برخی از انسانها با انجام گناه از صورت انسانی خارج میشوند؛ اما در این دنیا هویت حیوانی آنها آشکار نیست، بنابراین خداوند نه قصد اهانت به بندگان خود را دارد، نه از این آیات قصد انشاء دارد، بلکه اینگونه آیات اخباری است و صرفاً خبر از واقعیت میدهد.
آیتالله العظمی مظاهری در ادامه جلسات درس اخلاق خود در مورد سعد و نحس ایام بیان کرد: آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسانها را به حیواناتی نظیر سگ یا الاغ تشبیه میکند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پستتر از آنها میشمارد و حتی در جایی میفرماید: آنها از هر جنبندهای پستتر هستند. دستهای از مفسران، آن آیات شریفه را از باب تشبیه و یا از باب سرزنش شمردهاند، اما باید گفت: این آیات شریفه، از حقیقت شخصیت برخی انسانها خبر میدهد و با بیان واقعیات، هویت آن افراد را تبیین میفرماید. بنابراین خداوند متعال نه قصد اهانت به بندگان خود را دارد، نه از این آیات قصد انشاء دارد، بلکه اینگونه آیات اخباری است و صرفاً خبر از واقعیت میدهد.
تأثیر قطعی اعمال بر نحوست و سعادت
بحث به اینجا رسید که به جای سعد و نحس ایام، باید در خصوص سعادت و نحوست ناشی از اعمال انسان صحبت شود؛ اعمال انسان اگر زشت و ناپسند باشد، به همراه خود نحوست دارد و اگر خوب و نیکو باشد، میمنت و مبارکی به همراه خواهد داشت. این بحث از نظر آیات و روایات بسیار ارزنده است. مثلاً قرآن کریم میفرماید: انسان بینماز، زندگی ناراحت کنندهای دارد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِن لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى»[۱]. همچنین می فرماید: افراد متقی، زندگی بانشاط و آرامی خواهند داشت: «وَ مَنْ یَتقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»[۲].
قرآن کریم در سوره انعام، ابتدا در مقام پرسش میفرماید: «فَأَی الْفَریقَیْنِ أَحَق بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۳]، چه کسی استحقاق یک زندگی منهای غم و غصه و منهای دلهره و اضطراب خاطر را دارد؟ سپس خود پاسخ میدهد: «الذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»[۴]. یعنی آنکه مؤمن و متقی است و گناه در زندگی ندارد، لایق برخورداری از امنیت خاطر و هدایت است.
قطع نظر از اینکه قرآن جواب سؤال را میدهد، تأکید میکند و میفرماید: «أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ»، سپس دوباره تأکید میکند و میفرماید: «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ». شاید بتوان بیش از صد آیه با مضمون سعد و نحس اعمال، در قرآن کریم یافت.
به مناسبت بیان این مبحث، لازم است اشارهای به «تجسم عمل» بشود. تجسم عمل در قرآن کریم به سه گونه تصویر شده است که یک نوع آن مربوط به دنیاست و شکل دیگر آن مربوط به آخرت و نوع سوم آن، هم در دنیا و هم در آخرت وجود خواهد داشت.
معنای اول تجسم عمل
یک معنا از تجسم عمل آن است که هر کاری انجام میدهیم، چه خوب و چه بد، ولو در ظاهر نبینیم، اما در همین دنیا مجسم میشود که مردم به آن «مکافات عمل» میگویند. این معنای از تجسم عمل، همان سعد و نحس دنیوی اعمال است. کارهاى نیک آدمی موجب پیدایش حیات طیبه یعنى زندگى سالم و با ارزش و سعد مىشود و کارهاى بد او موجب حیات همراه با خباثت یعنى زندگى ناسالم و بى ارزش و به تعبیر دیگر، زندگی نحس میشود. در حقیقت در بیان معنای سعد و نحس، باید گفته شود: اعمال بد انسان، نحس است و اعمال نیکو، سعادت و خوشبختی به همراه دارد. شرح این معنا از تجسم عمل، در جلسه گذشته با عنوان «مکافات عمل» بیان شد.
معنای دوم تجسم عمل
معنای دوم تجسم عمل آن است که هرچه انجام میدهیم، از بین نمیرود و در قیامت بروز و ظهور آن را میبینیم. اعمال خوب، هویدا و بارز میشوند و اعمال بد نیز ظاهر و حاضر میشوند: «یَوْمَ تَجِدُ کُل نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَد لَوْ أَن بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذرُکُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»[۵].
اعمال بد مونس انسان در قیامت است
هر چه در پرونده اعمال انسان باشد، چه خوب و چه بد، ولو ذرهای باشد، به عنوان مونسی در قیامت همراه انسان است. خداوند سبحان با رأفت و مهربانی خود، برای این روز مهم، زنگ خطر میزند و زودتر از قیامت، به انسانها متذکر میشود که مواظب اعمال خود باشید، زیرا آن اعمال در قیامت در کنار شما و با شما هستند. اعمال بد اطراف انسان را میگیرند و این صحنه بهاندازهای برای انسان شرمآور و موجب خجالت است که مرتب میگوید: ای کاش بین من و اعمالم فاصله بود. از آیه شریفه معلوم میشود که در قیامت، خجالت از ظهور اعمال، بیش از خجالت از جهنم و سوزندگی آن است.
آیه دیگری که نظیر آن در قرآن کریم فراوان است، میفرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرهٍ خَیْراً یَرَهُ، وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرهٍ شَرا یَرَهُ»[۶]. بعضی از مفسرین در ذیل این آیه گفتهاند: انسان در قیامت، جزای عمل را میبیند، اما اینطور نیست، بلکه «یَرَهُ» میرساند که خود عمل را میبینند. چنانکه در آیه دیگری میفرماید: خود اعمال به آنها نشان داده میشود: «یَومَئِذٍ یَصْدُرُ الناسُ اشْتاتاً لِیُرَوا اعْمالَهُمْ»[۷].
عمل خوب، رفیق و مونس خوبی برای انسان در قبر و برزخ و قیامت است و اگر عمل بد باشد، رفیق بدی در قبر و برزخ و قیامت است: این سخنهاى چو مار و کژدُمت/ مار و کژدُم گشت و مىگیرد دُمت.
قرآن کریم هشدار میدهد که قیامت، روز رسوایی است و اعمال بد، به صورت وحشتناکی همراه و کنار انسان هستند. بداخلاقی و بد رفتاری در زندگی، صورت بدی پیدا میکند و این صورت زشت و کریه، رفیق و همراه انسان، از قبر تا قیامت است.
ظهور و بروز اعمال در عالم قبر
پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» فرمودند:«أَن الْقَبْرَ رَوْضَهٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنهِ أَوْ حُفْرَهٌ مِنْ حُفَرِ النیرَانِ»[۸] بر این اساس، تجسم عمل آخرت از قبر انسان شروع میشود. یعنی اعمال هر کسی؛ چه خوب و چه بد؛ در عالم قبر، مثل یک رفیق و مونس همیشه همراه اوست و در اثر همراهی اعمال، قبر و عالم برزخ، میتواند برای او باغی از باغهای بهشت یا گودالی از گودالهای جهنم باشد.
یکی از علمای بزرگ اصفهان که من به ایشان بسیار ارادت داشتم، مرد وارستهای بود و در سیر و سلوک، به مقاماتی دست یافته بود. ایشان هنگام تدریس، با گریه شدید فرموده بود: «در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است؛ مردن را همان طورى که براى ما توصیف شده است، در خواب یافتم؛ خویشتن را جدا از بدنم مىدیدم، و ملاحظه مىکردم که بدن مرا به قبرستان براى دفن حمل مىکنند. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟! ناگاه سگى سفید را دیدم که وارد قبر شد. در همان حال حس کردم که این سگ، تندخویى من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که امام حسین «سلاماللهعلیه» تشریف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور، من آن را از تو جدا مىکنم.»
آن عالم ربانی، با آنکه بسیار متقی و در علم و عمل، سرمشق دیگران بود، تجسم تندخویی خود را به آن صورت دیده بود. اما چون نسبت به توسل به حضرت سیدالشهداء«سلاماللهعلیه» علاقه و اهتمام فراوانی داشت، آن حضرت به او کمک کرده بودند.
بهشت و جهنم از نظر قرآن اعمال خود انسان است
از نظر قرآن، بهشت و جهنم، اعمال خود انسان است. قیامت عالم حَیَوان است؛ همه چیز در آنجا جان و عقل و شعور دارد و حرف میزند. در بهشت از جانب خداوند یا ملائکه یا از خود بهشت، به بهشتیان خطاب میشود: نعمتهای بهشت، از خودتان است و پیش از این، خودتان فرستادهاید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخالِیَهِ»[۹]. همچنین در جهنم وقتی آتش جهنم، افراد گناهکار را میسوزاند و داد و فریادشان بلند میشود، به جهنمیان خطاب میشود: آتش جهنم را خود ایجاد و درست کردهاید: «ذلِکَ بِما قَدمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَن اللهَ لَیْسَ بِظَلامٍ لِلْعَبیدِ»[۱۰] بنابراین، اعمال انسان، میتواند برای او بهشتساز یا جهنم آفرین باشد.
مشابه این دو آیه که راجع به تجسم عمل بیان شد، در قرآن کریم فراوان است. در روایات نیز بر آن تأکید شده و اهل معرفت از این آیات و روایات استفاده فراوانی کردهاند.
سعد و نحس اعمال در قیامت
قرآن میفرماید:«فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ»[۱۱]«دست راستیها، چقدر مبارک هستند». در واقع میتوانیم آیه را چنین معنا کنیم: «افرادی که مبارکند، در اثر اعمالشان مبارک و عالی هستند». همچنین، قرآن میفرماید: افراد شوم، چقدر شومند! «وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَهِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَهِ»[۱۲].
قرآن کریم، در ادامه، علت شومی این افراد را بیان میدارد و میفرماید: «فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِل مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[۱۳].
افراد شوم، یعنی جهنمیان، قبل از رفتن به جهنم، زیر دود و هُرم جهنم هستند و خودشان این وضعیت را برای خود درست کردهاند. آنان با گناه روی گناه، با اتراف و عیاشی و سایر گناهان، اینچنین شوم شدهاند. گناهان، شوم و نحس بودند و انجام آن اعمال نحس، موجب ایجاد نحسی برای آن افراد شده است؛ چنانکه سعد و سعادت نیز بر اثر اعمال خود انسان پدید آمده است. معمولاً بزرگان مانند علامه مجلسی در بحار الأنوار، تجسم عمل را همینگونه معنا میکنند و بحثهای مفصلی نیز روی تجسم عمل به این معنا دارند.
معنای سوم تجسم عمل
شکل سوم تجسم عمل به این معنا است که اعمال انسان، تأثیر به سزایى در تکوین هویت او دارد و عمل هرکسی براى او «ملکه» مىسازد. این هویت و شخصیت، در دنیا و آخرت همراه اوست. از نظر قرآن کریم و روایات، بلکه از نظر عقل، تناسخی در انسانها وجود دارد و آن این است که اعمال او؛ خوب یا بد؛ به تدریج، شخصیت او را تغییر میدهد. این تناسخ، غیر از آن تناسخِ باطل است و ربطى به آنندارد؛ زیرا به قول مرحوم صدرالمتألهین، پذیرش آن تناسخِ باطل، پذیرش تناسخ به معنای برگشت از فعل به قوه است و برگشت فعل به قوه محال است.
بزرگانی نظیر مرحوم صدرالمتألهین، ضمن قبول دو معنای اول و دوم از تجسم عمل، بر شکل سوم آن پافشاری دارند و این معنا از تجسم عمل را اصل میدانند.
عادت به انجام گناه انسان را از صورت انسانی خارج میکند
بر اساس شکل سوم تجسم عمل، عادت به گناه و انجام اعمال زشت و ناپسند، انسان را از صورت انسانی خارج میکند و شخصیت درونی او را به یک حیوان تبدیل میکند. مثلاً پیروی از هوا و هوس، شهوترانی، اتراف و متوغل شدن در شهوات نفسانی، او را به صورت میمون درمیآورد. ظلم، جنایت، حقالناس و درندهخویی، او را مبدل به سگ میکند. حقه بازی و نیرنگ، او را شبیه یک حیوان موذی و بدجنس مانند روباه میسازد. اگر کسی در دنیا توبه نکند و درون خود را شستشو ندهد، کم کم تناسخ باعث میشود به صورت یک حیوان درآید.
همچنین اعمال صالح و شایسته، هویت و شخصیت درونی انسان را به یک انسان کامل تغییر میدهد. بروز این شخصیت، هم در دنیا و هم در آخرت است و در بهشت، حورالعین از عشق او حیران میمانند. در حالی که حورالعین از نظر زیبایی بینظیر هستند، اما در مقابل انسان کامل که زیبایی خاصی دارد و از نظر روحی، منهای صفات رذیله، منهای جهل و مرض و نقصان است، متحیر میمانند.
تحلیل تشبیه انسان به حیوانات در قرآن کریم
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسانها را به حیواناتی نظیر سگ[۱۴] یا الاغ[۱۵] تشبیه میکند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پستتر از آنها میشمارد[۱۶] و حتی در جایی میفرماید: آنها از هر جنبندهای پستتر هستند[۱۷]. دستهای از مفسران، آن آیات شریفه را از باب تشبیه و یا از باب سرزنش شمردهاند، اما باید گفت: این آیات شریفه، از حقیقت شخصیت برخی انسانها خبر میدهد و با بیان واقعیات، هویت آن افراد را تبیین میفرماید. بنابراین خداوند متعال نه قصد اهانت به بندگان خود را دارد، نه از این آیات قصد انشاء دارد، بلکه اینگونه آیات اخباری است و صرفاً خبر از واقعیت میدهد.
یعنی اگر افکار، گفتار و کردار انسان ناشایست و بد باشد، به تناسب آن اعمال، انسان به صورت حیوانى شهوت پرست یا بوزینهاى شکم پرست یا خوکى متکبر یا پلنگى ظالم یا سگى هار و خلاصه به صورتى زشت و پلید جلوه خواهد کرد. چنانکه اعمال نیکو و شایسته، از او انسان کامل میسازد.
مثلاً قرآن کریم با بیان آیه «إِن شَر الدوَاب عِنْدَ اللهِ الصم الْبُکْمُ الذینَ لا یَعْقِلُونَ»[۱۸]، خبر میدهد: کسی که تعقل ندارد، کسی که کور باطن و کر باطن است، در قیامت، به صورت یک جنبنده پست و مانند یک میکروب محشور میشود.
در آیه دیگری میفرماید: «مَثَلُ الذینَ حُملُوا التوْراهَ ثُم لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الذینَ کَذبُوا بِآیاتِ اللهِ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظالِمینَ»[۱۹]. این آیه نیز به بیان یک خبر میپردازد و آن اینکه عالم بی عمل در قیامت به صورت الاغی وارد صف محشر میشود. به بیان دیگر، آیه شریفه، علمِ عالم بیعمل را نظیر بار کتاب یک الاغ میداند که برای او هیچ فایدهای ندارد.
گناهکاران در دنیا هم شخصیت حیوانی دارند
همچنین در قرآن کریم میخوانیم: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث»[۲۰] آیا خداوند متعال در این آیه قصد سرزنش بندگان و ناسزاگویی به آنان را داشته است؟ در اینجا هم باید بگوییم: خداوند سبحان، ناسزا نمیگوید، بلکه هشدار میدهد و با خبر دادن از یک واقعیت میگوید: برخی افراد در اثر اعمال خود، به صورت یک سگ وارد محشر میشوند.
این اشخاص در دنیا هم هویت حیوانی دارند، اما هویت آنان مخفی است و کسانی که چشم بصیرت دارند، میتوانند شخصیت حقیقی آنها را ببینند.
این شکل از تجسم عمل هم با سعد و نحس، رابطه مستقیم دارد؛ یعنی اعمال نیکو، هویت انسانی و سعادت دنیا و آخرت به همراه دارد. چنانکه اعمال ناپسند، هویت و شخصیت انسان را به هویت حیوانی و نحس مبدل میسازد.
منابع:
[۱]. طه / ۱۲۴
[۲]. طلاق / ۲و۳
[۳]. أنعام / ۸۱
[۴]. أنعام / ۸۲
[۵]. آلعمران / ۳۰
[۶]. زلزله / ۷و۸
[۷]. زلزال / ۶
[۸]. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۷۵
[۹]. حاقه / ۲۴
[۱۰]. انفال / ۵۱
[۱۱]. واقعه / ۸
[۱۲]. واقعه / ۹
[۱۳]. الواقعه / ۴۶-۴۲
[۱۴]. أعراف / ۱۷۶
[۱۵]. جمعه / ۵
[۱۶]. اعراف / ۱۷۹
[۱۷]. أنفال / ۲۲
[۱۸]. أنفال / ۲۲
[۱۹]. جمعه / ۵
[۲۰]. أعراف / ۱۷۶
ایکنا