جابر بن عبدالله انصاری چنین روایت میکند:
به امام باقر علیه السلام گفتم:« ای آقای من، آیا ولایت متعلق به شما نیست؟ »
فرمود:« آری.»
گفتم:« پس چرا قیام نکردید و حق خود را نگرفتید، در حالی که خداوند می فرماید:« و جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتباکم »؛ _سوره حج، آیه ۷۸_ (در راه خدا حق جهاد را به جا آورید، اوست که شما را برگزیده است.)
امام فرمود:« وقتی امیرالمؤمنین علی علیه السلام یار و یاوری پیدا نکرد، وظیفه ای برای قیام نداشت و مسئولیتی متوجه او نبود. آیا تو در قرآن نخوانده ای که حضرت لوط در برابر مردم (شهوتران و همجنس باز) گفت:« ای کاش مرا بر جلوگیری از کارهای شما قوتی بود؛ از شر شما به رکن محکمی پناه خواهم برد.» (سوره هود، آیه ۸۱)
و نیز حضرت نوح چنین میگوید:« بارالها، من سخت مغلوب قوم خود شده ام. تو مرا یاری فرما.» (سوره قمر؛ آیه ۱۰)
و نیز موسی علیه السلام گفت:« خدایا، من جز بر خود و برادرم مالک و فرمانروای هیچ چیز و هیچ کس نیستم. تو میان ما و این قوم فاسق جدایی انداز.» (مائده، آیه ۲۵)
هنگامیکه پیامبران خدا این گونه باشد که بدون یاور نتوانند اقدامیکند، عذر وصی و جانشینان آنها (از جمله یعنی علی علیه السلام) پذیرفته است.
ای جابر! امام همانند کعبه است – باید دیگران به سوی کعبه بروند و به دورش طواف کنند؛ کعبه به سوی کسی نمی رود – و مردم باید به سوی امام روند نه اینکه امام به سوی کسی رود.»
منابع:
بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۷، حدیث۲۲۶ —— کفایه الاثر