تعدادى از علما و نخبه گان اهل سنت توانستند زنجیرهاى خود را شکسته و از موانع خفقان تـبـلـیـغـاتـى عـبور کنند و خود را به علوم و معارف مذهب تشیع به عنوان مـذهبى با تاریخ، معارف و فرهنگ خاص خود رسانند و با مطالعه آن ابرهاى تیره گمراهى از آسمان حقیقت کنار رفته با مشاهده حقانیت تشیع به این مذهب گرویدند و فریاد حق سر داده و خود را پیرو و مبلغ مکتب اهل بیت (ع) اعلام کنند.
۱– علامه شیخ محمّد مرعی, امین انطاکی
او کتابى دارد به نام لماذا اخترت مذهب الشیعه که چاپ و منتشر شده است و همراه با او هزاران نفر از اهالى حلب شیعه شدند. وی در مورد عوامل و اسبابی که منجر به تمسک به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد میگوید:
اولاً: مشاهده کردم که علم به مذهب شیعه مجزی است و ذمه مکلف را به طور قطع بری میکند. بسیاری از علمای اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نیز به صحت آن فتوا دادهاند.
ثانیاً: با دلایل قوی, برهان های قطع آور و حجت های واضع , که مثل خورشید درخشان در وسط روز است, ثابت شد حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و این که آن مذهب همان مذهبی است که شیعه آن را از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اخذ کرده و اهل بیت نیز از رسول خدا و او از جبرائیل و او از خداوند جلیل اخذ کرده است.
ثالثاً: وحی در خانه آنان نازل شد و اهل خانه از دیگران بهتر می دانند که در خانه چیست. لذا بر عاقل مدبّر است که دلیل هایی که از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده رها نکرده, و نظر بیگانگان را دنبال نکنند.
رابعاً: آیات فراوانی در قرآن کریم وارد شده که دعوت به ولایت و مرجعیت دینی آنان نموده است.
خامساً: روایات فراوانی از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که ما را به تعبد به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دعوت میکند, که بسیاری از آنها را در کتاب الشیعه و حججهم فی التشیع آورده ام.
۲– علامه شیخ احمد امین انطاکی
او برادر شیخ محمد امین است که بعد از مطالعه کتاب المراجعات سید شرف الدین عاملی و تدبر و تفکّر در مطالب آن از مذهب خود عدول کرده, مذهب تشیع را انتخاب نموده است.
او نیز در مقدمه کتابش فی طریقی إلی التشیع میگوید: « سبب تشیع من گفتاری است از پیامبر اکرم که تمام مذاهب اسلامیبر آن اتفاق نظر دارند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: مثل اهل بیت من همانند کشتی نوح است, هر کسی بر آن سوار شد نجات یافت هر کسی از آن سرپیچی کرد غرق شد».
ملاحظه کردم که اگر از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پیروی کرده و احکام دینم را از آنان اخذ کنم بدون شک نجات یافته ام . اگر آنان را رها کرده و احکام دین خود را از غیر آنان اخذ نمایم, از گمراهان خواهم بود …
و نیز می فرماید: با تمسک به مذهب جعفری, ضمیر و درونم آرامش یافت. مذهبی که در حقیقت مذهب آل بیت نبوت ـ علیهم السّلام ـ است, که درود و سلام خدا تا روز قیامت بر آنان باد.
به عقیده ام از عذاب خداوند متعال با پذیرفتن ولایت آل رسول ـ علیهم السّلام ـ نجات یافته ام, زیرا نجات جز با ولایت آنان نیست .
۳– دکتر محمد تیجانی سماوی
او در تونس متولد شد. و بعد از گذر از ایام طفولیت, به کشورهای غربی مسافرت نمود, تا بتواند از شخصیتهای مختلف علمیبهره مند شود. در مصر, علمای الزهر از او دخواست کردند که در آنجا بماند و طلاب الأزهر را از علم فراوان خود بهره مند سازد، ولی قبول نکرد و در عوض سفری که به عراق داشت, با مباحثات فراوان با علمای شیعه امامیه, مذهب تشیع را انتخاب نمود و الآن در دنیا از مروجین تشیع شناخته میشود و کتابهایی را نیز در دفاع از این مذهب تألیف نموده است .
او در بخشی از کتابش میگوید:« شیعه ثابت قدم بوده و صبر کرده و به حقّ تمسک کرده است … و من از هر عالمی تقاضا دارم که با علمای شیعه مجالست کرده و با آنان بحث نماید: که به طور قطع از نزد آنان بیرون نمی آید جز آن که به مذهب آنان که همان تشیع است, بصیرت خواهد یافت. آری من جایگزینی برای مذهب سابق خود یافتم و سپاس خداوند را که مرا بر این امر هدایت نمود و اگر هدایت و عنایت او نبود, هرگز بر این امر هدایت نمییافتم.
ستایش و سپاس خدایی را سزاست که مرا بر فرقه ناجیه راهنمایی کرد؛ فرقه ای که مدتها با زحمت فراوان در پی آن بودم. هیچ شک ندارم هر کس به ولای علی و اهل بیتش تمسک کند به ریسمان محکمی چنگ زده که گسستنی نیست. روایات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این مورد بسیار است, روایاتی که مورد اجماع مسلمین است. عقل نیز به تنهایی بهترین راهنما برای طالب حق است …
آری, جایگزین را یافتم, و در اعتقاد به امیر المؤمنین و سید الوصیین امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ, به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ اقتدا کردم و نیز در اعتقاد به دو سیّد جوانان اهل بهشت و دو دسته گل از این امّت امام ابو محمّد حسن زکّی و امام ابو عبدالله حسین , و پاره تن مصطفی خلاصه نبوت, مادر امامان و معدن رسالت و کسی که خداوند عزیز به غضب او غضبناک میشود, بهترین زنان, فاطمه زهراء سلام الله علیها.
به جای امام مالک, استاد تمام امامان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ و نه نفر از امامان معصوم از ذریه حسین و امامان معصوم را برگزیدم.
او بعد از ذکر حدیث « باب مدینه العلم » میگوید: « چرا در امور دین و دنیای خود از علی ـ علیه السّلام ـ تقلید نمیکنید, اگر معتقدید که او باب مدینه علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؟ چرا باب علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را عمداً ترک کرده و به تقلید از ابو حنیفه و مالک شافعی و احمد بن حنبل ابن تیمیه پرداخته اید, کسانی که هرگز در علم, عمل, فضل و شرف به او نمی رسند؟
آن گاه خطاب به اهل سنت نموده میگوید: « ای اهل و عشیره من شما را به بحث و کوشش از حقّ و رها کردن تعصّب دعوت میکنم، ما قربانیان بنی امیه و بنی عباسیم، ما قربانیان تاریخ سیاهیم. قربانی ها ی جمود و تحجر فکری هستیم که گذشتگان برای ما به ارث گذاشتهاند .
او کتاب هایی در دفاع از تشیع نوشته که برخی از آنها عبارت از: ثم اهتدیت, لأکون مع الصادقین, فاسألوا أهل الذکر, الشیعه هم أهل السنه, اتقوا الله و یا قومنا أجیبوا داعی الله, که در تاریخ نگارش این مقاله زیر چاپ است.
۴– نویسنده معاصر, صائب عبد الحمید
او شخصی عراقی است که با سفر به ایران و تحقیقات فراوان, با عنایات خداوند مذهب اهل سنت را رها و تشیع را انتخاب نموده است.
او در بخشی از کتاب خود می نویسد: «من اعتراف میکنم بر نفس خود که اگر رحمت پرور دگار و توفیقات او مرا شامل نمیشد, به طور حتم نفس معاندم مرا به زمین میزد. این امر نزدیک بود و حتی یک بار نیز اتفاق افتاد. ولی خداوند مرا کمک نمود. با اطمینان خاطر به هوش آمدم در حالی که خود را در وسط کشتی نجات مییافتم, مشغول به آشامیدن آب گوارا شدم و الآن با تو از سایه های بهاری آن گلها سخن میگویم.
فرزند سید وصیین و سیده زنان عالمیان و فرزند سید مرسلین. او گفت: چرا این گونه ما را رها کردی, و می دانی که مردم در حقّ ما حرف ها می زنند؟ گفتم: من آن چه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده میگویم. گفت چه میگویی: گفتم: سخن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را میگویم که فرمود: من در میان شما چیزهایی قرار می دهم که با تمسک به آنها بعد از من گمراه نمیشوید: کتاب خدا و عترتم, اهل بیتم» گفتار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حق اهل بیتش که فرمود: اهل بیتم کشتی های نجات اند, که هر کس بر آن ها سوار شود, نجات یابد.
صائب عبد الحمید کتاب هایی را نیز در دفاع از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و تشیع نوشته که برخی از آنها عبارتند از: منهج فی الانتماء المذهبی و ابن تیمیه, حیاته, عقائده و تاریخ الاسلام الثقافی و السیاسی.
۵– استاد عبد المنعم حسن
او نیز از جمله کسانی است که با مطالعات فراوان پی به حقانیت تشیع برده, او مذهب اهل سنت را رها کرده تشیع را انتخاب میکند. او از جمله کسانی است که بدون خوف و ترس از کسی, به طور علنی اعتراف به تشیع نموده و مردم را نیز درمصر به آن مذهب دعوت می نماید. در بخشی از کتاب خود الخدعه, رحلتی من السنه الی الشیعه می نویسد: در مدتی که سنی بودم مردم را به عقل گرایی دعوت کرده و شعار عقل را سر دادم, ولی در میان قوم خود جایگاهی نیافتم و از هرطرفی تهمت ها و شایعات علیه خود شنیدم …
و من به خوبی می دانستم که کوتاه آمدن از عقل یعنی ذوب شدن در پیشینیان و در نتیجه انسان بدون هیچ شخصیتی خواهد بود که واقع را بر او روشن کند…
من هرگز چیزی را بدون تحقیبق و دقت نظر نمیگویم…
عقل گرایی من عامل اساسی و تمایلم به سوی تشیع و خط اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و اختیار مذهب آنان بود …
۶– استاد معتصم سید احمد سودانی
او با مطالعات فراوان در تاریخ و حدیث, به حقانتی مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پی برده و با رها کردن مذهب خود, تشیع را انتخاب میکند. او در توصیف و وجه نام گذاری کتابش, بنور فاطمه اهتدیت میگوید: هر انسانی در اندرون خود نوری را احساس میکند که راهنمای به حق است, ولی هواهای نفسانی و پیروی ازگمان بر آن نور پرده می اندازد, لذا انسان نیازمند تذکر و بیداری است و فاطمه ـ علیها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس میکنم …
او نیز درباره نظریه عدالت صحابه میگوید: « عدالت صحابه نظریه ای است که اهل سنت در مقابل عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بین این دو فرق است.
عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حقیقتی است قرآنی و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز بر آن تأکید دارد و در واقع نیز تحقق پیدا کرده است.
اما نظریه عدالت صحابه, مخالف قرآن کریم است. همان گونه که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح به خلاف آن نموده است, بلکه خود صحابه نیز به بدعت هایی که در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز بعد از آن ایجاد کردند, اقرار نمودند و نیز می فرماید: «من در وجود خود چیزی مییابم و احساس میکنم, که نمی توانم توصیفش کنم ولی نهایت تعبیری که می توانم از آن داشته باشم این که: هر روز احساس میکنم که به جهت تمسک به ولای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود قرب بیشتری به خداوند متعال پیدا کرده ام, و هر چه در کلمات آنان بیشتر تدبر میکنم معرفت و یقینم به دین بیشتر میشود.
معتقدم اگر تشیع نبود، از اسلام خبری نبود. و هر گاه در صدد تطبیق و پیاده کردن تعلیمات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود بر می آیم, لذت ایمان و لطافت یقین را در خود احساس میکنم، و هنگامیکه دعاهای مبارکی را که از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده و در هیچ مذهبی یافت نمیشود، قرائت میکنم، شیرینی مناجات پروردگار را می چشم …
۷– وکیل مشهور مصری, دمرداش عقالی
او از شخصیت های مشهور و بارز مصری است که در شغل وکالت مدت هاست فعالیت میکند. هنگام تحقیق در یک مسئله فقهی و مقایسه آرا در آن مسئله، فقه و استنباط های شیعه امامیه را از دیگر مذاهب فقهی قوی تر مییابد و همین مسئله فاصله دارد تشیع را در دلش روشن میگرداند، تا این که حادثه ای عجیب سر نوشت او را به کلی عوض کرده و او را مفتخر به ورود در مذهب تشیع می نماید و آن، این بود که:
وقتی گروهی از حجّاج ایرانی همراه با حدود بیش از بیست کارتن کتاب اعتقادی وارد عربستان میشوند، تمام کتاب ها از طرف حکومت مصادره میشود.
سفیر ایران در زمان شاه, موضوع را با ملک فیصل در میان میگذارد. او نیز به وزارت کشور عربستان می نویسد تا به موضع رسیدگی کنند. وزیر کشور دستور می دهد که تمام کتابها را بررسی کرده, اگر مشکلی ندارد آن را به صاحبش برگردانند.
در آن زمان «دمرداش عقالی» در حجاز به سر میبرد، از او خواستند که این کتاب ها را بررسی کند و در نهایت رأی و نظر قانونی خود را بدهد. او با مطالعه این کتاب ها به حقانیّت تشیع پی میبرد و از همان موقع قدم در راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میگذارد.
۸– علامه دکتر محمد حسن شحّاته
او نیز که استاد سابق دانشگاه الازهر است پس از مطالعات فراوان در رابطه با شیعه امامیه پی به حقانیت این فرقه برده و در سفری که به ایران داشت در سخنرانی خود برای مردم اهواز میگوید: عشق به امام حسین ـ علیه السّلام ـ سبب شد که از تمامی موقعیت هایی که داشتم دست بردارم.
و در قسمتی دیگر از سخنانش میگوید: اگر از من سؤال کنند: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در شرق یا غرب می توان یافت؟ من جواب می دهم که امام را می توان در درون قلب من دید و خداوند توفیق تشرف به ساحت امام حسین ـ علیه السّلام ـ را به من داده است . وی در ادامه میگوید: ۵۰ سال است که شیفته امام علی ـ علیه السّلام ـ شده ام و سالهاست که هاله ای از طواف پیرامون ولایت امام علی ـ علیه السّلام ـ در خود میبینم.
۹– عالم فلسطینی شیخ محمد عبد العال
او کسی است که بعد از مدت ها تحقیق در مذهب تشیع، پی به حقانیّت آن برده، و به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اقتدا نموده است.
در مصاحبه ای میگوید: … از مهم ترین کتاب هایی که قرائت کردم کتاب المراجعات بود، که چیزی بر ایمان من نیفزود و تنها بر معلوماتم اضافه شد.
تنها حادثه ای که مطلب را نهایی کرده و مرا راه ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رهنمود ساخت . این بود که: روزی در پیاده رو، رو به روی مغازه یکی از اقوامم نشسته بودم، مغازه ای کوچک بود. شنیدیم که آن شخص به یک نفر از نوه های خود امر میکند که به جای او در مغازه بنشیند، تا نماز عصر را به جای آورد. من به فکر فرو رفتم، که چگونه یک نفر مغازه خود را رها نمیکند تا به نماز بایستد، مگر آن کسی را به جای خود قرار دهد که بتواند حافظ اموالش باشد، حال چگونه ممکن است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یک امتی را بدون امام و جانشین رها کند!!!
به خدا سوگند که هرگز چنین نخواهد بود …
هنگامیکه از او سؤال شد که آیا الآن که در شهر غربت لبنان به سر میبری احساس وحشت و تنهایی نمیکنی؟ او در جواب میگوید : به رغم این که عوارض و لوازم تنهایی زیاد و شکننده است، ولی در من هیچ اثری نگذاشته و هرگز آنها را احساس نمیکنم؛ زیرا در قلبم کلام امیر المؤمنین را حفظ کرده ام که فرمود: ای مردم هیچ گاه از راه حق به جهت کمی اهلش وحشت نکنید، زیرا دین فطرت است و نیز میگوید:«مردم به خودی خود به دین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ روی خواهند آورد، ولی چه کنیم که این دین در زیر چکمه های حکومت ها قرار گرفته است.
و نیز در پاسخ این سؤال که آیا ولایت احتیاج به بیّنه و دلیل دارد میگوید: ما معتقدیم که هر چیزی احتیاج به دلیل دارد مگر ولایت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ که دلیل محتاج به آن است. و نیز میگوید: « هر کسی که دور کعبه طواف میکند ـ دانسته یا ندانسته، جبری باشد یا اختیاری یا امر بین الامری ـ در حقیقت به دور ولایت طواف میکند، زیرا کعبه مظهر است و مولود آن، جوهر، و هر کسی که برگرد مظهر طواف میکند در حقیقت به دور جوهر طواف میکند.
۱۰-مجاهد و رهبر فلسطینی محمد شحّاده
او کسی است که هنگام گذراندن محکومیّت خود در زندان های اسرائیل با بحث های فراوانی که با شیعیان لبنانی در بند زندان های اسرائیل داشت پی به حقانیت شیعه برد و با انتخاب تشیع و مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از دعوت کنندگان صریح و علنی مردم فلسطین به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است.
اینک قسمت هایی از مصاحبه ای را که با او انجام گرفته نقل می نماییم:
« بازگشت فلسطین به محمد و علی است.» من آزاد مردان عالم را به اقتدا و پیروی از امام و پیشوای آزاد مردان حسین ـ علیه السّلام ـ دعوت میکنم . و نیز می فرماید: من هم دردی فراوانی با مظلومیت اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دارم و احساسم این است که علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ حقاً مظلوم بود و این احساس به مظلومیت آن حضرت ـ علیه السّلام ـ در من عمیق تر و ریشه دار تر شده, هر گاه که ظلم اشغالگری در فلسطین بیشتر شود. جهل من به تشیع عامل این بود که در گذشته در تسنّن باقی بمانم. و امیدوارم که من آخرین کسی نباشم که میگویم: « ثم اهتدیت»؛ آنگاه هدایت شدم. « رجوع من به تشیع هیچ ربطی به مسئله سیاسی ندارد که ما را احاطه کرده است. من همانند بقیه مسلمانان افتخار ها و پیروزی هایی را که مقاومت در جنوب لبنان پدید آورد در خود احساس میکنم, که در درجه اول آن را « حزب الله» پدید آورد. ولی این بدان معنا نیست که عامل اساسی در ورود من در تشیع مسائل سیاسی بوده است, بلکه در برگرفتن عقیده اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از حانب من, در نتیجه پذیرش باطنی من بوده و تحت تأثیر هیچ چیز دیگری نبوده است. راه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ راه حق است که من به آن تمسک کرده ام». « تشیع من عقیدتی است نه سیاسی».
زود است که در نشر مذهب امامی در فلسطین بکوشم و از خداوند می خواهم که مرا در این امر کمک نماید.
امام قائم آل بیت نبوت ـ علیه السّلام ـ برای ما برکت ها و فیض های دارد که موجب تحرک مردم فلسطین است. و در ما جنب و جوشی دائمی ایجاد کرده، که نصرت و پیروزی را در مقابل خود مشاهده میکنیم و فرج او را نزدیک میبینیم ان شاء الله و من با او از راه باطن ارتباط دارم و با او نجوا میکنم و از او می خواهم که ما را در این موقعیت حساس مورد توجه خود قرار دهد. آزاد مردان عالم خصوصاً مسلمانان با اختلاف مذاهب را نصیحت میکنم که قیام حسین ـ علیه السّلام ـ و نهضت او بر ضد ظلم را سرمشق خود قرار داده و هزگز سکوت بر ظلمی را که آمریکا، شیطان بزرگ و اسرائیل آن غده سرطانی که در کشورهای اسلامی رشد کرده، رو اندازد.
من در کنفرانس ها و جلساتی که در فلسطین تشکیل میشود و مرا برای سخنرانی دعوت میکنند، در حضور هزاران نفر، تمام کلمات و سخنان خود را بر محور مواقف و سیره اهل بیت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار می دهم که این سخنان سهم به سزایی در تغییر وضع موجود در جامعه فلسطین رابطه با اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ داشته، و این روش را ادامه می دهم تا این که مردم قدر آنان را بدانند و با اقتدا به آنان به اذن مشیت خداوند به پیروزی برسند.
زود است که با مشیّت خداوند با گروهی از برادران مؤمنم مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در فلسطین منتشر خواهیم کرد تا این که زمینه ساز ظهور مهدی آل محمد عجل الله تعالی و فرجه الشریف گردد. هنگامیکه رئیس علمای الازهر مصر به طور صریح به جهت نشر تشیع و دفاع از آن، او را مورد هجوم قرار داد، در جواب فرمود: « من تنها ( این را ) میگویم: بار خدایا قوم مرا هدایت کن، که آنان نمی دانند … »
۱۱– طبیب فلسطینی اسعد وحید قاسم
او نیز بعد از مطالعات بسیار در رابطه با شیعه، تشیع را انتخاب نمود و از راه های مختلف در صدد اثبات حقانیت و نشر تشیع بر آمد و در این راه سعی و کوشش فراوان نمود. در مصاحبه ای که با او انجام گرفته میگوید:« به عقیده من تشیع همان اسلام است و اسلام نیز همان تشیع.»
او نیز تألیفاتی در دفاع از مذهب تشیع دارد که از آن جمله می توان به ازمه الخلافه و الامامه و آثارها المعاصره اشاره کرد.
۱۲– سـیـد یـاسـیـن مـعـیوف البدرى
نـویـسـنـده اهـل سـوریـه که کتابى به نام یا لیت قومى یعلمون (ایکاش قوم من می دانستند) منتشر نموده است .
۱۳– مـحـدث جـلیل القدر ابو النضر محمد بن مسعود بن عیاش، معروف به عیاشى
او قبل از شیعه شـدن، از بـزرگـان عـلـمـاى اهـل سـنـت بوده، و اکنون از بزرگان علماى شیعه امامیه است، او تفسیرى ماثور به نام تفسیر عیاشى دارد.
۱۴– شـیخ سلیم بشرى
از علماى اهل سنت و جماعت بوده و دوبار ریاست جامع شریف الازهر را بـه عـهـده گـرفـتـه اسـت، میان او وعبدالحسین شرف الدین که از علماى شیعه است مناظراتى مـتـعـدد در گـرفت که در کتابى به نام المراجعات جمع آورى شده و این مناظرات فقهى سبب تشیع شیخ سلیم بشرى گشت. او در اولین مناظره اعلام کرد که متعصب نبوده و مى گوید: من تنها جوینده یک گمشده و خواهان یک حقیقت مى باشم, پس اگر حق آشکار شد, مسلما پیروى از حق سزاواتر است, و اگر نشد من مانند گوینده این بیتم:
نحن بما عندنا و انت بما عندک راض و الراى مختلف
(هریک از ما و شما به آنچه دارد راضى است، هر چند که آراء مختلف باشد)
ایـن مناظرات بیانگر دانش، بزرگوارى، اخلاق و حقیقت جویى دو طرف بوده و در پایان مناظرات شیخ سلیم بشرى اعلام مى دارد: پـوشـیـده هـا نـمـایان، حقیقت از مخفى گاه خود ظاهر و روشنایى صبح براى هر بینائى پدیدار گـشـت، خدا را شکر مى کنم که ما را به دین خود هدایت و توفیق عمل در راه خود را به ما عنایت نمود و صلوات و سلام خدا بر پیامبر و آل او باد.
۱۵– شیخ محمود ابوریه
دانشمند و نویسنده مصرى که داراى کتابهاونوآورى هاى فراوانى است، از جمله: اضواء على السنه المحمدیه و کتاب ابوهریره شیخ المضیره
۱۶– احمد حسین یعقوب
با خواندن ماجرای کربلا اشک از چشمان احمد حسین جاری شد و انقلابی عاطفی در وی پدید آمد و این آغازی بود برای کنکاش فکری و مطالعات عمیق و دقیق کتاب ها وی منابع گوناگون را یکی پس از دیگری مو شکافانه قرائت، بررسی و تحلیل نمود و پس از طی سیر و سلوک فکری خویش و دریافت حقیقت با خدای خویش پیمان بست که تا آخرین لحظات حیات خود جایگاه اهل بیت علیهم السلام را پاس داشته و دیگران را به حقیقتی که او بدان دست یافته بود رهنمون باشد و به راستی تا پایان بر این پیمان وفادار باقی ماند. او کتابهاى النظام الـسـیـاسـى فـی الاسـلام، نـظـریه عداله الصحابه و الخط السیاسیه لتوحید الامه الاسلامیه را به نگارش در آورده است.
۱۷– نویسنده و خبرنگار سید ادریس حسینى
داراى کتابهاى لقد شیعنى الحسین، الخلافه المغتصبه و هکذا عرفت الشیعه
۱۸– سـعید ایوب
داراى کتاب عقیده المسیح الدجال، او در اول کتابش مى گوید: خود را هنگام تحقیق دیدم، که چگونه سعى مى کنم حقایق را از زیر آوار بیرون آورده، تا حقیقت در برابر چشم ها وعـقـل ها آشکار گردد. این آوار توسط اساتید حقپوش، در طول تاریخ انسانیت بوجود آمده است ! هـنـگـامى که تبر را به دست گرفته تا دریچه هاى گمراهى را از میان بردارم، وسایل کافى براى انجام این کار در اختیار داشتم. او کتاب معالم الفتن را در دو جلد نوشته است.
۱۹– نویسنده مصرى صالح الوردانى
داراى کتابهاى: الخدعه رحلتى من السنه الى الشیعه حرکه اهـل الـبـیـت (ع ) الـشیعه فی مصر عقائد السنه و عقائد الشیعه التقارب و التباعد السیف و السیاسه و اهل السنه شعب اللّه المختار دفاع عن الرسول
۲۰– شـیـخ عـبـداللّه نـاصـر از کنیا
او شیعه شد پس از آنکه از بزرگان شیوخ وهابیت بود، ایشان چـنـدیـن کـتـاب در ایـن زمینه نوشته است مانند: الشیعه و القرآن، الشیعه و الحدیث، الشیعه و الصحابه، الشیعه و التقیه و الشیعه و الامامه.
۲۱– محمد عبدالحفیظ نویسنده مصرى (مولف کتاب لماذا انا جعفرى)
دانـشمند، سخنور و مرد بحث و مناظره جناب سید على بدرى: او پس از شیعه شدن، خدمت بزرگى در نشر مذهب اهل بیت(ع) نموده است، او به دور جهان گشته و مناظره هاى متعددى بر پـاکـرده اسـت، و بـه دنبال آن کتاب بزرگى تحت عنوان احسن المواهب فی حقائق المذاهب را نوشته که بزودى به چاپ مى رسد.
۲۲– دکتر عصام العماد
شیعه شدنش را هدیهی آسمانی برشمرد و گفت: من در نزد «بنباز» در عربستان مشغول تحصیل بودم و با خود در این اندیشه بودم که پس از قرنها ارادات خالصانه نسبت به امام علی و امام حسین (ع) و دیگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عدهای موج میزند و کهنه نشده است و از طرف دیگر نقدهای شدید نسبت به امام علی (ع) و امام حسین(ع) را در مجالس علمی عربستان مشاهده میکردم و میدیدم ظلمهای یزد و معاویه توجیه میشود ولی به راحتی امامان شیعه نقد میشوند.
۲۳- عبدالمجیدمحمد فارغ التحصیل دانشگاه الازهر مصر
او در مورد علت شیعه شدنش میگوید: دلایل متعددى وجود دارد و فردى که به دنبال حقیقت است، باید کتابهاى اصیل تاریخى از قبیل تاریخ طبرى، الکامل ابن اثیر، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید و محمد عبدُه و… را که به وسیله بزرگان اهل تسنن نوشته شده است، مطالعه کند.
علاوه بر این یک دلیل بسیار ساده وجود دارد و آن این است که در زبان عربى مىگویند: «اهل البیت أدرى بما فى البیت؛ اهل خانه به آن چه در خانه است آگاهترند.» چنان که صاحب خانه بهتر مىداند وسایل و ظروف خانه در کجا قرار دارد؛ اهل بیت نبوت «ع» هم به مسائل و احکام دین آگاهترند؛ البته علماى دیگر هم مسائلى را مىدانند؛ ولى همانند اهل بیت «ع» آگاهى ندارند.
۲۴- محمد سعید دحدوح
از دانشمندان و امام جمعه و جماعت اهل سنتحلب بود و پس از خواندن الغدیر با پدرش محمد بشیر و فرزندانشان و به گفته خودش بزرگان شهرستان حلب علنا شیعه شده و از مروجین مذهب شیعه جعفری شدند.
لازم به ذکر است که حقانیت تشیع باعث گرایش تعداد فراوان از پیروان اهل سنّت و سایر ادیان به این مذهب گردیده و انسانهای پاک نهاد و حقیقت گرا؛ پس از درک حقانیّت شیعه، پیرو این مکتب پویا و مقدس میشوند. و همین عالمان که نام برده شدند با تالیفات خود میلیونها نفر را به مکتب تشیع راهنمایی کردهاند.
آن چه در این مختصر آورده شد، تنها به عنوان چند نمونه مطرح گردید، امید است هر چه زودتر در سایه پرچم دولت کریمه بقیه الله و با رشد عقل ها به دست عنایت حضرتش گروه گروه مردم به راه مستقیم امیرالمومنین علیه السلام هدایت گردند.