رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه تاکنون بارها ثابت کرده که استراتژی حکومتداریاش بیش از تمرکز بر امور داخلی، بر مسائل سیاست خارجی استوار است و محق دانستن خود به مداخله در امور همسایگان، یکی از پایههای اصلی این استراتژی به شمار میرود. در این راستا، هرچند موضعگیریهای وی علیه سوریه این روزها کم شدتتر از گذشته شده، گویا وی در جای دیگری مشغول برنامهریزی و اقدام است!
با مرور بر اخبار هفتههای اخیر مربوط به اوضاع سوریه، این گونه به نظر میرسد که از شدت و یا دستکم شمار موضعگیریهای خصمانه دولت ترکیه علیه دولت بشار اسد کاسته شده و هماکنون هدایت جبهه خارجی ضد اسد، بیشتر در اختیار کشورهای عربی، به ویژه قطر است.
اما با اندکی توجه، میتوان دریافت که این موضوع به منزله انصراف حتی موقت دولت اردوغان از سیاستهای منطقهای مداخلهجویانه خود نیست و روند اخیر، تنها از این حقیقت ناشی میشود که اردوغان هماکنون مشغول فعالیت در جبههای دیگر است؛ جبههای که هرچند برای دولت ترکیه جدید نیست، کارها و سخنان اخیر اردوغان، نشاندهنده راهبردی جدید از سوی دولت وی در این زمینه است.
در این راستا، اردوغان به تازگی اظهارات خود علیه دولت «نوری مالکی» در عراق را شدت بخشیده و لحنی به شدت تهاجمی علیه این دولت در پیش گرفته است، به گونهای که روز گذشته، دولت عراق را به تلاش برای کشاندن کشور به یک جنگ داخلی متهم کرد.
به نوشته روزنامه «تودی زمان»، اردوغان با اشاره به تنشهای اخیر در روابط دولت مرکزی عراق و اقلیم خودمختار کردستان در این کشور، گفته است: «ما همیشه نگرانیم که شاید بغداد بخواهد این تنش را به سوی یک جنگ بکشاند و این احتمال ترسناک، شروع به واقعیت یافتن کرده است».
وی در ادامه گفتههای خود ـ در سخنانی که کاملاً به منزله زیر سؤال بردن حق حاکمیت سرزمینی عراق است ـ اظهار داشت: «این جنگ میتواند به یک جنگ نفتی تبدیل شود. چرا؟ به دلیل اینکه دولت مرکزی میخواهد ناخشنودی خود را از اینکه اقلیم خودمختار کردستان بدون آگاهی دولت عراق، اقدام به استخراج نفت میکند، نشان دهد».
تودی زمان اشاره میکند: به جز موضعگیری دولت ترکیه به سود کردستان عراق و اتهامزنی به دولت مالکی در این زمینه، این ادعا که دولت شیعی مالکی تلاش دارد بر سر راه دیگر گروههای مذهبی و قومی در عراق سنگاندازی کند، یکی دیگر از محورهای تنش میان آنکار و بغداد را تشکیل میدهد.
در همین باره، یادآوری این مهم لازم است که موضوع برنامهریزی دولت ترکیه برای مداخله در عراق و تغییر آرایش نیروهای سیاسی در این کشور به نفع خود، به هیچ وجه مسأله جدیدی نیست و در سالهای اخیر همواره با درجاتی از شدت و ضعف، جریان داشته است؛ اما در ماههای اخیر و با بالا رفتن چشمگیر سطح روابط آنکارا با اقلیم خودمختار کردستان عراق، رویکرد ترکیه خصلتی تهاجمیتر به خود گرفته است.
جالب اینجاست که خود ترکیه در روابطش با اقلیتهای کرد و علوی در درون سرزمینهایش با مشکلات و چالشهای جدی روبهروست و تاکنون نتوانسته در حل این مسائل پیشرفتی داشته باشد؛ اما درباره کشورهای همسایه، دولت اردوغان نقش حامی حقوق اقلیتها را برای خود تعریف کرده است!
به هر حال، به نظر میرسد همچنان نمیتوان برای بلندپروازیهای خارجی دولت اردوغان پایانی متصور شد و آنچه در این میان تغییر میکند، تنها خط مقدم این مجموعه نبردهای مداخلهجویانه است؛ هرچه باشد، سودای «نوعثمانیگری» اردوغان، وی را به این دیدگاه رسانده که از سوریه تا عراق و حتی فراتر از این کشورها را به عنوان قلمرو بلامنازع کارهای خودسرانه خود در نظر بگیرد.