بابیگری و بهائی گری , مبانی اعتقادی و فروع عملی
« مذهب سازی » که یکی از حربه های بزرگ قدرت های استعماری برای مقابله با « اسلام » و ایجاد شکاف و جدایی در صفوف « مسلمانان » و قطع پیوندهای مستحکم بین توده های مردم با مرزبانان توحید یعنی مراجع , فقها , اندیشمندان و عالمان اسلامی در اعصار و دوره های مختلف تاریخ محسوب میشود , با اصول و فروع جنون آمیز همراه میباشد! « بابیگری » یکی از مذاهب ساخته و پرداخته دست استعمار است و « بهائی گری » که در تداوم آن و به منظور ایجاد انتظام در بابیگری به وجود آمد , و نیز سایر فرقه های انشعاب یافته از آن , همه از یک آبشخور سیراب میشوند و از یک استراتژی واحد و با تاکتیک های مختلف و مناسب با نحوه تعامل قدرتهای استعماری با کشورهای اسلامی و اهداف و برنامه های خاص آن در مهار اسلام و مقابله با خیزش های اسلامی , برخوردار میباشند.
« بهائیت » عنوانی است که دربرگیرنده همه این فرقه ها و انشعاب ها میباشد و اصول و مبانی و فروع و شیوه های گمراه سازی این مذهب استعماری را دربرمیگیرد.
« بیان » کتاب مورد احترام همه پیروان بابیت و بهائیت است که در آن الواح و آثار و اصول تعالیم « علی محمد باب » بنیان گذار بابیگری در آن گرد آمده است .
آشنایی اجمالی با اصول و فروع تعالیم علی محمد باب بسیار ضروری و لازم است و از همین جاست که روشن میشود هدف اصلی و ریشه ای بنیان گذاری و رشد و گسترش و تقویت همه جانبه بهائیت توسط قدرت های استعماری چیست و آنها چگونه با تحریف گری , دروغ بافی , به هم آوردن بافته ها و اوهام و تعالیم ساختگی به نام « مذهب جدید » , به جنگ و مقابله صریح با مبانی اولیه دین مبین اسلام می پردازند و اصل « وحی » و تعالیم و قوانین و ارزشهای نهفته در قرآن کریم را در معرض تهاجم قرار می دهند.
علی محمد باب در ابتدا خود را باب و نایب خاص امام زمان (عج ) می نامید و واسطه فیض رسانی و ارتباط حضرت حجت با مردم می دانست , به مرور زمان و پس از آن که گروهی از پیروانش با جسارت به اسلام , آوای شوم ساقط شدن احکام الهی را از گلو برمی آورند , علی محمد باب پا را فراتر می نهد و ادعای مهدویت میکند , در مرحله بعد و در تکمیل حرکت شومیکه برای مقابله با اسلام آغاز شده بود , ادعای مهدویت به ادعای شارعیت تغییر شکل می دهد و علی محمد باب به دین سازی جدید می پردازد که به طور طبیعی با نفی و انکار اصل اسلام و نبوت حضرت نبی اکرم (ص ) تحقق مییابد.
در بررسی لوایح و آثار علی محمد باب که در کتاب « بیان » جمع آمده است به اصول ذیل به عنوان تعالیم او واقف میشویم :
۱ ـ علی محمد باب با مطرح کردن تعابیر و عناوینی چون « خداوند از ادراک بشر بیرون است و هیچکس را به سبحات جلال و سرادق عرفان او راهی نبوده و نیست و مراد از معرفت الله معرفت مظهر اوست . » (1 ) , هر گونه رابطه مستقیم با حضرت پروردگار را که در فرهنگ و تفکر اسلامیبه صورت راز و نیاز و پرستش و نیایش و به شکل نماز و اذکار و ادعیه عینیت مییابد , نفی میکند. و نیز « لقا الله » را که حقیقتی مسلم در قرآن کریم و متون روایی و آموزه های عرفان اسلامی است منکر میشود و اعلام میکند : « آنچه در کتاب آسمانی ذکر لقا او شده , ذکر لقا ظاهر به ظهور اوست » (2 ) که این تعبیر غلط و باطل , شان مظهر را تا الهیت ارتقا می دهد که دیدگاهی منسوخ و برخلاف تعالیم اسلام و سیره و روش و عمل پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) میباشد.
۲ ـ سید علی محمد باب در کتاب بیان با عبارات چند پهلو و مبهم و به هم بافته تحت این عناوین که « قیامت عبارت است از وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان و به هر اسم » (3 ) و « یوم قیامت یومی است مثل کل ایام شمس طالع میگردد و غارب » (4 ) و « جنت عبارت است از اثبات یعنی تصدیق و ایمان به نقطه ظهور » (5 ) و « نار عبارت است از نفی یعنی عدم ایمان به نقطه ظهور و انکار او » (6 ) , به نفی قیامت و بهشت و جهنم می پردازد و در ادامه این عقاید باطل و استعمار ساخته , به گونه ای خاص تعبیرهای خودبافته درباره مرگ و قبر و سئوال ملائک و میزان و صراط و حساب و پاداش و جزا ارائه می دهد و در نهایت به نفی آنها اقدام می نماید.
۳ ـ سید علی محمد باب به همین روش و با به کارگیری عبارتهای خود ساخته و نامتکی به اصول و مبانی سرچشمه یافته از وحی الهی که بر پیامبر اکرم (ص ) نازل گردید و در قرآن کریم برای هدایت بشریت در همه عصرها و نسل ها به ودیعه گذاشته شده است , به نفی نبوت پرداخت و خود ادعای نبوت نمود و از این نیز پیش تر تاخت و ادعای ربوبیت و الوهیت کرد و دین جدیدی را تاسیس نمود!
بابیان و بهائیان را اعتقاد بر این است که او شش مرتبه ادعای خویش را تغییر داد. در مرتبه اول به سید ذکر مشهور میشود و ادعای ذکریت میکند. در مرتبه دوم ادعای بابیت می نماید و خود را باب و نایب خاص امام زمان (ع ) و واسطه خیر و فیض بین او و مردم معرفی میکند . در مرتبه سوم دعوی مهدویت می نماید و خود را مهدی موعود می داند. در مرتبه چهارم ادعای نبوت میکند و خویشتن را پیامبر معرفی می نماید. در مرتبه پنجم ادعای ربوبیت ودر مرحله و مرتبه ششم دعوی الوهیت میکند!
بدین ترتیب او با این ادعاهای خویش اوج جهل و حمق و جنون و به تعبیری دیگر شدت دست نشاندگی و سرسپردگی اش را در برابر قدرت های استعماری به نمایش میگذارد و نقشه ها و طرحهای پشت پرده دشمنان اسلام را برای تقابل با تعالیم و قوانین وحدت بخش و استعمار ستیز قرآن و ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف مسلمانان به ویژه شیعیان ظاهر می سازد و به همین دلیل است که توده های مردم مسلمان بر او میشورند که در نهایت به دستگیری و اعدام او می انجامد.
۴ ـ تعالیم سید علی محمد باب علاوه بر اصول و مبانی که به اشاره از نظر گذشت , از فروع نیز تشکیل یافته است . بعضی از فروع تعالیم باب را معرفی میکنیم :
تمام کتب دینی و اخلاقی و ادبی و علمیباید محو و نابود شوند! تنها کتاب « بیان » معتبر میباشد و با وجود آن , نباید به کتب و آیات و تفاسیر و دلیل و برهان های دیگر رجوع نمود و به آنها ایمان آورد!
واجب است انهدام و نابودی تمام ابنیه و بقاع روی زمین از کعبه و قبور انبیا و ائمه و تمام مساجد و کنیسه ها و کلیساها و بتخانه ها و هر بنایی که به نام دیانت ساخته میشود.
واجب است بر سلاطینی که به دین باب روی می آورند , خانه علی محمد باب در شیراز را که در آن تولد یافته و زندگی کرده , به گونه ای خاص بنا کنند که از بیرون نود و پنج درب داشته باشد و از میان نود درب , و آنقدر وسعت داشته باشد که تمام شیراز را دربرگیرد و زمانی که اهل دنیا به حج بابیگری می روند گنجایش آن را داشته باشد. و علاوه بر خانه شیراز که « کعبه » میشود , هیجده بقعه رفیع دیگر بر قبر هیجده حروف حی که مومنین او هستند بنا نمایند.
باید ذکر بیت الحرام باب و ترتیب حج و زیارت آن براساس آنچه در کتاب بیان آمده انجام گردد.
حج کعبه شیراز بر تمام مردان پیرو باب واجب است , و نیز بر همه مردان و زنان شیراز.
سال ۱۹ ماه , ماه ۱۹ روز , روزه ۱۹ روز , و روز عید فطر اول نوروز است !(۷ )
۵ ـ اصول تعالیم « ازلیه » که از فرقه های دیگر پیرو علی محمد باب میباشند , همچون اصول تعالیم باب و بر مبنای کتاب « بیان » تنظیم شده است و میرزا یحیی نوری که یکی از جانشینان باب و رهبر فرقه ازلیه میباشد , راه و روش باب و تعالیم « بیان » را تداوم بخشید.
اصول و ایدئولوژی « بهائیه » که فرقه دیگر پیرو علی محمد باب میباشد نیز براساس تفکر و اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافت و رهبر این فرقه یعنی « حسینعلی نوری » معروف به « بها الله » همچون باب دین اسلام را منسوخ اعلام کرد و دین و مذهب جدیدی همانند آنچه علی محمد باب ترویج نمود , بنیان نهاد و همچون او ادعاهای کفرآمیز نمود. او زمانی اعلام کرد که « من هیچم و کم ز هیچ هم بسیاری » و زمانی دیگر خویشتن را بر تخت الوهیت نشاند و خدای خدایان و آفریننده پروردگاران نام نهاد و در لوح عهدی که به منزله وصیت نامه از خویش باقی گذاشت , از موضع الهیت پیروانش را به اطاعت و تبعیت از جانشینان خود تشویق و ترغیب نمود!(۸ )
۶ ـ در فروع تعالیم بهائیه به احکامیبرمی خوریم که بعضی از آنها عبارت است از :
ازدواج با محارم غیر از زن پدر , حلال میباشد. (یعنی با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر , ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و دیگران حلال میگردد!)
معاملات ربوی آزاد و حلال است .
حجاب زنان ملغی میباشد ( و بی حجابی آزاد و حلال )
دخالت در سیاست ممنوع میباشد . (۹ )
میبینیم که براساس یک برنامه و طرح و نقشه از پیش تعیین و تنظیم شده , به مرور و در مراحل مختلف , عوامل استعماربه منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفی و انکار نبوت , امامت , معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانی قرآن می پردازند و سپس ابتدا ادعای نیابت خاص حضرت حجت (عج ) و سپس ادعای مهدویت و پس از آن ادعای نبوت و مرحله آخر ادعای الوهیت و خدایی می نمایند! آنگاه به هدم و نابودی آثار اسلام یعنی کعبه و قبور انبیا و امامان و مساجد فرمان می دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام می ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه های استعمار ساخته به طواف به گرد آن می پردازند! و نیز به صدور احکام جدید دین تازه ساخته شده می پردازند و مطابق با خواست و اهداف استعمار , به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان می دهند و دخالت در سیاست را که آرزوی دیرینه قدرتهای سلطه جوی جهانی در مناطق اسلامی میباشد و همواره از تعالیم و آموزه های سیاسی اسلام و تشیع رنج بردهاند و از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامی ضربه خوردهاند , ممنوع اعلام می نمایند!
بدین ترتیب همه زمینه ها آماده و مهیا میشود تا مبانی و ارکان اعتقادی و ارزشهای اخلاقی و پایبندی های معنوی متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بی نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علمای بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهای مستحکم دفاع از هویت دینی و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان میباشند , کاسته شود و راههای تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجی صاف و همواره گردد.
پاورقی :
۱ ـ بیان , الواح و آثار سید علی محمد باب , واحد دوم و سوم , باب هفتم
۲ ـ بیان , واحد دوم و سوم , باب هفتم
۳ ـ بیان , واحد دوم , باب هفتم .
۴ ـ بیان , واحد هشتم , باب نهم
۵ ـ بیان , واحد دوم , باب اول
۶ ـ بیان , واحد دوم , باب شانزدهم , به نقل از بهائیت در ایران , دکتر زاهد زاهدانی , از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی , ص ۱۰۳ ـ۱۰۰
۷ ـ همان منبع , ۱۰۸ ـ۱۰۶
۸ ـ مجموعه الواح , میرزا حسینعلی نوری (بها الله ) , ص ۴۰۳ , به نقل از بهائیت در ایران , ص ۱۱۰
۹ ـ همان منبع , ص ۱۱۲ و ۱۱۳
« علی محمدباب » در اولین مرحله ماموریت استعماری خویش برای « مذهب سازی » ادعای « بابیت » میکند و خود را باب و نایب خاص امام زمان و واسطه خیر و فیض او و مردم معرفی میکند. در مرتبه بعد ادعای « مهدویت » می نماید و خود را مهدی موعود می نامد. در مرحله دیگر ادعای « نبوت » میکند و خویشتن را پیامبر معرفی می نماید. و در مرحله آخر و در تکمیل عقاید و افکار استعمار ساخته و جنون آمیز خود ادعای « ربوبیت و الوهیت » میکند!
« علی محمد باب » براساس فروع تعالیم استعمار ساخته « بابیگری » اعلام میکند که تمام کتب دینی و اخلاقی و ادبی و علمیباید محو و نابود شوند و تنها کتاب « بیان » ـ که اصول و مبانی مذهب جدید ساخته و پرداخته دست اربابان خارجی اوست ـ معتبر میباشد! همچنین اعلام میکند که واجب است کعبه و قبور انبیا و ائمه و تمام مساجد منهدم شوند و خانه او در شیراز به صورت کعبه جدید! وسعت یابد تا حج بابیگری ! در آن برگزار شود.
رهبر بابیگری در کتاب « بیان » که شامل الواح و اصول و مبانی القا شده توسط قدرتهای استعماری است , ارتباط و پرستش و مناجات و راز و نیاز با خداوند متعال را نفی میکند و به انکار معاد و قیامت و بهشت و دوزخ و حسابرسی اعمال و پاداش و جزا می پردازد و حقیقت وحی الهی و تعالیم قرآن و نبوت و امامت را انکار می نماید!
به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی