سومین سم

سومین سم کارساز شد : گیرم که او پسر پیغمبر رحمت(ص) نبود؛ گیرم که او در دوران کودکی در «مباهله»، در اطعام یتیم و اسیر و در راه مانده و در «آیه تطهیر» نبود؛ گیرم که او افتخاراتی در کودکی نداشت؛ اصلًا بر فرض او جنگاور دلیر میدان‌های «جمل» و «صفّین» و «نهروان» نبود؛ مگر حسن بن علی(ع) سفره‌دار «مدینه» و کریم‌ترین کریمان بنی‌هاشم نبود؟!

حقّش نبود مزد کسی که روزی زخم زبان شنید و روز دیگر زخم خنجر، در خانه خویش به جای آب خوش، زهر بنوشد و به جای روی آرامش، روی فتنه‌گر جعده را ببیند؛ همان زنی که به فریب معاویه، زهری به همسر زیباصورت و زیباسیرت خویش نوشانید۱ که به چشم خود، جگر سوخته‌اش را دید…۲

hasan 209x300 - سومین سمسومین سم : امام حسن مجتبی و مسمومیت سوم

وقتی امام حسن(ع) به برادر خود اعلام کردند که برای بار سوم مسموم (سومین سم )شده‌اند و این بار حتماً از دنیا خواهند رفت، امام حسین(ع) پرسیدند: «چه کسی به تو زهر خوراند؟»
امام حسن(ع) در پاسخ ایشان فرمودند: «از آن کس چه می‌خواهی؟ آیا می‌خواهی او را بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من می‌دانم، خشم و عذاب خداوند بر او بیش از تو است و اگر او نباشد که من دوست ندارم، بی‌گناهی به خاطر من گرفتار می‌شود.»۳

از این جمله امام حسن(ع)، حقیقتی تلخ نیز دریافت می‌شود: اینکه آن‌قدر دشمنان ایشان و بدخواهانی که قصد کشتن ایشان را داشتند، زیاد بودند که احتمال اینکه هر کدام از آنها در ظرف آن حضرت سمّ ریخته باشند، وجود داشت(سومین سم).

امام حسن(ع) به برادر خود وصیت فرمودند: «…و چون من از دنیا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما و بر تابوت قرارم بده و به سوی قبر جدّم رسول خدا(ص) ببر تا دیداری با او تازه کنم. سپس به سوی قبر جدّه‌ام، فاطمه بنت اسد ببر و در آنجا دفنم کن و به زودی درمیابی ای برادر! که مردم گمان می‌کنند شما می‌خواهید مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارید. پس در این‌باره گرد می‌آیند و جلوی شما را می‌گیرند. تو را به خدا سوگند می‌دهم! مبادا درباره من به اندازه شیشه حجامتی خون ریخته شود…»۴ (سومین سم)

آنگاه آن حضرت وصایا و امانت‌های رسالت و امامت را به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سپردند و درباره ایشان به حاضران سفارش کردند و بال به سوی محبوب گشودند.

پی‌نوشت‌ها:
۱. مفید، محمّد بن محمّد، «الإرشاد»، ترجمه رسولی محلّاتی، تهران، چاپ دوم، بی تا، ج ۲، ص ۱۲.
۲. همان.
۳. همان، ص ۱۳.
۴. همان، ص ۱۴.

منبع : ماهنامه نوعهدان شماره ۲۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.