تحلیلی بر فالون دافا یا فالون گونگ

در روزگار ما پدیده‌ای به نام “چی کونگ” براساس تعالیم کهن چینی بسیار گسترده شده و در میان اساتید چی کونگ مردی به نام لی هنگجی برخواسته که سایر اساتید چی کونگ را شیاد و استاد ناتمام می‌داند و خود را پیام آور بزرگ‌ترین راه نجات مردم و منجی انسان‌ها در این روزگار می‌نامد. او با تلفیق آموزه‌های تائوئیسم و بودیسم مکتبی را با نام فالون دافا یا فالون کونگ طراحی کرده است.

فالون دافا یا فالون گونگ، روشی معنوی است که بر مبنای صحبت پیروانش برای پالایش، پرورش و تزکیه بدن و ذهن بر مبنای سه شعار «حقیقت»، «نیکخواهی» و «بردباری» است که در سال ۱۹۹۲ میلادی به وسیله لی هنگجی در چین تاسیس شد. دولت جمهوری خلق چین در سال ۱۹۹۹ میلادی، این گروه را غیر قانونی اعلام کرد و برای جلوگیری از نفوذ این روش معنوی در بین مردم تلاش‌هایی انجام داده‌است.

مبانی تائوئیسم
کسی که با رویکردی معنوی به جهان می‌نگرد، اولین چیزی که چشم و دلش را پر می‌کند، نیروی در جریان و تحول پذیر یا تحول آفرینی است که شب و روز و روییدن و خشکیدن و فصول رنگارنگ و گوناگون و سایر مظاهر متغیر طبیعت را رقم می زند. فوتسی، لائوتسه، چانگ تزو و حکیمانی که تائوئیسم را یافته و پرورده‌اند، طبیعت را در کانون توجه خویش قرار داده و با رویکردی معنوی به زندگی کوشیدند تا تفسیر و تبیینی از این نیروی تکاپو گر ارائه دهند.

آن‌ها معتقدند که همه جهان زنده و پر از روح است. سعی می‌کنند که با این ارواح یا نیروهای با شعور ارتباط برقرار کرده، از نیروی آن‌ها استفاده کنند. بدین جهت از آفتاب و ماه و پنج سیاره و ستاره‌ها و باد و درختان و کوه ها و رودها و … در معابدشان تجلیل نموده، راهی برای اتحاد و با آنها و به کارگیری شان در زندگی پیدا کنند.

البته این نیروها به خیر و شر تقسیم می‌شوند؛ نیروهای خیر از روح نیکان و نیروهای شر از ارواح پلید پدید می‌آیند. «شن» روح نیکان و «کوی» روح بدان است که در طبیعت همواره یکی پس از دیگری غلبه می‌کنند و همواره در حال تبدیل یا بازگشت هستند. زیرا مظهر تائو به معنی دگرگون شونده و جاری در جهان هستند و مثل دو قطب یین و یانگ عمل می‌کنند.

جِن، شَن، رِن
این سه شعار اصلی فالون دافاست که سرشت جهان را تشکیل می‌دهد و تزکیه کننده برای این که در نیروی کیهانی جذب شود و به ماوراء مرگ و تولد راه یابد باید این سه را در خود تحقق بخشد. صداقت، شفقت و صبر سرشت جهان است. جوهره بودا بودن و بنیادین‌ترین سرشت جهان جن، شن و رن است.

ارزیابی، بررسی و آسیب‌های فالون دافا
ویژگی‌های مثبت قابل توجهی در فالون دافا به چشم می‌خورد که ستودنی است. تأکید بر فضایل اخلاقی راستی، مهربانی و بردباری در روزگاری که اخلاق و انسانیت رنگ باخته بسیار ارزشمند است و بدون شک مردم نیازمند به مرام ها و مربیانی هستند که این فضایل را آموزش دهد و موعظه کند تا در روح و رفتار مردمان آثار زیبای اخلاق نمودار شود. اما در ابعاد نظری ابهامات و اشکالاتی وجود دارد که مواردی از آنها را بیان می‌کنیم:

یکم، در تزکیه ذهن که با سه فضیلت اخلاقی راستی، نیک خواهی و بردباری انجام می‌شود، به نظر نمی‌رسد که این ها مربوط به ذهن باشند. ذهن انسان می تواند تصور کند مثلا راستی یعنی مطابقت یک ایده با واقعیت اما راستگویی و صداقت عمل است و به ساحت اراده و تصمیم و عمل مربوط می‌شود. بردباری نیز به معنای کنترل هیجانات گوناگون و نوعی خودداری است که به عمل و اراده مربوط می‌شود، نیکخواهی هم تا آن‌جا که تصور شود و خوبی و شایستگی آن مورد تصدیق قرار گیرد، به ذهن مربوط است، اما در عمل به عمل و اراده مربوط می‌شود. تزکیه ذهن یعنی چه؟ اینها اخلاق است و به عمل و رفتار و منش شخص بر می‌گردد، نه ذهن چه بسیار کسانی که درباره این فضایل نیکو و زیبا به خوبی سخن بگویند و تصور واضح و روشنی از ان در ذهن داشته باشند، نیز در تصدیق خوبی و الزام آن تردیدی نداشته باشند ولی در عمل براساس آن فضایل و قواعد اخلاقی عمل نکنند.

دوم، ادعای ایشان این است: کسی که صداقت و نیک خواهی و بردباری می‌ورزد و تزکیه ذهن را انجام می‌دهد، ماده سفیدی به نام تقوا تولید می‌کند و استاد این ماده را به انرژی تزکیه (گونگ) تبدیل می‌کند. این ماده سفید چیست؟ آیا این قانون فیزیک که میزان ماده و انرژی همواره در جهان ثابت است، مخدوش نمی‌شود. ما وقتی نیکخواهی می‌کنیم و از کار کسی با یک تلفن گره‌گشایی می‌کنیم، آیا ماده ای یا انرژی از بین رفته و به ماده سفید تقوا تبدیل شده است. در این صورت اگر تلفن نزنیم و بدویم تا حضوراً همان کار تلفنی را انجام دهیم، حتما ماده سفید بیشتری به دست خواهیم آورد. این ماده سفید به راستی چیست؟ اگر با یک تلفن مشکل بزرگ ده نفر را حل کنیم بیشتر ماده سفید تقوا تولید می‌شود یا اینکه با دوندگی چند ساعت مشکل کوچکی از یک نفر برطرف شود؟ اگر نیکخواهی ماده تقوا ایجاد می‌کند مقدار آن تابع کیفیت نیکی است یا میزان ماده و انرژی که در عالم برای آن هزینه می‌شود؟

سوم، “لی هنگجی” قوانین تحقیر آمیزی را برای افزایش تقوا معرفی می‌کنند، که به راستی شأن انسانی را در هم می‌شکند و انسان را به ستم پذیری و سکوت در برابر تعرضات و همانند بیماری روانی و عقب مانده عمل کردن تشویق می‌کند.

چهارم، تبدیل ماده سفید تقوا به گونگ فرایند مبهم و تعریف نشده‌ای است توضیحی درباره آن وجود ندارد غیر از اینکه با فالون و عمل فاشن یعنی بدن نامرئی لی هنگجی صورت می‌گیرد. این ادعای غریب و عجیبی است که شیء مدوری به نام فالون در زیر شکم پیروان این فرقه کار گذاشته می‌شود و “لی هنگجی” عمل کارگذاری فالون را انجام می‌دهد. این عمل روی تمام کسانی که در سمینارهای او شرکت می‌کنند و نیز کسانی که کتب او را می‌خوانند و تمریناتش را یاد می‌گیرند، انجام می‌شود. البته معلوم نیست که خواندن کتب و یا حضور در سمینارهای او خصوصیتی دارد یا نه.

پنجم، غایات دست پایین و طبیعت گرایانه این مکتب به راستی عظمت‌های انسانی و استعدادهای والای او را که در عرفان اسلامی مطرح می‌شود، ندیده می‌گیرد. لی هنگچی نهایت دستاوردهای مکتب معنوی خود را سلامتی و طول مدت جوانی و دیر پیری معرفی می‌کند و درباره نتایج بلندمدت‌تر و بعد از این زندگی می‌گوید: «اگر شخصی تقوای بسیار زیادی داشته باشد، در زندگی بعدی‌اش صاحب منصبی والامقام می‌شود و یا این که ثروت زیادی جمع می‌کند. تقوایش با این چیزها مبادله می‌شود.»

بدون شک سلامتی و ثروت و منصب چیزهای خوبی است که می تواند در راستای خیرخواهی و خدمت و رحمت به انسان‌ها به کار گرفته شود و دنیا را نیکی و عدالت بیاراید. اما پس از آیا فراتر از این چیزی نیست که انسان بتواند به آن برسد و جان خود را شکوفاتر سازد.

در عرفان اسلامی سرچشمه هستی و آفریدگار جهان بی نهایت حسن و رحمت و جمال و کمال است و انسان می‌تواند تا اوج تجلی او و درک هستی و حضورش در ماورا ماده به اوج درآید و روح غیرمادی خود را به اصل خود که هستی بیکران هستی بخش است بپوندد تا ابد در جلوه بی‌پایان او حیاتی بی‌پایان و سرشار از معنا و شور و تازگی داشته باشد.

ششم، یک تناقض بزرگ در گفته‌های “لی هنگجی” وجود دارد؛ از یک سو می‌گوید: «مدرسه ما بدین صورت تزکیه می‌کند، شما را قادر می‌کند که خودتان به طور واقعی گونگ را به دست آورید. آن از زمان پیدایش زمین و آسمان اولین بار است.» از سوی دیگر می‌گوید: «فالون دافای ما یکی از هشتاد و چهار هزار روش تزکیه در مدرسه بودا است. آن هرگز در این دوره تاریخ تمدن انسانی علنی نشده است، اما یک بار در یک دوره ما قبل تاریخ در مقیاس وسیعی انسان‌ها را نجات داد.

هفتم، ادعاهای غیرقابل اثبات زیادی در گفته‌های ایشان وجود دارد. از جمله بدن‌های متعدد در عوالم دیگر، بدن انرژی، وجود فاشن یا بدنی که با تقوا و گونگ درست شده است، قرار دادن فالون در بدن دیگران، اینکه تعداد تمرین های بودا در اول ۸۴۰۰۰ مورد بوده است، تزکیه‌کنندگان بسیاری که در غارها زندگی می‌کنند، ولی چون در غارهایشان را مهر و موم کرده‌اند، کسی توان دیدن آن‌ها را ندارد، اطلاعات جالب از ماقبل تاریخ و این‌که انسان‌ها به جهت خطا از عوالم بالا سقوط کرده‌اند و با اینکه صلاحیت باقی بودن را نداشتند روشن بینان شرایط این دنیا را به عنوان آخرین فرصت بازگشت به اصل خود برای آنها فراهم کرده‌اند. و انسان‌های والا خالق این جهان اند! بدون شک بازگشت به اصل و اینکه دنیای فعلی ما گذرگاهی است و برای شکوفایی باید از آن استفاده کرد در ادیان مختلف بیان شده و بخشی از آن را هر خردی در می‌یابد، اما داستان‌هایی را که لی هنگجی تعریف می‌کند را نه با عقل می‌توان فهمید، نه با تجربه می‌توان اثبات کرد و نه بر و حیی مطمئن اتکا دارد.

هشتم، خودستایی های آزار دهنده او نیز بسیار است. او تمام استادان دیگر را فریبنده و تحت تسخیر حیوانات دانسته و می‌گوید: «در حال حاضر تنها کسی هستم که به طور علنی یک راه درست را آموزش می‌دهد. کاری را انجام می‌دهم که قبلا توسط هیچ کس انجام نشده است… آن چه را که به شما آموزش می‌دهم یک حقیقت عظیم درباره جهان است». «تا امروز هم تنها کسی هستم که به طور واقعی چی گونگ در سطوح بالا را به طور عمومی منتقل می‌کنم، فرد دیگری وجود ندارد». لی هنگجی داستانی را تعریف می‌کند که یک استاد گونگ را به مار تبدیل کرده است.

او ادعا می‌کند که برای تبرک مجسمه بودا باید از عکس او استفاده شود. «اگر یک مجسمه بودا را که تبرک را نگذرانده است عبادت کنید بسیار خطرناک خواهد بود. … اگر یک معبد این مشکل را داشته باشد حتی بیشتر خطرناک خواهد بود. وقتی یک راهب آن را عبادت می‌کند، مسوولیت او را به عهده خواهد گرفت. آیا مرا عبادت نمی‌کنی؟ مشخص است که در حال عبادت من هستی! خوب، آیا نمی‌خواهی تزکیه کنی؟ از تو مواظب خواهم کرد. تزکیه تو را برنامه‌ریزی خواهم کرد… درباره مجسمه‌های بودا در خانه چه کار باید کنیم؟ شاید تعدادی از این افراد به فکر من افتاده‌اند. برای این که به شاگردانم کمک کنم که تزکیه کنند، به شما خواهم گفت که می‌توانید این کار را انجام دهید: کتاب (زیرا عکس مرا دارد) یا عکس مرا بردارید و مجسمه بودا را در دست تان نگه دارید. حالت دست گل نیلوفر آبی بزرگ (حالتی از دست برای تبرک) را انجام دهید، گویی در حال کمک خواستن از من هستید و از معلم تان برای تبرک درخواست کنید. تبرک در عرض نیم دقیقه انجام خواهد شد.

این ادعاها بسیار بزرگ و شگفت انگیز است و در هیچ یک از منجی‌های گذشته نظیر بودا، مسیح و محمد (ص) همانند آن را سراغ نداریم بلکه برعکس آنچه از آنها شنیده‌ایم تواضع و اصرار بر این بوده است که «ما نیز بشری همانند شما هستیم که فقط وحی الاهی را دریافت می‌کنیم.»

نتیجه این‌که در غیاب حقیقت دروغ ها و ادعاها سر بر می‌آورد و گرایش‌های معنوی مردم در لباس اخلاق و معنویت به بازی گرفته می‌شود. وقتی عرفان حقیقی و شریعت راستین در میان مردمی نباشد، نیاز مردم به معنویت و اعمالی که‌اندیشه و روح معنوی را در آنها تثبیت کند، از بین نمی‌رود و این گرایش فطری به عبودیت و بندگی باقی است، پس به هر خسی دست دراز می‌کنند تا گمشده خود را بیابند و کسانی که نیرنگی برتر و حیله ای کارگر دارند، هوس‌های خود را در قالبی مردم پسند عرضه کرده و مردمان را به سوی خود فرا می‌خوانند.

برنا
* برگرفته از کتاب “فالون دافا” نوشته حمیدرضا مظاهری سیف

منبع: رهبران شیعه

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *