اعراب، حتى دختر را پیش از تولد، شوهر مىدادند. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم در حجهالوداع مشغول انجام مناسک حج بود. روزى مردى در حالى که سوار بود و تازیانهاى در دست داشت، سر راه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم را گرفت و عرض کرد:
یا رسولاللَّه!از مردى به نام «طارق» شکایتى دارم. سالها پیش، در دوران جاهلیت، من و «طارق بن مرقع» در جنگى شرکت داشتیم. طارق احتیاج به نیزهاى پیدا کرد و فریاد زد:
هر که نیزهاى به من بدهد، پاداشش را خواهم داد.
من گفتم: اگر به تو نیزه بدهم چه پاداشى مىدهى؟
گفت: قول مىدهم، اولین فرزند دخترم که به دنیا آمد، براى تو بزرگ کنم. من پذیرفتم و نیزه را دادم.
سالها گذشت تا اینکه اخیراً اطلاع یافتم، او داراى دخترى شده است. به نزدش رفتم و قصه را به یادش آوردم و مطالبه دَیْن خود کردم، ولى او زیر بار نمىرود و مجددا درخواست مَهْریه مىکند. اکنون آمدهام تا حقّم را بگیرم.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: دختر در چه سنى است؟
عرض کرد: بزرگ شده و حتى تارهاى مویش سپید است.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: بگذار دختر، سرنوشتش را خود تعیین کند و در انتخاب همسر آزاد باشد. (۱)
۱ ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص ۵۶.