اُسکار اهل السالوادور اولین مسلمان شده این کشور میباشد که پس از تشرف به دین اسلام نام مصطفی را برای خود انتخاب کرده است.
به گزارش موعود به نقل از جامعه المصطفی اُسکار که در حال حاضر در حال تحصیل علوم حوزوی در ایران میباشد هوگو چاوز را رهبر آزادی خواه و انقلابی می خواند و به امید روزی است که بتواند آزادانه در کشورش به تبلیغ اسلام بپردازد. در زیر مشروح گفت و گو با وی را می خوانید:
در مورد گذشته خود قبل از تشرف به دین اسلام توضیحات مختصری بیان کنید.
اهل کشور السالوادور از کشورهای حوزه آمریکای مرکزی هستم. من در یک خانواده کاتولیک به دنیا آمدم و ۱۵سال پیش مشغول تحصیل در رشته باستانشناسی بودم. در رشته تحصیلی بنده بخشی تحت عنوان انسان شناسی و مطالعات ادیان وجود داشت که همین باعث شد برای مطالعه در مورد دین های مختلف مطالعات ویژه ای داشته باشم.
چرا با وجود اینکه مسیحی بودید تصمیم گرفتید راجع ادیان دیگر نیز مطالعات ویژه داشته باشید؟
مسیحیت برایم یک دین موروثی بود و مطالعه ای راجع آن نداشتم تا اینکه شک و شبهاتی راجع مسیحیت برایم پیش آمد. همه جا خوانده بودم که خداوند خالق همه موجودات است ولی در دین خود می خوانیم که خدا پدر است و مریم مقدس مادر همه انسان هاست که این بزرگترین شبهه ذهنی من شد. برای جواب گرفتن نزد یک کشیش رفتم، ایشان گفت: پسرم! این سؤالات یکی از رازهای دین ماست که همه نمی توانند راز آن را بفهمند ولی بایدآن را بپذیرند. بعد از آن تصمیم به مطالعه کردن گرفتم تا خود به جواب برسم. دچار تزاحم شده بودم چراکه پس از ۲۷سال که مسیحی بودم دچار تناقضات بزرگی در دین خود شده بودم. مطالعه راجع ادیان دیگر را آغاز کردم تا شاید بتوانم جواب هایم را در آن ها بیابم و پس از ۳سال تحقیق و مطالعه، تصمیم گرفتم مسلمان شوم. البته اسلام آوردن آغازی بر مشکلات جدید و بزرگتر من بود، چون در کشور ما هیچ فرد مسلمانی پیدا نمیشد و من اولین مسلمان کشور خود محسوب میشدم. به هرکسی می رسیدم راجع اسلام سؤال میکردم و جوابی نمییافتم تا اینکه با مشورت دوستان در دانشگاه به یکی از کشورهای منطقه سفر کردم، من در کشور گواتمالا یک مسجد کوچک پیدا کردم و همان جا شهادتینم را گفتم و اسلام آوردم.
شما اولین مسلمان کشور السالوادور بودید، الان چه تعدادی در این کشور مسلمان هستند با توجه به شرایط بد و خفقانی در این کشور وجود دارد؟
وقتی که من به کشورم برگشتم به همسرم اعلام کردم که مسلمان شدم و تصمیم گرفتم یک کتابخانه در مورد اسلام برای خودم تهیه کنم. در آن ایام یک دانشجو برای کسب اطلاعات نزد من می آمد تا اینکه او هم پس از ۳سال ارتباط با من و کتابخانه من، مسلمان شد و دومین مسلمان کشور السالوادور نام گرفت و بعد از آن همسرم مسلمان شد و تا الان صدها نفر را میشناسم که شیعه شدهاند. امروز همان کتابخانه من مرکز اسلامی السالوادور شده است. پس از آن بود که تصمیم گرفتم به ایران سفر کنم.
با توجه به تبلیغات ایران هراسی که در کشور شما وجود دارد چرا به ایران آمدید؟
من به عنایت خدا اهل مطالعه هستم و با این مطالعات اطلاعات خوبی از ایران پیدا کردم ولی همه مرا از سفر به ایران می ترساندند، من جمله مادرزن من که موقع سفر ما به ایران خیلی نگران شده بود. او پس از یک سال حضور ما در ایران طاقت نیاورد، تا اینکه برای مطمئن شدن از وضعیت زندگی ما و ترس از ایران برای جویا شدن احوال دخترش به ایران آمد. قرار شد یک ماه میهمان ما باشد اما آنقدر از ایران خوششان آمده بود که برای یک سال پیش ما ماندند. در السالوادور به افرادی که از کشورهای اسلامیبه این کشور قصد سفر دارند ویزا نمی دهند و نه تنها به ایرانی ها حتی به مردم هند و پاکستان و… نیز ویزا تعلق نمیگیرد.
در این مدت تشرف به اسلام تحت تاثیر چه شخصیت هایی قرار گرفته اید؟
بنده تحت تاثیر شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) قرار گرفتم، اولین چیزی که پس از آمدن به ایران خیلی باعث تعجب من میشد، نوع ارتباط خانواده های ایرانی و صمیمیت بین آنها بود چون متاسفانه در کشور ما ارتباط بین پدر و مادر و رابطه خانوادگی به این شکل وجود ندارد و پس از ۱۶سالگی فرزندان به سراغ زندگی خودشان می روند. در کشور ما ارتباط خانوادگی بسیار ضعیف است. حضرت زهرا (س) بهترین الگو برای خانم ها و اینگونه روابط عاطفی بین خانواده ها هستند و شاید اگر ایشان نبود ایران هم در این جایگاه بالای اجتماعی قرار نمیگرفت.
چه مدت ساکن ایران هستید و مشغول چه کاری هستید؟
بیش از ۵سال است که ساکن ایران هستم و در شهر قم مشغول تحصیل دروس حوزوی میباشم. زندگی مسلمانان در کشور من راحت نیست چون در کشور من سیاست ها تحت مدیریت آمریکا مدیریت میشود و به گونه ای بردگی نوین در السالوادور حاکم است. ما رأی می دهیم، انتخابات وجود دارد ولی هیچوقت نمی توانیم یک کاندیدای مستقل داشته باشیم چون باید رئیس جمهور ما به تایید ایالات متحده آمریکا برسد. در کشور ما مشکلات تبلیغ زیاد است و ما نمی توانیم به طور مستقیم به تبلیغ اسلام بپردازیم.
پس چگونه در کشور خود به تبلیغ می پردازید؟
ما در کشور خود تحت قالب یک انجمن فرهنگی فعالیت میکنیم چون حق فعالیت تبلیغی و مذهبی نداریم. ما تحت قالب فعالیت های فرهنگی و هنری و برگزاری مراسم شعرخوانی و ادبیات و نقاشی و تئاتر به تبلیغ غیر مستقیم اسلام می پردازیم.
یک خاطره خوب و یک خاطره بد که بعد از تشرف به اسلام برایتان اتفاق افتاده است را تعریف کنید؟
سفری به مشهد و کربلا داشتم که جزء بهترین خاطرات بنده است و خاطره تلخ زمانی بود که پس از تشرف به اسلام و سفری که به ایران داشتم به کشورم بازگشتم ولی پس از پیاده شدن از ماشین، پلیس که مرا دستگیر کرد و با حالت بدی که حتی اجازه حرف زدن به من نمی دادند مدتی بنده را بازداشت نمودند و شرایط بدی برای من ایجاد کردند که بعدا فهمیدم به خاطر تشرفم به اسلام قصد ترساندن مرا داشتند.
چرا از بین تمامی مذاهب اسلامی تشیع را انتخاب کردید؟
من وقتی مسلمان شدم نمی دانستم در اسلام مکاتب مختلف وجود دارد و بر این باور بودم که مسلمانان یک گروهاند ولی بعد از مطالعات این را فهمیدم که گروه ها و مذاهب مختلفی در این دین وجود دارد. به طور اتفاقی با اهل بیت آشنا شدم، به من گفتند گروهی از مسلمانان اعتقاد شدیدی به این افراد دارند. کم کم با ایران آشنا شدم، بعضی مسلمانان را که می دیدم ایرانیان را باهوش و گمراه کننده خطاب میکردند و همین باعث شد راجع آنها تحقیق کنم. بعد از آن بود که فهمیدم دو گروه سنی و شیعه وجود دارد.
با توجه به اینکه اسلام ویژگی های زیادی دارد، کدام ویژگی آن برایتان جلب توجه میکرد؟
منطقی بودن حقایق اسلام مرا به سمت آن کشاند و سبب شد مطالعاتم را راجع آن زیاد کنم و همین منطقی بودن آن بزرگترین ویژگی مهم برای من بود، چراکه در ادیان دیگر چنین چیزی بدین شکل وجود ندارد.
توصیه شما به جوانان ایرانی چیست؟ دیدگاهتان نسبت به ایران پس از این مدت حضور چیست؟
شاید اشتباه کنم ولی بعضی از برادران و خواهران ایرانی هنوز متوجه نشدهاند کجا زندگی میکنند. این خاک و وطن با ارزشی است که در آن زندگی میکنند که باید بیشتر قدر آن را بدانند. مردم ایران غرق نعمت هایی هستند که بعضی از آنها شاید از آن خبر نداشته باشند و فردی مثل من خوب می فهمم این نعمت ها چیست. در کشور ما حتی در ساده ترین مسائل کمبود وجود دارد و آزادی های حداقلی وجود ندارد. در کشور ما حتی از ساعت ۸ شب به بعد کسی حق ماندن در خیابان را ندارد چون حداقل امنیت موجود نیست. کاش کشور ما هم قدری مثل کشور شما بود تا قدر آن را می دانستیم. متاسفانه برخی از ایرانی ها متوجه ارزش جمهوری اسلامی ایران نیستند. من این کشور را با علاقه پذیرفتم و الان هم از بودن در ایران با توجه به مشکلات شخصی که دارم خوشحال هستم.
یک خاطره از اوایل اسلام آوردن خود تعریف کنید؟
من زمانی که مسلمان شدم نمی دانستم واجبات آن چیست! برای نماز خواندن مشکل داشتم و در اینترنت نماز خواندن را به سختی یاد گرفتم ولی نمی دانستم این نمازی که یاد گرفته ام درست است یا اشتباه. کم کم فهمیدم تلفظ عربی و اسپانیولی فرق دارند و نمی توانستم به درستی تلفظ عربی را تشخیص دهم. وقتی ایران آمدم فارسی را یاد گرفتم و قرآن خواندن را تمرین کردم و الان توانسته ام حتی تفسیر آن را بخوانم و هم اکنون در حال ترجمه تفسیر قرآن به زبان اسپانیولی هستم.
با توجه به شناخت شما از فضای کشورهای حوزه آمریکای لاتین و اینکه هوگو چاوز رئیس جمهور انقلابی کشور ونزوئلا بود، مردم کشور شما و منطقه آمریکای لاتین چه نگاهی به ایشان دارند؟
هوگو چاوز یک شخصیت انقلابی به معنای واقعی موحد بود و برای مردم آمریکای لاتین جایگاه ویژه ای داشت. او به همه رئیس جمهورهای کشورهای منطقه درس مستقل بودن داد و به همه یاد داد که میشود زیر بار ظلم نرفت و وقتی از دنیا رفت مردم منطقه تا مدت ها ناراحت بودند و احساس میکردند رئیس جمهور خودشان را از دست دادهاند و از فقدان جایگاه او نگران و ترسان بودند. همه مردم آزادی خواه منطقه امید خود را هوگو چاوز و بعد از آن به ایران می دانستند. هوگو چاوز نماد مبارزه با آمریکاست و مردم منطقه و کشور ما همیشه او را می ستایند