به گزارش موعود به نقل از عصرایران، یکی از ویژگی های اصلی بحران سوریه، اختلافات جدی مخالفین نظام حاکم بر این کشور است. مخالفین داخلی نظام سوریه را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
“شورای ملی سوریه” که تنها راه حل بحران ۱۸ ماهه این کشور را سقوط نظام می داند و بر این اساس رویکرد نظامی را در برخورد با نظام انتخاب کرده است.
“ارتش آزاد” وابسته به این شوراست که اکنون در بخش هایی از این کشور با ارتش سوریه در حال نبرد است.
بدنه اصلی شورای ملی سوریه با وجود حضور برخی از شخصیت های سکولار مانند برهان غلیون و عبدالباسط سیدا در راس آن، متعلق به اخوان المسلمین سوریه است.
این شورا تلاش کرده است تا در سایه حمایت های گسترده غرب و برخی کشورهای عربی خود را به عنوان نماینده اصلی مردم سوریه معرفی کند عنوانی که هیچگاه مورد پذیرش گروه دوم مخالفان، یعنی “هیئت هماهنگی مخالفین سوریه” قرار نگرفته است.
“هیئت هماهنگی مخالفین سوریه”، متشکل از ۱۴ گروه سیاسی مخالف نظام سوریه به ریاست دکتر هیثم مناع است که با رد هرگونه دخالت خارجی تنها راه حل برای خاتمه دادن به بحران این کشور راهکار سیاسی می داند و معتقد است رویکرد نظامیشورای ملی و ادامه درگیری های کنونی میان ارتش و گروه های مسلح وابسته به این شورا، نتیجه ای جز ویرانی سوریه نخواهد داشت.
بر اساس این رویکرد سیاسی، هیئت هماهنگی نه تنها مذاکره با نظام را رد نمیکند بلکه آن را تنها راه برون رفت از بحران ۱۸ ماه این کشور می داند.
کنفرانس نجات سوریه از سوی هیئت هماهنگی مخالفین که با ضمانت های تهران و مسکو در دمشق برگزار شد این فرصت را به این هیئت داد تا به هماهنگی های لازم جهت آغاز مذاکرات با نظام دست یابند.
حضور سفرای ایران، روسیه و چین در این کنفرانس نیز به حمایت های منطقه ای و بین المللی اشاره داشت که هیئت هماهنگی از آن برخوردار است. از سوی دیگر پذیرش برگزاری کنفرانس مخالفین در دمشق از سوی نظام نیز نشان می دهد که نظام از راه حل سیاسی و گفتگو برای خاتمه دادن به بحران حمایت میکند.
هر چند اختلافاتی در میان برخی از گروه های وابسته به این هیئت در شیوه آغاز مذاکره با نظام و ادامه آن وجود دارد اما همگی این ۱۴ گروه در اصل مذاکره و اعتقاد به راه حل سیاسی مشترک هستند.
در طرف مقابل با وجود حمایت های گسترده مالی و رسانه ای که “شورای ملی سوریه” از آن برخوردار است، اختلافات گسترده در داخل شورای ملی سوریه بوجود آمده است که منجر به انشقاقات جدی در داخل این شورا شده است.
در حال حاضر این شورا عملا به دو شاخه “استانبول” به ریاست عبدالباسط سیدا و شاخه “قاهره” به ریاست هیثم مالح تقسیم شده است. چندی پیش شورای ملی شاخه قاهره با اعلام تشکیل دولت انتقالی در تبعید تلاش داشت تا محوریت مخالفین نظام را در دست گیرد که این امر با مخالفت جدی شاخه استانبول مواجه شد.
اختلافات داخلی شورای ملی سوریه دلایل متعددی دارد. مخالفینی که در قاهره جمع شدهاند نسبت به جایگاه اخوان المسلمین در شورا اعتراضات جدی دارند و معتقدند اخوانی ها تلاش میکنند با کنار زدن سایر مخالفین به تنهایی هدایت کننده شورای ملی را بر عهده بگیرند.
آنها شاخه استانبول را متهم به فساد اقتصادی و بلعیدن کمک های مالی می دانند که از سوی قطر و عربستان به شورای ملی سرازیر شده است.
حتی در داخل شاخه استانبول نیز جبهه بندی های مشخصی وجود دارد اختلافاتی که منجر به کناره گیری برهان غلیون و سپس بسمه قضمانی از شورای مرکزی این شورا در استانبول شد.
ارتش آزاد سوریه نیز از اختلافات داخلی شورای ملی سوریه بی نصیب نمانده است. با وجود اینکه فرماندهی اصلی این ارتش عملا در اختیار دستگاه اطلاعاتی ترکیه قرار دارد، تیم ریاض اسعد به عنوان فرماندهی اسمی این ارتش، اعضاء شورا در استانبول را متهم میکند که در ارسال کمک های مالی به جنگجویان، صادقانه عمل نمیکنند و بخشی از این پول ها به حساب های شخصی اعضاء شورای مرکزی ریخته میشود.
در داخل ارتش آزاد و گروه های مسلح وابسته به این شورا نیز اختلافات جدی وجود دارد، اختلافاتی که گاه به درگیری های مسلحانه میان این گروه ها کشیده شده است.
ساختار ارتش آزاد سوریه را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد:
«فرماندهی ارتش آزاد» که ماموریت اصلی آن هماهنگی میان دستگاه های اطلاعاتی عربی و غربی با گروه های مسلح در داخل سوریه است. دستگاه اطلاعاتی ترکیه(میت) نیز به عنوان واسط میان این فرماندهی و سایر دستگاه های اطلاعاتی است که البته اغلب، هدایت کننده اصلی عملیات های گروه های مسلح در داخل سوریه بر عهده افسران میت است و نه تیم ریاض اسعد.
«گروه های مسلح»، شاخه عملیاتی ارتش آزاد را تشکیل می دهند. این گروه ها نیز خود به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
– سربازان و افسران سوری جدا شده از ارتش سوریه که برخی از آنها علاوه بر هدایت برخی از گروه هایی که عمده افراد آنها سوری الاصل هستند به آموزش نظامی این گروه ها مشغول هستند.
– جنجگویان غیر سوری که عده ای از آنها عرب هستند و عمدتا از تونس، لیبی، عراق، اردن، عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی آمدهاند. در میان این جنگجویان، برخی از عرب تبارهای اروپایی نیز دیده میشوند که گفته میشود دارای مهارت های نظامی زیادی نیستند.
بخشی از جنگجویان غیر سوری نیز از کشورهای آسیای میانه، افغانستان و پاکستان برای “جهاد” به سوریه آمدهاند. این افراد مانند چچنی ها و افغانی ها دارای مهارت های نظامیبالایی هستند و گفته میشود شدیدترین مقاومت ها در درگیری کنونی حلب در جاهایی است که این افراد مستقر شدهاند.
جنگجویان غیر عرب که در داخل ارتش آزاد به “برادران ترک” معروف هستند جنگجویان سوری را متهم میکنند که در صحنه های درگیری به سرعت پشت آنها را خالی میکنند و به واسطه آشنایی با جغرافیای مناطق، سوری ها در حین عقب نشینی به راحتی می توانند فرار کنند اما این “برادران” بخاطر عدم آشنایی به مناطق در چنگ ارتش سوریه گرفتار میشوند.
– القاعده سومین بخش گروه های مسلح در داخل سوریه را تشکیل می دهد که با وجود اینکه ورود آنها به داخل سوریه با هماهنگی دستگاه اطلاعاتی عربی- غربی و بعضا دستگاه اطلاعاتی ترکیه انجام شده است اما برای خود فرماندهی مستقل و اردوگاه های جداگانه دارند.
اعضای این گروه در درگیری های اخیر دمشق نیز مشارکت گسترده ای داشتند.
درگیری های اخیری که در باب الهوی، گذرگاه میان ترکیه و سوریه در شمال حلب، میان گردان فاروق، وفادار به اخوان المسلمین، وابسته به فرماندهی ارتش آزاد و تعدادی از عناصر القاعده رخ داد نشان داد که اختلافات میان طرفین تا چهاندازه عمیق است.
با عدم موفقیت گروه های مسلح در درگیری های دمشق و حلب، اختلافات در داخل گروه های مسلح از یک سوی و فرماندهی ارتش آزاد و دستگاه اطلاعاتی ترکیه نیز افزایش یافته است.
با وجود اینکه ترکیه اردوغان، همه تلاش خویش را در ساقط کردن بشار اسد بکار گرفته است با این حال بنا به دلایل متعددی ترکیه تا ابد نمی تواند شرایط کنونی را تحمل کند.
بر اساس نظرسنجی که اخیرا روزنامه خبر ترکیه آن را منتشر کرده است بیش از ۸۰ درصد مردم این کشور دخالت نظامی در سوریه را رد کردهاند و معتقدند که سیاست اردوغان در قبال سوریه باعث لطمه زدن به امنیت و اقتصاد ترکیه شده است.
احزاب سیاسی داخلی ترکیه نیز از سیاست خارجی این کشور در قبال سوریه نیز حمایت نمیکنند بگونه ای که CHP به عنوان اصلی ترین گروه مخالف دولت، آشکارا از این سیاست انتقاد میکند و حتی برخی از احزاب متحد آک پارتی (حزب حاکم عدالت و توسعه) مانند حزب سعادت مخالفت خویش را با سیاست خارجی کنونی این کشور اعلام کردهاند.
در داخل کشورهای عربی مخالف نظام سوریه نیز اختلافاتی در حال شکل گیری است که جدیدترین این اختلافات مربوط به مصر و قطر میشود.
با نزدیکی حداقلی موضع مصر به ایران در قبال بحران سوریه در رد دخالت خارجی در سوریه، اعتراضات آل ثانی در قطر آشکار شد چرا که این شیخ نشین آشکارا حامی دخالت نظامی خارجی برای ساقط کردن نظام سوریه است، رویایی که تا کنون تعبیر نشده است.