لیهنگجی معتقد است، همه انسانها قبل از تولد و پا گذاشتن به این جهان با او پیمان بستهاند؛ بنابراین شایسته نیست که پیمان خود را بشکنند و اگر چنین کنند، خطرات زیادی متوجه آنها خواهد شد.
مقدمه
«لی هنگجی»، مؤسس عرفان «فالون دافا» و متولد چین است. براساس گفتههای خودش، به دانشگاه نرفته تا مغزش فاسد نشود و شاید هم تحصیلات متوسطه را تمام نکرده باشد. او عاشق قدرت، شهرت و پول است. جامعه کمونیستی چین با جمعیت بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر به او اجازه این کار را نمیدهد و گذشته از آن سرمایهداران بزرگ نیز مانع راه او برای پیشرفت و کسب ثروت هستند. تحصیلات و سرمایه هم ندارد.
او همچنین با جامعهای بدون معنویت مواجه است؛ جامعهای که به طور رسمی در آن خدا وجود ندارد. علاوه بر پول و شهرت، او گمشدهای دارد که آن را در درون خود جستجو میکند.او با مراجعه به درون خود، دنبال معنویت گمشده دنیای ماشینی امروز است و آن را در روشهای تزکیه بودا میجوید.
او میداند که در این جامعه ماشینی مردم به معنویت نیاز دارند، اما نمیتوان در شرایط امروزی از همه خواست که به معابد و صومعهها بروند، در آنجا تزکیه کنند و برای امرار معاش به گدایی بپردازند. همچنین روشهای سنتی تزکیه، خیلی سخت و طاقت فرسا و مستلزم آن است که شخص زندگی عادی، شغل و خانواده خود را رها کند و در دل کوهستانها و غارها به تزکیه درون و یافتن معنویت بپردازد.
چنین شیوهای عملی نیست و حتی اگر هم باشد، معابد و صومعهها گنجایش همه مردم چین را ندارند؛ بنابراین باید فکر دیگری کرد. باید کاری کرد که همه و در همه جا بتوانند تزکیه کنند و ملزم به مکان و زمان و شرایط خاصی نباشند، اما چگونه؟ ایجاد روشی جدید نیاز به ابداع و عقایدی جدید دارد؛ عقایدی که با روش جدید سازگار، و آسان نیز باشد. او این توانایی را در ابداع یک روش جدید در خود میبیند.
طرح فالون کمکم شکل میگیرد و قصهپردازی لیهنگجی شروع میشود. او به فالون شخصیت میدهد و او را موجودی هوشمند خطاب میکند و ناگهان در یک شب، میلیاردها فالون تولید میشود. هر چند بسیار ارزشمند است و با میلیونها دلار نمیتوان آن را به دست آورد، اما به طور مجانی به همه مریدان داده میشود.
لیهنگجی میداند که این فالون خیالی نمیتواند بیماریها را درمان کند و یا توانایی فوقالعادهای ارائه بدهد. از اینرو، ضد و نقیضهای لیهنگجی آغاز میشود: بدنتان را پاک کردم و بیماریهایتان را شفا دادم. آنچه باقی مانده است، دلایل «کارمایی» دارد و برای امتحان شما و قوی شدن «شین شنگ» شماست؛ بنابراین بیماری نیست و نباید دارو مصرف کنید.
«اگر به نزد استادان دیگر هم بروید» نمیتوانند کاری انجام دهند و بیماریتان بدتر میشود. حتی ممکن است توسط اهریمن تسخیر شوید. استادان دیگر دروغ میگویند و … در نتیجه، سه هزار نفر از مردم بدبخت میمیرند. آنها به عمد از رفتن به پزشک و مصرف دارو خودداری کرده بودند؛ زیرا میخواستند «شیشنگشان» قوی شده و تقوا کسب کنند و البته معتقد بودند که بیمار نیستند.
موجی از خشم جامعه را فرا میگیرد. دولت به سرکوب ترویج دهندگان این فرقه میپردازد و تمرین «فالون دافا» را به خاطر بیپایه و اساس بودن روش آن و کلاهبرداری و ضررهای جانی که به مردم وارد آورده، ممنوع میکند. حتی مسابقهای را برای نمایش تواناییهای کسب شده در این فرقه راه میاندازند و از سه نفر از پیروان این فرقه میخواهند که محتویات درون جعبهای را حدس بزنند و البته هر سه اشتباه میگویند و دولت نتیجه میگیرد که این روش غلط است. لیهنگجی به آمریکا فرار کرده و پناهنده میشود.
او حمایت مادی آمریکا و لابی صهیونیستی را نه برای نیکخواهی و حقیقت؛ بلکه با اهداف سیاسی و مقابله با چین کسب میکند. غول رسانهای امپریالیسم، اخبار سرکوب پیروان فالون دافا را به روایت یک جانبه لیهنگجی و حمایت آمریکا، به همه زبانها ترجمه و روی آنتن میفرستد؛ کتابها و مقالات لیهنگجی به سرعت به زبانهای مختلف ترجمه میشوند و سایتهای اینترنتی فعال میشوند.
عدهای هم که سرکوبها را دیدهاند، برای همراهی با مریدان دافا در چین از این روش پیروی میکنند و دلیل حقانیت آن را فقط سرکوب آن توسط حزب کمونیست چین قلمداد میکنند. از اینرو، روایت طرف چینی را معتبر نمیدانند. حرکت، رنگ سیاسی به خود میگیرد و شعار تزکیه شخص و عدم دخالت در مسائل سیاسی به شعار سیاسی شدن و براندازی حکومت چین و نجات همه موجودات و زمین و زمان تبدیل میگردد.
این کتابها به فارسی نیز ترجمه و سایت فارسی آن هم راهاندازی میشود. به دلیل حساسیت مردم مسلمان ایران به اعتقادات مذهبی و یکتاپرستی، به دروغ و با زیرکی تمام در سایت این فرقه، برای مظلوم نمایی و گمراه کردن مردم و توجیه علت سرکوب آن، جملهای با این مضمون درج میشود:
«حزب کمونیست چین اعتقاد داشتن «فالون گونگ» به خدا را تهدیدی در برابر مشروعیت رژیم کمونیستی تلقی میکند».گویی که «فالون دافا» همان اسلام به زبان چینی است که با سرکوب مواجه شده است، در حالی که این دجال چینی هرگز به خدای یکتا اعتقاد ندارد؛ بلکه خود را خدا میداند و معتقد است که او به خدایان آسمان درس میدهد و فالون دافا را به آنها یاد داده است.
حتی در انتشار زیرکانه این روش گفته میشود که این حرکات فقط پنج تمرین ساده برای تمرکز و شعار این فرقه حقیقت و نیکخواهی و بردباری است، اما هرگز از عقاید فاسد آن سخنی به میان نمیآید و حتی لیهنگجی توصیه میکند: اول مریدان بیشتر جذب کنید و سپس به تدریج عقاید این فرقه را بروز داده و آشکار کنید تا بتوانید عده بیشتری را به این حرکت سیاسی جذب نمایید.
بنابراین میبینیم که با ادعای اینکه فالون دافا مذهب نیست؛ بلکه یک روش تزکیه است و هر کس با هر مذهبی میتواند این روش را تمرین کند و تزکیه نماید، به فریب دادن مردم پرداختهاند و هم اکنون بیش از صد میلیون نفر در ۶۰ کشور جهان آن را تمرین میکنند.«فالون» در فالون گونگ موجودی باهوش، در حال دوران و متشکل از یک انرژیای والا است.
در وسط فالون یک صلیب شکسته قرار دارد. این علامت صلیب شکسته از مکتب بودا گرفته شده است. رنگ آن نزدیک به زرد طلایی و زمینه پشت آن قرمز روشن است. دایره خارجی دارای رنگ نارنجی میباشد. چهار شکل «تای جی» از آئین تائو و چهار فالون از آئین بودا در هشت جهت به ترتیب قرار گرفتهاند. فالون و فالونهای کوچک و صلیب همگی اتوماتیکوار در دوران میباشند. ریشه فالون در عالم است.
عالم و کهکشانها و نیز فالون در چرخش میباشند.کسی که چشم آسمانی باز در سطح پایین دارد، این چرخش را به صورت یک پروانه الکتریکی دوار میبیند و رهرویی با چشم آسمانی باز در بعدی بالا میتواند تمام فالون را ببیند و آن به قدری واضح و زیباست که خود تشویق بزرگی برای پشتگرمی رهرو در راه سلوکش است.
صفت بارز تزکیه در فالون گونگ
فالون بعد از زمانی کوتاه تشکیل میشود. وقتی که فالون شکل گرفته است، دارای قدرت عظیمی است که میتواند رهرو را از رفتن به گمراهی و آزار و اذیت انسانهایی با «شین شنگ» بد حمایت کند. فالون شکل گرفته، بدون توقف میچرخد و مثل موجودی باهوش موجودیت دارد.فالون به طور اتوماتیک و به صورت دوار از کیهان، انرژی جذب و ذخیره میکند؛ به خاطر همین خودگردشی مداوم فالون است که امکان کسب تأثیر «فالون، رهرو را اصلاح میکند» فراهم میآید. حتی اگر رهرو نتواند به تمرین خود ادامه بدهد، فالون هرگز برای بهتر شدن رهرو متوقف نمیشود.
فالون در اندازههای مختلف به رهروان متفاوت بر طبق سطوح تزکیه آنها داده شده است.تا زمانی که قبل از سه روز آخر بیایی، جسمات پاک میشود و مجهز به فالون و چیزهای دیگر میگردد.اگر رهروان به بیراهه بروند، فالون از شکل میافتد. فالون من در خانه شما میآید و آن را پاک میکند. در تمیز کردن، اول چیزهای بد را از خانهتان دور میکند و سپس انرژیای دور آن میکشد که چیزهای شیطانی داخل آن نگردد.فالون بدون تمرین هم میچرخد.
فالون چیز فوقالعادهای است، به طوری که وقتی چیزهای بد به آن نزدیک میشوند، احساس ترس میکنند. وقتی معلم من، فالون را به من محول کرد، یادآور شد که این فالون را نمیشود به کسی داد. آنها که هزاران سال تزکیه کردهاند، مشتاق دریافت فالون میباشند، اما نتوانستهاند. آن را دریافت کنند در مدرسه ما شخص باید در زمانی بسیار طولانی تزکیه کند تا بتوان فالون را به او منتقل کرد و آن طور نیست که بشود آن را بعد از چند دهه به کسی انتقال داد؛ پس فالون بسیار با ارزش است.
اگر چه فالونی که امروزه به شما میدهم، مثل آن فالون اولیه قدرتمند نیست؛ اما با این حال هنوز هم بسیار با ارزش است. رهرو با کسب فالون، نیمی از راه تزکیه را پیموده است و آنچه باقی مانده بهتر شدن «شین شنگ» او میباشد. فالون گرانبهاترین چیز است و نمیشود آن را با هزاران سکه طلا عوض کرد.فالون همه کیهان را تزکیه میکند.فالون گونگ روشی از تزکیه میباشد که هدف از آن تزکیه جسم و روان است.وقتی فالون به طرف عقربه ساعت میچرخد، رهروان را نجات میدهد و با گردش بر عکس عقربه ساعت، موجودات دیگر را.
فالون به صورت خودکار میچرخد. احتیاجی نیست تو آن را با قصد بچرخانی. تأکید میکنم فکر را به کار نبرید؛ زیرا آن ﴿فکر﴾ نمیتواند فالون را کنترل کند. اشتباه خواهد بود که فکر کنی که با فکرت میتوانی آن را به جهت دیگر برگردانی. آنچه مربوط به فالون میشود، پاک کردن جسم تو از بیرون است. اگر بخواهی فالون در یک جهت معین بگردد، ممکن است پیغام تو را بگیرد و به تو چنین احساسی را بدهد.
به هر حال به تو میگویم که آن کار را نکنی. تو نمیتوانی با قصد آن را اصلاح کنی. اگر آن کار را انجام دهی، آیا به این معنا نیست که رهرو، انرژی تزکیه را اصلاح میکند؟ اجازه بده فالون این کار را انجام بدهد. در همه روشهای تزکیه، اگر فرد تزکیه را کنار بگذارد همه چیز تمام و متوقف میشود، اما در فالون دافا پایانی برای پاکسازی نیست.
تحلیل و بررسی
مطالبی که ذکر شد، در دو سطح دارای تناقض است. یکی تناقض مطالب خود کتاب با هم و دیگری تناقض ادعاهای مربوط به فالون با واقعیتهای موجود در جهان هستی که بر پایه عقل و منطق است. به عبارت دیگر به وجود آمدن یک چنین چیزی در یک لحظه و آن هم در حین سخنرانی و چرخش مداوم آن حتی بدون تمرین و تمرکز، با عقل و منطق جور در نمیآید و نمیتوان آن را باور کرد.
از سوی دیگر به لحاظ علم فیزیک آنچه که شکل، رنگ، حجم، بعد، حرکت و جهت دارد، از جنس ماده است. یک چنین چیز مادی با آن شکل و شمایلی که توصیف شد و رنگ و حجم و بعد و حرکت، چطور در یک لحظه خیالی به وجود میآید، شکل مادی به خود میگیرد و در بدن رهروان جای میگیرد که البته هوش هم دارد و تکوین آن با سخنرانی لی هنگجی و در صورت غیاب او با مطالعه کتابهای مربوطه در بدن رهروان شکل میگیرد؟! سپس چگونه به طور مداوم میچرخد، انرژی میگیرد و آزاد میکند؟! از همه مهمتر چگونه کیهان و همه موجودات را نجات میدهد؟!
لی هنگجی با این توصیفات مادی از فالون، ادعا میکند که بعد دیگر ﴿غیر مادی﴾ نیز وجود دارد؛ یعنی وجود یک چیز مادی در بعد غیر مادی. اگر در بعد غیر مادی و فیزیکی است، چطور خواص فیزیک دارد؟ سپس میگوید: وقتی میچرخد، کمی درد در شکم ایجاد میکند. اگر در بعد غیر مادی میچرخد چگونه در شکم احساس درد ایجاد میشود؟!
آنگاه میگوید: این فالون باهوش است و هوش دارد. چیزهای بد از او میترسند. او همچنین انسان و موجودات اطراف او و همه دنیا و کیهان را اصلاح میکند.اگر با هوش است، چطور براساس شانس و تصادف به رهروان میرسد؟! مگر نه اینکه هر کسی که تمرین کند، فالون را کسب میکند؟ عنصر شانس و تقدیر چه ربطی به این مسئله دارد؟
این مسئله آن قدر مضحک است که برای مثال بگوییم، عدهای نماز میخوانند و دستورات الهی را رعایت میکند، اما به طور شانسی و نه به دلیل خاصی، نماز از عدهای قبول میشود و از عدهای قبول نمیشود. همه میکوشند که کار خوب انجام بدهند، اما بر حسب شانس در قیامت هر کس اول صف باشد، به بهشت میرود و هر کس بد شانس باشد، اگر چه کار نیک کرده باشد، باید به جهنم برود.
ذکر یک نکته لازم است؛ برخلاف همه عرفانهای شرقی که اساس آن عزلت و جستجوی انسان در درون خود برای رسیدن به آرامش و یافتن خود میباشد و هرگز کاری به امور زندگی روزمره انسانها و سیاست ندارد، در فالون دافا میبینیم که این روش، اموری از خارج را بر انسان تحمیل میکند. فالون از خارج میآید و در بدن شما قرار میگیرد.
چرخاندن آن باعث نجات موجودات آسمانی و کیهان میشود و هزاران ادعای دیگر که با عقل و منطق منطبق نیست؛ یعنی در حقیقت فالون دافا اساس عرفان شرقی را به هم میریزد.در این روش نیازی نیست که شما به معابد بروید و گوشهنشینی کنید. نیازی نیست تمرینات سخت انجام بدهید.به طور خلاصه میتوان گفت: فالون یک تصویر وهمی تخیلی و ساخته ذهن خیالباف لیهنگجی ست و هیچ پیشینهای در هیچ یک از روشهای متداول و کهن بودا و عرفان شرقی ندارد، زاییده اوهام اوست و همان طور که خود لیهنگجی ادعا میکند، تنها در این روش اوست که فالون پیدا میشود.
اهداف و کارکردهای فالون دافا
هدف از فالون دافا تزکیه جسم و روان است. رهرو آن در این جهان میتواند به روشنگری ﴿باز شدن گونگ﴾ رسیده و وقتی که قدرت «گونگ» و «شین شنگ» او به درجه خاصی برسد، قادر به کسب جسمی فناناپذیر میگردد.مهمترین صفت شاخص در یک روش که جسم و روان را تزکیه میکند، طولانی کردن عمر و متوقف نمودن پیری میباشد.
«فالون گونگ» به این طریق عمل میکند که به طور اساسی عناصر تشکیل دهنده ملکولی در جسم انسان را تغییر میدهد و در هر سلول ماده، انرژی اعلا را گرد هم آورده و انبار میکند و در نهایت این عناصر تشکیل دهنده در سلولها با ماده انرژی اعلا تعویض میگردند و به همین جهت دیگر هیچ سوخت و ساز متابولیستی وجود نخواهد داشت.
وقتی یک رهرو توانست از بعد عناصر پنجگانه خارج شود و جسمی متشکل از عناصری از بعدهای دیگر کسب کند، آن جسم دیگر مقید به محدودیت زمانی در بعد ما نخواهد بود و میآید که تا ابد جوان باقی بماند. «تمامیکیهان به طور جدی و مشتاقانه در حال تماشای این اصلاح «فا» هستند و سه قلمرو به خاطر اصلاح «فا» آفریده شدهاند. تمامی موجودات در طی دوره طولانی تاریخ برای اصلاح فای امروز در انتظار بودند.
اگر کسی در حال شکنجه و با شهامت، بدون انجام دادن هیچ کار دیگری بگوید «فالون دافا خوب است»، این شخص در واقع به مکان اصلی خود باز خواهد گشت و او به «فا» اعتبار بخشیده و به قطع و یقین یک موجود الهی خواهد شد».«موجودات غیر قابل شمارش و بیشماری در کیهان در حال تماشا کردن مردم دنیا هستند.
در هر ذره هوا، چشمهایی وجود دارد و همه آنها در حال تماشا کردن همه چیز هستند؛ زیرا اینجا نقطه کانونی اصلاح «فا» است و اموری که در اینجا اتفاق میافتد، بر آینده تمام موجودات کیهان، اثر میگذارد. چشمان انسان نمیتواند اینها را ببیند، اما خدایان بیشماری با جدیت و دقت در حال تماشای سه قلمرو هستند».«این بزرگترین رحمت است؛ زیرا در آینده قرار است چندین میلیارد نفر «فا» را به دست بیاورند.
اگر ذهن مردم شامل افکاری باشد که در برابر «دافا» مقاومت کند، هنگامیکه این ماجرای شیطانی تمام شود، تعداد زیادی از موجودات انسانی از بین میروند… یا حتی ممکن است تعداد زیادی از مردم بیگناه از بین برده شوند».«تزکیه کنندگان واقعی که به استاندارد رسیدهاید، نمیتوانید توسط از دست دادن پول یا علایق مادی تهدید شوید… شیطانیترین موجوداتی که در سطوح بالای بدن کیهانی هستند، در حال حاضر در روند اصلاح فای کیهان به طور کامل از بین برده شدهاند».
«در حال حاضر شیطان در بدن کیهانی به طور کامل از بین برده شده است و «فا» اصلاح کردن سه قلمرو را تمام کرده است. فقط هنوز پیشرفت در ظاهریترین سطح پوسته ماده در حال انجام است. این با سرعتی زیاد در حال رخ دادن و در حال نزدیک شدن به بدبختها در دنیای بشری و آن قاتلهای خبیثی است که مریدان «دافا» ﴿بوداها و دائوها و خدایان آینده﴾ را تا حد مرگ کتک زده یا مجروح کردهاند».
به طور کلی میتوان گفت: اهداف فالون دافا در سه هدف خلاصه میشود:
۱. تزکیه روح و جسم که کارکرد و نتیجه آن کسب جسم فنا ناپذیر است.
۲. نجات همه موجودات ذی شعور و اصلاح کیهان و از بین بردن شیطان.
۳. سیاسی شدن و مبارزه برای براندازی حزب کمونیست چین.
همچنین نتایج حاصل از تمرینات فالون دافا طبق ادعای لی هنگجی عبارتاند از:
۱. معالجه یا شفای بیماریهای دیگران.
۲. هرگز بیمار نشدن برای تمرین کنندگان و پیروان فالون دافا.
۳. باز شدن چشم آسمانی تمرین کنندگان.
۴. رشد قدرت خدایی و خدا شدن.
۵. طولانی شدن عمر و تأخیر پیری.
۶. در امان ماندن از حوادث و وقایع ناگوار.
۷. کسب قدرتهای فوقالعاده یا ماوراء الطبیعه.
۸ . نابودن کردن شیطان در کیهان و اصلاح کیهان.
۹. جلوگیری از بلایای طبیعی مثل زلزله، آتشفشان، سیل و ….
۱۰. نجات همه انسانها و فراگیر کردن دافا و جذب میلیاردها انسان به پیروی از این فرقه.
۱۱. از بین بردن و سرنگون کردن حزب کمونیست و حکومت چین.
تحلیل و بررسی
صرفنظر از فاصله زیاد اهداف و کارکردهای این آئین باید گفت که علاوه بر تناقض در اهداف، تناقضهای زیادی نیز در کارکردها و نتایج حاصل از تمرین و تزکیه در فالون دافا وجود دارد.لی هنگجی در مورد معالجه بیماریها و شفای آنها، معتقد است که فالون دافا میتواند بیماریها را شفا بدهد، اما به دلایل واهی نظیر ترس از کم شدن قدرت گونگ رهرو و یا تسخیر به وسیله شیطان و به هم ریختن نظم جامعه، نباید بیماری کسی را با استفاده از فالون دافا معالجه کرد و یا شفا داد.
در خصوص بیمار نشدن و در امان ماندن از انواع امراض در تمرین کنندگان نیز به این شکل توجیه میکند که تمرین کنندگان هرگز بیمار نمیشوند؛ یعنی هرگز بیماری اجازه ندارد به سراغ آنها بیاید. آنچه یک رهرو، بیماری میانگارد، بیماری نیست؛ بلکه پس دادن کارما و تزکیه شخص و رشد «شین شنگ» و در نهایت برای کسب قدرت گونگ است و به همین سبب نباید بیماریها را معالجه کرد.
یادآور میشویم که لیهنگجی معتقد است بیماری، یک موجود باهوش میباشد که در ظاهر برای ورود به بدن بیماران از وی اجازه میگیرد و با هوش خود تشخیص میدهد چه کسانی تمرین کننده هستند.در خصوص باز شدن چشم آسمانی در کتاب فالون گونگ، دو قول مختلف وجود دارد. او میگوید: بر طبق آمار ما، چشم آسمانی نیمی از شاگردان که در جلسه حضور داشته باشند باز شده، اما مشکلی که وجود دارد بعد از باز شدن اتفاق میافتد؛ وقتی که شخص «شین شنگ» خوبی ندارد و امکان استفاده از چشم آسمانی باز برای اعمال، نادرست میباشد.
برای رفع این مشکل چشم آسمانی را به طور مستقیم در سطح توانایی چشم معرفت باز میکنم که فرد میتواند صحنههایی از بعدهای دیگر را مشاهده کند و یا برای متقاعد کردن شخص به تزکیه، بتواند آنچه را که در زمان تمرین اتفاق میافتد، ببیند.مشکل دیگر اینکه اگر چشم شما را در سطح وسیعی باز کنم، این مراحل طبیعی اجتماع انسانی را به هم خواهد ریخت.
فرض کنید که همه بتوانند از میان یک دیوار یا از میان جسم یک فرد دیگر ببینند؛ این، به طور جدی مراحل طبیعی اجتماع انسانی را به هم خواهد ریخت. در نتیجه به تو اجازه این کار را نخواهند داد و تو خودت هم نخواهی توانست این کار را بکنی. این برای یک رهرو خوب نمیباشد؛ زیرا باعث قوی شدن وابستگی و تمایل او میگردد. به همین جهت ترجیح میدهم چشم آسمانی شما را به طور مستقیم در سطح بالاتری باز کنم تا در سطحی پایینتر.
باز نمودن چشم آسمانی کودکی زیر شش سال بسیار آسان میباشد. من احتیاجی به استفاده از دست هم ندارم. در همان لحظهای که صحبت میکنم، چشم آسمانی کودک باز میشود.من مخالف باز شدن چشم آسمانی در حد چشم الهی میباشد؛ زیرا وقتی که قدرت گونگ رهرو ضعیف میباشد، استفاده از این دید نافذ باعث مصرف بیش از حد انرژی میگردد.
از من میشنوی هفتاد درصد شاگردان چشم سومشان باز شده، اما چرا نمیبینند علت این، خواست و تمنا و کیفیت مادرزادیست. با یک نگاه به مظهر فالون، کافیست که چشمان آسمانی کودکی زیر شش سال باز شود، اما بهتر است از او نخواهید این کار را بکند.لیهنگجی سپس در رابطه با چشم آسمانی گفتههای خود را اینگونه نقض میکند:
او میگوید: آنهایی که قدرت خدایی را رشد دادهاند، در زیر باران خیس نمیشوند.اگر فایده تزکیه و نتیجه حاصل از رشد قدرت خدایی، خیس نشدن در باران باشد، به نظر میرسد این کار بدون تزکیه و با یک چتر ساده هم امکان پذیر است. در حقیقت خیس نشدن در زیر باران آنقدرها هم مهم نیست که به خاطرش بخواهیم سالها وقت خود را به تزکیه بگذرانیم.
زینب برجی نژاد
منبع:نامه جامعه – شماره هفتادو دوم