یکی از مراجع تقلید (مرحوم آیتاللّه العظمی سیّد عبدالله شیرازی «ره») میفرمود: در مکّه معظّمه بودم به کتابفروشیای که در نزدیک «بابالسّلام» بود، برای خریداری قرآن رفتم، در آنجا با یکی از دانشمندان باهوش اهل تسنّن، ملاقات کردم، او مرا شناخت (که از علمای شیعه هستم)، احترام شایانی از من نمود، و سپس سؤالاتی از من نمود، نخستین سؤال خود را چنین شروع کرد:
«شما درباره این حدیث چه میگوئید که پیامبرـ صلّی اللّه علیه و آله ـ فرموده است:
«لَو کانَ نَبِیٌّ غَیْرِی لَکانَ عُمَر»: «اگر بعد از من پیامبری وجود داشت، او عمربنخطّاب بود!!»؟
گفتم: هرگز پیامبرـ صلّی اللّه علیه و آله ـ چنین حدیثی را نفرموده است، و این حدیث، جعل شده و دروغ محض است.
گفت: به چه دلیل؟
گفتم: شما درباره «حدیث مَنْزِلَه» چه میگوئید؟ آیا این حدیث بین ما و شما از احادیث قطعی است یا نه؟ که پیامبرـ صلّی اللّه علیه و آله ـ به علیـ علیه السّلام ـ فرمود:
«یا علِیُّ اَنْتَ مِنّیِ بِمَنْزِلَهِ هاروُنَ مِنْ مُوسی اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی»: ای علی! نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسیـ علیه السّلام ـ است، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.[۱]گفت: آری صحّت این حدیث به نظر ما مسلّم و قطعی است.
گفتم: از این حدیث (به دلالت التزام) فهمیده میشود، اگر پیامبری بعد از پیامبر اسلامـصلّی اللّه علیه و آلهـ بود او حتماً علیـ علیه السّلام ـ بود، روی این اساس مطابق این حدیث که مورد قبول شما است، حدیثی که اکنون نقل کردی (اگر بعد از من پیامبری بود، او عمر بود) بی اساس و دروغ محض است.
او در برابر این پاسخ فروماند، و در حالی که حیرتزده شده بود، سکوت نمود.[۱] صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۳۶ـ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸۵ـ مسند احمد، ج ۱، ص ۹۸، ۱۱۸، و ….
آیت الله سیّد عبدالله شیرازی-الاحتجاجات العشره مع العلماء فی المکه و مدینه، ص ۱۶