هر فرماندهی نیازمند به فراهم آوردن لشکر و سپاه قوی و نیرومندی است چرا که هر چه این لشکر قویتر و از لحاظ تعداد و نفرات، زیادتر باشد، میزان موفقیت این فرمانده در رسیدن به اهدافش بیشتر خواهد شد، شیطان نیز به عنوان فرمانده لشکر زشتیها و شرارت و نفاق، نیاز به سپاهی نیرومند دارد، تا در رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خویش که همان گمراه ساختن انسانهاست موفق شود.
لشکری از سواره نظام و پیاه نظام
در وصف سپاه شیطان در سوره اسراء آمده است که وی، لشکریان سواره و پیاده دارد که با استفاده از آنها مردم را گمراه کرده و وعده دروغ داده و میفریبد …
قرشی در مورد “جنود شیطان” اظهار داشته است که: “تمام ارواح شریرهای که از ابلیس پیروی میکنند، جز جنود ابلیسند.”
و به طور کلی گفته شده که “جنود ابلیس، همان پیروان گناهکار اعم از جن و انسان میباشند.
چنانکه حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این مورد فرمودند: “هر کس شخصی را به گناه وا دارد، از سپاه شیطان است.” همچنین گفته شده که لشکر و سپاه او را، فرزندانش و فرزندان آدم تشکیل میدهد.” حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، در نهج البلاغه میفرمایند:”ابلیس در هر امتی، سپاهیان، یاران، پیاده نظام و سواره نظام دارد.”
مجوز عضویت در سپاه شیطان
در قرآن برای ابلیس یارانی ذکر گردیده است، البته با کمی دقت در کارهای شیطان و یارانش معلوم میگردد که فرزندان صالح و مخلصان از نسل آدم، هرگز جز لشکر ابلیس نبوده و نخواهند بود. اما برخی از لشکریان شیطان کسانی هستند که وی، سعی در گمراهی آنها داشته، و آنها کم کم در اثر غفلت و انجام گناهان به عضویت سپاه او در آمدهاند.
تعداد لشکریان وی
برای وضوح این مطلب که ابلیس در گمراه ساختن فرزندان آدم تنها نبوده و یاورانی دارد، امام صادق علیه السلام فرمودند: “قسم به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را به حق فرستاد، ابلیسها بر مومن بیشتر از زنبوران بر گوشتند….”
بارزترین افراد سپاه ابلیس
امّا بارزترین افراد سپاه شیطان، سران کفر و فسادند، آنها که با تمام امکانات و تجهیزات در اختیار او بوده و به سمت هدفهای او در حرکت هستند و در زمین فساد میکنند. چنانکه اهل جهنم به پروردگار چنین اعلام میکنند که: پروردگارا، ما روسا و بزرگتران خویش را اطاعت کردیم و ما را از راه به در کردند.” درست با تکیه به این مطلب است که انسانها باید آگاه و مراقب باشند تا فریفته و سوسه شیطانی نگردند و جز سپاهیان وی نگشته و باعث انحراف دیگران نشوند.
عاقبت سپاهیان ابلیس
در قرآن مجید در مورد لشکر و سپاه او و همچنین عاقبت سپاهاهیانش مطالبی بیان گردیده است از جمله در سوره شعراء سخن از “جنود ابلیس” به میان آمده است و فرموده گمراهان و سپاهیان ابلیس یارانی نخواهد داشت و جهنم برایشان آماده شده است و ایشان در آتش جهنم افکنده خواهند شد.
و همچنین در سوره اسراء چنین میخوانیم که” ولی عاقبت شومی در انتظار ابلیس و جنود و پیروانش هست.”
اسرافکاران، برادران شیطان
در آیه بیست و هفتم سوره اسراء چنین میخوانیم که “إنَّ المُبَذِّرینَ کانوا إخوانَ الشَّیاطین و کانَ الشیطانُ لِرَبِّه کَفورا”؛ چرا که اسرافکاران برادران شیطانند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.”
چرا که اسراف، به هر گونه تجاوز و خروج از حد اعتدال گویند؛ بی آنکه ظاهرا چیزی ضایع شده باشد، اما تبذیر به معنی ریخت و پاش است. یعنی چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بیانجامد. مثل اینکه برای دو نفر میهمان غذای ده نفر را تهیه کنیم. ولی بسیار میشود که این دو کلمه درست در یک معنی به کار میرود و حتی به عنوان تاکید پشت سر هم میآید.
اما اینکه شیطان نعمتهای الهی را ناسپاسی کرد، روشن است؛ چون خدا استعداد، توان و نیرو و به وی عنایت کرد؛ ولی او همه نیروهایش را در راه نادرست؛ یعنی در راه گمراهی مردم صرف کرد. تبذیر کنندگان نیز با زیاده روی و تضییع نعمتهای الهی، کفران نعمتهای خدا را نموده و پیروی شیطان کرده و پا جای پای او میگذارند. از اینرو به ایشان “برادران شیطان” اطلاق شده است؛ چون هر دو در این امر یکسان عمل میکنند زیرا چه بسا اسراف و تبذیر در منطقهای، سبب محرومیت منطقه دیگر شود، یا اسراف و تبذیر انسانهای امروز، باعث محرومیت نسلهای آینده گردد.
بنابراین آدمیباید از نعمتهای بسیار الهی استفاده کرده و شکر آنها را بجا آورد و آنها را در جای خود بکار برده و اسراف و زیاده روی نکند. تا آن نعمتهای بیکران را از دست ندهد چرا که کفران نعمت باعث از دست دادن آنها میشود.
جمعبندی
با نگاهی در مطالب گفته شده روشن میگردد که کوچکترین غفلت در زندگی چه در ناحیه اعتقادی یا عملی و کاربردی در زندگی حتی توجیهات انسان در قبال برخی کارهایش باعث ورود وی در ارتش شیطان گردیده که باعث بدبختیش خواهد شد.
منابع
قرشی علی اکبر، قاموس قرآن.
اکبری محمود، دامها و گامهای شیطان.
شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی.
علامه طباطبایی، تفسیر المیزان.
مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه.
نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده.