حتماَ این روزها در تلویزیون شاهد تبلیغات فراوانی درباره احداث شهرک های رفاهی و یا رستوران ها و هتل های آن چنانی و انواع پارک آبی در شهرهایی مثل مشهد بوده اید. اولین سوالی که دیدن این مکان ها در شهر های مذهبی به ذهن انسان متبادر میکند، این است که آیا طرح و سناریویی خاص در پشت احداث و افزایش چنین مکان هایی وجود دارد ؟
۰۷ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۴:۱۶
گفتگویی کوتاه با اسماعیل شفیعی سروستانی
حتماَ این روزها در تلویزیون شاهد تبلیغات فراوانی درباره احداث شهرک های رفاهی و یا رستوران ها و هتل های آن چنانی و انواع پارک آبی در شهرهایی مثل مشهد بوده اید. اولین سوالی که دیدن این مکان ها در شهر های مذهبی به ذهن انسان متبادر میکند، این است که آیا طرح و سناریویی خاص در پشت احداث و افزایش چنین مکان هایی وجود دارد ؟
به همین مناسبت هم با استاد اسماعیل شفیعی سروستانی به گفتگو نشسته ایم و ایشان در جواب این سوال، مسئله را این گونه تبیین کردند:
سوالی برای دوستان جوان ایجاد شده درباره مدرنیزه کردن اماکن مذهبی با پول های بزرگ که خدا می داند منشأ آن کجاست.
سالها ست که وقتی در میان مسلمانان و مستضعفان، گفتگویی از عمل جنایتکارانه غربی ها، عملکرد غرب زده ها و روشنفکران و اعوان و انصار یهودیت صهیونیستی به میدان می آید، گوینده را متهم به داشتن توهم توطئه میکنند. یعنی در واقع اتهام توهم توطئه اسبابی شده، برای ساکت کردن پژوهشگران مستقل شرق اسلامیکه سعی در افشای توطئه های بنی اسرائیل دارند و این وضعیت در اروپا و آمریکا نیز به شکل شدیدی شایع است .برای مثال اگر در ایالات متحده آمریکا، کسی کوچک ترین بحثی در مورد یهود و عملکرد آنان در جهان به میان بیاورد، برچسب ضد سامیبودن به او زده و او را از میدان خارج میکنند و این ضد سامیبودن به معنی طاعون زده بودن آن شخص است. درست مثل آن است که اگر کسی در هر جای جهان مبتلا به بیماری طاعون شود، همه از او فرار میکنند..
وجه جدیدی از این افترا و تهمت زدن الان درمیان ماهم بروز کرده است. وقتی منتقدینی که اهل مطالعه و نظر هستند درباره شخصی و یا اشخاصی در کشور در حوزه مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و حتی شهر سازی سوالی را مطرح میکنند، به جای آنکه پاسخ مناسبی به پرسش انها بدهند و یا از عمل خلافی که انجام دادهاند عذرخواهی کرده وجبران مافات کنند، تلاش میکنند تابا زدن برچسب هایی مثل ضد نظام و ضد روحانیت بودن، او را ازمیدان به در کنند..
این مطلب مقدمه ای است تابتوانم عرض کنم : آنچه که در مورد تبدیل کردن اماکن مقدس و مذهبی شهرهای به بازار بزرگ بی دروازه میگذرد، به منزله مخالفت با هیچ شخصی و یا جریانی نیست سعی ما بر انست تاموضوعی رامطرح کرده و به امید آنکه اگر خطا یا اشتباهی صورت گرفته، جلوی این ماجرا گرفته شودمنتظربنشینیم..
از این مطلب یعنی تبدیل شهرها واماکن مذهبی به خیمه گاه شیطان با عنوان پدیده ای نوظهوریاد میکنم..
در ارتباطات معنوی و قدسی با ساحت های بلند آسمانی، و دست به دعا برداشتن و متوسل شدن به آستان قدس حضرات معصومین(ع) برای براورده شدن حاجات,چهار عامل مهم موثر است، چنانکه اگر در فراهم کردن شرایط وزمینه های لازم برای ارتباط گرفتن غفلت شود ویاانهمه شرایط نادیده گرفته شود، ارتباط برقرار نشده وتلاش بی ثمر میشود. این عوامل و فاکتورها عبارتند از::
.مکانی که فرد در آن قرار میگیرد و دست به دعا بر می دارد.۱-
زمانی که در آن موقع اعمال مذهبی صورت میگیرد تاشاید دعایشزودتربه اجابت برسد..۲-
. اوراد و اذکاری که فرد با آن الفاظ مخاطب خودش رادرعوالم قدسی می خواند.۳-ادعیه ,
۴-آداب و مراسمیکه با آن آداب فرد درهنگام اجرای مراسم مذهبی آن دعا هاواذکار را بر زبان می آورد و امید به برآورده شدن حاجاتش را دارد..
. ۵- خلوت گزیدن ,حذف عوامل مزاحم وتمرکز حواس
این در ساحت ادیان اسمانی وسنت مردان صالح و اولیای الهی است. و تقریباً مشابه چنین شرایطی در ارتباطات غیرالهی و شیطانی هم وجود دارد. یعنی جادوگران و ساحران هم برای اینکه با نیروها و جنود شیطان و اجنه ابلیسی ارتباط برقرار کنند شرایطی مشابه را فراهم می اورند، آدابی را اجرا میکنند و منتظر می مانند تا جنود شیطان به سراغشان بیایند..
این فاکتورها وشریط درمیان عموم ملل مانند بوداییان , برهمنان و سرخ پوستان آمریکای لاتین در برقراری ارتباط فرازمینی رایج است.درواقع فراهم امدن این شرایط نقش مهمی راایفا میکنند ومجال لازم برای برقرارشدن ارتباط سهلتر وموثر را فراهم می اورند..
در عصرغلبه رسانه های مدرن هم این زمینه سازی شرایط برای ارتباط گیری موثر را به شکل دیگری میبینید.دردوره ما , وقتی شما می خواهید با شخصی از طریق ابزار و ادواتی مثل تلفن و یا اینترنت ارتباط برقرار کنید، باید دقیقاً شماره وکدها را بگیرید و اگر یک شماره را جا به جا کنید این ارتباط برقرار نمیشود.
خلاصه آنکه, می خواهم در مرحله اول اشاره کنم که ارتباط برقرار کردن چه در سطح بسیار نازل و معمولی رسانه های مدرن و یا ارتباط گیری با شیاطین و چه ارتباط با ارواح مقدسه ووالا در گرو فراهم اوردن شرایط و فاکتورهای موثر است.
از دوران گذشته میان پیروان ادیان توحیدی ازنقش مهم عوامل ذکر شده در اسان شدن وموثرواقع شدن ارتباطات معنوی مطالب فراوانی بیان شده است ..
اماکن مذهبی مثل مشهدو قبور حضرات معصومین(ع)، مساجد و عبادتگاه ها شرایط خاصی رادر خود جمع دارند ودران اماکن عبادت کننده اعمال واداب ویژه ای رابجا می اورد.
از قدیم الایام مسلمانان, حسب آنچه از ائمه معصومین (ع)به آنها رسیده، دریافتهاند که در اوقات ویژه ای مثل سحر گاه، وقت اذان و یا موقع بارش باران و یا در مکان هایی مثل مسجد و امامزاده و خانه کعبه … دعا سریع تر به اجابت می رسد..
یکی از عوامل موثردر خنثی ساختن و از بین بردن مسیر ارتباط گیری, شکستن , جابه جا کردن و ناقص کردن این عوامل و یا ازبین بردن مجال جمع شدن این فاکتورها با هم است. یعنی :اگر فضا و یا زمان عرض ادب و دعا و یا اوراد و اذکار را تغییر دهیم، خود به خود این ارتباط گیری مختل میشود. و پس از مدتی کم کم آن زائر با نا امیدی از آن مکان دل میبرد..
می خواهم نتیجه بگیرم که دشمنان انسان وادیان :که دین ستیزی راپیشه کردهاند, یکی ازراه های فاسد کردن ادیان وستیز مخفی با دین داران را بر حذر داشتن مردم از ارتباط معنوی وعدم شرکت در مراسم مذهبی وازبین بردن شرایط ارتبط گیری دانستهاند. وازدیگرسو چناناسباب غفلت آنها را زیادترمیکنند و مجال خلوت را از بین میببرند تاانها به سوی اداب مذهبی ومعنوی نرودند..
رسیدن به تمرکز حواس و خلوت کردن در کنار چهار عامل دیگر، باعث ارتباط برقرارشدن قلب با آن منبع ویژه میشود.
از همین جاست که در اماکن خاص مذهبی ودروقت نیایش باید سکوت وارامش برقرار باشد تا از این طریق مجال تمرکز و بریده شدن از جلوت وشلوغی وازدحام به وجود بیاید. چون اساساً جلوت و ازدحام و شلوغی و خودنمایی مجال ارتباط معنوی را از بین میبرد.و به همین دلیل سحر گاهان و نیمه های شب برای عباد سفارش شده است.
پس خیلی ساده وقابل فهم است که چنان که ما تشخیص داده ایم، دشمنان ادیان هم که متبحر و متخصص در این موضوعات و ارتباط گیری با نیروهای شیطانی و جنی و جادوگری هستند، برای ایجاد خلل در سنت های مذهبی و برای پراکنده کردن مومنان از مکان های مذهبی وبرای حنثی سازی اداب وسنن مذهبی ومعنوی از این موارد یعنی ازبین بردن زمینه ها وشرایط استفاده میکنند.
یعنی از طریق ایجاد ازدحام و شلوغی وافزایش عوامل غفلت ساز به ناقص کردن سنن و آداب و منع کردن مردم برای مراجعه به این اماکن بپردازند. و جمع مومنان را بپراکنند و اماکن مذهبی را بی اثر، جلوات مذهبی و معنوی را تضعیف کنند و نفس مردم را بیمار و مشغول به همه آنچه که شیطان طلب میکند نگه دارند.
حالا می خواهم از همین مجرا اشاره ای داشته باشم به مدرنیزاسیون افراطی ,سازمان یافته اماکن مذهبی به صورت شگفت آوری که مااینک شاهد ان هستیم ..
بایذ دید که این نوع ازمدرنیزه کردن ابنیه مذهبی چگونه در بنیاد واساس این اماکن وسنن مذهبی خلل ایجاد میکند.
ایجاد اختلال درپنج فاکتور وشرط سابق الذکر,غرقه ساختن مراجعه کنندگان به مراکز مذهبی در غفلت ها ,بازی ولهوو لعب به سادگی ارتباط معنوی را دچار اختلال میکند .چیزی مثل ایجاد پارازیت دربرابرامواج ماهواره ای، خواه بنیان گذاران و احیاگران این سبک از نتیجه عمل خود آگاهی داشته باشند و خواه نداشته باشند..
درواقع انها یا آگاهانه همسو با جنود ابلیسی عمل میکنند و یا چون فریفته دنیا شدهاند و طلب مال افزون تردارند، در حال تخریب بزرگترین بنیاد های فکری، فرهنگی و اخلاقی مردم هستند.
از آنجایی که مدرنیزاسیون , شیک کردن و نو کردن کوی وبزن در چشم ظاهر بینان جلوه مثبتی دارد، این گفتگوی را هم به نوعی با چشم توهم توطئه می نگرند.
همین جا هم عرض کنم که سخن گوینده ناظر بر این نیست که نو سازی بد است و باید همه چیز را کهنه گذاشت بلکه ما باید متذکر بشویم که با چه شیوه و روشی باید به سمت نوسازی و اصلاح کردن ابنیه وکوی وبرزن برویم که ماحصل عمل ما تخریب اصل بنا و بنیان های اعتقادی نشود.اجازه دهید نگاهی اجمالی به سیرمدرنیزه کردن اماکن وشهرهای مذهبی داشته باشیم.
نوسازی این دوره شهرها درایران با ساختن آسمان خراش ها و ابنیه مرتفع شروع شد.
ابتدا درتهران , پول های باد آورده برج سازان به این سمت امدو بخشی از آن هم به جیب شهرداری ها و شهرسازان رفت و در عرض مدت کوتاهی شهرتهران تبدیل به یک مجموعه ی ده وبیست طبقه شد.
آسمان خراش هایی که چشم ها را خیره ساختند و صورت و بافت سنتی شهرها را از بین بردند واز این مسیر صورت بیرونی شهرهای مذهبی نیز از بین رفتند . چشم ها متوجه جلال و شکوه این ابنیه شدند.
البته شکوه نه به معنی مثبت بلکه به معنی ایجاد رعب و ترس درچشم هاست. به جای آنکه انسان ها متوجه جلال و کمال خداوند شوند وحیران او، متوجه این نوع از جلال دنیوی و شیطانی بناها شدند..
ما تجربه کامل این موضوع را در ساخته شدن ابراج البیت در مکه و پیرامون مسجد الحرام داشتیم .هر کس این تصاویر را ببیند تایید میکند که سازندگان ان که ازاتفاق معماران فراماسونربودند, قصد داشتند تا مسجد الحرام را به گوشه ای درحاشیه برج ها برانند ودرمیان ان به بند کشند.
به تدریج در کنار این آسمان خراش ها، نشانه هایی وارد شدند که کارکرد ویژه خودرا داشتند نشانه های فراماسونی.
به شهرهای بزرگ مذهبی مانند:مشهد وشیراز و مصلی هایی مثل مصلای تهران بروید، میبینید که در کنار ساختمان های بلند و مرتفع نشانه هایی کاشته شده که معروفند به نشانه های های غیر الهی و غیر رحمانی و شیطانی و نشانه باورهای ماسونی ملحدانه.
برجهای ابراج البیت بر فراز کعبه
مسجد نمایشگاه بین المللی تهران
مسجد قدس در خیابان سعادت آباد تهران
مسجد امام رضا (علیه السلام) واقع در تقاطع خیابان انقلاب اسلامیبا خیابان شهید نامجو
ما شاهد این بوده ایم که با سرعت علائم و ساختمان های فراماسونری در سطح شهر رشد کرد و حتی در میان نرده های استیل خیابان ولی عصر(ع) و ساخت بناهای هرمی خود را نشان داد..
آرام آرام این نوع معماری از تهران به سایر شهر ها رفت، چنان که مشهد الرضا را در خودش غرق ساخت..
در مرحله بعد ما شاهد ساختار شکنی در بنای مساجد هستیم و این موضوع هم از تهران آغاز شد. یعنی مساجدی مثل مسجد قدس در شهرک غرب و مسجد ابراهیم نمایشگاه بین المللی و مسجدی که در خیابان انقلاب ساخته شد. در این مساجد شکل کهن گنبد و گلدسته ها تغییر پیدا کرد و صورت جدید و مدرنی جای آن را گرفت و این ساختار شکنی یکی از عوامل موثر در ارتباط معنوی را از بین برد یعنی مکان ایجاد ارتباط را دیگرگون ساخت وبه تبع ان زمینه های دگرگونی اداب را هم فراهم نمود..
در مرحله دیگری ما شاهد ان هستیم که اماکن مذهبی توسط بازار ها محاصره شدند. روایتی از رسول خدا(ص) است که می فرمایند: هر روز صبح شیطان در وسط بازار خیمه اش را می زند. و شما میبینید که مشهد الرضا و مشهد فرزندان حضرت موسی بن جعفر (ع) در قم و شیراز و سایر بلاد اسلامی مثل مکه در بازارها ذوب و محصور شدهاند و در واقع در وسط خیمه گاه شیطان قرار گرفتهاند..
بازارها ی مدرن, تمام مشخصاتی را در خودشان جمع داشتند که در ارتباط گیری با عوالم غیر رحمانی به آن نیاز بود.درست مخالف ابنیه سنتی.
یک وجه منفی این ابنیه سازی مشغول کردن قلب و چشم مردم به دنیاست اما وجه دیگران, از بین بردن فرصت خلوت گزینی مردم دراماکن مذهبی است ..
مردم ما پس از یک سال فعالیت، چند روزی را برای استخوان سبک کردن به مشهد می روند برای زیارت امام رضا(ع) اما گویا قرار است در همان چند روزهم ,بازارها مطلقاً به مردم مجال خلوت کردن ندهند، چون در لحظه ای سریع تمام تاثیر حضور معنوی حضور در مشهد درازدحام پاساژها وشهریازی ها از بین می رود.
باید دانست که این نوع ابنیه سازی در خودش و با خودش نوعی انرژی منفی هم دارد که مجال طرحش نیست.
.صدا وسیما هم که کسری بودجه پیدا کرده ازطریق تبلیغات تجاری این اشرافیت جاهلی را درچشم مردم ارایش می دهد.
دین اساساً مخالف اشرافیت است. مذهب نوعی خاکساری را آموزش می دهد و خاکساری مقدمه عبودیت است. با تبختر و تفرعن که نمی توان به درگاه خداوند رفت..
در ادبیات نکته لطیفی وجود دارد که در واقع نوعی تمثیل است، میگویند وقتی حضرت عیسی(ع) به آسمان عروج کرد از آسمان چهارم فراتر نرفت. و بیان میکنند چون سنجاق فلزی کوچکی به گوشه لباس ان حضرت بود، سیر ادامه نیافت.. چنانکه عرض کردم تمثیل است . یعنی یک شی کوچکی که نشانی از تعلق به دنیاست، مانع از عروج انسان میشود.
شما وقتی درحج به مسجد الحرام می روید با لباس سفید و عاری از رنگ و مادیات می روید.
ترک نشانه های تفرعن، مقدمه عبودیت است و عبودیت راه ارتباط معنوی است..
از این روست که عرض میکنم :تبدیل اماکن مذهبی به خیمه گاه شیطان” پدیده نوظهور”ی است .این عمل تمام نشانه های زندگی سنتی را از بین میبرد و اخلاق معنوی را از بین میبرد و اخلاق سوداگران و فراعنه را بر مردم جاری و ساری میکند..
اما جالب این جاست که تمام این اتفاقات که از آن با عنوان بدعت های آشکار می توان یاد کرد، به اسم نوسازی و پیشرفت و مدرن کردن یاد میشود
والسلام اسماعیل شفیعی سروستانی..
دانلود: فایل صوتی صحبت های استاد شفیعی سروستانی