۱۲ نفری که تصاویرشان را خواهید دید، از دیدگاه نشریه «کریستین ساینس مانیتور»، رهبران صهیونیستهای مسیحی آمریکا و شکلدهنده سیاستهای دولت آمریکا هستند و هر کدام جایگاهی استراتژیک در دولت ایالات متحده را به خود اختصاص دادهاند. برخی نیز در دولت دوم بوش آماده تصدی مناصب مهمی در سازمانهای بینالمللی میشوند.
نکته جالب توجه این است که هر ۱۲ نفر این افراد یهودی هستند. گروهی که «معماران امپراطوری» نام گرفتهاند.
ایروینگ کریستول
کریستول به عنوان پدر «نومحافظه کاری» شناخته میشود. وی عضو گروه «روشنفکران نیویورک» که بیشتر از مهاجران یهودی اروپای شرقی تشکیل شده، بوده است. کریستول در سالهای پایانی دهه ۳۰ میلادی در «citycollege» نیویورک تحصیل کرد. وی از ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۲ مدیر تحریریه مجلهای انتقادی بود که بعدها «neocaon bible» نام گرفت.
در سالهای پایانی دهه ۶۰، کریستول به لحاظ تمایلات سیاسی از چپ به راست تغییر مشی داد، چرا که معتقد بود ضدیت با آمریکا در میان لیبرالها بیشتر وجود دارد. کریستول چارچوب روشنفکری نومحافظه کاری را با بنیانگذاری و نوشتن مقالاتی در نشریاتی مانند «The national intrest» و «The public intenes» بنا نهاد.
کریستول یکی از ارکان فکری موسسه «American enterpise» است و کتابهای متعددی را از جمله «Neoconservatism The autobiagraphy of an Idea» (نومحافظه کاری، اتوبیوگرافی یک نظریه) تالیف نموده است. وی پدر ویلیام کریستول، سردبیر نشریه «standard weekly» است.
نرمن پدهرتز
پدهرتز که یکی از پایه گذاران نومحافظهکاری به حساب میآید، در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی مطالعه کرده و قلم میزند. وی از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ سردبیر نشریه «commentary» بود که توسط کمیته یهودیان آمریکا منتشر میشد. وی اخیرا دارای تمایلات سیاسی لیبرال شده، اما در دهه ۷۰ رویهای مخالف داشته و عضو انجمنی که توسط سناتور هنری جکسون دموکرات پایهگذاری شد، بوده است. پدهرتز مولف ۹ کتاب است. از جمله کتاب «Breaking Ranks» که در آن وی مدعی شده است که بقای اسرائیل یکی از اولویتهای استراتژی نظامی آمریکا است.
وی با یک منتقد اجتماعی به نام «میج دکتر» که به لحاظ فکری نیز به او نزدیک است ازدواج کرده و هر دو با هم به تاسیس «commitee on the present danger» در اواخر دهه ۸۰ کمک کردهاند. پسر پدهرتز به نام جان، یکی از نویسندگان «نیویورک پست» است.
پل ولفوویتز
ولفووتیز، پس از سه سال خدمت در پست معاون وزیر دفاع و طراحی جنگ عراق، در سال ۲۰۰۵ توسط جورج بوش برای ریاست بانک جهانی انتخاب شد.
وی از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ به عنوان مشاور سیاسی وزیر دفاع، هدایت یک تیم ۷۰۰ نفره را که مسئولیتهای اصلی در مورد شکلدهی استراتژی نظامی آمریکا در پایان جنگ سرد را بر عهده داشتند، به دست گرفت. وی در این مسئولیت، با همکاری «لوئیس لایبی» در سال ۱۹۹۲ طرحی را ارائه کرد که خواستار تسلط نظامی آمریکا بر آسیا و اروپا و مقابله مقدماتی با کشورهای مظنون به تولید سلاحهای کشتار جمعی بود. طرح وی پس از آنکه در رسانههای مطرح شد، چنان واکنش شکآوری را برانگیخت، وی مجبور به دوباره نویسی آن شد. پس از ۱۱ سپتامبر بیشتر اعضای اصلی آن تیم سمتهای کلیدی تهیه استراتژی امنیتی آمریکا در سال ۲۰۰۲ را بر عهده گرفتند.
ولفورتیز در زمان جنگ ۱۹۹۱ خلیج فارس، از تز گسترش دامنه جنگ به تغییر رژیم صدام حمایت میکرد.
ریچارد پرل
پرل که به خاطر مواضع سرسختانهاش در موضوعات مربوط به امنیت ملی به «شاهزاده تاریکی» شهرت دارد، یکی از تاثیرگذارترین نومحافظهکاران به شمار میرود.
پرل یکی از اصلیترین معماران برنامه «creatiue destruction»(تخریب سازنده) با هدف بازسازی ساختار خاورمیانه است که با حمله به عراق آغاز میشود. وی بخشهای مهمی از این برنامه را در گزارش کلیدی که در سال ۱۹۹۶ برای حزب دست راستی لیکود اسرائیل تهیه کرد، بیان کرده بود.
پرل به تاسیس دو مرکز فکری بزرگ کمک کرده است: یکی مرکز سیاست امنیتی «The center for security policy» و دیگری موسسه یهودی برای امنیت ملی «The jewish institute for national security». وی همچنین در موسسه «American Enterprise» نیز عضویت دارد و علاوه بر اشتغال در سمت مشاور بنیاد ضد تروریستی دفاع از دموکراسیها «Foundation for the Defence of Democracies»، یکی از مدیران روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل نیز هست.
داگلاس فیث
وزارت دفاع اعلام کرده که فیث، تابستان امسال از سمت معاونت وزیر دفاع در امور سیاستگذاری که پست غیرنظامیشماره ۳ پنتاگون به حساب میآید و وی از ابتدای روی کار آمدن بوش در سال ۲۰۰۱ در آن مشغول به کار بوده، استعفا خواهد کرد. فیث در دولت ریگان نیز به عنوان دستیار وزیر دفاع در امور سیاستگذاری مذاکرات مشغول به کار بوده و پیش از آن نیز به عنوان مشاور مخصوص ریچارد پرل فعالیت داشته است. فیث قبل از ورود به پنتاگون به عنوان متخصص امور خاورمیانه در سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ در شورای امنیت ملی حضور داشته است. وی به حمایت از حزب دست راستی لیکود اسرائیل شهرت دارد. او به همراه پدرش که در یک جنبش صهیونیستی جوان در زادگاهش یعنی لهستان فعالیت میکرد، از طرف سازمان صهیونیستی طرفداری از لیکود در آمریکا مورد تشویق قرار گرفت. وی در سال ۱۹۹۲ نایب رییس هیات مشاوران موسسه یهودی امنیت ملی بوده است. وی ریاست سابق مرکز سیاست امنیتی را برعهده داشته و اکنون نیز یکی از مدیران این موسسه است.
لویس لایبی
لایبی هم اکنون مشاور امنیت ملی دیک چنی است. وی در پستهای متنوعی فعالیت داشته است. در دولت اول بوش، لایبی به عنوان معاون وزیر دفاع در سیاستگذاریهای جنگ فعال بوده است.
لایبی یکی از بنیانگذاران پروژه قرن جدید آمریکا «New American century» بوده و با همکاری پل ولفووتیز، ویلیام کریستول و رابرت کاگان گزارشی را در سال ۲۰۰۰ با عنوان «بازسازی استراتژی دفاعی آمریکا، نیروها و منابع برای قرن جدید»، تهیه کرد.
وی در سال ۱۹۹۲ یعنی زمانی که دیک چنی وزیر دفاع آمریکا بود، در تهیه طرح جنجال برانگیز ولفووتیز به عنوان «راهنمای سیاستگذاری دفاعی» با وی همکاری کرد. هم اکنون لایبی به عنوان مشاور مرکز مطالعات روسیه و آسیا ـ اروپا در بنگاه RAND فعالیت دارد.
جان بولتون
بولتون در فوریه ۲۰۰۵ به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل انتخاب شد و در صورتی که این سمت او توسط کنگره تایید شود، وی از معاونت وزارت امور خارجه در امور کنترل تسلیحات به سازمان ملل منتقل خواهد شد. جان بولتون پیش از تصدی این پست در وزارت خارجه آمریکا نایب رییس موسسه نومحافظه کار «American Enterprise» بوده و در دولتهای جورج بوش پدر و ریگان نیز سمتهای مختلفی را بر عهده داشته است.
بولتون معمولا ادعاهایی میکند که کاملا توسط مجامع اطلاعاتی تایید نمیشود. وی در مارس ۲۰۰۲ در سخنرانی خود با نام «در پشت سر محور شرارت» سوریه، لیبی و کوبا را به عنوان کشورهایی که به دنبال ساخت سلاحهای کشتار جمعی هستند معرفی کرد. در ژولای ۲۰۰۳ نیز CIA و سایر آژانسهای اطلاعاتی به شدت ادعاهای بولتون در مورد پیشرفت سوریه در برنامههای تسلیحاتی را رد کردند.
الیوت آبرامز
آبرامز در فوریه سال ۲۰۰۵ به سمت معاون دستیار رییسجمهور و معاون مشاور امنیت ملی در استراتژی دموکراسی جهانی منصوب شد. وی از دسامبر ۲۰۰۲ تا فوریه ۲۰۰۵ به عنوان دستیار ویژه رییسجمهور و مدیر ارشد مطالعات خاور نزدیک و شمال آفریقا فعالیت داشته است. آبرامز فعالیت سیاسی خود را از همکاری با سناتور هنری جکسون آغاز کرد و در دولت ریگان، سمتهای مختلفی را در وزارت خارجه بر عهده داشت. وی از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ عضو موسسه «Hudson» بوده و سپس ریاست مرکز سیاست عمومی و اخلاق را بر عهده داشته است. وی همچنین در سمت ریاست کمیته آمریکایی آزادی بین المللی ادیان نیز فعالیت کرده است. در سال ۱۹۹۱، آبرامز به خاطر افشای اطلاعاتی از درون کنگره آمریکا در مورد ایران گناهکار شناخته شد، ولی جورج بوش پدر، او را در سال ۱۹۹۲ عفو کرد. آبرامز در سال ۱۹۸۰ با راشل دکتر، دختر نرمان پدهرتز و میج دکتر، ازدواج کرد.
رابرت کاگان
کاگان در زمینه استراتژی ایالات متحده و دیپلماسی قلم میزند. وی با همکاری ویلیام کریستول نومحافظه کار، پروژه «قرن جدید آمریکا» را در ۱۹۹۷ تهیه کرده و در سال ۱۹۹۸ نامهای جنجال برانگیز را خطاب به کلینتون مبنی بر لزوم تغییر نظام حکومتی عراق منتشر کرد.
وی پس از آنکه در سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ نطقهای وزیر امور خارجه وقت آمریکا را تهیه میکرد، توسط ایلیوت آبرامز در دفتر امور درون آمریکایی وزارت خارجه به کار گرفته شد. وی همچنین در نشریات «واشنگتن پست» و نشریه طرفدار صهیونیسم «weekly standard» نیز مقالاتی منتشر کرد.
مایکل لدین
گفته میشود لدین، که بسیاری او را رادیکالترین نومحافظه کار آمریکا میدانند، مرتبا به کارل رو (karl Rove)، مشاور بلند پایه بوش، در امور مربوط به سیاست خارجی مشاوره میدهد.
لدین یکی از اصلیترین طرفداران تغییر رژیم ایران است. وی در سال ۲۰۰۱ موسسه «اتحاد برای دموکراسی در ایران» را پایهگذاری کرد.
مایکل لدین در دولت ریگان به عنوان مشاور وزیر امور خارجه آمریکا فعالیت داشت و هم اکنون نیز در موسسه نومحافظهکار «American Enterprise» با ریچارد پرل همکاری نزدیکی دارد. وی همچنین یکی از بنیانگذاران و عضو «موسسه یهودی امور امنیت ملی» است. وی در فاصله سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در مجله «New Republic» فعالیت داشته و سردبیر فصل نامه واشنگتن نیز بوده است. وی همچنین کتاب «جنگ علیه سردستههای ترور» را تالیف کرده و در آن از ایده تغییر نظام سیاسی در عراق، سوریه و عربستان سعودی حمایت کرده است.
ویلیام کریستول
ویلیام کریستول پسر بنیان گذار اندیشه نومحافظه کاری، یعنی ایروینگ کریستول، است. وی هم اکنون رییس پروژه «قرن جدید آمریکا» و سردبیر نشریه طرفدار صهیونیسم «weekly standard» است.
ویلیام کریستول نیز مانند فرانک جفنی و ایلیوت آبرامز ابتدا کار سیاسی را با سناتور هنری جکسون دموکرات آغاز کرد، ولی در سال ۱۹۷۶ مشی سیاسی خود را عوض کرد و جمهوریخواه شد. وی در دولتهای ریگان و جورج بوش پدر نیز سمتهایی را داشته است. کریستول از سال ۱۹۹۱ مرتبا خواستار تغییر رژیم صدام در عراق بوده و با همکاری «لورنس کاپلن» کتاب «جنگ علیه عراق: ستمگری صدام و وظیفه آمریکا» را تالیف کرده است. وی عضو هیات مشاوران «بنیاد دفاع از دموکراسیها»، که پس از ۱۱ سپتامبر به یکی از کانونهای تولید اندیشه تبدیل شده، نیز میباشد.
فرانک جفنی
جفنی، بنیانگذار و رییس موسسه پرنفوذ «مرکز سیاست امنیتی» که سیاست اعلام شده آن «حفظ صلح جهانی از طریق قدرت آمریکا» است، میباشد. وی در سال ۱۹۸۷ به عنوان دستیار وزیر دفاع در سیاست امنیت بینالملل در دولت ریگان انتخاب شد و سپس به عنوان دستیار وزیر دفاع آمریکا در زمینه دفاع در برابر نیروهای اتمی و سیاست کنترل تسلیحات زیر نظر ریچارد پرل فعالیت داشت. او در «واشنگتن تایمز» و مجله «Defence News» و نیز روزنامه «Investors Business» مقالاتی منتشر میکند. وی همچنین در شورای سردبیری نشریات الکترونیکی «Jewishworldreview.com»،«National Review online» و نیز «worldnetDaily.com»، که هر سه از محافل نزدیک به صهیونیستها هستند، نیز عضویت دارد.
وی همچنین یکی از ۲۵ نومحافظه کار اصلی مشارکت کننده در تدوین پروژه «قرن جدید آمریکا» به شمار میرود.