علیرضا عسکرى
گفته اند کسى مى آید که نوازش آهنگ صداى مهربانش بغض هایمان را به گریه بدل کند و ما سر به دستان یتیم نواز او همه عقده هایمان را سیر خواهیم گریست.
گفته اند که او خاطرات تلخ اارتها را ناگفته مى داند. که او در همه این سال هاى تنهایى و مقاومت با ما بوده است؛ که او گرسنگى اردوگاه موصل و تکریت را چشیده است؛ که او زخم کابل هاى خاردار دشمن را هم به تن خریده است؛ که همه شهیدان ما سر به دامان او سردار شدند؛ که مفقودانمان در بهشت آباد او ماندگار شدند؛ که همه این مدت تلخ جدایى، او برایمان غصه مىخورده است؛ که او شب حمله، کنار کرخه برایمان دعا مى کرده است؛ که او در لباس فرزند به خواب همه مادران شهید آمده است.
گفته اند، کسى از طور فرود مى آید که زیر گام هاى بلندش همه دژهاى ابلیس فرو مى ریزد؛ که سجده هایش طولانى تر از همه عمر کهکشان است؛ که خلق را سحر، سحرهاى خود مى کند.
گفته اند کسى مى آید که در نگاه نخست، همه در عمق چشمان هاشمى اش غرق مى شویم و به حبل المتین یک تار موى سیاه او دل مى بندیم؛ که به یک تبسمش، همه انتظارمان سر مى رود و به طوفان نشست مژگان او همه سرهایمان بر باد، که خاک پاک مرکب او مرهم همه زخمهایمان مى شود و همه غصه هایمان را فراموش مى کنیم؛ که به یک نیم نگاهش هزار شهید مى دهیم و به یک کلامش همه دنیا را.
گفته اند کسى مى آید که بهاندازه همه دریاها آبیست و بیشتر از همه سروهاى استوایى سبز، کسى که طلسم پروانه ها را مى شکند و راهى از دایره چرخش عشق به بیرون نشانشان مى دهد و گریه شمع را به قیمت همه اقیانوسها مى خرد و دسته گلى هدیه آیینه ها مى کند.
گفته اند کسى مى آید که زیباتر از آسمان است و مهربانتر از ابر.
گفته اند، کسى مى آید که رحمت را به عدالت میان قطره هاى باران تقسیم مى کند و به دست هر مظلومى عصاى موسى مى سپارد تا حق خویش بستاند.
گفته اند که راهى میان نیل تا سرزمین موعود مى گشاید: که فرات را تا کنار خیمه ها جارى مى کند که همه افسانه هاى پاک کودکانه را در رویاى صادقه پیران جهاندیده تعبیر مى کند و بهشت را زیر سایه ذوالفقار مى گیرد تا از شرار آتش دوزخیان پاس بدارد.
گفته اند کسى مى آید که به همه بچه هاى کوخ مى آموزد چگونه از دیوار کاخهاى شیشهاى بالا روند و با شمشیرهاى چوبىشان رأس متعفن تبعیض را از جثه عظیم خودکامگى جدا سازند و از سرهاى شیاطین کوهى بسازند که هر سال آتشفشان مساوات و برابرى کند.
گفته اند کسى مى آید که به بچه هاى بیت المقدس مى آموزد چگونه سنگ پاره هاى بت هاى طاغوت را به سوى حصارهاى حبابى خیالشان شلیک کنند و چگونه بنیان کاغذى حکومت هاى اسکناس را به آتش کشند.
گفته اند کسى مى آید که در قحطى آب نینوا، تیممى بر تربت شرافت مى آموزد که قضاى همه غسل هاى طهارت و ادارى غسل هاى شهادت باشد.
گفته اند کسى مى آید که برتر از همه پیامبران است.