بصائر از امام باقر(علیه السلام) آورده است : ذو القرنین در انتخاب دو نوع ابر، ابر آرام را برگزید، اما صاحب الامر ابر ناآرام را برمى گزیند ! پرسیدم : ابر ناآرام چیست ؟ فرمود : ابرى که رعد برق و صاعقه دارد و امام سوار آن مى شود . او سوار بر ابر، با وسائل و ابزار به آسمان ها و زمین هاى هفتگانه مى رود که پنج تاى آنها آباد و دو تایشان خراب است !
بصائر از امام صادق(علیه السلام) آورده است : خدا ذو القرنین را در انتخاب دو ابر آرام و ناآرام مخیّر کرد، که آرام را برگزید، که در آن رعد و برق نیست . اگر هم ابر ناآرام را مى خواست، به او داده نمى شد، چون خدا آن را براى قائم ذخیره کرده بود .
اختصاص /۳۲۶ و در چاپى دیگر ۱۹۹، اثبات الهداه ۳/۵۲۱ و بحار ۵۲/۳۲۱ .
این سخن امام ( پنج زمین آباد است ) اشاره دارد که با آنان ارتباط برقرار مى شود، آیه مى فرماید :
« اى گروه جن و انس ! اگر مى توانید از مرزهاى آسمان ها و زمین بگذرید، پس بگذرید اما هرگز نمى توانید، مگر با نیرویى فوق العاده » ( رحمن /۳۳ ) . این آیه دلالت دارد که انسان مى تواند از مرز آسمان ها و زمین خارج شود و به جاهاى دیگر برود ; یعنى اینکه در زمان ظهور امام(علیه السلام)، زندگى روى زمین وارد مرحله جدیدى مى شود ; و اوج آن، راهیابى به جهان آخرت و بهشت است که جهان کنونى، با زمان و مکان و داشته هاى خود، به سوى آن روانه است، تا بدانجا برسد .
امام باقر(علیه السلام) درباره قدرت امام و یاران خاص ایشان فرمود : ذو القرنین عبد صالحى بود که براى خدا کوشید . خدا به او پاداش داد و ابر را به تسخیر وى درآورد و زمین برایش درهم نوردیده شد و نور و روشنایى برایش گسترده شد، او در شب تاریک، مانند روز روشن، مى دید .
خدا ابر را براى تمام امامان بر حق، تسخیر کرده و به خاطر مصلحت مسلمانان و اصلاح ذات بین، ابرها آنان را به مشرق و مغرب مى برند . مهدى نیز چنین قدرتى دارد . ( الخرائج ۲/۹۳۰ )
از این زاویه مى توان معناى آیات و احادیثى که از « رجعت » و بازگشت عده اى از پیامبران و امامان سخن مى گوید را فهمید ; که اینها پس از مهدى(علیه السلام) به دنیا برمى گردند تا حکومت کنند . از جمله این احادیث، امام زین العابدین در تفسیر آیه : « إن الذى فرض علیک القرآن لرادّک إلى معاد ; کسى که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به زادگاهت برمى گرداند » ( قصص /۸۵ ) فرمود : پیامبر(صلى الله علیه وآله) به میانتان برمى گردد . ( بحار ۵۳/۵۶ )
از امام صادق(علیه السلام) درباره آیه ۸۳ سوره نمل پرسیدند : « روزى که از هر امتى، گروهى را که آیات ما را تکذیب مى کردند، محشور مى کنیم و آنها را نگه مى داریم، تا به یکدیگر ملحق شوند » فرمود : مردم چگونه معنا مى کنند ؟ گفتند : مى گویند آیه مربوط به قیامت است . امام فرمود : مگر ممکن است که خدا در قیامت، از هر امتى، گروهى را نگه دارد و بقیه را رها کند ؟! آیه مربوط به رجعت است ( که عده اى را به دنیا برمى گرداند ). آیه قیامت این است : « و حشرناهم فلم نغادر منهم أحداً … ; همه انسان ها را برمى انگیزیم و احدى را وا نمى گذاریم … » ( کهف /۴۷ ) بحار ۵۳/۴۰ .
ابو بصیر مى گوید که ابو جعفر(علیه السلام) از من پرسید : عراقیان رجعت را قبول دارند ؟ گفتم : قبول ندارند ! فرمود : آیا قرآن نمى خوانند ؟! ( بصائر /۲۵ ) زراره مى گوید که از اباعبدالله(علیه السلام)درباره امر مهم رجعت پرسیدم، فرمود : آنچه مى پرسى، هنوز زمانش نرسیده (بعد امام این آیه را خواند 🙂 « بل کذّبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یأتهم تأویله ; آنچه را نمى دانستند، تکذیب کردند اما هنوز محقق نشده است » ( بحار ۵۳/۴۰ ) .
در روایتى آمده است : رجعت مخصوص عده اى خاص است و همگانى نیست . فقط کسانى که ایمان خالص یا مشرک خالص اند، رجعت مى کنند . ( بحار ۵۳/۳۶ ).