از مجموع آیاتی که در آن ها واژه احسان به کار رفته است می توان برداشت کرد که شخصی که با ایمان کامل، پایبند فرامین الهی و دستورات قرآنی باشد عنوان «محسن» بر او صادق است. یکی از واژه های هایی که در قرآن زیاد دیده ایم و تنها ترجمه ای که برای آن داریم “نیکی کردن ” است، “احسان” میباشد، در این مقاله سعی داریم کمیبیشتر به آن بپردازیم تا مفهومیکاربردی در زندگی مان پیدا کند.
شرطی مهم برای احسان کردن
این واژهی قرآنی یعنی احسان، به این معنی است که بیش از آن چیزی که برعهده داری انجام بدهی .
اما نکته مهم اینجاست که فقط کسی به درجه و مقام محسنین می رسد که مطابق این آیه قرآن کریم یک شرط مهم را دارا باشد. «بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (البقره:۱۱۲) کسی که همه کارهایش برای خدا و تسلیم محض اوست، محسن است؛ بنابراین محسنین کسانی هستند که در برابر خدا تسلیم باشند. یعنی همه کارهای محسنین خدایی است و بهشت و پاداش اخروی برای کسانی که است در راه رضای خدا گام برمی دارند و همواره به دنبال نیکی و احسان هستند.
سه مفهوم از احسان کردن
در آیات قرآن، عبارت «احسان» با سه مفهوم مشاهده میشود.
۱. معنای اولی که از مجموعه آیاتی استنباط شده، «انجام دادن کار نیک» میباشد. در این آیات، مجموعه رفتارهایی معرفی شده و انجام دهندگان آن محسن و نیکوکار نام گرفتهاند. (بقره: ۵۸؛ آلعمران: ۱۳۴؛ اعراف: ۵۵ـ۵۶). در این آیات، ضمن بیان مصادیق کارهای نیک، خداوند، مخاطبان قرآن کریم را به انجامدادن کار نیک ترغیب و تشویق کرده است. همین طور آیاتی که با تصویر بخشهای مهمّی از شخصیّت فکری، عاطفی و رفتاری گروهی از پیامبران، آنها را نمونه بارزی از مُحسنان (نیکوکاران) معرّفی کرده است هم، در این دسته از آیات جای دارند. (یوسف: ۵۱ـ۵۶؛ قصص:۱۴؛ صافات:۱۰۲ـ۱۰۵)
۲. در قسمتی دیگر از آیات، بدون تعیین مصادیق نیکی، نیکی کردن به دیگران به عنوان معنای دوم استفاده میشود. (نساء: ۳۶؛ انعام: ۱۵۱؛ قصص: ۷۷).
۳. و احسان به معنای انجام دادن نیکو و شایسته یک کار در شکل کامل آن (معنای سوم) نیز در برخی از آیات قرآن به چشم میخورد. (یوسف: ۲۳؛ سجده: ۷؛ تغابن: ۳). البته باید در نظر داشت چنانکه از کاربردهای قرآنی نیز بر میآید، دسته سوم در تعبیر آیات، محسِن خطاب نمیشوند. (مجمع البیان، ج ۱ ص ۵۱۵)
از مجموع آیاتی که در آن ها واژه احسان به کار رفته است می توان برداشت کرد که شخصی که با ایمان کامل، پایبند فرامین الهی و دستورات قرآنی باشد عنوان «محسن» بر او صادق است.
ما در این نوشتار بر یکی از مصادیق احسان یعنی «نیکی کردن به دیگران» خواهیم پرداخت.
در آیهی شریفهی «وَ اِذ اَخَذنا میثاق بَنی اسرائیل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولوا للنّاس حسناً»؛ یاد کنید که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم به زبان خوش سخن بگویید و در سوره الرحمن آمده است: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»؛ آیا جزای نیکوکاری جز نیکوکاری است؟
در ادامه آیهی اول خداوند خوب حرف زدن با دیگران را جزئی از پیمان خود می داند. و درسوره الرحمن با تأکید یاد آور میشود که باید پاسخ هر نیکی شایسته آن باشد.
اگر این یکی از دغدغه های امروز ما باشد و موقع حرف زدن، دور از تأثیر کلام و رفتار رسانه هایی مانند رادیو وتلویزیون، یا بدون توجه به رفتارهای ناشایستی که در اطرافمان میبینیم، پیمان خداوند را به یاد داشته باشیم؛ هرگز به خود اجازه نخواهیم داد کلماتی بر زبان بیاوریم که شایستهی پیمان خداوند نباشد. و شاید اگر این رفتارها در جامعه رواج پیدا کند کمتر با کلماتی مواجه شویم که نه در قالب ادبیات میگنجند نه مفهومیبرای آنها می توان در نظر گرفت.
مگر میشود کسی خود را طرف پیمان با پروردگارش ببیند، و به بهانه هر نابسامانی به خشم بیاید و …
نشانه های محسنین- سایت تبیان