فهرست محتوا
تاریخچه فضای مجازی: پروژه آرپا
در دهه شصت میلادی و در خلال جنگ سرد، آمریکایی ها «موسسه پروژه های تحقیقی پیشرفته آرپا» را به وجود آوردند. این موسسه با یک هدف مشخص شروع به کار کرد، اتصال کامپیوتر ها به یکدیگر از طریق خطوط تلفن.
آنها به دنبال سیستمی بودند که داده ها به طور اتوماتیک از مبدا به مقصد، بدون داشتن مسیری از قبل تعیین شده برسند.
درواقع همچون تار عنکبوت اگر بخشی از سیستم از بین رفت یا خراب شد، باز هم داده ها توانایی این را داشته باشند تا از راه های دیگر به مقصد برسند.
نیاز به چنین سیستمی از آنجا به وجود آمد که در صورت حمله اتمی «روسیه» به «آمریکا»، آمریکایی ها در جواب، برای دادن دستور حمله اتمی، نیازمند خطوط تلفن هستند تا رئیس جمهور دستور حمله را بدهد؛ اما خطوط تلفن قبل ازین دستور، توسط موشک های روسی منهدم شده است و عملا راهی برای رساندن دستور رئیس جمهور وجود ندارد.
پس نیاز به سیستمی احساس می شد که در صورت خراب شدن یا از بین رفتن بخشی از شبکه، داده ها بتوانند از مسیرهایی که همچنان سالم هستند، استفاده کنند.
در دهه نود و پس از لو رفتن سیستم مورد استفاده توسط دولت، وزارت دفاع این پروژه را عمومی کرد. از دهه نود به بعد، آهسته استفاده از این سیستم، از حالت نظامی به حالت عمومی در آمد.
به وجود آمدن موتورهای جستجوی اولیه و سپس موتور جستجوی «موزائیک»، در سال ۱۹۹۳م. باعث جهشی شگرف در دنیای مجازی شدند؛ به طوری که در سال ۱۹۹۴م. سه میلیون کامپیوتر به اینترنت متصل گردیدند. موتورهای جستجو باعث شد که هر چه بیشتر، استفاده از اینترنت عمومی شود و درمیان مردم، رواج پیدا کند.
فضای سایبر چیست؟
سان تزو، فیلسوف و استراتژیست چینی، در کتاب «هنر جنگ» چنین می نویسد: خود را بشناس. دشمن خود را بشناس. زمین و سرزمینی را که در آن به پیکار خواهی رفت، بشناس. این آگاهی به تو قدرت پیروزی در هزار جنگ را می دهد. سرعت شاکله پیروزی است.
امروز که ما در حال نبرد در میدان رزم آینده، در فضای سایبر و فضای ویرچوآل هستیم، شناخت هریک از این جبهه های نبرد، برای هر انسانی که قصد نبرد در این میدان را دارد، یک ضرورت و لازمه پیروزی است.
جهان مجازی، مهم ترین نبردگاه برای شناخت فضای سایبر و جهان حاکم بر آن است. برای شناخت بیشتر این دو دنیا باید با کلمات و اصطلاحات حاکم بر آن، کمی آشنا شد:
مجازی یا Virtual، از کلمه لاتین VIRTUS به معنی برتری، قدرت، فضیلت که به صورت کلی، به هر چیز اطلاق می شود که دارای فضیلت و برتری در بعد فیزیکی یا طبیعت است.
در مقابل فضای ویرچوآل، محیط واقعی یا Actual قرار دارد که ریشه آن کلمه لاتین actus، به معنی فعال، مربوط به عمل، واقعی و موجود است.
به فضایی که این محیط ویرچوال را به محیط اکچوال مرتبط می کند، «فضای سایبر» می گویند.
کلمه Cyber از واژه یونانی KUBERNETES به معنای سکان دار و کنترل کننده ساخته شده است؛ چرا که ذات سیستم سایبر در کنترل سیستم و ایجاد قدرت برتری و تحمیل توان و اراده خود بر غیر است.
اطلاعات چیست؟
این اصطلاح که بیشتر برای علوم رایانه به کار برده می شود، برای تعریف بعد غیر فیزیکی رایانه ها به کار می رود. این ابعاد، شامل اطلاعات، کنترل پردازش و ارتباطات است.
هرکدام از این بخش ها، دارای کارکردهایی هستند: بعد پردازش اطلاعات، وظیفه تبدیل اطلاعات و محاسبه منطقی را بر عهده دارد.
ارتباطات به اطلاعات، قابلیت انتقال و اشتراک گذاری را می دهد. همچنین کنترل وظیفه تغذیه پردازشگر برای جلوگیری از انحراف سیستم و ارتباط با محیط پیرامونی، از طریق حساسه ها است. اما مهمترین قسمت این چهار مؤلفه، یعنی اطلاعات در لغت، Information از کلمه لاتین informatio به معنی ایده است که در فضای سایبر، بیشتر به معنی شکل دادن به ایده (شکل دادن به ذهن) به کار می رود.
- اطلاعات به عنوان یکی از عوامل مهم جهان سایبر، از ویژگی های زیر برخوردار است:
- اطلاعات چیزی است در محیط که هیچ جرمی ندارد و فضا را اشغال نمی کند؛
- اطلاعات غير ملموس و قابل درک است؛
- اطلاعات کاربردهای همزمان و چندگانه دارد؛
- اطلاعات از بین نمی رود؛
- اطلاعات دارای ارزش متغیر با زمان است؛
- اطلاعات دارای رابطه ای پیچیده و غیر خطی با سودمندی است؛
- اطلاعات در اثر استفاده و به کارگیری، کم نمی شود و افزایش می یابد؛
غرق در انبوه اطلاعات
در ابتدا این سوال مطرح میشود که چگونه می توان به فضای سایبر متصل شد و با آن ارتباط برقرار کرد؟
یکی از راه های ارتباط برقرار کردن میان فضای سایبر و انسان، از طریق اپلیکیشن هاست.
این نرم افزارها گونه های متعددی دارند، از نرم افزارهای روزمره که در رایانه با آن سرو کار داریم تا نرم افزارهایی که در تلفن همراه از آنها استفاده می کنیم.
افزایش کارایی این نرم افزارها و و حتی ادغام چند برنامه در دل یک برنامه، میزان اطلاعات تولیدی در هر لحظه را بسیار افزایش داده است و منجر به غرق شدن مخاطب در انبوهی از اطلاعات می شود که فقط مقداری از آن را نیاز دارد.
اینترنت، تکنولوژی رایانه و ابزارهای ارتباط جمعی و به ویژه نحوه جریان اطلاعات، تصورات ما از انواع مختلف فرهنگ را تغییر داده اند.
در این شرایط، نسل جوان باید مهارت هایی را بیاموزد تا در این دوره بتواند از این ظرفیت ها برای بقا در جامعه سایبری استفاده کند.
انبوه اطلاعاتی که نسل جوان با آن درگیر است، زمان را برای تحلیل و نتیجه گیری از این حجم اطلاعات را کوتاه کرده است. این محدود شدن زمان انسان، سایبرگرد را واداشته است تا با حرکت به سمت ساده سازی و کوتاه کردن پیامها خود را از انبوه اطلاعاتی که دریافت می کند برهاند.
آموزش سرگرمی به واسطه رسانه های سایبری
بازی های سنتی یکی از روش های آموزش هنجارهای اجتماعی به فرد است. فرد، نمونه کوچک شده هنجارها و قوانین را در قالب بازی های گروهی انجام می دهد و با کمک دوستان و هم بازی های خود، توان رفتار اجتماعی را افزایش می دهد. این روند در بازیهای رایانه ای نیز موجود است.
در بازیهای رایانه ای فرد می تواند با دیگران در ارتباط باشد و نیز می تواند با خود، به رقابت بپردازد. این قابلیت به فرد این امکان را می دهد تا خود را با خود بسنجد و حس رقابت با خود را در فرد بیدار می کند. این مسئله خود، ریشه در فرد گرایی دنیای مدنی دارد که انسان حاضر، در آن زیست می کند.
از سوی دیگر، بازی هایی که هدف آنها، آموزش به کمک تکرار است بسیارند. این بازی ها تمام تلاش خود را می کنند تا با یک تعامل سازنده، فرد را به انجام عملی تکراری وادار کنند تا به این ترتیب، فرد بتواند در آموزش مورد نظر، به سطحی از توانایی برسد. شیوه تکرار برای تثبیت در مغز، روشی آموزشی است که طی آن، فرد هدف، به مرور زمان، حل در مسئله ای می شود که سیستم تلاش می کند آن را القا کند یا آموزش دهد.
وقتی این شیوه در بستر سایبر رخ می دهد، آسیب دیگری جز حل شدن تدریجی در مفاهیم القایی دارد و آن این است که فرد فقط آموزش های بقا در دنیای مجازی را دیده و هیچ توانایی در برخورد های اجتماعی و حتی زندگی در دنیای واقعی ندارد.
دریایی با عمق بند انگشت
این روزها که مردم شدیدا درگیر تکنولوژی های مدرن و به ویژه پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی شده اند توجه به کارکرد و نقش آنها اهمیت بیشتری پیدا می کند.
این ابزارها علاوه بر کارکرد سرگرمی که دارند، مبتنی بر تولید انبوه پیام و سطحی سازی آن هستند و اصولا هر پدیده ای که در فرایند تولید انبود قرار گیرد، دچار سادگی، سطحی سازی و عوام پسندی خواهد شد.
کافی است تاریخچه نقاشی، موسیقی، ادبیات، معماری یا پوشاک را در جهان و حتی پدیده های صد در صد بومی، نظیر هیئت های عزاداری در جامعه خودمان را بررسی کنید تا به عینه دریابید که تولید انبوه از طریق سطحی سازی، چگونه سرنوشت عوام پسندی را بر همه این عرصه ها رقم زده است.
کمترین پیامد تولید انبوه پیام و بمباران مخاطب با حجم عظیمی از داده های متفاوت، متنوع، متعارض و بعضا متضاد با یکدیگر، آن است که قدرت اندیشه و تحلیل از او سلب شده و در بهترین حالت، او را تبدیل به دریایی وسیع از اطلاعات با عمق یک بند انگشت، می کند.(ادامه دارد…)
بازی با اعتماد مخاطب
در مطلب قبل یکی از نتایج گسترش شدید استفاده از پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی جدید را سطحی شدن دانش و آگاهی مردم عنوان کردیم. یکی دیگر از نتایج ایم فضا، مخدوش شدن اعتبار پیامها است که در اثر تبادل پیام های مشکوک و نامطمئن و اغلب بدون منبع معتبر روی می دهد، به نوعی که دیگر تمییز داده های صحیح از غلط، امر طاقت فرسایی می شود.
خصوصا شایعات و اطلاعات غلطی که تا بخواهی نادرستی شان را اثبات کنی، اثر تخریبی خود را در ذهن مخاطب، بر جای گذاشته است.
این فضا فرصت و مجالی برای تحلیل عمیق و مبنایی باقی نمی گذارد و بنابراین باید در آن، پیام ساندویچی سرو نمود که کارکرد هاضمه ذهن را مختل نموده و غذایی به روح نیز نمی رساند.
شما در شبانه روز با حجم بالایی از پیامهای اخلاقی، فلسفی، عرفانی و مذهبی و … مواجه می شوید که پی در پی، از راه می آیند و می روند؛ بدون آنکه تاثیری بگذارند و حساسیتی برانگیزند.
این برنامه ها یکی از مظاهر نوین و ویژه تمدن غرب است که بسیاری از ویژگی های تمدن مادی و بریده از وحی غربی همچون غلبه سرگرمی و غفلت، تقدس زدایی، سست و سطحی شدن همه باورها، بی اعتمادی به یکدیگر، گم شدن حق در هیاهوها و … را می توان در آن سراغ گرفت.
غرق در فضای مجازی
حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند به مرز گسترش ارتباطات و همچنین پر کردن بخشی از اوقات فراغت کمک کند؛ اما گاهی نیز افراد به دلیل مصروف داشتن بخش زیادی از زمان خود در این فضا، از بروز تعارض در روابط رو در رو فرار می کنند. این گریز فاصله بین اعضای خانواده را روز به روز بیشتر خواهد کرد.
حضور بدون قانون، محدودیت زمانی و اخلاقی در فضای مجازی، خانواده را با چالش های عاطفی مواجه کرده و در ارتباط کلامی میان اعضای خانواده نیز اختلال ایجاد می کند.
فضای مجازی، افراد دور را به هم نزدیک می کند و افراد نزدیک را از هم دور می کند.
اینکه با استفاده از شبکه های اجتماعی می توان با دوستان قدیمی، آشنایان و اقوام دور در ارتباط بود و گذشته را تجدید نمود، از مزایای عضویت در رسانه های اجتماعی است؛ اما استفاده از این رسانه ها زمانی فرد را دچار مشکل می سازد که استغراق در اعتیاد به حضور در فضای مجازی، او را حتی از اعضای خانواده اش که نزدیک او هستند، غافل کند.
هرچند دسترسی سریع و آسان به اطلاعات به وسیله حضور در فضای مجازی، می تواند بر دانش فرزند پروری والدین بیفزاید، اما گاهی نیز می تواند غفلت از ایشان را به همراه داشته باشد. اختصاص دادن فرصت های زیاد به حضور در شبکه های اجتماعی، پدر و مادرها را از توجه کردن به وضعیت روانی و تربیتی و نیازهای فرزندان بی توجه کرده و آثار و پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت. اگر چه استفاده بیش از حد و نامتعارف از تلفن های همراه نیز می تواند الگوی نا مناسبی جهت به کار گیری این وسیله ارتباطی برای کودک باشد.
ما رسانه ها را کنترل میکنیم یا آنها ما را؟
ورود محصولات و ابزار های هوشمند در کشور و پایین بودن سواد فضای مجازی برای استفاده خانواده ها و اقشار مختلف، منجر به آسیب های جدی در سطح کشور شده است که متاسفانه در میان اين، خردسالان، کودکان و نوجوانان در معرض شدیدترین این آسیب ها قرار دارند.
در چنین فضایی یکی از سوالات جدی ما باید این باشد که ما رسانه ها را کنترل میکنیم، یا رسانه ها ما را.
پاسخ صحیح مبتنی بر سواد رسانه ای و سواد فضای مجازی است. در این زمینه لازم است بدانیم که اگر سواد و مهارت لازم برای حضور در این فضا وجود نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟
در تحقیقی که یکی از اساتید علوم اعصاب در «دانشگاه MIT» ارل میلر انجام داده است، به این نتیجه رسیده که مغز ما به صورت ذاتی برای چند کار طراحی نشده و این یعنی هنگامی که تصور میکنیم در آن واحد داریم چند کار را انجام میدهیم، در واقع داریم از کاری به کار دیگر پرش میکنیم و به همین دلیل است که کارهای ما عمدتا ناقص است و به نتيجه دلخواه و اساسی نمیرسند.
همین مسئله باعث می شود که نورون ها یا سلول های مغز زودتر خسته شوند، مغز، سوخت بیشتری بسوزاند و به همان اندازه هم میزان اضطراب و تنش افراد افزایش یابد.
در این شرایط کارآیی به شدت پایین آمده و میزان هورمونهای کورتیزوال و آدرنالین که هنگام مواجهه با تنش ترشح می شوند؛ افزایش مییابد و وقتی این هورمونها در بدن افزایش یابند، عملکرد شناختی ما مختل خواهد شد.
حال شما در نظر بگیرید در کودک یا نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده یا در آستانه سن بلوغ است. این میزان هورمون خارج از کنترل، درونش ترشح شده باشد که در اثر همین موضوع، اختلالات جدی در عملکرد شناختی او به وجود خواهد آمد و این کودک مظلوم از نقطه آغازین زندگی اجتماعی خویش، دچار مشکلات متعدد روانشناختی خواهد شد.
غرق در فضای مجازی
حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند به مرز گسترش ارتباطات و همچنین پر کردن بخشی از اوقات فراغت کمک کند؛ اما گاهی نیز افراد به دلیل مصروف داشتن بخش زیادی از زمان خود در این فضا، از بروز تعارض در روابط رو در رو فرار می کنند. این گریز فاصله بین اعضای خانواده را روز به روز بیشتر خواهد کرد.
حضور بدون قانون، محدودیت زمانی و اخلاقی در فضای مجازی، خانواده را با چالش های عاطفی مواجه کرده و در ارتباط کلامی میان اعضای خانواده نیز اختلال ایجاد می کند.
فضای مجازی، افراد دور را به هم نزدیک می کند و افراد نزدیک را از هم دور می کند.
اینکه با استفاده از شبکه های اجتماعی می توان با دوستان قدیمی، آشنایان و اقوام دور در ارتباط بود و گذشته را تجدید نمود، از مزایای عضویت در رسانه های اجتماعی است؛ اما استفاده از این رسانه ها زمانی فرد را دچار مشکل می سازد که استغراق در اعتیاد به حضور در فضای مجازی، او را حتی از اعضای خانواده اش که نزدیک او هستند، غافل کند.
هرچند دسترسی سریع و آسان به اطلاعات به وسیله حضور در فضای مجازی، می تواند بر دانش فرزند پروری والدین بیفزاید، اما گاهی نیز می تواند غفلت از ایشان را به همراه داشته باشد. اختصاص دادن فرصت های زیاد به حضور در شبکه های اجتماعی، پدر و مادرها را از توجه کردن به وضعیت روانی و تربیتی و نیازهای فرزندان بی توجه کرده و آثار و پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت. اگر چه استفاده بیش از حد و نامتعارف از تلفن های همراه نیز می تواند الگوی نا مناسبی جهت به کار گیری این وسیله ارتباطی برای کودک باشد.
دنیای لذت های مجازی
در دنیای هميشه متصل به اینترنت، مغز ما مدام در دام لذت جویی میافتد و ما مدام سعی می کنیم که هميشه به طریقی، محرک خارجی برای فعال کردن مدارهای لذت مغز خودمان پیدا کنیم که متأسفانه این موضوع در کودکان بسیار شدیدتر است.
این محرکها که به یاری فضای مجازی، بسیار راحت تر، سریعتر و آسانتر میشود به آنان رسید، شامل اخبار و محتوای هیجانآور، سرگرمی های خاص، متون تلگرام و اینستاگرام، محتوای پورنوگرافی و تصاویر بازیگران مشهور با پوششهای نامتعارف و… است و همین موضوع در صورت تکرار شدن میتواند بر روی میزان تمرکز انسان در مسائل مختلف تأثیر بسیار بگذارد.
این کاربران، مخصوصاً اگر کودکان و کم سالان باشند، دیگر نمیتوانند دقایق متمادی کتاب بخوانند یا روی یک کار دیگر تمرکز داشته باشند. چون مغزشان برای پرش و از این سو به آن سو شدن، پرورش پیدا کرده است.
نكته بسیار مهم اینجاست که مدار پاداش و لذت مغز ما تحت این شرایط که می تواند بسیار خطرناک باشد، هميشه در پی کام جویی است که متأسفانه این موضوع در کودکان، به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا، به سمت بزه دیدگی يا بزه کاری پیش میروند.
کودکان و فضای مجازی
نكته بسیار مهم در بحث پیشگیری از بزه دیدگی يا بزه کار شدن کودکان در فضای مجازی، این است که باید والدین با توجه به آموزههای تربیت دینی بتوانند درباره این فضا، ابتدا سواد فضای مجازی و سواد رسانهای خود را تقویت کنند، سپس درباره این فضا با فرزندشان صحبت کنند و وقتی آنلاین هستند، در کنارشان بنشینند.
والدین میبایست قوانینی برای استفاده از فضای مجازی در منزل وضع کنند و ابتدا خود به آنها پایبند بوده و سپس از فرزندشان بخواهند به این قوانین پایبند باشند و آن را امضا کنند.
به همین ترتیب نیاز استفاده از فضای مجازی و ابزارهای هوشمند را به صورت دقیق برآورد کرده و بر اساس آن، با محدودیت زمانی برای کودکان، آن را اجرا کنند.
پدر و مادر می توانند فرزندان را به کشف فرصت ها و امکانات مفید این فضا تشویق کنند و فعالیتهایی را باهم به صورت مشترک انجام دهند.
همچنین باید والدین استراتژی و نقش خود را به شیوه تعاملی با فرزندانشان در استفاده از فضای مجازی اتخاذ کنند که از جمله این نقش ها، میتوان به نقش فعال هنگام حضور در فضای مجازی، نقش فعال در تأمین امنیت فضای مجازی، نقش محدود کننده، نقش پایشگر و نظارت تکنیکی اشاره کرد.
با این توضیحات و رجوع به تجارب دیگر کشورها، این مهم نشان داده که مشارکت والدین در فعالیت ها مجازی فرزندانشان، منجر به کاهش شدید بزه دیدگی و آسیب شده است.
دانشمندان بی دانش
از نکات مهمی که در زمان استفاده از فضای مجازی باید به آن اشاره کرد، دوپامینی شدن افراد تحت تأثیر فعالیتهای شدید در شبکه ها و فضای مجازی است که این موضوع در مدار پاداش و لذت در مغزهای کاربران اینترنت آنقدر تقویت شده است که آنها ترجیح میدهند به جای صرف کردن وقت و زحمت کشیدن برای متون شخصی يا علمی؛ با رونوشت برداری و باز انتشار دهها مطلب بیارزش و دریافت متقابل آنها محرک هایی برای تقویت دائم این مدار داشته باشند که همین موضوع افراد را با بمباران اطّلاعات روبه رو کرده و پس از مدتی، آنان دچار توهم همه چیزدانی میشوند. که نتایج آن دربیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه به دلیل عمق بسیار کم معلومات کاربردی و افت شدید علمی میباشد.
برای مقابله با چنین فرایندی باید با وضع قوانین به روز و ارتقای سواد فضای مجازی تمام اقشار جامعه و تقویت اعتقادات دینی و رجوع به این مبانی برای فعالیت در فضای مجازی، یک مدل ایرانی اسلامی مطابق با فرهنگ خودمان داشته باشیم و بتوانیم آن را به خوبی؛ برای این نسل از آینده سازان انقلاب اسلامی تبیین کنیم.
راهکارهایی برای والدین در فضای مجازی
نقش والدین در کاهش مخاطرات فضای مجازی بسیار با اهمیت است که نکات زیر میتواند برای خانوادهها راهگشا باشد:
ایجاد قانون منع انتشار اطّلاعات خصوصی در منزل، میان والدین و فرزند در فضای مجازی؛
- صحبت کردن خصوصی والدین با فرزند در خصوص فعالیتهای فضای مجازی؛
- حضور والدین در کنار فرزند، هنگام استفاده از اینترنت؛
- حضور در نزدیکی فضایی که فرزند از اینترنت استفاده می کند؛
- تشویق کردن فرزند برای کشف و یادگیری در اینترنت، به وسيله خودشان؛
- کمک به فرزند زمانی که به مشکل بر میخورد یا در اینترنت، چیزی جست و جو میکند؛
- توضیح دادن اینکه چرا بعضی از سایتها خوب و بعضی بد هستند؛
- پیشنهاد دادن شیوه استفاده صحیح از اینترنت و ابزارهای پاک و امن، مانند شبکههای اجتماعی بومی، به جای شبکههای اجتماعی غربی؛
- پیشنهاد روش های صحیح برای رفتار با دیگران و رعایت حدود در فضای مجازی؛
- کمک به فرزند، زمانی که چیزی او را در فضای مجازی اذیت میکند و خانواده باید نقطه اعتماد و مشکل گشای فرزند باشند؛
- صحبت کردن و آگاهی دادن به فرزند، برای اينکه اگر به مشکلی در فضای مجازی برخورد کرد، چه کاری انجام دهد؛
- آموزش امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی، برای مقابله با منکرات و ترویج خوبیها دراین فضا؛
- اجازه دادن برای استفاده از سرویسهای مجاز در فضای مجازی، مانند دانلود نرم افزار یا موسیقی مجاز؛
- استفاده از شبكه ویدئویی بومی به جای شبکه های ویدئویی اینترنتی فاسد غربی؛
- به اشتراک گذاشتن موارد مجاز میان دوستان تائید شده؛
- تعیین زمان و ساعت مشخص برای استفاده از پیامرسانها وفضای مجازی؛
- عدم استفاده از پیامرسانهای آلوده، مانند تلگرام، واتساپ، اینستاگرام و…
- تعیین محدوده سنی برای پیامرسانهای داخلی و خارجی، حداقل از سن ۱۴ سالگی به بعد؛
- استفاده از ابزارهای نظارت نامحسوس توسط والدین و فیلترینگ خانگی؛
- مطالبه گری خانواده ها از دولت برای فراهم کردن بستر امن، پاک و سریع ملی.
علّت اعتیاد زایی فضای مجازی چیست؟
سر اختلاف اینترنت با دیگر رسانهها و خصیصه اعتیاد زایی آن در این است که جوان هنگام کار با اینترنت، به دنبال هویت یابی و تعامل اجتماعی است و این فرآیند اجتماعی شدن است که آن را اعتیاد آور میکند.
از جمله دیگر ویژگی های اینترنت، گمنامی است؛ یعنی کسی نمی تواند بفهمد شخصی که به اینترنت متصل است مشغول چه کاری بوده و کیست؟ همچنین راحتی و آسودگی برقراری
ارتباطات اجتماعی و فردی است؛ به طوری که شما در خانه خود می توانید به راحتی با دنیا ارتباط داشته باشید.
مضاف بر اینکه، در این فضا شما زندگی دوم و آواتاریزم را نیز تجربه میکنید. یعنی میتوانید نقشی را ایفا کنید که در زندگی واقعی ندارید.
نشانه های این نوع مسمومیت با شبکه های اجتماعی:
- شما هیچ وقت یک مقاله را از اول تا آخر نمی خوانید.
- بعد از نگاه کردن به صفحه نمایش، دیدتان تار می شود.
- نمی توانید ذهن خود را تنظیم کنید.
- دائم به وسیله های دور و اطرافتان می خورید.
- وقتی تلفنتان خاموش می شود، کاری نمی توانید بکنید.
- در طول روز دائما مشغول چک کردن ایمیل ها و شبکه های اجتماعی هستید
- شبکه های اجتماعی باعث می شوند در مورد زندگی خود احساس منفی داشته باشید.
- حتی وقتی در شبکه های مجازی هم نیستید، از هشتگ یا کلمات اختصاری استفاده می کنید.
اطلاعات ما در اینترنت کجا می رود؟
کشور ایران، اینترنت را حداقل با واسطه ۱۱ کشور از «آمریکا» خریداری می کند و اکثر تبادلات اینترنتی ایران بر روی این بستر انجام می شود.
به صورت دقیق تر می توان فرایند تبادل اطلاعات در اینترنت را به این شکل توضیح داد:
زمانی که مطلبی را در اینترنت ارسال می نمایید، حال می تواند آن مطلب شامل عکس، فیلم یا نوشته ای باشد، ابتدا آن مطلب در ISP و PAP و DCI وزارت ارتباطات ذخیره شده و پس از آن در حداقل ۱۱ کشور کپی می شود تا بعد از ذخیره شدن در NSA (آژانس امنیت ملی آمریکا) به سرور برسد؛ در این لحظه تیک اول زیر مطلب می خورد و همین مسیر طی می شود تا به گیرنده رسیده و تیک دوم بخورد؛ یعنی اطلاعات ارسالی شما حداقل در ۱۵ نقطه کپی و نگهداری می شود. آیا می توان این بستر را برای تبادل اطلاعات امن دانست؛ در حالی که برای هر تبادل، اطلاعات علاوه بر «آمریکا» و سازمانهای جاسوسی،در تمامی آن کشورها هم کپی می شود؟
طبق اسناد اسنودن ایران نا امن ترین کشور جهان در حوزه فضای مجازی است. آژانس امنیت ملی آمریکا که زیر مجموعه سازمان سیا است موفق شده در یک ماه ۱۴ میلیارد بسته اطلاعاتی، شامل تماس های تلفنی و اینترنتی را از کاربران و مدیران ایرانی جمع آوری کند که این حجم جاسوسی از یک کشور در جهان بی سابقه است.
اطلاعات ما چطور سرقت می شود؟
اطلاعات تبادلی کاربران
- تمامی اطلاعات تبادل شده کاربران در محیط شبکه های اجتماعی در سرورهایی ذخیره و نگهداری میشوند که متأسفانه تمامی آنها در خارج از کشور ایران میباشند و هیچ مطلبی بعد از ذخیره شدن در سرورها حذف نمیشود. حتی اگر کاربر با ساده اندیشی فکر کند که آن مطلب را حذف نموده است.
- درحال حاضر، سرور شبکههای اجتماعی خارجی پربازدید در ایران، مانند تلگرام و اینستاگرام در کشورهایی، مانند «انگلیس»؛ اسرائیل و آمریکا نگهداری میشوند.
دسترسیها
- صاحبان شبكه اجتماعی، صراحتاً به میزان دسترسیها به تمامی قسمتهای سختافزاری و نرمافزاری تلفنهای همراه هوشمند کاربران اذعان نموده اند و شما با نصب هر کدام از این شبکههای اجتماعی، قبول کردهاید که اطلاعات خود و اطرافیان تان را به صورت ۲۴ ساعته در اختیار آنها قرار دهید و حتی هزينه ارسال اطلاعات تان را هم خودتان پرداخت نمائید.
- برای مشاهده این قرارداد ذلّت بار میتوانید به قسمت نرم افزارهای تلفن همراه رفته و با انتخاب هر کدام از نرم افزارها، تعدادی از این دسترسیها را مشاهده نمائید.
معمولا چه دسترسی هایی به نرم افزارها می دهیم؟
در هر زمان و هر مکان، با دوربین شما عکسبرداری و فیلمبرداری می کند بدون اینکه حتی شما متوجه شوید؛
در هرزمان و هر مکان، میکروفون شما را جهت ضبط صدا روشن میکند. بدون اینکه حتی شما متوجه شوید؛
دسترسی کامل به کارت حافظه شما، شامل عکسها و فیلمها و… دارد و میتواند اصلاح کند، حذف کند و…؛
پیامهای شما را بخواند، تغییر دهد، حذف کند، اضافه کند، از طرف شما پیام ارسال کند بدون اینکه حتی شما متوجه شوید؛
دسترسی کامل به تمامی اطلاعات شخصی شما دارد؛ مانند: اصلاح مخاطبان، خواندن کارت تماس، خواندن مخاطبان، خواندن جریان اجتماعی شما، نوشتن جریان اجتماعی؛
همچنین دسترسی کامل به تماسهای تلفنی شما دارد؛ به گونهای که میتواند آنها را بخواند و تغییراتی اعمال کند و حتی از طرف شما تماس بگیرد؛ بدون اینکه حتی شما متوجه شوید؛
موقعیت مکانی شما را نقطه به نقطه ثبت می کند (موقعیت مکانی تقریبی، مبتنی بر شبکه و موقعیت دقیق GPS)؛
دسترسی به حسابهای شما دارد و میتواند بیفزاید، یا حسابی را حذف کند یا حسابی ایجاد کند
دسترسی کامل به شبکه و انجام هرگونه تغییرات و دسترسی به ابزارهای سیستم دارد؛ از جمله: اصلاح تنظیمات سیستم، ترسیم روی برنامه های دیگر، تغییر وضعیت، همگام سازی بین فعال و غیرفعال، ممانعت از به خواب رفتن تلفن؛
دسترسی به ارتباط شبکه دارد؛ مانند: دانلود فایلها بدون اطلاع، دریافت و ارسال داده ها، جفت سازی با دستگاههای بلوتوث، دریافت دادهها از اینترنت، مشاهده اتصالات Wifi، مشاهده اتصالات شبکه
دسترسی به ابزارهای توسعه دارد؛ تست دسترسی به حافظه محافظت شده و دسترسی به حسابهای شما؛ مطالعه پیکربندی سرویس google یافتن حسابها در دستگاه؛
دسترسی به کنترلهای سخت افزاری دارد؛ مانند کنترل لرزش، کنترل چراغ قوه و دسترسی به ابزارهای سیستم، تنظیم تصویر زمینه؛ اجرا هنگام راه اندازی، خواندن تنظیمات همگام سازی و بسیاری موارد دیگر.
اهمیت اطلاعات
چند سال پیش بود که اوباما به یکی از مدرسههای «آمریکا» رفت و جملات او در پاسخ به یک دانش آموز حاشیه ساز شد:
یکی از دانشآموزان از او پرسید من در آینده میخواهم رئیس جمهور شوم چه کار باید کنم؟
اوباما گفت: عضو شبکههای اجتماعی، ازجمله فیسبوک نشوید؛ چون اطلاعاتی که در این شبکه می گذارید، در آینده علیه شما استفاده میشود.
ارزش اطلاعات تا زمانی که افشا نشده است، معلوم نمیشود. طبق نظر سازمانهای جاسوسی، آدمها یا الان آدم مهمی هستند یا در آینده آدم مهمی میشوند یا با آدمهای مهمی در ارتباطند يا با آدمهایی در ارتباطند که آنها با آدمهای مهم در ارتباطند؛ یعنی اصولاً آدم و اطّلاعات بیاهمیت در عالم هستی وجود ندارد.
مردم، شبکههای اجتماعی خارجی را محیط امنی احساس کرده و تمام فعالیتهای خصوصی شان را در آنها انجام میدهند. غافل از اينکه این ابزارها ریزترین اطّلاعات تبادل شده توسط تک به تک کاربران را در پروندهایی با نام خود کاربر ذخیرهسازی می کند و با استفاده از امکانات گوشیهای هوشمند، روزانه اطّلاعات دقیقتری به آن می افزاید.
از جمله اطّلاعات شخصیتی، اعتقادی، روحی، فکری، مکانهای رفت و آمد، نشانی خانه و مسیرهای پر تردد، اثر انگشت، تصویر برداری و ضبط صدا، خواندن کارت حافظه، مانند تصاویر و فیلم ها، ارتباطات با اشخاص و بسیاری از اطلاعات دیگر که مجموعاً یک بانک اطلاعاتی بسیار ارزشمند از افراد یک جامعه را تشکیل داده است و در حال حاضر، شبکههای اجتماعی خارجی درآمد بسیار بالایی از فروش بخش هایی ازین اطلاعات به شرکت ها و کشورها کسب میکنند.
مثالهایی از بهره برداری از اطلاعات در فضای مجازی
جمعآوری و نگهداری اطلاعات شخصی نوجوانان و جوانانی که در آینده مسئولیتهایی داخل نظام به عهده می گیرند، مخصوصاً پستهای حساس و کلیدی (مانند ریاست جمهوری)
- در دست داشتن تمامی اطلاعات مسئولان و مدیران و کارمندان و… به همراه تمامی افراد خانواده و دوستان؛
- به دست آوردن تمامی روحیات و نقاط قوت و ضعف اشخاص
- شناسایی و جمعآوری اطلاعات افراد تأثیرگذار و مهم و شناسایی نخبگان سیاسی آینده؛
- شناسایی نخبگان علمی جهت سرقت ایدهها یا فرار مغزها؛
- شناسایی افراد خاص بر اساس اثر انگشت هنگام سفر به خارج از کشور سرقت فرد و یا ترور؛
- شناسایی افراد انقلابی در دیگر کشورهای جهان و معرفی به دستگاههای جاسوسی و شناسایی آنها از طریق گروه ها، مخصوصاً برنامهریزی در مورد مباحث فرهنگی؛
- بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت وضعیت فرهنگی، دینی، اجتماعی و… جامعه؛
- به دست آوردن نقاط کلیدی خانوادهها و تصمیمگیری برای چگونگی فروپاشی خانواده ها؛
- شناسایی سلایق پوششی و آرایشی دختران و زنان ایرانی، جهت برنامهریزی متناسب به همراه ذائقه سازی؛
- میزان رضایت مردم از دولت، نظام و میزان محبوبیت افراد سرشناس در بین مردم
- شناسایی میزان رضایت و تعداد افرادی که با سیاستهای دولت، موافق یا مخالف هستند؛
- میزان نفوذ هریک از احزاب و سیاستمداران دربین مردم و کمک به یک حزب خاص، مانند فضا سازی در انتخابات برای آن؛
- شناسایی افراد مخالف نظام و ضدّ دین، جهت به کارگیری در فتنهها، جاسوسی، اختلال در مراکز مهم یا ترور و…؛
- جمعآوری اطّلاعات محرمانه مملکتی؛
- جمعآوری اطلاعات، جهت انجام عملیاتهای نظامی؛ خصوصاً با استفاده از GPS و بسیاری از موارد دیگر
- این اطّلاعات به ظاهر بیاهمیت، در دست دشمنان بسیار خطرساز بوده و آسیبهای جبران ناپذیری خواهد داشت و با توجه به شرایط خاص ایران، خروج لحظهای اطّلاعات کشورمان امری بسیار خطرناک است و دشمنان میتوانند به وسیله دینامایینگ کردن اطلاعات، به راحتی برای تمامی مسائل کشور عزیزمان در حال و آینده برنامهریزی یا حتی در آینده، برای گروگان گیری، از اطلاعاتی در تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و… استفاده کنند.
استعداد جرم زایی فضای مجازی
رایانه و اینترنت و بهرهبرداری از فضای مجازی در زندگی اجتماعی افراد از چنان جایگاهی برخوردارشده که توانسته است بر سراسر زندگی ایشان سایه افکند؛ به گونهای که حتی غیرمتخصصان و افرادی که به صورت غیرحرفهای با رایانه و فضای مجازی ارتباط دارند، با طیب خاطر، هر لحظه مترصد به روز کردن اطّلاعات خود از طریق این فناوریهای پیشرفته و نیز حضور هرچه بیشتر و پررنگتر در این دنیای جدید ارتباطی هستند.
چنین فرآیندی سبب فراهم شدن بستر مساعدی برای تولّد و پیدایش یکسری جرایم شده است که موسوم به جرایم سایبری میباشند.
این دسته از جرایم برخلاف سایر جرمها، جرایمی غیرملموسند که در محیطی غیرفیزیکی، علیه فناوری اطلاعات رخ میدهند.
«غیرملموس بودن» و «ارتکاب جرم در محیطی غیرفیزیکی» به موازات دشواری فرایند کشف محل ارتکاب متأثر از جنبه فراملی این جرایم است. نیروی پلیس را در مسیر مقابله و مبارزه با جرایم یادشده در ابعاد پیشگیری، کشف و کنترل آنها کار بسیار دشواری دارد.
درواقع این تکنولوژی ها به همان میزان که سبب توسعه ارتباطات الکترونیک شده است، در نقطه مقابل، به پیدایش و بسط جرایم جدیدی در فضای بزه خیز نوین، موسوم به فضای مجازی، دامن زده است.
در واقع، در شرایطی که استفاده از رایانه و اینترنت در جوامع، چارچوب متداول و متعارفی پیدا کرده، دقیقاً همانند دیگر حوزههای نوین و نوظهور، مستعدان ارتکاب بزه و قانون ستیزان درپی سوء استفاده از این فناوری در راستای ارتکاب جرایم جدیدی هستند.
تا جایی که بسیاری از جرم شناسان خبر از ایجاد دهکده جنایی مجازی میدهند.
جرم شناسی فضای اینترنت و شبکه های اجتماعی
شاخص و خصيصه امکان کتمان هویت در فضای مجازی و بالا بودن کاذب نرخ جسارت و روحيه حضور سرگردان در متن مباحثات و مجادلات کلامی، سبب شده است بسیاری از کاربران این شبکه ها، بدون هیچگونه بررسی و سنجشی، مبادرت به اشتراک گذاشتن متونی نمایند که سراسر حاوی مطالب توهینآمیز، غیراخلاقی و مجرمانه است؛
مثلاً مکرراً دیده شده است که برخی از کاربران این شبکه ها، بنابه هر دلیلی پیام هایی با مضامینی چون تحقیر و تمسخر اقوام و اقلیت ها و تمسخر و اهانت به برخی اشخاص، مقامات، مسئولان و… را منتشر مینمایند که از دو جهت حقوقی و جرم شناختی، قابل تأمل است.
در بعد حقوقی، رفتار انتشار مفاهیم و الفاظ زشت نسبت به یک شخص خاص و خانواده او مثلاً یک استاد دانشگاه، یک مقام سیاسی، یک هنرمند و…، دقیقاً منطبق با جرم توهین ساده دارای مجازات شلاق يا جزای نقدی به تشخیص مقام قضایی است.
در بعد جرم شناختی هم عادی شدن و ساده سازی انتشار یک سری الفاظ مفاهیم عاری از نزاکت و ادب، خود از زمینههای احتمالی برای ارتکاب جرایم شدیدتری غیرمجازی و طبیعی هم سرایت میکند.
جلوه های آسیب زا و خطرآفرین اینترنت
پاره ای از اهم موارد و جلوه های آسیب زا و خطرآفرین اینترنت و شبکه های اجتماعی را می توان به شرح ذیل برشمرد:
واقعی جلوه دادن محبتهای دروغین:
- حضور مفرط و بیقاعده در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی و بهطور کلی فضای مجازی، میان فرد کاربر و افراد و محیط پیرامون وی، ایجاد فاصله و شکاف می نماید؛ یعنی توسعه ی مشارکت و همراهی مجازی به تدریج، به کاهش ارتباطهای سازنده و لازم چهره به چهره در دنیای عادی و واقعی منتج میشود و افراد را به داشتن روابط و دوستی های نامتعارف تلقین پذیر، وادار مینماید.
- برقراری ارتباط صمیمانه و گسیل شدن در یک رابطه مجازی که موجب عبور از حداقل محدودیتهای قانونی و اخلاقی جامعه گردد، به تدریج، زمینهساز حدوث پدیدههایی چون زنا و روابط نامشروع اینترنتی می کرد.
- عادت کردن به تبادل یکسری مفاهیم و واژههای محبت آمیز که عقلاً و انصافاً، بایستی انحصار به همسر و خانواده داشته باشند، یک خیانت عاطفی را رقم میزند که ريشه در تقسیم نامشروع محبت در فضای مجازی دارد.
برخی از افراد آنقدر در فضای دوستیهای مجازی غوطهور میشوند که گویی بهطور نامشروع و ناموجه، یک ازدواج مجدد ذهنی انجام داده و دچار پیوندی ساختارستیز با کاربر یا کاربران مخاطب خود شده اند.
توسعه بی محتوایی و سردرگمی تعاملی
- بسیاری از مفاهیم و مضامینی که در شبکههای اجتماعی و سایت های اینترنتی، پوشش داده شده یا به اشتراک گذاشته می شود، اساسا در دنیای واقعی فاقد مفهوم و کارکرد هستند.
- گویی افراد دچار اعتیادی خاموش، برای اعلام حضور در فضای مجازی شده و خود را موظّف میدانند که به هرپیامی و درخواستی، با هر مضمونی پاسخ دهند.
- چنین فرآیندی گویای ابتلا به حس مسئولیت ابهام آمیز در کاربران برای پاسخدهی به هر پیامی میباشد.
- نتیجه قهری اعتیاد به حضور در محیط مجازی، دچار شدن به مشارکت بدون تحلیل و عادی پنداری وضعیت جست و جوی بیهدف و بی مضمون آنست که رفته رفته کاربران را به بی تفاوتی نسبت به آنچه می بینند یا میشنوند و تأیید یا رد صرفا عادت وار آنها دچار می سازد.
ایجاد اخلال در فرآیند ایفای نقشهای خانوادگی
- اعتیاد به حضور در فضای مجازی و نیز حضور بدون مبنا و لجام گسیخته، زمینهساز فاصله گرفتن افراد از انجام وظایف و تکالیف ناشی از نقش های اجتماعی و خانوادگی است.
- چنین پدیدهای با حذف یا حداقلی شدن تعاملات چهره به چهره افراد، پیوند دارد که خود، پدیدهای بسیار آزار دهنده، بحران زا و مشکل ساز است.
ایجاد اخلال در فرآیند ایفای نقشهای خانوادگی
- اعتیاد به حضور در فضای مجازی و نیز حضور بدون مبنا و لجام گسیخته، زمینهساز فاصله گرفتن افراد، از انجام وظایف و تکالیف ناشی از نقشهای اجتماعی و خانوادگی است. چنین پدیدهای با حذف يا حداقلی شدن تعاملات چهره به چهره افراد پیوند دارد که خود پدیدهای بسیار آزار دهنده، بحران زا و مشکل ساز است.
شکل دادن توهّم تجرّد در عین تأُهُل
- اگر بدون قاعده و قانون، به فعالیت درفضای مجازی، نظیر تعاملات در شبکههای اجتماعی روی آورده شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که افراد به توهم زندگی مجردی در فضای سایبری که بسیار خطرآفرین است، دچار نگردند.
- به هر حال، فضای مجازی مخاطرات فراوانی دارد که موارد فوق، فقط پارهای از آنها هستند.
این فضا میتواند زمینهساز تجاوز و تهاجم فرهنگی باشد، مخل سلامتی باشد، تنش روانی ایجاد نماید، باعث شکاف در مهارتهای ارتباطی و تعاملی در جامعه گردد، سبب ساز توسعه مفاهیم غلط و شایعات بی اساس گردد و برای بسیاری از کاربران، اعم از خردسال و بزرگسال و صرف نظر از مسئله جنسیت ایجاد مشکل نماید. - دنیای مجازی، کهکشانی از آسیب را در دل خود جای داده است که میتوان آن را گلستانی مینگذاری و بمب گذاری شده، توصیف نمود که میتوان از آن، گلهایی زیبا چید؛ ولی افسوس که هر گلی از این گلستان، خارهای بمب گونه فراوانی به همراه دارد که حتی لمس کردنشان هم میتواند سبب ساز نابودی و باختن متعالی ترین ارزشهای وجودی و انسانی شود.
رویکرد عمومی قانونگذاری در آمریکا، راجع به فضای مجازی
کشور آمریکا که از زمان تشکیل شبكه اطلاعاتی، نظامی موسوم به «آرپانت»، تاکنون خود را سهامدار اصلی و مبتکر ایدهپردازی در حوزه صنعت مجازی میداند، تفسیری خاص از چیستی و چرایی این فضا داشته و بیش از هر کشور دیگری، در حوزه مدیریت و کنترل ملّی و بینالمللی فضای مجازی، روی به قانون گذاری آورده است.
در جامعه آمریکا، فضای مجازی، کاملاً وجهه نظامی دارد و «وزارت دفاع» این کشور، رسماً برای کنترل اطلاعات و دادههای پردازش شده و به اشتراک گذاشته شده در این فضا، دارای اختیارات قانونی و مداخله گرانه وسیع است.
حقوقدانان و آسیب شناسان آمریکایی، عقیده دارند که آنقدر که فضای مجازی برای امنیت ملی و موجودیت جامعه آمریکا خطرناک است، بمبهای هستهای مخاطرهآمیز نمیباشند.
به همین دلیل، این کشور در چارچوب یک جنگ سایبری، امروزه بیش از هر زمانی، خود را ذینفع و حتی مسئول کنترل و مدیریت فضای مجازی میداند.
نظر به اهمیت فضای مجازی در قلمرو نظام حقوقی آمریکا، این فضا در جهات مختلفی قانون گذاری شده است.
قانون گذاری با موضوع مقابله با جرایم سایبری و رایانه
در کشور «آمریکا»» در سال ۱۹۷۴ م. اولین قانون در ارتباط با فضای مجازی، با موضوع مقابله با جرایم سایبری و رایانهای تصویب شد و تاکنون با اصلاحات مکرر به شدت مورد اجرا بوده است.
در این قوانین، نشان میدهد که مقنن آمریکایی برای مقابله با جرایمی چون تخریب سایبری، مجازاتهایی فراتر از مجازاتهای تعبیه شده برای ارتکاب جرم، در محیط واقعی در نظر گرفته است.
در این گونه قوانین، فقط جرایم و مجازاتها تشریح شده و فضای مجازی محیطی همسان با محیط واقعی، مستعد جرم زایی، معرفی می گردد.
قانون گذاری با موضوع امنیت
از سال ۱۹۹۶ م. و خصوصاً بعد از واقعه يازده سپتامبر سال ۲۰۰۱م. در کشور آمریکا، رویکرد قانونی جدیدی در حوزه فضای مجازی، شکل گرفته است که رسماً جامعه آمریکا را بزه دیده و قربانی بالقوّه و همیشگی این فضا معرفی کرده و به دنبال برجسته سازی هراس دولت و ملت آمریکا از این فضا میباشند.
به طور مثال در «قانون امنیت سایبری و آزادی اینترنت» مصوب سال ۲۰۱۱ م. رسماً اجازه داده شده است که در هر زمانی که رئیس جمهور آمریکا احساس نمود شرایطی اضطراری و مخل امنیت نظام، حادث شده است، حتی به یکباره و به طور سراسری اقدام به قطع سراسری اینترنت نماید.
قوانین آمریکا، مرز مشخصی برای دامنه جواز محدودیتهای قابل اعمال از سوی دولت آمریکا، در فضای مجازی ایجاد ننموده اند و عملاً اجازه میدهند که وقایع فضای مجازی در چارچوب رهنمودهای اساسی و امنیتی این کشور ترجمان یابند.
به همین دلیل، منتقدان تحمیل محدودیتهای اینترنتی و مجازی بر شهروندان آمریکایی، مدعی هستند که دولت آمریکا، عملاً در فضای مجازی یک «ارتش و جبهه نظامی هميشه فعال» ایجاد نموده است و اجازه نمیدهد حداقل مفاهیم حوزه حقوق آزادی اطّلاعات و ارتباطات در این کشور به منصه ظهور برسند.
دولت آمریکا، رسماً در چارچوب قوانین سایبری امنیت محور خود از فضای مجازی و کاربران پیدا و پنهان آن، به عنوان یک «دشمن خطرناک برای جامعه آمریکا» یاد میکند و به همین دلیل، از سال ۲۰۰۱م. تاکنون به ضبط و کنترل تمامی مضامین پردازش شده درپهنای ترافیک اینترنت در محیط داخلی آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر، مبادرت ورزیده است.
قانون گذاری با موضوع کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی و فرهنگی
در قلمرو حقوق و جامعه آمریکا عملاً نفوذ ترسی سنگین از ساختارشکنی فضای مجازی و تعاملات ناشی از آن احساس میشود که سبب شده قوانین متعددی با جهتگیریهای علمی و آموزشی و فرهنگی دراین کشور، تصویب شوند.
«قانون آگاهی عمومی از امنیت سایبری» مصوّب سال ۲۰۱۱ م. و «قانون آموزش امنیت سایبری» ازجمله قوانینی میباشند که مقنن آمریکایی با هدف فرهنگ سازی علمی و آموزشی در عرصه فضای مجازی و پدیده های شایع در آن، آنها را تصویب نموده است.
در جامعه آمریکا شوراهای محلی موظف هستند برای سنین مختلف کلاسهای آموزشی برگزار نموده و آنها را با اسلوب صیانت از فرهنگ و ادب و امنیت آمریکایی، دراین عرصه آشنا نمایند.
فرمانداران ایالات مختلف دراین کشور، هر کدام یک حوزه معاونتی و ارشادی سایبری و اطلاعاتی ایجاد نمودهاند که فلسفه حضورشان، توسعه نظام آموزشی و اطلاعاتی دراین کشور در سطوحی چون حضور و داده پردازی مجازی میباشد.
در آمریکا، هر کدام از ایالتها برای نحوه دسترسی به فضای مجازی، دارای اختیارات مبسوطی میباشند و حتی قادرند بدون هیچگونه توضیحی به شهروندان، برای مدت مشخصی امکان و حق دسترسی به اینترنت را از آنها سلب نمایند يا برای والدین برخی از اطفال، در این راستا، تعریف محدودیت نمایند.
والدین سهل انگار در تربیت فرزندان، ممکن است با محدودیتهای گستردهای در زمینه دسترسی به امکاناتی چون اینترنت، مواجه گشته و از سوی نهادهای خدماتی و کمیته های محلّی حمایت اجتماعی رایگان برای شهروندان، با توبیخ و تحریم خدماتی مواجه گردند.
قوانین امنیت سایبری در دنیا
در قانون امنیت سایبری آمریکا، پیش بینی شده است که رئیس جمهور میتواند به صلاحدید خود، اگر داده پردازی های فضای مجازی را (البته بدون هیچگونه تفسیر و توضیحی)، خلاف امنیت ملی کشورش دانست، تا شش ماه شبکه اینترنت ملی را در کل ایالتهای آمریکا قطع کند.
تنها کشوری که بعد از «کره شمالی»، قانون مکتوب و مصوب برای قطع سراسری اینترنت دارد، آمریکاست؛ یعنی کشوری که مدعی مهد دمکراسی بودن است و با بیشترین شعارهای حقوق بشری، هم عرض با کشور کره شمالی، فضای مجازی خود را مدیریت میکند. این نشان از واهمه ملی نسبت به این فضاست.
قوانین سختگیرانه و محدود کننده ای نیز در کشورهایی چون کانادا برای استفاده کودکان زیر ۱۲ سال از شبکه های اجتماعی و گوشی های تلفن همراه تدوین شده است.
این دست محدودیت ها در کشورهایی چون فرانسه و آلمان نیز تدوین شده است که نشان از نگرانی این کشورها در آسیب های این فضا بر کودکان و نوجوانان است.
استفان هارپر نخست وزیر اسبق «کانادا»، جمله خیلی معروفی دارد که میگوید: دیگر جنگ ستارگان نمیتواند در دنیا اهمیت پیدا کند و دیگر تسلیحات نظامی نیستند که میتوانند امنیت آمریکا و کانادا را به خطر بیندازند، بلکه بود و نبود ما به بودن در فضای مجازی بستگی دارد.
آیا در نظام قانونگذاری کشور ما، مقرره ای ویژه برای حمایت کیفری و حقوقی و مدنی از اطفال در فضای مجازی وجود دارد؟
در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که مصوب سال ۱۳۸۱ ه.ش. است، فقط عبارت و لفظ حمایت از کودک و نوجوان را آورده شده و متأسفانه این قانون، اساساً الگو و مدلی برای حمایت ویژه و متناسب با سن و جنسیت کودکان خردسال ندارد و کاملاً نسبت به محیط و فضای مجازی هم بی توجه است.
حتی جرایمی که در این قانون پیشبینی شده است، نظیر قاچاق اطفال، آزار و اذیت آنها و سوءاستفاده و… هیچ نشانی از رویکرد افتراقی و حمایتی مقنن در حوزه اطفال ندارد.
پس قانون سال ۱۳۸۱ ه.ش.نتوانسته هیچ پیوندی با منطق و الگوی لزوم حمایت از کودکان و نوجوانان حاصل کند و میتوان آن را یک نقاشی از روی قوانین مرسوم و متداول جهانی در حوزه حمایت از کودکان دانست که بسیار زشت و ناموزون و بیقاعده کشیده و ترسیم شده است.
شرایط قانون گذاری در زمینه فضای مجازی در ایران
سؤال مهم در خصوص قوانین ایران این است که چرا ما نباید قوانینی راجع به حمایت سایبری از اطفال داشته باشیم؟
فلاسفه معتقدند اگر فهم از مسئله خوب نباشد، قطعا ارائه راه حل هم اشتباه است. در جامعه «ایران»، بسیاری از والدین و مسئولان، مسائل و بحران زایی فضای مجازی را باور ندارند و قبول ندارند که مثلا تبلتی که به بچه ده ساله خود می دهند، مضر است و آسیب های بسیاری دارد.
وقتی چنین واقعیت مسلمی مغفول گذارده می شود، انتظاری نیست که بتوانیم قوانین جامع، مناسب و عاری از نقصی در حوزه حمایت از اطفال در فضای مجازی و در محیط بهره وری از ابزارها، بازی ها و محصولات تکنولوژی نوین داشته باشیم. شما وقتی می توانید یک قانون خوب بنویسید که:
اولا شناخت درستی از موضع و موضوع و مسئله فراروی خویش داشته باشید،
ثانيا ضمن حقوق کودکان در فضای مجازی و قوانین بازدارنده اعتراف به کاستی ها و خطاهای پیشین، سعی نمایید در افق ترسیم دورنماهایی زیبا در پرتو رهیافت های عقلانیت انتقادی داشته و با بهره گیری از تجربیات مطلوب، روی به تصویب مقرراتی آورید که ماحصل مشورت های فراگیر و همکاری افراد و متخصصان و جمعیت های فعال و ذی مدخل بوده اند.
فراموش نکنید هیچ معماری بدون پی بندی و زیرسازی و ساخت دیوارهای هم سطح، به یکباره و در ابتدای امر، روی به ساخت و برافراشتن سقف نمی آورد. پس وضع قانون و قانون نگاری، نمی تواند بی نظم و معکوس باشد.
چالش های کودکان در فضای آنلاین
پژوهش در خصوص رفتار کاربران کودک و نوجوان، چند چيز را نشان میدهد. کودکان اغلب چیزهایی را در محیط برخط مشاهده می کنند که نمی خواهند آن را ببینند. آنها با موقعیت هایی مواجه می شوند که با نحوه برخورد با آنها، آشنایی ندارند.
از طرفی شکافی بین آنها و والدینشان هست که بسیار خطرناک است. کودکان انتظار دارند درباره امور اخلاقی و ارزشهای اجتماعی با والدين صحبت کنند؛ اما ارتباط چندانی در باب مباحث اخلاقی و ارزشی صورت نمی گیرد و خانواده ها هم چون آموزش ندیده اند، ظرفیت برخورد با مشکلات و مسائل آنان را ندارند.
مهارتهای اینترنتی کودکان و نوجوانان چندان افزایش پیدا نکرده است و مدارس باید اقدامات بیشتری انجام دهند.
کودکان و نوجوانان صرفا یک نسل مصرف کننده آنلاین هستند، حال آنکه فناوری باید خلاقیت را به پیش براند؛ ولی در عمل این نتیجه حاصل نمی شود و کودکان با مسائل، خلاقانه برخورد نمی کنند و تنها ۴% آنها کوشیده اند تا رفتاری خلاقانه در محیط برخط، داشته باشند. بنابراین، کودکان خود را مهاجران دیجیتال نمی یابند و آنها فکر می کنند که والدینشان عملا چیزهایی بیش از آنها می دانند.
اقدامات و روش های پیشنهادی برای آموزش
مواجهه با فضای مجازی در مدارس با مطالعاتی که در زمینه مسائل آموزشی و اینترنت انجام شده است و بر اساس بهترین چارچوب مهارتی ارائه شد، مشخص شده است که مدارس باید روی پنج حوزه تمرکز داشته باشند:
- اطلاعات؛ زیرا کودکان نمی دانند اطلاعات چه هست؛ نمیدانند آن را کجا بیابند و قوه تفکر انتقادی ندارند؛
- ارتباطات؛
- آفرینش گری؛
- حل مسئله؛
- مسئولیت پذیری
ما سالهای سال و بسیار درباره حقوق کودکان سخن گفتیم؛ اما اکنون باید به توازن بين حقوق و مسئولیت ها پرداخت و کودکان و نوجوانان باید بدانند که مسئولیت هایی برعهده دارند.
امروزه، مسائل بسیار بدی در اینترنت رخ می دهد و مشکل بزرگ ما، افراطی گری جوانان است. روند افراطی گری در جوانان، در حال افزایش است؛ زیرا آنها به سهولت در فضای برخط، با افرادی ملاقات می کنند که به آنها این را آموزش می دهند. این مشکل افراطی گری نشان می دهد که ما نیاز داریم اهداف آموزشی در مدارس را بازنگری کنیم و ببینیم چه آموزش می دهیم، چرا آموزش می دهیم، چگونه آموزش میدهیم و چطور می توان بهتر آموزش داد.
ما باید به معلمان آموزش دهیم که چگونه با ابزارهای تکنولوژیک کار کنند و باید بکوشیم متقاعدشان کنیم که آن را در مدرسه، به کار گیرند. مسئله این نیست که برای بچه ها صرفا یک تبلت تهیه شود و آنها از این وسیله استفاده کنند؛ بلکه باید امور را به شیوه بسیار متفاوتی انجام دهیم.
فیلترینگ در برخی کشورها
رژیم اشغالگر قدس با فیلتر بیش از ۹۷% از پایگاه های اینترنتی، بیشترین و قوی ترین سیستم فیلترینگ جهان را دارد و بعد از آن، به ترتیب، کشورهای «انگلستان» با ۷۰%، «فرانسه» با % ۶۶ و «آمریکا» با ۳۶%، فیلترینگ را در کشور خود اعمال کرده اند.
این آمار در ایران، کمی بیشتر از ۲۰% بوده است.
اخيرا نخست وزیر انگلستان، با اعلام اجرای طرح اینترنت خانواده پسند گفت: با هدف صیانت از حقوق مردم کشورش، فیلترینگ را گسترده تر اعمال خواهد کرد و سرویس دهندگان اینترنت در انگلستان، باید تمام مطالبی را که برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است، از دید تمام کاربران اینترنت در آن کشور دور نگه دارند.
بعد از دولت «بریتانیا»، دولتهای «ایسلند»، «سوئد»، «دانمارک» و بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر نیز رسما اعلام کردند، همان رویه را اعمال خواهند کرد.
در همان ایام، طرح محدودیت بیشتر برای سایت های غیراخلاقی در پارلمان «آلمان» بدون حتی یک رأی مخالف، به تصویب نمایندگان همه جناحها رسید؛ به این معنا که دیگر سایتهای پورنوگرافی در این کشور تنها فیلتر نمی شوند؛ بلکه باید به طور کل از اینترنت آلمان حذف شوند.
یک کاربر چرا و چگونه به فضای مجازی معتاد می شود؟
اعتیاد به فضای مجازی و محصولات آن، یکی از جدیدترین انواع اعتیاد به شمار می آید. اعتیاد به فضای مجازی یک رفتار غلط و افراطی است که کاربران را مجاب می کند، مدت زمان زیادی را در فضای نت سپری کنند.
با وجود آنکه در بیشتر مواقع، افراد متوجه اعتیادشان به این فضا نمی شوند؛ ولی استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی نیز مانند سایر انواع اعتیاد میتواند بر عملکرد کاربران در طول روز تأثیر بگذارد و به عاملی مخل برای زندگی تبدیل شود.
ایجاد فاصله بین اعضای خانواده، باز تعریف نوع ارتباطات بین مردم و تغییر آن از نوع دیداری به مجازی، از بین رفتن بسیاری از سنت های حسنه اجتماعی و سطحی شدن دانش و اطلاعات عمومی، از جمله مواردی است که می توان آنها را از آسیب های اعتیاد به فضای مجازی دانست.
نکته مهم دیگر آن است که هر کدام از موارد ذکر شده، خود آسیب های دیگری را در پی دارند و باید بپذیریم با ریشه پیدا کردن و عدم برخورد مناسب در برابر اعتیاد اینترنتی، فرد و جامعه هر دو به سمت نابودی کشانده خواهند شد.
از اینترنت به عنوان یکی از بزرگترین «زمان خور» های زندگی اجتماعی نیز یاد می شود. زمان خورها یکی از اصطلاحاتی است که به خصوص، مدیران در مباحث مربوط به مدیریت زمان آن را مورد بررسی قرار میدهند.
زمان خور اصولا عاملی است که افراد را از انجام کار خود باز می دارد و سرعت و کیفیت عملی آنها را دچار اغتشاش می کند. از خواب، ترافیک، صحبت های تلفنی، تماشای تلویزیون و اینترنت، به عنوان زمان خورهای بزرگ یاد می شود.
معمولا افراد در طول روز، به صورت پراکنده هربار به مدت ۵ الی ۱۵ دقیقه، صفحه شخصی خود را مشاهده می کنند. زمانی که یک کاربر نسبت به حضور در یکی از شبکه های اجتماعی اعتیاد پیدا می کند، در طول روز، بدون برنامه ریزی و به صورت پراکنده، زمان زیادی را به مرور مطالب خود و دوستان اختصاص می دهد. به همین دلیل، اینترنت و شبکه های اجتماعی نیز از جمله خطرناک ترین و مهم ترین انواع «زمان خورها» هستند.
به همین دلیل، بسیاری از مدیران در ادارات، حضور در شبکه های اجتماعی را در محیط کار ممنوع کرده و جریمه های بعضا سنگینی را برای آن وضع کرده اند.
برای ترک کردن باید به نوع اعتیاد آگاهی داشت!
یک معتاد برای ترک اعتیاد در مرحله اول، باید نسبت به ماهیت و آثار مخرب چیزی که در استفاده از آن، دچار اعتیاد شده است، آگاهی پیدا کند تا بتواند برای رهایی از آن، مبارزه نماید. از آنجایی که اعتیاد به استفاده از اینترنت در برابر اعتیاد به مواردی، مانند مواد مخدر برای بسیاری از مردم باور پذیر نیست، به همین دلیل، ترک این نوع از اعتیاد نیز بسیار سخت تر از ترک اعتیاد به مواد مخدر است؛ همان طور که ترک آن سخت تر است، بازگشت به اعتیاد اینترنتی نیز از سایر انواع اعتیاد آسان تر است.
در ادامه، به صورت مختصر به دو نظریه مطرح در حوزه روان شناسی، به نام های «نظريه روانکاوی» و «نظریه رفتاری» برای تحلیل عوامل اعتیاد به فضای مجازی اشاره می شود.
نظریه روانکاوی
♦️ این نظریه سویه های به وجود آمدن اعتیاد را در زمان کودکی جست وجو می کند. به عبارتی، «نظریه روانکاوی» ناظر به این مطلب است که زمینه های استرس در والدین و اعتیاد آنها به انجام کاری می تواند در فرزندان هم عامل به وجود آمدن همان کار باشد. حضور خارج از عرف و بیش از اندازه والدین در فضای مجازی میتواند از کودکی، احتمال اعتیاد فرزندان همانند والدینشان به حضور در فضای مجازی مسئله ای طبیعی است.
نظریه رفتاری
این نظریه ادعا دارد، فرد وقتی به فضای مجازی روی می آورد و در مقابل، پاداشی مثل فرار از واقعیت های تلخ یا معمولی زندگی را دریافت می کند، به طور خودکار عمل شرطی شدن در او به وجود خواهد آمد تا جایی که فرد در طول روز، به صورت مداوم برای فرار از واقعیت های زندگی خود، زمان زیادی را در اینترنت حضور پیدا می کند.
این مسئله تا جایی برای افراد خوشایند به نظر می رسد که تصمیم می گیرند حضور در فضای واقعی را فدای حضور در جامعه آرمانی مجازی کنند.
باید توجه داشت اعتیاد به فضای مجازی، بحثی است که به شدت به فرد و خانواده لطمه خواهد زد. مشکلات زناشویی، بیان صحبت های خصوصی و درد دل کردن با کسانی که آنها را نمی شناسیم و در نتیجه، کم صحبتی در خانواده و انزوا و گوشه گیری در اجتماع می تواند به عدم فعالیت اجتماعی در فضای جامعه منجر شود.
محتوای جنسی در بازیهای رایانه ای
چوب حراج به فرهنگ و اخلاق در غرب، پس از غیر دینی شدن حکومت ها، سرمایه داران، در جست و جوی سود بیشتر اقتصادی، به سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ پرداختند.
آنها از این طریق سعی کردند که سلایق خود را بر همگان تحمیل و فرهنگ را تبدیل به کالاهایی قابل فروش کنند، تا جایی که «هالیوود»، به عنوان صنعت فیلم سازی «آمریکا»، به جریانی غالب در سراسر دنیا تبدیل شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد.
هالیوود زمانی شکل گرفت که عرف اجتماعی هنوز به صنعت فیلم سازی، اجازه نمایش برهنگی نمی داد و از نمایش رابطه جنسی حتی به صورت خفیف هم پرهیز می شد؛ اما به تدریج، ساخت فیلم هایی با صحنه های تحریک آمیز روز به روز افزایش یافت.
نمایش این فیلم ها در آمریکا، با اعتراضات مردمی مواجه شد؛ اما سازندگان این فیلم ها برای توجیه استفاده از این صحنه ها، از دو دلیل اصلی بهره بردند و به کمک آن و با فریب توده مخاطبان، در طول زمان توانستند مرزهای بی بند و باری را یک به یک پشت سر گذاشته و دامنه آن را به رسانه ای مهم و کلیدی، همچون بازیهای رایانه ای بکشانند.
دو دلیل اصلی آنها برای به کارگیری صحنه های تحریک آمیز در فیلم ها عبارت بودند از:
- نمایش این صحنه ها، چیزی غیر معمول نیست؛ بلکه نمایش واقعیت هایی از زندگی افراد است؛
- افراد بیشتری از قبل، جذب فیلمهای سینمایی شده اند و خواهان تماشای این فیلم ها هستند.
فرهنگ و اصالت؛ قربانی های مظلوم پول
امروزه، صحنه های تحریک آمیز در بازی ها، به یکی از عوامل تأثیرگذار در فروش بازیها تبدیل شده است تا آنجایی که می توان گفت بازیهای مطرح و پرفروش دنیا تقریبا هیچ گاه از صحنه های تحریک آمیز جنسی خالی نبوده اند.
این ایده که به دنبال به دست آوردن سود اقتصادی بیشتر است، برای کسب منفعت بیشتر، خود را مجاز به استفاده از تمام ابزارها می داند. بر اساس همین نگاه، صنعت بازیهای رایانه ای به سمتی کشانده شد که حتی بازی هایی با محتوای صرفا جنسی، تولید و روز به روز نیز بر تعداد آنها افزوده می شود.
این بازیها سهم قابل ملاحظه ای را از بازار جهانی کسب و به عنوان Adult Games برای استفاده افراد بالغ، مشروعیت پیدا کرده اند؛ علاوه بر این، دامنه مسائل جنسی به بازی های آنلاین که امکان تعامل افراد با سنین مختلف و متعلق به فرهنگ های متفاوت را فراهم می آورد نیز کشیده شده است.
در بیشتر این بازی ها، انسان و مخصوصأ جنس زن بسیار تحقیر شده است. در تحقیقی که بنیاد ملی بازیهای رایانه ای» درباره کاراکترهای معروف نقش اول زن بازیها انجام داده است، اشاره شده که بدون استثناء بر روی جنبه های جنسی این کاراکترها تأكید شده است و لباس های تنگ و نیمه عریان و ژست ها و رفتارهای تحریک آمیز این کاراکترها به طور برجسته نمایان هستند.
از جمله موارد جنسی که در بازی های رایانه ای به نمایش در می آیند، می توان به پوششهای تحریک آمیز، عریانی های موضعی و کامل، ژستها و رفتارهای تحریک آمیز، لمس و نوازش جنسی، رابطه جنسی، هم جنس خواهی، لحن و صدای شهوت انگیز و رقص تحریک آمیز اشاره نمود.
همچنین در تازه ترین تحقیقات انجام شده، مشخص شده است که در ۸۵ درصد بازیهای رایانه ای، زن یا اصلا حضور ندارد یا کاملا مورد ظلم و ستم قرار می گیرد و شخصیتی است که فقط برای نشان دادن ویژگی های زنانه و جلب توجه و سوء استفاده های جنسی نمایش داده می شود. پس اگر از زبان یک بچه هفت ساله که در همین «تهران»، زندگی می کند، شنیدید که دوست دارد زنش را با کابل کتک بزند، بدانید ماجرا در کجا ریشه دارد.
بازیهای رایانه ای و پورنوگرافی
در تحقیقی که «بنیاد ملی بازی های رایانه ای» درباره کاراکترهای معروف نقش اول زن بازی ها انجام داده است، مشاهده میشود که بدون استثناء بر روی جنبه های جنسی این کاراکترها تأکید شده است و لباس های تنگ و نیمه عریان، ژست ها و رفتارهای تحریک آمیز این کاراکترها به طور برجسته، نمایان هستند.
برای مثال، در بازی «زندگی دوم» که یک بازی پرمخاطب اینترنتی است، سعی شده تا زندگی واقعی شبیه سازی شود تا از این طریق، بازیکنان از نقاط مختلف دنیا بتوانند با یکدیگر در محیط مجازی، ولی شبیه به واقعیت، تعامل کنند؛ اما اتفاقاتی که در پی طراحی چنین بازیهایی رخ می دهد، باعث بحث و نگرانی در سطح بینالمللی شده است.
رفتارهایی چون تجاوز به کودکان، خشونت و شکنجه های جنسی و انواع انحرافات جنسی در این بازی و بازی های دیگر مشاهده می شود.
نگرانی وقتی بیشتر می شود که بازی از لحاظ گرافیک پیشرفت کند که در آن صورت، این قضایا از لحاظ بصری طبیعی تر و باور کردنی تر به نظر می رسند. بنابراین، ایجاد انحراف اخلاقی در گیمرها، پروسهای طولانی مدت، توسط بازیهای رایانه ای غربی است.
بازی های دارای محتوای تحریک آمیز، می توانند همچون فیلم های پورنوگرافی اعتیاد آور باشند، همچنین سلایق جنسی افراد را دستخوش تغییر کنند و به انحرافات جنسی منجر شوند که این مسئله، در هر سنی تبعات خاص خود را دارد.
نمونه تمام عیار این موضوع را می توان در سری بازیهای جی تی ای، هاسپیتال و سایلنت هیل به عينه مشاهده کرد. در این بازی ها، هر آنچه که میتوان آن را امری غیر اخلاقی و ضد انسانی توصیف کرد، وجود دارد. به نوعی که به جرئت می توان گفت این بازی ها توانایی این امر را دارند که هر آنچه که والدین برای تربیت فرزندان تلاش کرده اند و به نوعی، آنها را از دیدن برخی مناظر دور نگه داشته اند، خنثی کنند.
تبدیل تهدیدهای بازی به فرصت
از بین بازی هایی که به نمایش روابط جنسی غیرمسئولانه می پردازند، تنها بازی های معدودی هستند که به نحوی، به پیامدها و مخاطرات آن توجه کرده اند. بنابراین برای کنترل و پیشگیری از بلوغ زودرس و تغییر نگرش افراد نسبت به نقش و هویت زنان در بازیها که نتیجه نمایش و به تصویر کشیدن مسائل جنسی در بازی ها است، می توان مواردی را که در ادامه می بینید، به عنوان راهحل، مطرح کرد:
خانواده ها همواره محتوای بازی های فرزندان خود را تحت نظارت داشته باشند؛ تجربه همزمان والدین و فرزندان هم ایجاد نزدیکی با آنها را ایجاد میکند هم در مواقع ضروری، توضیحات تکمیلی خانواده میتواند ذهن بچه ها را از آسیبهای بعدی حفظ کند. طبق بررسی جدید شرکت Activision از بزرگترین عرضه کننده بازی های رایانه ای در جهان، ۳۰ درصد والدین از جزئیات بازیهای رایانهای که در اختیار کودکانشان است، اطلاع ندارند و نمیدانند که فرزندانشان چه بازیهایی را خریداری می کنند؛
توجه خانوادهها در هنگام خرید یا دانلود بازی، به رده سنی مناسب آن بازی در کنترل آسیب بسیار مؤثر است، همچنین با یک جستجوی ساده میتوان نقد و بررسیها و آسیبهای احتمالی مربوط به هر بازی را نیز در سایتهای مرتبط با بازیهای رایانهای همچون سایت بنیاد ملی بازیهای رایانهای مطالعه کرد.
از کنترل شدید، حساس و کنجکاو کردن و ایجاد ترس در او، نسبت به احساس جنسی بپرهیزید؛
از بازیهای با کیفیت و سرگرم کننده در داخل کشور که مطابق با فرهنگ و شئونات جامعه ما ساخته شود، میتواند آثار مخرب استفاده از این بازیها را کاهش دهد؛
در نظر گرفتن ساعت معین در هفته، برای استفاده از بازیهای رایانهای کودکان از سوی والدین و مدیریت مصرف رسانهای آنها نیز میتواند آسیبهای احتمالی را به حداقل برساند.
ایمن سازی کودکان در فضای مجازی
۲۵ ایالت در «آمریکا»، قوانین فیلترینگ دارند که کتابخانه ها و مدارس ملزم به رعایت آن هستند تا گروه های آسیب پذیر (کودکان) با محتوای غیر اخلاقی مواجه نشوند.
اساس کار در این فیلترینگ، نصب نرم افزار فیلترینگ بر روی سیستم های کامپیوتری است. لایحه فدرال حفاظت از کودکان (CIPA) در سال ۲۰۰۰ م. به تصویب رسیده و بر سه حوزه تمرکز کرده است:
١. توانمند سازی مدارس ابتدایی در فیلتر کردن محتوای مضر؛
۲. فیلترینگ سرویس های اینترنت ارائه شده در کتابخانه ها و مراکز عمومی؛
٣. سرویس فیلترینگی که برای مراکز علمی بایستی مورد استفاده قرار گیرد.
بر اساس این لایحه، اماکن عمومی و کتابخانه ها و مدارس ملزم می باشند تا با قرار دادن نرم افزارهای مصوب اعلامی برای فیلترینگ از غیرفعال کردن آن خودداری نمایند؛ زیرا در صورت عدم نصب یا غیرفعال سازی آن، جریمه نقدی می شوند. مثلا در «ایالت تگزاس»، ارائه دهنده سرویس اینترنت باید در صفحه اول سایت خود، نرم افزار فیلترینگ مصوب را قرار داده و در غیر این صورت، برای هر روز سرپیچی از قوانین، ۲۰۰۰ دلار جریمه می شود.
بنا به گزارش خبرنگاران بدون مرز در سال ۲۰۱۴ م. «آمریکا» جزو کشورهایی در دنیاست که بالاترین میزان سانسور را دارد. در آوریل سال ۲۰۰۰ م. مصوب شد که شرکتها متعهد شوند در خصوص کارهای تجاری و تبلیغاتی روی کودکان زیر ۱۳ سال، برنامه ریزی نکنند و البته ارائه سرویس اینترنت و محدود سازی های مربوط به بستر اینترنت
میزان فیلترینگ) با نظارت و اجازه والدین این افراد انجام پذیرد.
شورای ایمنی کودکان در اینترنت، در کشور انگلستان
این شورا متشکل از ۲۰۰ عضو و نماینده از دولت، دستگاه قضایی، قوه مقننه، محافل علمی و دانشگاهی، صنایع و سازمان های خیریه است و با هدف ایمن سازی و حمایت از کودکان در فضای مجازی در سال ۲۰۱۰ م. در
انگلیس، آغاز به کار کرده است.
برخی دستاوردهای این شورا بدین شرح است:
- قرار دادن اجباری امکان فیلترینگ محتوا توسط والدین برای سرویس اینترنتی که به خانه ها ارائه می شود؛
- طراحی و اجرای لوگوی اینترنت وای فای دوستدار کودک” جهت اماکن عمومی تا والدین بدانند در مکان عمومی مورد نظر از اینترنت استفاده شود یا نه؛
- ارائه امکان جست و جوی امن برای اینترنتهای خانگی و عمومی، جهت جلوگیری از دسترسی به سایت های مخرب و مضر برای کودکان؛
- طراحی و ایجاد ساختار اولیه ایمن در روند ایجاد و ارائه بستر اینترنت با رویکرد اینکه پیشگیری بهتر از درمان است.
بعد از سال ۲۰۰۰ م. به علت افزایش تهدیدات امنیتی، نظارت بر اینترنت و اطلاعات رد و بدل شده و فیلترینگ در انگلستان افزایش یافت. این امر با دخالت مستقیم دولت و با فعالیت داوطلبانه شرکت های ارائه دهنده سرویس اینترنت انجام می گیرد.
در سال ۲۰۱۴ م. خبرنگاران بدون مرز، انگلستان را به عنوان کشور دشمن اینترنت دانست؛ زیرا قوانین سختی را هم در نظارت بر شرکت های ارائه دهنده اینترنت و هم در نظارت بر استفاده کنندگان به کار گرفته است.
در انگلستان و طبق قانون، استفاده کنندگان از اینترنت، به صورت پیش فرض، از دسترسی به برخی سایت ها منع می شوند که خود نمونه فیلترینگ است. این کار با استفاده از ISP استفاده کنندگان انجام می شود.
منبع: دشمنان آنلاین، مسئولان آفلاین – فروشگاه موعود (mouood.com)