گذشت ۲سال بحران در سوریه ثابت میکند غرب به رهبری آمریکا و اسرائیل تلاش دارد با تجزیه این کشور مقاومت آن در برابر رژیم صهیونیستی را درهم بشکند، اما ادامه این بحران بیتردید صهیونیستها را در باتلاق فرو خواهد برد.
به گزارش موعود در دمشق، از ژوئن سال ۲۰۱۱ میلادی که بحران سوریه وارد سومین ماه خود شد، طرحها و نقشههایی برای سوریه تدارک دیده شد که فراتر از یک توطئه برای براندازی نظام سوریه بود.
حقایق و واقعیتهایی که از اولین روزهای بحران سوریه خود را نمایان ساختند، ثابت کردند که آنچه برای سوریه در نظر گرفته شده تنها براندازی نظام در این کشور نیست که یکی از بزرگترین دشمنان رژیم صهیونیستی در منطقه به شمار میآید.
۴ واقعیت درباره نا آرامیهای سوریه
بنابراین براندازی نظام در سوریه تنها یکی از توطئههای در نظر گرفته شده برای سوریه بود و در این راه تمام امکانات به شکلی سازمان یافته برای درهم شکستن این کشور به خدمت گرفته شدند، بلکه اهداف استعماری دیگری نیز برای منطقه در نظر گرفته شده بود. حقایق و واقعیتهای بیشماری وجود دارند که صحت این ادعاها را به اثبات میرسانند که میتوان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد:
یک: از آغاز اعتراضها و ناآرامیها در اواسط مارس ۲۰۱۱ تاکنون هزاران بار شنیده شده که ارتش و نیروهای امنیتی سوریه به کشتار و قتل عام تظاهرات کنندگان متهم شدهاند، بیآنکه معارضان سوری در این خصوص یک دلیل قابل اثبات ارائه دهند.
به عنوان مثال تاکنون تصویری منتشر نشده که نشان دهد، یک سرباز سوری به سمت یک تظاهر کننده این کشور نشانه گرفته و همانند آنچه در خصوص نظامیان اشغالگر صهیونیستی مشاهده شده و به طور مثال به سمت «محمد الدره» نشانه گرفتند یا بسان آنچه که در «حادثه جمل» در میدان التحریر قاهره در مصر روی داد یا شاهد شلیک هر روزه نیروهای امنیتی و نظامی وابسته به رژیم آل خلیفه به سمت تظاهرات کنندگان مسالمت آمیز بحرینی هستیم، درباره ارتش سوریه و معترضان این کشور رخ دهد.
دو: بمبگذاری در ایستگاههای تولید برق و خطوط انتقال نفت و گاز و انرژی و انبارها و سیلوهای گندم و تخریب کارخانهها و آثار تاریخی و باستانی و غارت و چپاول مدارس و منازل و مساجد و موسسات و نهادهای دولتی و بسیاری از اقدامات خرابکارانه دیگر در این کشور از همان اولین روزهای بحران سوریه به بهانه مراکز وابسته به نظام این کشور مشاهده شده، ثابت میکند که آنچه برای سوریه خواسته شده از همان ابتدا تخریب و نابودی و نه پیشرفت و آزادی و دمکراسی برای آن بوده است.
سه: حمایتهای بینالمللی از تحرکات معارضان سوری با وجود عدم اتفاق نظرها و دیدگاه و مواضع غرب با شعارهایی معارضان سوری از ابتدای تحرکات و اقدامات خویش شعارهای آن را سر دادند.
غربی که مدعی آزادی و دمکراسی و حمایت از حقوق اقلیتها بود، هم اکنون در قبال هدف قرار دادن اقلیتها توسط معارضان مسلح سوری به بهانه آزادی و دمکراسی برای سوریه سکوت اختیار میکند که نمونه بارز این نقضها و جنایتها سر دادن شعارهایی همچون «علویها در تابوت و مسیحیان در بیروت» بود تا به این ترتیب به قصد واقعی و هدف حقیقی خود در آواره کردن مسیحیان سوری به موطن اصلیشان و کشتار طوایف علوی که ریشهای هزاران ساله در سوریه دارند، اشاره میکند.
افزون بر اینکه آنها در به اصطلاح تظاهراتهای مسالمتآمیز خود همواره شعار «مسالمتآمیز، مسالمتآمیز تا از بین بردن علویها» در سوریه را سر میدادند که بیانگر کینه دیرینه این افراد در قبال اقلیتهای مسالمتجوی این کشور است.
چهار: نکته قابل تامل در تحرکات معارضان سوری از ابتدای حوادث جاری در این کشور این است که تاکنون از آنها شعاری علیه غرب به طور عام و رژیم صهیونیستی به شکل خاص به گوش نرسیده است و این به صورت نگران کنندهای نشان میدهد که این افراد مجری طرحها و برنامههای غربی هستند که به دقت برای فروپاشی سوریه و تجزیه و تکه تکه کردن این کشور برنامه ریزی کردهاند تا آن را از معادله نزاع و دشمنی با رژیم صهیونیستی خارج کند.
این نکتهای است که صراحتاً چند روز پیش «آویو کوخافی»، رئیس دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی به آن اشاره کرد، هنگامیکه مدعی شد: «هم اکنون ۷ تیپ ارتش سوریه که تا پیش از این خطری علیه اسرائیل تشکیل میدادند، امروز درگیر جنگ داخلی در این کشور هستند و ارتش سوریه هم اکنون در معادله نزاع و جنگ با اسرائیل نیست».
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد که بحران سوریه درحال حاضر در راستای مواضع نامشخص و نامعلوم غرب به سرکردگی آمریکا به سمت و سوی پیچیدهتر شدن گام برمیدارد.
در اظهارات رهبران آمریکایی به خوبی میتوان حمایت از مواضع معارضان مسلح را مشاهده کرد، افزون بر اینکه خبرهایی منتشر شده که اظهار میکند، افسران آمریکایی برای آموزش نظامی معارضان مسلح در سوریه وارد عمل شدهاند اما در موضعگیری متناقض واشنگتن تنها راه حل سوریه را راه حل سیاسی میداند و اعلام میکند که از مواضع سابق خود مبنی بر کنارهگیری «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه چشم پوشی کرده و منصرف شده است و این موضوع به خوبی در سخنان اخیر «جان کری»، وزیر خارجه جدید آمریکا قابل مشاهده است که گفت: واشنگتن میخواهد که رئیس جمهوری سوریه و معارضان سوری را پای میز مذاکره ببیند.
«علاء صالح»، تحلیلگر سیاسی سوری در گفتوگو با خبرنگار فارس در دمشق تاکید کرد که امروز و با گذشت دو سال از توطئهای که برای سوریه تدارک دیده شده و خواهان نابودی و ویرانی سوریه است، با بحران بزرگی مواجه است که احتمال دارد سوریه را به «سومالی» دیگری تبدیل کند و این نکتهای است که «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه چند روز پیش طی سخنانی به آن اشاره کرد.
صالح در ادامه افزود: آنچه درباره سوریه لازم به تاکید است، اینکه بحران سوریه فقط چارچوبهای داخل این کشور محدود نخواهد شد و طرفهایی که برنامه نابودی و تجزیه سوریه را ریختهاند، به ایستادگی و مقاومت مردم سوریه و تسلیم ناپذیری آنها در برابر دشمنان توجه نداشتهاند.
این تحلیلگر امور سیاسی سوری گفت: غرب به سرکردگی آمریکا به این نکته توجه ندارد که اگر قرار است، سوریه به سومالی خاورمیانه تبدیل شود، بحران این کشور منطقه را درگیر جنگی همچون «جنگ بالکان» خواهد کرد که گستره آن تمام منطقه و پیش از همه سرزمینهای اشغالی و رژیم صهیونیستی را فرا خواهد گرفت که جزو اولین توطئه کنندگان علیه سوریه بود تا مقاومت در این کشور را در هم بشکند.