ادبیات
سفر بی خبر
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجره های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد
ببر به بی هدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد
خبرترین خبر روزگار بی خبری ست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد
مرا به لفظ کهن عیب میکنند و رواست
که سینه سوخته از “می” حذر نخواهد کرد
فاضل نظری