاند.

اینک آخرالزمان: نشانه ها در حجه الوداع

در روایتی که سلمان(ره) آن را از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده، چنین آمده است:
در حجه_الوداع، با رسول خدا(ص) مشغول انجام مناسک حج بودیم که حضرت، حلقه در کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود: آیا می خواهید شما را از نشانه ها و حوادث پیش از قیامت خبردار کنم؟

سلمان که از همه به ایشان نزدیک تر ایستاده بود، گفت: بلی یا رسول الله!
ایشان فرمود: از جمله آنها ضایع و تباه کردن نمازها و تبعیت از شهوت ها، متمایل شدن به هواهای نفسانی، تکریم و بزرگداشت ثروتمندان و مال پرستان و فروختن دین به قیمت دنیاست. در این زمان است که قلب مؤمن در درونش همانند نمک در آب حل می شود؛ چرا که منکرات، کژی ها و کاستی ها را می بیند و قدرت تغییر دادن آنها را ندارد.

سلمان پرسید: آیا واقعا چنین خواهد شد؟
ـ سلمان! قسم به آن که جانم در دست اوست، آری! و به دنبال آن حاکمان و امیران ستمگر و وزیران فاسق و کارگزاران و کارشناسان ستم کار پیدا می شوند و [مردم] به خیانت کاران اعتماد می کنند.
ـ آیا واقعا چنین روزی خواهد آمد؟
ـ سلمان! سوگند به آن که جانم در دست اوست، آری! در آن زمان است که منکرها و انحراف ها، معروف و خوب و اعمال پسندیده، منکر و ناپسند شمرده می شود. شخص خائن، معتمد و شخص امین، خائن خوانده می شود. دروغ گو را تأیید و راست گو را طرد می کنند.

قلب شیطان

حضرت رسول(ص) در حجه_الوداع، فرمودند:…
سلمان! قسم به آن که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان است که چیزی از مشرق و چیزی از مغرب می آید و امت مرا رنگارنگ می کند. چه بیچاره اند کسانی که به خاطر آنها ضعیف می شوند و وای بر آنها که خدا چه برای آنها مهیا کرده چگونه در کمین آنهاست. نه به کوچک ترها رحم می کنند و نه به بزرگ ترها احترام می گذارند. از خطاکاران و گنه کاران در امان نیستند. بدن هایشان، بدن انسان و قلب هایشان، قلب شیطان است.

آیا واقعا چنین خواهد شد؟
سلمان! سوگند به کسی که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان مردان تنها به مردان و زنان تنها به زنان [برای ارضای شهوات] مشغول می شوند. همان گونه که اهل خانه ای نسبت به دختران خانه خود احساس غیرت می کنند، [غریبه ها] نسبت به پسرکان جوان، غیور می گردند [و آنها را ناموس خود می شمرند]. مردان به زنان و زنان به مردان شبیه می شوند و … که لعنت من بر چنین زنان مسلمانی باد!

آیا واقعا چنین خواهد شد؟
سلمان! قسم به آن که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان مساجد را همانند کلیسا ها و کنیسه ها تزیین می کنند و قرآن ها را طلاکاری و زینت. مناره ها بلند می شوند و خطوط (دسته ها) زیاد می شوند. قلب هایشان نسبت به هم متنفر و در زبان هایشان، اختلاف نمایان است.

آیا واقعا چنین خواهد شد؟
سلمان! قسم به آن که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان است که مردان و پسران امتم برای زینت از طلا استفاده می کنند و حریر و دیبا و ابریشم می پوشند و با بیگانگان متحد می شوند.

آواز و غنا

حضرت رسول(ص) در حجه_الوداع، فرمودند:…
سلمان! سوگند به آن که جانم به دست اوست، آری! هر چند به خدا ضرری نمی رسانند [، بلکه به خودشان ظلم می کنند]، لیکن طلاق زیاد می شود و حدود، اقامه و اجرا نمی شود. در آن زمان است که زنان آوازه خوان می شوند و آلات موسیقی جلوه می یابند و به دنبال آن اشرار امتم پیدا می شوند.

آیا واقعا چنین خواهد شد؟
سلمان! سوگند به آن که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان ثروتمندان امتم برای تفریح و سیاحت، افراد عادی برای تجارت و کسب درآمد و فقرا برای ریا و خودنمایی به حج و عمره می روند… زنازادگان زیاد می شوند و قرآن را با آواز و غنا می خوانند و به خاطر دنیا بر سر هم می ریزند و با هم درگیر می شوند. در آن زمان به محارم تجاوز می کنند و به دنبال گناهان می روند. اشرار و بدان بر خوبان مسلط می شوند. دروغ علنی می شود و لجاجت نمایان می گردد.

بیچارگی ها نمایان می شود. با لباس ها به هم فخر می فروشند و مباهات می کنند و ظرف های ناشایست را پر می کنند. نرد و شطرنج و آلات موسیقی مورد پسند [مردم] واقع می شوند. امر به معروف و نهی از منکر را انکار می کنند، به طوری که مؤمن خوارتر از کنیز می گردد.

آشکار شدن بدی ها

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا عصر_ظهور دولت_حق را چنين برشمرد:

آن گاه که ديدی حق مرده است و اهل حق از ميان رفته اند؛ ستم همه جا را فرا گرفته است؛ قرآن فرسوده شده و بدعت هايی از روی هوا و هوس در مفاهيم آن به وجود آمده است.

دين بی محتوا شده است، همانند ظرفی که آن را واژگون می سازند؛ اهل باطل بر اهل حق بزرگی می جويند؛ شر آشکار شده است و از آن نهی نمی شود و هر که کار زشت انجام دهد، معذورش می دارند.

فسق آشکار شده است و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده می کنند؛ مؤمن، سکوت اختيار کرده است و سخنش را نمی پذيرند؛ فاسق دروغ می گويد و کسی دروغ و افترايش را به او باز نمی گرداند.

فساد آشکار

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا علائم_عصر_ظهور را چنين برشمرد:

بچه کوچک، مرد بزرگ را خوار می شمارد؛ پيوند خويشاوندی بريده می شود؛ هر که را به کار بد بستايند، خوشحال می شود.

پسربچه همان می کند که زن می کند؛ زنان با زنان ازدواج می کنند؛ تملق و چاپلوسی فراوان شده است؛ مرد، مال خود را در غير راه طاعت خدا خرج می کند و کسی از او جلوگيری نمی کند.

چون شخص مؤمنی را ببيند، از کوشش او به خدا پناه برد؛ همسايه ، همسايه خود را آزار می دهد و در اين کار مانعی برای او نيست؛ کافر خوشحال است از آنچه در مؤمن می بيند و شاد است از اين که در روی زمين فساد و تباهی می بيند.

فساد آشکار

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا عصر_ظهور دولت_حق را چنين برشمرد:

آشکارا شراب بنوشند و کسانی که از خدای عزّ و جلّ نمی ترسند، برای نوشيدنش گرد هم آيند؛ امر_به_معروف کننده خوار است.

فاسق در آنچه خدا دوست ندارد، نيرومند و ستوده است؛ اهل قرآن و هر که آنان را دوست دارد، خوار است؛ راه خير بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است.

خانه کعبه تعطيل شده است و دستور به ترک آن داده می شود؛ مرد به زبان می گويد، آنچه را که به آن عمل نمی کند؛ مردان، خود را برای استفاده مردان فربه می کنند و زنان برای زنان؛ زندگی مرد از پس او اداره می شود و زندگی زن از فرج او.

به مردها پول می دهند که با آنها يا زنانشان عمل نامشروع انجام دهند؛ توانگر از شخص باايمان عزيزتر است؛ رباخواری آشکار است و رباخوار سرزنش نمی شود.دوران بدعت

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا عصر_ظهور را چنين برشمرد:

توانگر از شخص باايمان عزيزتر است؛ رباخواری آشکار است و رباخوار سرزنش نمی شود؛ زن ها به زنا افتخار می کنند؛ زن برای نکاح مردان با شوهر خود همکاری می کند؛ بيشتر مردم و بهترين خانه ها آن باشد که به زنان در هرزگی شان کمک می کنند؛

مؤمن به خاطر ايمانش غمناک و پست و خوار می شود؛ بدعت و زنا آشکار می شود؛ مردم به شهادت ناحق اعتماد می کنند؛ دستورهای دينی بر اساس تمايلات اشخاص تفسير می شود؛ حلال، تحريم شود و حرام، مجاز؛ مردم چنان در ارتکاب گناه گستاخ شده اند که منتظر رسيدن شب نيستند؛

مؤمن نمی تواند کار بد را نکوهش کند، جز با قلب؛ مال کلان در راه غضب الهی خرج می شود؛ زمام داران به کافران نزديک می شوند و از نيکان دوری می گزينند؛ واليان در داوری رشوه می گيرند؛ پست های حساس دولتی به مزايده گذارده می شود؛

مردم با محارم خود نزديکی می کنند؛ به تهمت و سوءظن، مرد به قتل می رسد؛ مرد به مرد پيشنهاد عمل زشت می کند و خود و اموالش را در اختيار او می گذارد…

گناهان آشکار

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا عصر_ظهور را چنين برشمرد:

زن بر مرد خود مسلط می شود و کاری را که مرد نمی خواهد، انجام می دهد و به شوهر خود خرجی می دهد؛ مرد، زن و کنيزش را کرايه می دهد و به خوراک و نوشيدنی پستی تن در می دهد؛ سوگندهای به ناحق به نام خدا بسيار می شود؛

قمار آشکار می شود؛ شراب را بدون مانع و آشکارا می فروشند؛ زنان مسلمان، خود را دراختيار کافران می گذارند؛ لهو و لعب آشکار می شود و کسی که از کنار آن می گذرد، از آن جلوگيری نمی کند (و کسی جرئت جلوگيری را ندارد)؛

کسی که مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند، مردم شريف را خوار می کند؛ نزديک ترين مردم به فرمان روايان کسی است که به دشنام گويی ما خانواده ستايش شود؛ هرکس ما را دوست دارد، دروغ گويش می دانند و شهادت او را نمی پذيرند؛

مردم، در گفتن حرف زور و ناحق با همديگر رقابت می کنند؛ شنيدن قرآن بر مردم سنگين و گران می آيد و در عوض، شنيدن سخنان باطل بر مردم آسان است…

نقاب زیبایی بر چهره زشتی ها

همسايه، همسايه را از ترس زبانش گرامی می دارد؛ حدود خدا تعطيل می شود و در آن به دلخواه خود عمل می کنند؛ شر و سخن چينی آشکار می شود؛ ستم کاری گسترش می يابد؛

غيبت را سخن نمکين می شمارند و مردم همديگر را بدان مژده می دهند؛ سلطان به خاطر کافر، مؤمن را خوار می کند؛ خرابی و ويرانی بيش از آبادی است؛ مرد برای غرض دنيايی رياست می طلبد و خود را به بدزبانی مشهور می سازد تا از او بترسند و کارها را به او واگذار کنند؛

نماز را سبک می شمارند؛ مرد مال بسيار دارد، ولی از وقتی که آن را پيدا کرده، زکات آن را نپرداخته است؛ قبر مرده ها را می شکافند و آنها را می آزارند و کفن هايشان را می فروشند؛ آشوب بسيار می شود؛ مرد روز خود را به نشئه (شراب) به شب می برد و شب را به مستی صبح می کند؛

با حيوانات عمل زشت انجام می دهند؛ دل مردم سخت و چشمانشان خشک می شود و ياد خدا بر آنان سنگين می آيد؛ کسب های حرام گسترش می يابد و بر سر آن رقابت می کنند؛ نمازخوان برای ريا و خودنمايی نماز می خواند؛ فقيه برای غير دين فقه می آموزد و دنيا و رياست طلب می کند…

نشانه های گمشده

حضرت امام صادق(ع) نشانه های آخرالزمان يا عصر_ظهور را چنين برشمرد:

آزار به پدر و مادر آشکار می شود و مقام آنها را سبک می شمارند و حال آنها در پيش فرزند از همه بدتر باشد و از اينکه به آنها افترا زده شود، خوش حال می شوند؛

زن ها بر حکومت چيره می شوند و پست های حساس را قبضه می کنند و کاری پيش نمی رود، جز آنچه به دلخواه آنان باشد؛ پسر به پدر خود افترا می زند و به پدر و مادر خود نفرين می کند و از مرگشان خوش حال می شود؛

اگر روزی بر مردی بگذرد که در آن روز گناه بزرگ مرتکب نشده باشد، مانند هرزگی يا کم فروشی يا انجام کار حرام يا می خوارگی، آن روز غمگين است و خيال می کند که روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بيهوده تلف شده است؛

سلطان، مواد غذايی را احتکار می کند؛ حق خويشاوندان پيامبر ( خمس) به ناحق تقسيم می شود و بدان قماربازی و می خوارگی می کنند؛ با شراب درمان می کنند و بدان بهبودی می جويند؛ مردم در مورد ترک امر_به_معروف و ٍ نهی_از_منکر و بی عقيدگی يکسان می شوند؛… نشانه های حق کهنه گشته است.

اميدهای آخرالزمان

در کنار روايت هایی که در آنها از مردمان آخرالزمان نکوهش شده، رواياتی نيز وجود دارد که گروه هايی از اهل آخرالزمان به شدت ستايش شده اند، تا جايی که از آنها به عنوان برادران_رسول_خدا ياد شده است.

اين گروه نيستند، مگر منتظران که با وجود همه سختی ها و دشواری های عصر غيبت، دين و ايمان خود را حفظ می کنند و بر پيمان الهی خود ثابت قدم می مانند.

ابوبصير از ابوجعفر(ع) که درود خدا بر او باد، نقل می کند که فرمود:
روزی پيامبر خدا(ص) در حالی که عده ای از يارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنما! ايشان سخن را دو مرتبه تکرار کردند. در اين هنگام گروهی از ياران که گرد آن حضرت بودند، گفتند: ای پيامبر خدا! آيا ما برادران شما نيستيم؟

فرمود: «نه. شما ياران من هستيد. برادران من قومی هستند [که] در آخرالزمان [خواهند آمد]. آنها به من ايمان می آورند، در حالی که مرا نديده اند. خداوند آنها را با نام های پدرانشان شناسانده است، پيش از آنکه از پشت های پدران و رحم های مادرانشان خارج شوند.

هر يک از آنها بر دين خود پايدار می ماند، در حالی که اين عمل از دست کشيدن بر خارهای گون در شب تاريک و در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است.
ايشان چون چراغی فروزان در دل تاريک شب می درخشند. خداوند آنها را از همه فتنه های تيره و تار در امان نگه می دارد.»

فتنه دجال

با توجه به روایات، فتنه دجال، از بزرگترین فتنه های آخرالزمان است. سعی می کنیم با توجه به روایات کمی آن را بشناسیم.

معنا و مفهوم دجال

الف. واژه دجّال از دُجَيل به معنای قَطْران گرفته شده است. اعراب در گذشته، بدن شتران خود را برای پوشاندن عيوب آنها با ماده سياهرنگی به نام قطران می پوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با اين ماده تَدجيل می گفتند. از آنجا که دجال نيز چون قطران سراسر زمين را می پوشاند، از او با اين عنوان ياد می شود.

ب. واژه ياد شده از دَجْل به معنای دروغ مشتق شده و دجال ادعای پروردگاری می کند و اين کار از بزرگترين دروغ هاست.

ج. ريشه لغت دجال، دَجْل، به معنای در نورديدن است و از اين رو اين نام به دجال اطلاق می شود که او بيشتر مناطق جهان را درمی نوردد و تحت سلطه خود درمی آورد.

د. دجال از «تَدجيل» به معنای پوشاندن ريشه گرفته است و به اين دليل دجال را با اين نام می خوانند که او با کفرش مردم را می پوشاند يا زمين را با فراوانی لشکريانش می پوشاند يا اينکه حق را با باطل می پوشاند.

ه. اين واژه از «تَدجيل» گرفته شده که به معنای زراندود کردن برای فريب است. دجّال با دروغ و نيرنگ خود و همچنين با بيان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه می دهد و موجب فريب مردم می شود.

و. لغت دجّال از «دُجال» به معنای طلا يا آب طلا مشتق شده است؛ چون دجال در هر جا که قدم می گذارد گنج های طلا نيز با او همراه است.

ز. ريشه اين لغت «دَجّاله» به معنای گروه بزرگ همسفران است و دجال سراسر زمين را با هواداران فراوان خود می پوشاند.

ح. اين واژه از لغت «دَجال» به معنای سرگين، گرفته شده است؛ زيرا دجّال نيز مانند سرگين گستره زمين را با اعمال خود آلوده می کند.

حتمی بودن خروج دجال در روایات

در روایات متعددی بر گریزناپذیر بودن خروج دجال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزمان یا نشانه های قیامت، تأکید شده است.

از جمله در روایتی که امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل می کند، می خوانیم: پیش از ساعت [قیامت] ده رویداد گریزناپذیر است: [خروج] سفیانی، [خروج]دجال و….

در برخی روایات، حتمی بودن خروج دجال به مانند حتمی بودن ظهور امام_مهدی(ع) دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است.

از آن جمله می توان به روایت نبوی زیر اشاره کرد: هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجال را انکار کند، کافر شده است.

دجال و هشدار همه انبیا

در بسیاری روایات بر این موضوع تأکید شده که فتنه دجال، فتنه ای بزرگ و بی مانند است. پیامبر اعظم(ص) در یکی از خطبه های خود می فرماید: ای مردم! بر روی زمین فتنه ای بزرگتر از فتنه دجال نبوده است، خدای تعالی هیچ پیامبری را برانگیخته، مگر اینکه امتش را از او برحذر داشته است.

در روایت دیگری، در همین زمینه از پیامبر(ص) چنین روایت شده است:
از آفرینش آدم تا برپایی قیامت، امری بزرگ تر از دجال نبوده است.

خطر دجال برای جوامع بشری چنان گسترده و ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از او برحذر داشته اند. پیامبر گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: هیچ پیامبری نبوده است مگر اینکه پیروانش را از دجال بر حذر داشته است.

ضرورت پناه بردن به خدا از شر دجال

در روایات فراوانی بر ضرورت پناه بردن به خدا از شر فتنه دجال سفارش شده است.

از جمله در روایتی، از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل شده است: هر یک از شما هنگامی که از تشهد پایانی فارغ شدید، باید که از چهار چیز [به خدا] پناه برید: از عذاب دوزخ، از عذاب قبر، از فتنه زمان زندگی و مرگ و از شر مسیح دجال.

در برخی روایات نیز توصیه هایی برای در امان ماندن از شر فتنه دجال شده است. از جمله در یکی از روایات نبوی می خوانیم: هر کس ده آیه ابتدایی سوره کهف را حفظ کند از فتنه دجال در امان می ماند.

علمای شیعه و دجال

در منابع روایی شیعه برخلاف منابع اهل سنت، کمتر به موضوع دجال پرداخته شده است تا آنجا که در کتاب هایی مانند الکافی ثقه الاسلام کلینی(ره)، کتاب الغیبه نعمانی(ره) و الإرشاد شیخ_مفید(ره) که در آنها روایات فراوانی در مورد نشانه های ظهور نقل شده، حتی یک روایت هم درباره دجال نیامده است.

مجموع روایاتی که در کمال الدین و تمام النعمة شیخ_صدوق(ره) و کتاب الغیبة شیخ_طوسی(ره) دراین باره نقل شده است، به ده مورد هم نمی رسد. افزون بر این، بیشتر روایت هایی که از طریق اهل سنت درباره دجال و ویژگی های او نقل شده گرفتار ضعف سند یا افسانه پردازی و بیان مطالب عجیب و غریب و دور از ذهن است.

با توجه به مطالب یاد شده، برخی از نویسندگان معاصر، در اصل وجود دجال یا ویژگی های او تردید کرده و در نهایت معتقد به رمزی و کنایه ای بودن ویژگی های دجال و انطباق نداشتن این ویژگی ها بر شخص یا موجود معین و مشخص شده اند.

سید محمد_صدر، پس از آنکه دوازده ویژگی دجال را با استفاده از روایات برمی شمارد، در بررسی این ویژگی ها می نویسد: بی تردید، اگر از مفاهیم رمزی و کنایی این عبارات صرف نظر کنیم هیچ یک از آنها را نمی توانیم بپذیریم و نمی شود آنها را صحیح دانست؛

سرانجام دجال

در مورد سرانجام دجال و اینکه او به دست چه کسی نابود می شود، با دو دسته روایت رو به رو هستیم. در دسته ای از روایات تأکید شده است که دجال به دست حضرت مهدی(ع) کشته می شود و در دسته ای دیگر از روایات از حضرت عیسی(ع) به عنوان کشنده دجال یاد شده است.

امام صادق(ع) در این باره می فرماید: روز نوروز روزی است که خداوند در آن روز قائم ما اهل بیت و واپسین ولی امر را بر دجال پیروز می گرداند و او را در کناسه کوفه به دار می زند.

در این زمینه، همچنین از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: دجال در امت من خارج می شود و به مدت چهل روز یا چهل سال یا چهل شب یا چهل ماه در میان آنها زندگی می کند تا اینکه خداوند عیسی بن مریم(ع) را برمی انگیزد و او بر دجال غلبه می کند و نابودش می سازد.

با توجه به روایات یاد شده، اظهار نظر قطعی در مورد چگونگی از بین رفتن دجال امکان پذیر نیست علم آن را به خدا واگذار می کنیم.

برداشت کنایی و رمزی از دجال

برخی اهل تحقیق با توجه به مشکلات موجود در روایات دجال، این روایات را بر معنایی رمزی و کنایی حمل کرده و دجال را سمبل پدیده ای دانسته اند که در آخرالزمان ظهور می کند و موجب گمراهی گسترده مردم می شود.

برای روشن تر شدن این برداشت، محمد_صدر در این زمینه را نقل می کنیم: مهم ترین و همگانی ترین نشانه ای که می بایست مورد توجه قرار گیرد، همان مفهوم دجال بود که سمبلی از حرکت های ضد اسلامی در دوران غیبت_کبرا، یعنی دوران فتنه ها و انحرافات است و آن عبارت است از تمدن جدید اروپایی که چهره ای فریبنده و چشمگیر و خیره کننده دارد.

افکار و اندیشه عمومی مردم دنیا را متوجه خود ساخته و پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است. همچون خروج بسیاری از مسلمانان از اسلام و فسادها و تباهی ها و ستم هایی که در جوامع بشری ایجاد کرده است .

لذا می توان گفت که از آغاز آفرینش حضرت_آدم تا روز قیامت مخلوقی بزرگ تر از لحاظ انحراف و کژی همچون این دجال وجود نداشته است؛

زیرا هیبت و شکوه تمدن اروپایی و عظمت مادی و اختراعات و سلاح های نابودی آفرین آن و وادار کردن انسان ها را به اینکه قدرت خداوندی را انکار کنند؛ تاکنون در تاریخ دیده نشده و سابقه نداشته است و در آینده نیز همچون او دیده نخواهد شد؛

زیرا آینده در اختیار طرفداران حق و عدالت خواهد بود. مؤید این برداشت فرمایش حضرت رسول(ص) در آن روایت است که فرمود: «ما بین خلقت آدم تا روز قیامت امر بزرگ تر از دجال نیست».

تعبیر به «امر» گویای آن است که دجال یک شخص نیست، بلکه یک حرکت فکری متمدن است که با اسلام دشمنی دارد!.

نتایج بحث دجال

با توجه به مجموعه مطالبی که در اینجا بیان شد، می توان گفت:

فتنه دجال فتنه ای سهمگین، پیچیده و بسیار گمراه کننده است که باید برای در امان ماندن از آن تنها به خدای بزرگ پناه برد.

با توجه به روایاتی که از شیعه و اهل سنت نقل شده است، در اصل خروج موجودی به نام دجال در آخرالزمان تردیدی نیست؛ موجودی که با هم در آمیختن حق و باطل مردم را به گمراهی می کشاند و گروه زیادی را با خود همراه می کند.

بسیاری از روایاتی که در آنها ویژگی های عجیب و غریب و خارق العاده ای برای دجال برشمرده شده است، از نظر سند ضعیف هستند و چندان نمی توان به آنها اطمینان کرد.

وجود برخی از روایات خاص و با مضامین غیرمعقول درباره ویژگی های دجال در کتاب های معتبری همچون کمال_الدین_و_تمام_النعمه شیخ_صدوق(ره) به معنای اعتبار این روایات و تأیید آنها از سوی نویسندگان این کتاب ها نیست؛ بلکه برخی از این روایات، صرفاً از باب جدل با مخالفان عمر طولانی امام_مهدی(ع) و به عنوان شاهدی بر امکان عمر_طولانی نقل شده اند؛ زیرا این مخالفان به عمر طولانی دجال اذعان دارند و در عین حال منکر عمر طولانی امام مهدی(ع) هستند.

حمل روایات دجال بر معانی رمزی و کنایی نیازمند دلایل و مستندات کافی است و در صورت نبود این دلایل و مستندات، چاره ای جز حمل آنها بر معانی ظاهریشان نیست.

ضرورت شناخت نشانه های ظهور

از زمان پیامبر اکرم(ص) که بشارت به ظهور مردی از آل محمد(ع) در آخرالزمان داده شد، بیان نشانه های ظهور او نیز آغاز شد. امامان نیز مردم را نسبت به نشانه های ظهور هشدار می دادند.

اکنون با مجموعه ای قابل توجه از روایات و کلمات معصومان(ع) روبه رو هستیم که در هر یک از آنها به گوشه ای از رویداد عظیم ظهور مصلح آخرالزمان اشاره شده است و اگر آنها را کنار هم قرار دهیم، می توانیم به تصویری نسبتا شفاف از وضعیت اجتماعی، سیاسی، نظامی و حتی طبیعی و جغرافیایی جهان در آستانه ظهور دست یابیم.

بی تردید، مطالعه در روایات مربوط به نشانه_های_ظهور در عصر ما که بیش از هر عصر دیگر، التهاب جهانی برای ظهور احساس می شود، از ضرورت های بی چون و چراست.

بر شیعیان آل محمد(ع) واجب است که با دقت تمام، به همه نشانه های ظهور توجه کنند و با تطبیق آنها با وضعیت کنونی جهان، رسالت خویش را بهتر بشناسند.

همچنین ببینید

ما و بنی امیه

از سفیانی چه می‌دانید؟آیا سفیانی یک جریان است یا فردی خاص؟چه نسبتی بین سفیانی و اتفاقات اخیر در سوریه و عراق وجود دارد؟…. ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.